آخرین لطیفه سال: سدها مانع تخریب محیط زیست می‌شوند!

اگر گفتید که چه شباهتی بین این کامیون با جریان سدسازی در کشور وجود دارد؟! - طرح از جام جم

       همین الان آبی که در دست دارید، زمین نهاده و جوابیه‌ی تاریخی شركت توسعه منابع آب و نيروي ايران  – وابسته به وزارت نیرو – را به روزنامه همشهری بخوانید تا بقیه‌ی روز را با خنده‌ای نمکین از این همه حماقت/نادانی/ … سرکنید (نقطه‌چین‌ها را خود می‌توانید بسته به میل و مناعت طبع‌تان پر کنید!).
      در این جوابیه می‌خوانیم که برای ساخت سد کارون 4 فقط 65 هزار درخت بلوط ناقابل را مجبور شده‌اند قطع کنند که بسیار اندک و قابل چشم‌پوشی است! به خصوص اگر بدانیم با این کار نگذاشته‌ایم 27 میلیون بشکه نفت خام بسوزد و کلی گاز گلخانه‌ای در فضا منتشر شود!
     روح فضای حاکم بر این جوابیه آدم را یاد استدلال‌های شعبان بی‌مخ محورانه‌ی آشنایی می‌اندازد که می‌گویند: ما مجبوریم آدم‌هایی که خوب نیستند را حذف کنیم تا مبادا جامعه را به انحراف بکشند! و هیچ کس هم جرأت ندارد بپرسد: چرا آدم ناخوب بوجود می‌آید و چرا تلاش نمی‌کنید تا بدها را خوب کنید؟ چرا باید راحت‌ترین راه ریختن خون باشد؟
اینجا نیز می‌خوانیم که سدسازی با وارد آوردن یه کمی تخریب، باعث می‌شود تا آدم بدها بهانه به دست‌شان نیافتد تا جنگل‌ها را خیلی تخریب و آسمان را یه عالمه آلوده کنند!
      مقایسه مطروحه در این پاسخ هم کاملاً طنازانه است!
     درست مثل آن که بگویید: اگر قرار بود فاصله تهران تا لندن را پیاده طی می‌کردید، باید n تعداد کفش پاره کرده و فلان سال هم در راه می‌بودید و حتا ممکن بود در راه لولوخرخره‌ها شما را بخورند، ولی در عوض ما شما را با درشکه‌ی تمام اتوماتیک در کمتر از شش ماه به مقصد می‌رسانیم!

کسی که به سدسازی افتخار کند، مانند همان بنده خدایی است که نمی داند کجا را دارد تبر می زند؟!

     آخر برادران عزیز!
    چرا ساخت سد و تولید انرژی از آن را با فعالیت به شدت مخرب و آلوده‌کننده نیروگاهی مقایسه می‌کنید؟ چرا برای ما نمی‌گویید که اگر دو هزار گیگاوات برق قرار بود از طریق پانل‌های خورشیدی و انرژی بادی تأمین شود، چقدر آلودگی به محیط تحمیل می‌کرد؟ چرا نمی‌گویید که مگر اروپایی‌های ابله مغز خر خورده‌اند که دارند 50 میلیارد یورو از پول نازنین‌شان را در صحرای آفریقا دود می‌کنند؟
     چرا برای ما از اثرات غیرقابل جبران سدسازی بر اراضی پایین دست نمی‌گویید؟ چرا از خطرات تغییر سامانه‌ی آب‌شناختی حوضه‌ی آبخیر کارون نمی‌نویسید؟ چرا تنش‌های اجتماعی بالادست و پایین‌دست را در نظر نمی‌گیرید و چرا یادتان می‌رود آن همه ریالی را که خرج می‌کنید تا سدی روزمینی را در سرزمینی بنا کنید که تبخیرش زبانزد بوده و سدهای زیرزمینی‌اش بی‌استفاده مانده است؟ اصلاً چرا از عملیات شاس در سفیدرود حرف نمی‌زنید؟!
    حرف‌های بیشتری هم البته می‌شود زد، منتها قرار بود فقط بخندیم، نه این که حرص بخوریم!

    در همین باره و از همین نویسنده:

   – حمله‌ي شديد معاون وزير جهاد كشاورزي به مافياي سدسازي در كشور!

   – كداميك در اولويت است؟ سدسازي يا افزايش راندمان آبياري!

   – گزارشي از برپايي نخستين همايش ضد سد در ايران!

   – سدها، عامل افزايش ميزان تبخير در ايران و جهان

   – سد ؛ آخرين گزينه است نه اولين!

   – هشدار دكتر محمدرضا مقدم به سدسازان!

   – اگر تالاب‌ها را از دست دهيم …

   – سدها و توسعه

   – اکباتان ؛ سدی که ۵۰ میلیارد تومان اعتبار اضافی هم نتوانست از به گل نشستنش ممانعت کند!

   – تقابل چرچیل و انجیل در حوزه سدسازی!

   – پز روشنفکری ، سدسازی و رابطه با آمریکا!

10 فکر می‌کنند “آخرین لطیفه سال: سدها مانع تخریب محیط زیست می‌شوند!

  1. اشکار

    ماجرا ماجرای قنات میرزا آقاسی است که اگر برای حاجی اب نداشته باشد برای مقنی آب دارددرویش خان در 200 سال گذشته لباس هایمان عوض شده اما خلقیاتمان هرگز!
    دوستان کی از دزدی سیر می شوند تنها خدا داند و بس!

  2. آقای رگبار

    آقای درویش من بر خلاف شما فکر می کنم که در زندگی واقعی نمی شود که همه محاسن ر باهم جمع کرد . مثلا شما برای داشتن یک عدد نان بادی مقداری پول از دست بدهید . کاری به این ندارم که اصلا سد سازی به این شکل به خیر و صلاح کشور است یا نه . بلکه با نوع استدلال شما مخالف هستم

  3. سام خسروی‌فرد

    درود بر درویش گرامی
    البته طنز تلخی بود … چنین توجیه هایی این روزها همه جا یافت میشود و بسیاری کسان نیز برای چنین حرفهایی گریبان چاک میدهند که از قضا ظاهری فرهیخته هم دارند. اشکال کار اینجاست که وقتی از مثلا عملکرد زیست محیطی خانم جوادی دفاع میشود آن هم از سوی به اصطلاح محیط‌زیستی‌ها دیگر جوابیه یک سازمان که کارش تخریب محیط‌زیست است روشن است.
    به هر حال گریه باید کرد به این حال و احوال

  4. محمد درویش نویسنده

    درودی دوباره به رگبار عزیز:
    قبول دارم که برای داشتن نان لاجرم باید پول خرج کرد. اما اگر ارزش کاغذ پولی که قرار است برای نان بپردازید، بیشتر از خود نان باشد چی؟!

  5. کریم زادگان

    درویش جان
    استفاده کردیم.عدم درک راهبردی در سیاست های زیست محیطی امروز بلای جان محیط زیست شده و مسئولین نیز از این درک عاجزند.مثلا امروز شنیدم که سازمان محیط زیست معاونت آموزشی که مولفه مهم در حفظ محیط زیست هست را منحل کرده.اگر مطلبی در این باره بود برایمان داری بنویس.ارادتمند

  6. آقای رگبار

    دوست عزیز آقای درویش
    من به ما اشاره می کنم و شما انگشت را می نگرید .
    درگیر بازی کلمات نشویم . چیزی که من م یگویم یک اصل هزینه و فاید است . به یان مفهوم که شما برای به دست آوردن یک سود ناچار باید هزینه فرمایید که لاجرم باید از آن درآمد کمتر باشد تا به سود برسید .
    البته در این که خب به جای سد سازی به شدت مخرب می شود از اقدامات بهتری بره جست جای هیچ گونه سخنی نیست که من دربست طرفدار نظریه شما هستم .
    ولی شخصا با استدلال وزرات نیرو چندان مخالفنی ندارم .
    باز هم بگویم که منظورم این نیست که نباید انر}ی های بهینمه تری را جست و استفاده کرد ولی د راین موقعیت طبیعهتا این خودش یک گام رو به جلوست .
    در هر حال واقعا ممنون که دلتان این گونه برای طبیعت ایران می تپد و آگاهی بخشی را سرلوحه خود نموده اید .
    متشکرم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.