چهارشنبه شب گذشته، خبرنگار محیط زیستی یکی از روزنامههای پایتخت با من تماس گرفت تا از موضع و برنامههای دولت در آستانهی اجلاس کپنهاگ آگاه شود. با تعجب به ایشان گفتم: نشانی را اشتباه آمدهاید! باید از مسئولین سازمان حفاظت محیط زیست سؤال کنید. اما او پاسخی داد که حیرتم را افزونتر کرد!
ایشان گفت: با هر مسئولی که فکر کنید در معاونت محیط طبیعی و انسانی تماس گرفتهام، همه میگویند ما در جریان نیستیم!، لطفاً از روابط بینالملل سازمان جویا شوید!!
ما روباش که دغدغهی جزییات برنامههای ارایه شده توسط ایران در اجلاس کپنهاگ را داشتیم! چه خوش خیال بودیم ما؛ نبودیم؟
اصلاً چه عجلهای است؟ حالا این سه روز هم سپری می شود و دوستان میروند آنجا در ینگه اروپا قدری مسافرت میکنند و حرفهای سبز میزنند و میشنوند و سرانجام متوجه میشوند و میشویم که جریان کپنهاگ چه بوده است! نه؟
به هر حال اگر دوست داشتید، گزارش ندا گنجی را در این باره میتوانید در شماره روز پنجشنبه – 12 آذر 1388 – حیات نو بخوانید.
عنوان این گزارش: «ترديد کارشناسان نسبت به حضور موثر ايران در کپنهاگ» است و در بخشی از آن از قول نگارنده آمده است: «با توجه به اين که ايران هفتمين کشور اصلى توليدکننده گازهاى گلخانهاى است و حتا از اين حيث در کنار کشورهايى چون بريتانيا و فرانسه نيز ايستاده است، بايد در اجلاس کپنهاک با حساسيت بيشترى حضور پيدا کند. چرا که ايران تنها يک درصد جمعيت جهان را دارا است و 2/1درصد خشکى جهان مربوط به اين سرزمين است و نبايد در شمار هفت کشور آلوده کننده جهان قرار میگرفت.»
در همین باره:
درویش خان زیاد هم نگران نرفتن و عدم اطلاع از چرایی این همایش برای دوستان نباشید من خودم در جایی که کار می کردم دیدم که نابغه ای را که برای یک همایش به خارج فرستاده بودند(البته ایشان در تکلم فارسی هم مشکل داشت چه برسد به انگلیسی)تصویر کله خود را با فتوشاپ به تنه یک آقایی که مقاله ای نوشته بود چسبانیده بود و عکس را به عنوان نویسنده مقاله بین همسایه های خود پخش کرده بود!
طفلكي آنهايي كه او را “نابغه” مي خوانند.
وای خدای من!یعنی واقعا همین قدر سهل انگارانه با این موضوع به این مهمی برخورد می شه؟!واقعا اسف باره…
ممنون كه عمق فاجعه را درك مي كنيد و همراه هستيد …