آیا آن چند هزار اصله بلوطی را که در سال 1386 قطع کردید کافی نبود که حالا درصدد اعدام سه هزار درخت بیگناه دیگر هستید؟ درختان کوهرنگ، حافظان بیادعا و کمتوقع منابع آبی زاگرس هستند؛ اندوختهگاه ارزشمندی که بیش از نیمی از آب شرب ایرانیان را تأمین میکند.
نکنید این کار را آقایان عزیز … نکنید …
درود بر دیدهبان عزیز طبیعت بختیاری که – بی مهابای فرداها – پایش میکند حرکتهای تخریبی طبیعتستیزان وطنی را در سوییس ایران! کاش مانند او در هر استانی چند نفر وبلاگنویس شجاع و خردمند داشتیم … وبلاگنویسانی که نترسند و یا نلرزند و یا نگران نشده و به خواب نرفته یا ناامید نشده و خودکشی نکنند!
درويش جان كم كم مرا هم بايد به عنوان حامي دكتر كرمي ببيني براي اينكه اين چيزهايي كه هومان جان گفته و آنچيزي كه ما ميبينيم با آنچيزي كه در پست صحبتهاي جناب رييس جمهور در كپنهاگ فرموده بوديد كاملا در تناقض است. من كم كم دارم خودم را هم جزو تئوريسينهاي تئوري توطئه مي بينم. مگر آنكه آن علامت تعجب عنوان پستت را يه جور ديگه ببينيم!
امیر جان من شرمنده! دیگه داری خیلی پیچیده می کنی موضوع را … راستش من متوجه منظورت نمی شوم. شفاف تر بنویس فرزندم. درود.
محمد جان من خيلي ساده صحبت كردم. جناب رييس جمهور يكسري حرفهاي خوشگل زده كه براي من و امثال من و تو بسيار اغوا كننده است. ولي آيا واقعا در پس اين گفتارهاي زيبا عمل مهمي هم نهفته است؟ شفاف تر اينكه آيا فكر مي كنيد دولت دهم مي تواند اين حرفهاي اغوا كننده و زيبا را عملي سازد (همانگونه كه در بحث يارانه ها هم مي بينيم. حرفها بسيار زيبا ولي اعمال فاجعه).
اگر بد نوشتم عذرخواهي مي كنم.
درودی دوباره …
اینجا را بخوان رفیق:
http://i.mohammaddarvish.com/archives/760
پس از انقلاب طرحی بود بنام تجمیع روستاها چون در هیج جای دنیا به صرفه نیست برای خدمات رسانی که حق مسلم همه است هزینه هنگفتی صرف مناطق کم جمعیت ولی دورافتاده بشود
این روستا چقدر سود اقتصادی مگر دارد؟کشیدن جاده مهاجرت انها را به شهر راحت تر می نماید
پاسخ:
حرف حقي زده ايد … اما انگار گوش شنوايي نيست! هر چند شنيده ام كه برخي از مديران منابع طبيعي در منطقه به شدت در برابر احداث جاده مقاومت كرده و مي كنند.
حس ِ مادر نگرانی را دارم که دلبندش را مجروح می بیند و جز اشک ,کاری از دستش بر نمی آید… .
مي فهمم. همين همراهي ها هم موهبت است و ارزشمند. ممنون.
با سلام
خسته نباشید
تخریب اراضی- غارت منابع- حیف ومیل منافع ملی( اگر حاصل شده باشد)وزدو بند – ترجیح منافع غصبی خود بر منافع ملی و…مانع از ایجاد راهکار و کارشناسی و نهایتا برون رفت از وضع موجود در مورد منابع ملی برخی نقاط و زیست محیطی شده است.
بنده که بدنبال غارت اراضی متعلق به اینجانب در بخش 2 شهرستا ساوه توسط اداره امور ارضی – اداره منابع طبیعی ساوه و روسای سابق ( محمد مهدی خادمیان معروف به غارتگر اراضی- جناب قشقائی استاد مکاتبات جعلی و جناب سهراب پاژنامه رئیس فعلی که دست دیگران را از پشت بسته و در روز روشن به عنوان رئیس اداره منابع طبیعی ار اراضی اینجانبان به خود اجاره داه . پای در این وادی گزارده و تا آخرین نفس این غارتگران- چپاولگران- و ایادی چماق بدست و کارمندان خاطی (شریک با مستاجرین) آن اداره مبارزه خواهم کرد . به انواع افعال آقایان که مستند می باشد توجه فرمائید:
تخریب نهر ها به بهانه های واهی
اجاره دادن اموال مردم و دولت به نام ملی.
نفوذ در محاکم قضائی و ایجاد باند های زمین خواری.
تدارک افراد جیره خوار و چماق بدست محلی( گواهی پزشکی قانونی و طول درمانها موجود است).
زدو بند و ترتیب دادن مجالس شبانه و بره کشان و تقسیم منافع نامشروع
و…
از اعمال روزمره این افراد است که به نام اداره منابع طبیعی شهرستان ساوه لقمه بر خون مردم می زنند و کسی جلودارشان نیست.
در عجبم که به نام اداره تابع دولت خدمتگذار به کار دیگری مشغولند که جز ایجاد بد بینی و ناراضی تراشی و خدشه به ساخت مقدس دولت خدمتگزار هیچ محصولی ندارد.
نان دولت می خورند و از پشت به اسلام و دولت خنجر می زنند.
باقی بقایتان تا بعد.
جمعی از اهالی روستاهای بخش 2 و 3 شهرستان ساوه.
بااین وضعیت روستا به شدت در معرض خطر لغزش قرار نگرفته، در پایین دست و هیچ راه فراری هم نیست.
دقیقن همینطوره و نرخ فرسایش خاک به شدت افزایش یافته است.