این روزها – بزنم به تخته – وبلاگستان سبز فارسی در زمستان از خواب زمستانی می رود که بیدار شود. تکاپوهای سپهر سلیمی عزیز، پیشنهاد خوب محسن تیزهوش و آخرین تلنگر هوشمندانهی ناصر در شمار شناسههایی است که تأیید میکند این مدعا را. نمیکند؟
در بارهی هر یک از آنها جداگانه خواهم نوشت. امّا تا آن زمان دوست دارم هومان خاکپور، مژگان جمشیدی، صفورا زواران حسینی، امیر سررشته داری و عبداللطیف عبادی هم در این باره بنویسند و دوستانشان را هم ترغیب کنند تا سبزینگی پرحرارت دیروز را دوباره به وبلاگستان سبز ایرانزمین بازگردانند.
بامداد نیک
هومان خاک که همواره می نگارد بدور از احساسات وآبغوره گرفتن مرد و مردانه
واما آقای عبادی؟!خوب خدا هر کجا هست حتی در میدان ترافالگار لندن حفظش کند
و اما بعضی ها!!!!1
پاسخ:
خداوند همه بندگان بي آزارش را حفظ كند؛ قبل از اين كه اشكشان درآيد … چه در ترافالگار و چه در روستاي چين. نه؟
درباره اون بعضی ها نمی شود صحبت کرد
بهتر است فال مرا بکویید
از شمر شناسی چه خبر؟ موهای بدنم دیگر نیازی به اپیلاسیون ندارد وقتی مطالب شمر شناسی را خواندم برادر مکتبی درویش
همین نان خشک خودمان را بخوریم خیلی بهتر است از بعضی چیزها
پاسخ:
به حامد بهشتي مي گويم كه احوالش را مي پرسي!
برخی چیزها ارزش خیلی از چیزها را ندارد
پاسخ:
به اين مي گويند يك حرف حساب كه كسي هم بهش گير نمي دهد!
با همه این حرفها دوست داریم درویش خان
یک تار موی شمارو با صدتا دختر لاغر مردنی عوض نمی کنم
پاسخ:
اي بي معرفت! يعني اگه اون صدتا لاغر مردني نبودند، نظرت عوض مي شد؟!
سلام جناب درويش!
نمي دونم قبلاً هم گفته ام يا نه؟ ولي باز تكرار مي كنم براي اين كه حلقه مفقوده تفكر سبز تكميل بشه بايد دنبال تقويت گرايش محيط زيست صنعتي در ايران باشيد،تمام تلاشهاي بچه هاي وبلاگنويس طيف سبز به ديدگاههاي منابع طبيعي ختم مي شود در حاليكه در كشوري كه صنايع دارند تيشه به ريشه محيط زيست مي زنند بايد مشكل از داخل صنايع و با تزريق گرايش مهندسي محيط زيست و گرايشهاي صنعتي آن بر طرف گردد،اگر دستتان به جايي مي رشد يا صداتان! لطفاً به دنبال برنامه ريزي اين بخش باشد…
پاسخ:
درود بر پيمان عزيز … به باور من حتا بايد بالاتر رفت. محيط زيست يك دانش ميان رشته اي است و براي تحقق آرمان هايش نياز به تعاملي فرابخشي هم وجود دارد. نه تنها متخصصان صنعت و منابع طبيعي و كشاورزي؛ كه ديگر حوزه هاي فكري و نظري چون علوم اجتماعي، دين، فيزيك محض و … نيز بايد مشاركت داشته باشند.
محمد جان مي ترسم باز بنويسم و بعدش وارد مطالب علوم اجتماعي و فلسفه اخلاق شوم! مي داني كه مثال من در مورد نوشتن و فلاش بك زدن از مسير فلسفه مثال همون هموطن عزيزه كه وقتي تهران مي آد و آدرس مي پرسه بايد حتما جوابش از مسير ميدان امام حسين باشه! ولي حتما سوال پيشنهادي جناب تيزهوش را در مطلبي خواهم نوشت.
ارادتمند
پاسخ:
اشكالي نداره امير جان! اصلاً بگذار همه راه ها به رم ختم شود!! جذاب تر هم مي شود! نمي شود؟
من هم زدم به تخته…
ممنون.
به حامد بهشتی می گویم که احوالش را می پرسی!نه!!!!!
نه نه من نمی خواهم برم کهریزک!
کمممممممک
ممدلی خان نجاتم بده!
پاسخ:
شرمنده … دیگه دیر شده کوشان جان!
حالا فهمیدم پشتگرمی شما چیه
از طلا بودن پشیمان گشته ایم مرحمت فرمده ما را مس کنید!
پاسخ:
صداتون مفهوم نیست! احتمالاً اینجا درست آنتن نمی ده! می ده؟
یعنی اگه اون صدتا لاغر مردنی نبودند
شما که باید بهتر از من ذائقه و سلیقه مرده های ایرانی را بشناسید
پاسخ:
چرا شکسته نفسی می فرمایید؟ من که فکر نکنم هیچ مرد ایرانی و غیر ایرانی در دنیا وجود داشته باشد که مانند کوشان مهران خانم ها را کالیبره کرده باشد و بداند چی به درد کی می خوره و برعکس!
این روزها همه در سبز غرقید و غافل از اینکه در گوشه ای از کشور مردم در قهوه ای شناور!! با مطلبی در مورد طوفانهای گردوخاک سیستان در سه روز اخیر در وبلاگ مرتع و آبخیز دانشگاه زابل به روزم
پاسخ:
برادر عزیز من! درست است که حال همه ی ما خوب است … اما قرار نبود که تو باور کنی رفیق!
خداوکیلی اگر کسی از من این همه درخواست آپدیت وبلاگ کرده بود, تا حالا روی مایکروسافت و بیل گیتس رو کم کرده بود!بجنبید بابا!
پاسخ:
سلام بر جناب لیلاز عزیز … شرمنده می کنید برادر! من یاد گرفته ام که در دنیا – چه مجازی و چه واقعی – توقع ام را از دوستانم – چه مجازی و چه واقعی – به صفر برسانم. می دانی چرا؟ برای اینکه دوست ندارم پژمان یا خشمگین شوم؛ دو حالتی که معمولاً در اثر برآورده نشدن انتظار در آدم ایجاد می شود. خوشحالم که پارسا نامی را اینگونه وفادار به محتوای مهار بیابان زایی می بینم. امیدوارم که این همراهی سزاوارانه مستدام باقی ماند.
ویرایش:
کم کرده بود”م” !
سلام اقای درویش
فکر کنم گفته های شما بی تاثیر نبوده و کار خودش رو کرده باشه,امید دارم همیشه فعال و به روز باشید و بتونید با هم اندیشی گفته شده, انگیزه و امید رو برای به انجام رسیدن تلاشها و خواستها برگردونید که علاوه بر دوستان شما,ما نیز دیرزمانیست از حرفهای بی عمل پریشان شده و از دیدن عمل از سوی هر حراف بی عمل نا امید شده ایم(اصلا هم ربطی به اوضاع کنونی نداره ها!)
ذات آتشین وروحیه تندخو!دروغ چرا جناب درویش,این مال دوران جهالت و طفولیت بود.کار کردن4-5ساله روی کلام گهربار دبیر دین و زندگی اول دبیرستانم(بیخیال باش تا کامروا گردی),دنبال کردن علاقه ی همیشگیم(خطاطی)و بعد از اون اومدنم به شیراز, توی تعدیل اون روحیه خیلی تاثیر داشته تا جایی که فکر کنم دوستانم تا حالا خشانت من رو ندیده باشند؛ناگفته نماند همون پشتکاره هم بی تاثیر نبوده.
هر چند معتقدم این روحیه(البته به پشتوانه ی عقل)برای جایی که باید حقی احیا بشه یا اعتراضی صورت بگیره شدیدا لازمه؛نه؟
سبز باشید(البته سبز از نوع گوجه سبزش)
پاسخ:
شریفی عزیز: باورم این است … نه! ایمان دارم که حتا یک نفر هم می تواند معجزه کند، اگر واقعاً و عمیقاً به آنچه که انجام می دهد، ایمان داشته و عشق بورزد و نهراسد. من تاکنون صحت این مدعا را بارها در طول 44 سال گذشته تجربه کرده ام! یعنی دقیقاً از زمانی که شیر بیشتری از مادرم طلب کردم و او امتناع کرد! و من آنقدر فریاد زدم و گریه کردم تا معجزه رخ داد! نداد؟
اما بعد … از این خاطره ی فسیل شده که بگذریم، می رسیم به یک متولد نخستین روز از نخستین ماه چهارمین فصل سال، که بدجوری تحلیلش از ویژگی های شخصیتی اش به دل می نشیند! نمی نشیند؟
من هم امیدوارم فریادت فقط هنگامی رسا شود که باید به ظالم درسی ماندگار دهی رفیق من.
راستی! ممنون از گوجه سبز … آن را بسیار دوست دارم. گفته بودم! نه؟
سلام
خسته نباشید
خبری که باشنیدنش خیلی خوشحال شدم ولی چه فایده که 3 هزار اصله بلوط تابحال قطع شده است.
اهالی روستای چین از توابع چهارمحال و بختیاری از نعمت راه صرف نظر کردند.
متن خبر در وبلاک “طبیعت همدان”
ممنون رسول جان که تو هم این خبر را انعکاس دادی.
امیدوارم ,از ته دل,جناب درویش,که زمانی که باید و پای شرافت انسانی به میان می اید پس نکشم و از امتحان سرخورده بیرون نیایم
من هم به معجزه معتقدم که بارها معجزه ی ذهن و پشتکار را دیده ام,حتی یک نفر…
پدرام باشید(بله, گفته بودید؛قابلی نداشت)
تو امیدوار باش … اما من مطمئن هستم! من مطمئن هستم آدمی که خود را می شناسد و بر روی اصولی در زندگی به توافق رسیده است، هرگز بر سر آن اصول معامله نمی کند.
راستی! قابل داشت … قدرش را می دانم!
صدوق اضافه كرد:اگر گام بلندی برای معیشت محیطبانان برداشته نشود شرایط محیط طبیعی كشور از آنچه هست بدتر میشود.
او گفت: ما برای حفاظت محیطزیست كشور بیش از آنكه نیاز به افراد تحصیلكرده نیاز داشته باشیم به افراد شجاع، دلیر، كاربلد نیاز داریم كه بتوانند در شرایط سخت زندگی كنند و از محیطزیست حفاظت كنند.به نقل از سبز پرس
..باز خوب شدی کسی متوجه شد که از امثال آقای دکتر و مهندس در اینجا کاری ساخته نیست
اشتباه نشود من با بدنه تحصیل کرده موافق نیستم چون اثرات تصمیمات خل الساعه را همگی دیده ایم ولی پایه و سنگ بنا حفظ محیط زیست محیط بان و جنگل بان است
اصلاح می گردد من با بدنه تحصیل کرده مخالفتی ندارم….
یعنی دقیقاً از زمانی که شیر بیشتری از مادرم طلب کردم و او امتناع کرد! و من آنقدر فریاد زدم و گریه کردم تا معجزه رخ داد! نداد؟
…چه معجزه ای حنجره تان آسیب دید؟چرا یک شیشه شیر پاستوریزه پاک را ننوشیدید؟
نخست آن که : هیچ می دانی این اولین باری است که به خود زحمت تصحیح کامنتت را داده ای؟
و دوم این که: نه! هر کی ندونه، تو که می دونی من چه صدای مخملی گوش نوازی دارم! ندارم؟
اطاعت امر شد رفیق …
ممنون هومان جان.
خیلی خوب میشود در مورد زمستان امسال که دمای هوا به نسبت میانگین ایران خیلی زیاد است مطلبی قرار دهید. ممنون
درود بر علیرضا خانء هموطن هنرمند و عکاس. هنوز زود است در باره این رخداد اظهار نظر کرد. من ماه به ماه این تلاطمات اقلیمی را تحلیل می کنم.
ممنون از این که کمی ابراز تاسف نمودید در مورد طوفانهای سیستان!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! ابن روزها هیچکس حال خوشی ندارد رفیق!!!o,hvcld
عجله نكن دوست من. زود هم قضاوت نكن! آنگاه در زندگي رستگار خواهي شد.
سلام جناب درویش
الان 5ماده ی مربوط به محیط زیست لایحه ی برنامه ی پنجم توسعه را خواندم اما متاسفانه بدلیل کم سوادی من در این زمینه,همانقدر فهمیدم که, یک مادربزرگ در سال هزاروسیصدودرشکه میتواند از فلسفه و منطق بفهمد.
تنها چیزی که متوجه شدم وناراحتم کرد این بود که انگار در برنامه ی چهارم 25 ماده به محیط زیست اختصاص داده شده بوده که حالا به 5/1کاهش یافته.گر چه میگویند همانها هم اجرا نشده و اصولا حرفهای اینچنینی فقط وقت کارشناسان محترم مجلس را برای کارشناسی کردن مسائلی که به حقیقت نخواهند پیوست,میگیرد.وصرفا حرفیست که گفته میشود و سایه ی عمل را هم نخواهد دید.
در هر صورت, خوشحال میشوم این مواد را از زبان شما و با ادبیات شما بخوانم.
ایا خوشحال خواهم شد؟
پاسخ:
درود … تا حدودی در ستون فردای روزنامه پول به این موضوع پرداخته ام. اما به چشم. بیشتر خواهم پرداخت و شما را خوشحال تر خواهم کرد! چه چیز در زندگی ارزشمند تر از آن که بتوانی هموطنان عزیزت را خوشحال کنی؟
http://kouhestan.persianblog.ir/post/1793
ممنون که واکنش نشان دادید. همچنین از امیر و هومان هم متشکرم.
آنقدر بلاگ ها یم فیلتر شدند که اینک نامم در لیست سیاه است . شما هم وبلاگی با نام من منتشر کنی فیلتر خواهی شد! اما گرین بلاگ ماندنش ارزشمند تر است .
راهش ساده است جناب فاریابی عزیز. مطالب محیط زیستی ات را در وبلاگی جداگانه منتشر کن. به همین سادگی. آنگاه هر دو را خواهیم داشت! هم گرین بلاگ و هم سرود کوهستان را! نه؟