فرزانهی فرهیخته، محمّد حسین شیرازی همچنان از ارسنجان و شناسههای پایداریاش دفاع میکند؛ او به راستی الگویی برای جوانان این دیار است. سالهاست میکوشد تا از مرگ حیات در ارسنجان به بهانهی توسعهی ناپایدار و آزمندانه در قالب تأسیس شهر صنعتی جلوگیری کند. به هر کجا که لازم بوده، نامه نوشته، هر جا که امکان داشته رفته و برای هر جریده و خبرگزاری که در توانش بوده، مقاله و یادداشت و تومار تهیه کرده تا بلکه بتواند با افزایش ظرفیتسازی در این حوزه از مرگ ارسنجان جلوگیری کند و ثابت کند که با ساخت شهر صنعتی ارسنجان در موقعیت کنونیاش، یکی از اصلیترین رگهای حیات منطقه، یعنی کاریز عایشه از میان خواهد رفت و دود از دهانهی آن درخواهد آمد. همان گونه که در قنات همتآباد یزد این اتفاق افتاد و بیش از 35 سال پیش، استاد باستانی پاریزی آن را به بیهمتی مهندسان ما ربط داد.
آخرین تلاش محمّد حسین شیرازی – این دیدهبان عزیز طبیعت ارسنجان – تهیه و ارسال نامهای است که به رییس جدید سازمان حفاظت محیط زیست نوشته و در آن در بارهی ارسنجان چنین آورده است: « … این خطه هم گوشهای از ایرانِ پُر عظمت است که یک تصمیمِ عجولانه، غیر کارشناسانه ،دور از منطق و خرد و انصاف، بدون ارزشیابی زیست محیطی و مکانیابی در صدد است تا آن را به نابودی سوق دهد و با اصرار و ابرام و سماجت، سعی در سرپوش گذاشتن بر روی اشتباهات پی در پی دارد.»
شیرازی از محمّدیزاده میخواهد: «حسب وظیفه گوشهی چشمی به فریادهای به حق مردم ،کارشناسان، دستاندر کاران، خبرگان، دانشگاهیان، طرفداران محیط زیست و ا زهمه مهمتر کشاورزان و ساکنان این «پدرام شهر» داشته و سایهی شوم دغدغه،کابوس و عفریتِ مرگ و بیماری، ناپاکی و پلیدی، نابودی ثروتهای ملی، فقر، فلاکت، آوارگی، بی خانمانی، بلای بی آبی، عدم امنیت غذایی و …که پیامدی از این بی توجهی زیست محیطی خواهد بود را از چهرهی پاک و از آسمان پرستارهی این زادگاه و کهن بوم ما بزدایید.»
گفتنی آن که ارسنجان سکونتگاهی دیرینه با مردمانی پاکنهاد است که شمارشان به 20هزار نفر میرسد؛ شهری باستانی و به قدمت امپراتوری هخامنشی که در يکي از خوش آبوهواترين مناطق استان فارس مستقر شده است. حیات این کهنزادبوم کممانند وطن در تمامی این سالهای دراز مدیون جریان پاک و خنک و زلال سه کاریز به نامهای عايشه، بُناب و فيجان بوده است که به برکت حضور آنها، کشتزارها و پردیسهای مشهور انار در ارسنجان، یاقوتی کمنظیر را به ایرانیان هدیه کرده است. وجود دو رویشگاه جنگلی (خليلبيگ) بُنه و بادام وحشي نیز در قلمرو كوهستاني از ديگر ويژگيهاي جالب ارسنجان است.
بار دیگر تأکید میکنم، آنچه برای محمّد درویش تحسینبرانگیز است و آن را کیمیایی در جامعهی امروز میداند، پشتکار مثالزدنی محمّدحسین شیرازی است؛ پشتکاری که دوست دارم در این بوم و بر و میان جوانان وطن بیش از پیش تکثیر یابد.
در این باره توجه خوانندگان عزیز مهار بیابانزایی را به یادداشتی با عنوان: «كاريز عايشه؛ رگهاي زندگيساز ارسنجان» جلب میکنم که در روزنامه اطلاعات منشر شده است.
بیشتر بدانید:
درود بر محمد حسین عزیز … دیده بان طبیعت ارسنجان.
زنده باشی هومان جان … جناب شیرازی حقیقتاً انسان عاشق و متعهدی است.
این مرد نستوه را تحسین می کنم و
امیدورام فریادشان به جایی برسد.
و کاش غیر از ایشان سایر طرفداران محیط زیست هم برای چنین هدفی فریاد کنند ؛مطمئناشنیدن صدای جمع محتمل تر از صدای فرد است!البته اگر گوش شنوایی باشد!هست؟!
درضمن انتخاب تیترِ ِ پست خیلی هوشمندانه بود!
سپاسگزارم و اميدوارم شيرازي عزيز به هدفش برسد.
جناب مهندس درویش دوست بزرگوار و پر تلاشم را درود میفرستم .مطلب را خواندم چون همیشه گل کاشتی و از کلک سحر آمیز ت شکر ریختی با خدایم و خاک پاک زادگاهم عهدی بسته ام که تا جان در بدن دارم هواخواه سر کویش باشم -به امیدش از بازدیدکنندگان هم تشکری دو چندان دارم . محمد حسین شیرازی
زنده باشي جناب شيرازي عزيز … هميشه تحسين تان كرده ام. درويش فقط وظيفه اش را انجام داد.
درود بر شما.
جناب آقای درویش
نوع فعالیت و هشدارهای سرکار در این دنیای «بساز و بفروش »و«ببر و بدوز» و «بزن در رو» امروزه برای همه ی ما دوستداران طبیعت بسیار ارزشمند و قابل تقدیر و مثالشَ زدنی است –امیدوارم خداوند شما وامثال شما را یاری و مدد دهد. اکثر برنامه ها و نوشته های شما را دنبال میکنم .امیدوارم «مام وطن را خوش آید» .
در مورد ارسنجان هم ممنونیم و شاهد تلاشهای دلسوزانه و پیگیر جناب شیرازی هستیم .او پس از آنکه سازمان بهداشت جهانی WHO ارسنجان را« شهر ایمن»اعلام کرد آنرا برای اولین بار «پدرام شهر » خواند و الحق در همه ی تاریخ چند هزار ساله اش پدرام شهر بوده و به یاری خداوند ،خواهد ماند .
شیرازی انسان عاشقی است و انسانها و انچه خداوندگار خلق کرده است را دوست میدارد .او در همین مقوله های محیط زیست و منابع طبیعی دانش آموخته است –دیدگاه وسیعی دارد و بلند نظر است بی هیچ ادعا – همیشه میگوید :«ما یک کره زمین بیشتر برای زندگی نداریم»-فعا لیت زیست محیطیش منحصر به زادگاهمان ارسنجان نمیشود –همه ی جهان را پیوسته به هم و مکمل به هم میبیند و فرا منطقه ای به مسائل محیط زیست نگاه میکند و افتادن یک برگ ،پرپر شدن یک گل ،شکستن یک شاخه ،پایمال شدن یک مورچه را بر نمی تابد .وقتی در گوشه ای از جهان جنگی در میگیرد ،دلش برای آجرها و ساختمانها هم میسوزد تا چه رسد برای انسانها ی مظلوم و بی گناه –برای زلزله ی اخیر هایتی ساعتها گریسته است –نشریاتش پر تیراژ ترین ،پر چاپ ترین و پر خواننده ترین کارهای این سی ساله ی اخیر در این مقوله است . با سابقه ی کاری و مدیریتی و فعالیتهای زیست محیطی که داشته و دارد و با همه ی صبر و برد باری و استقامتش «چگونه میتواند مرگ زادگاهش و پیامدهای ناگوار آنرا به عینه شاهد باشد و تحمل کند ودم نزند »-با خبر شدیم که نامه ای به ریاست جمهوری نوشته و پیشنهاد کرده است تا هر گونه عملیات تخریبی به دستور ریاست جمهوری در محل شهرک صنعتی متوقف شود و هیئتی باز هم به دستور ایشان و البته از خبرگان به منطقه اعزام شوند و موضوع را بررسی کرده و همه به آن عمل کنند .
چون پیش وپیشتر به او و آرمانهای پاک و والایش کمک کنیم .باز هم ازحضرتعالی وتک تک دوستانتان قدر دانی میکنیم.
خداوند به شما اجر نیکو دهاد.
درود بر شما بهزاد عزیز و سلام مجدد و گرم بر استاد شیرازی عزیز و نجیب.
قدر او را می دانم. امیدوارم ایران و ایرانی هم قدر او و سلحشوری هایش را بیشتر بداند و پدارم شهر عزیزش و عزیزمان تا همیشه تاریخ محفوظ ماند.
جناب آقای درویش
نوع فعالیت و هشدارهای سرکار در این دنیای «بساز و بفروش »و«ببر و بدوز» و «بزن در رو» امروزه برای همه ی ما دوستداران طبیعت بسیار ارزشمند و قابل تقدیر و مثالشَ زدنی است –امیدوارم خداوند شما وامثال شما را یاری و مدد دهد. اکثر برنامه ها و نوشته های شما را دنبال میکنم .امیدوارم «مام وطن را خوش آید» .
در مورد ارسنجان هم ممنونیم و شاهد تلاشهای دلسوزانه و پیگیر جناب شیرازی هستیم .او پس از آنکه سازمان بهداشت جهانی WHO ارسنجان را« شهر ایمن»اعلام کرد آنرا برای اولین بار «پدرام شهر » خواند و الحق در همه ی تاریخ چند هزار ساله اش پدرام شهر بوده و به یاری خداوند ،خواهد ماند .
شیرازی انسان عاشقی است و انسانها و انچه خداوندگار خلق کرده است را دوست میدارد .او در همین مقوله های محیط زیست و منابع طبیعی دانش آموخته است –دیدگاه وسیعی دارد و بلند نظر است بی هیچ ادعا – همیشه میگوید :«ما یک کره زمین بیشتر برای زندگی نداریم»-فعا لیت زیست محیطیش منحصر به زادگاهمان ارسنجان نمیشود –همه ی جهان را پیوسته به هم و مکمل به هم میبیند و فرا منطقه ای به مسائل محیط زیست نگاه میکند و افتادن یک برگ ،پرپر شدن یک گل ،شکستن یک شاخه ،پایمال شدن یک مورچه را بر نمی تابد .وقتی در گوشه ای از جهان جنگی در میگیرد ،دلش برای آجرها و ساختمانها هم میسوزد تا چه رسد برای انسانها ی مظلوم و بی گناه –برای زلزله ی اخیر هایتی ساعتها گریسته است –نشریاتش پر تیراژ ترین ،پر چاپ ترین و پر خواننده ترین کارهای این سی ساله ی اخیر در این مقوله است . با سابقه ی کاری و مدیریتی و فعالیتهای زیست محیطی که داشته و دارد و با همه ی صبر و برد باری و استقامتش «چگونه میتواند مرگ زادگاهش و پیامدهای ناگوار آنرا به عینه شاهد باشد و تحمل کند ودم نزند »-با خبر شدیم که نامه ای به ریاست جمهوری نوشته و پیشنهاد کرده است تا هر گونه عملیات تخریبی به دستور ریاست جمهوری در محل شهرک صنعتی متوقف شود و هیئتی باز هم به دستور ایشان و البته از خبرگان به منطقه اعزام شوند و موضوع را بررسی کرده و همه به آن عمل کنند .
چون پیش وپیشتر به او و آرمانهای پاک و والایش کمک کنیم .باز هم ازحضرتعالی وتک تک دوستانتان قدر دانی میکنیم.
خداوند به شما اجر نیکو دهاد.
جناب درویش سلام
مطلبتان را در مورد ارسنجان و جفایی که به آن روا نیست را خواندم دست همه شما درد نکند.
عکس پیوست را که از آقای شیرازی در طبعت و قبل از برگ ریز خزان در سال جاری گرفته ام به رسم یادبود تقدیم شما و ایشان می کنم.
ممنون جناب رحیمی … اما من عکسی دریافت نکردم!