بادهای 120 روزه قرار بود که تا پیش از آبان به پایان رسد؛ اما اینک در یازدهمین ماه سال هم، نفس سیستانیها را گرفته و حتا آن سو تر در خاش یک دختر چوپان را با تمامی گوسفندانش در خود بلعیده است. چرا؟
علیرضا راشکی عزیز از نقش هامون صابوری در این رخداد کم سابقه میگوید. نگارنده هم گفتگویی با فرهیختگان داشته است که میتوانید اینجا آن را بخوانید.
در همین باره:
– هوا در سیستان پس است!
دل نگران آن دخترک چوپان شدم…
پاسخ:
فرجام تلخ اين دختر بي گناه نتيجه عدم اطلاع رساني شايسته توسط نهادهاي مسئول بوده است.
به زودی و با خشک شدن دریاچه ارومیه و … هوا در دیگر نقاط ایران زمین نیز پس خواهد شد. این تازه یک شروع است، شروعی بر پاسخ زمین به نابخردی ها و بی مهری هایمان در ارتباط با طبیعتی که زادگاه اصلی همگی ماست…
البته پورنگ جان: هوا هم اكنون هم در اغلب نقاط مملكت “پس” است! نيست؟
درویش عزیز، با استناد به آنچه از شما و دیگر سروران فرهیخته آموخته ام عرض می کنم، ارائه پاسخ های اصلی طبیعت به نابخردی ها و بی مهری های ما هنوز آغاز نشده. به عبارتی خودمانی تر، امروز روز خوشی ماست… سیلهای ویرانگر، طوفان نمک در مزارع سر سبز سه استان حاصلخیز مجاور دریاچه ارومیه، دشوار شدن تنفس در بسیاری شهرها و حتی روستاها در اثر افزایش آلودگی هوا و طوفانهای شن حتی برای افراد سالم و جوان، خشکسالی در اثر وخیم شدن وضعیت سفره های آب زیر زمینی و پیامدهای آن همچون فقر و مهاجرت روستائیان و … اگر در اشتباهم، لطفا راهنماییم کنید، اما آنچه پیش چشم خود از مدیریت اشتباه زمین و عدم هماهنگی با قوانین طبیعت می بینم تصویری است نهایت وحشتناک، یک کابوس تلخ…
راست مي گويي پورنگ جان:
امروز بهترين روز آينده محيط زيست ايران است!
يادداشتش را مي تواني در دل نوشته هايم بخواني:
http://i.mohammaddarvish.com/archives/277