وقتی که در برزیل نعمت به نقمت بدل می‌شود!

گزارش‌ها حکایت از آن دارد که در طول 24 ساعت از آسمان ریودوژانیرو به حدی باران باریده (288 میلی متر) که در طول یک سال هم در ایران نمی‌بارد! و البته باران همچنان ادامه دارد …
آری ریزش 288 میلی‌متر باران در یک سال می‌تواند برای مردم زابل که از میانگین بارندگی 50 میلی‌متر در سال بهره‌مند هستند و سالهاست به جای بلم‌رانی در هامون به تثبیت شن‌زارهایش می‌پردازند، شیرین‌ترین رؤیا باشد، امّا برای اهالی سبزترین کشور جهان، هرگز چنین نیست و حتا می‌تواند علاوه بر مرگ دست کم 200 انسان بی گناه، به افزایش جابه جایی خاک و تشدید فرآیند تخریب سرزمین (Land degradation)  و بیابان‌زایی منجر شود!

امّا به راستی چرا اینگونه شده است؟ کافی است نگاهی بیاندازیم به رخدادهای حادثه‌بار در طول نیم قرن اخیر تا دریابیم که چگونه با افزایش دانایی بشر و تسلطش بر ابزارهای فناورانه‌ی فرامدرن و پیشرفت حیرت‌انگیز و شتابناک مهندسی سازه‌ای، خسارت‌های رخداده بر جان و مال آدمی ناشی از حوادث طبیعی نظیر سیل و طغیان رودخانه‌ها، ریزش کوه و لغزش زمین، زلزله، توفان، آتشفشان و خشکسالی و … به طرز شگفت‌آور و نگران‌کننده‌ای افزایش یافته است.

تصویر نیمه مغروق امروز ریودوژانیرو و مردمان دردمندش که در تمامی درگاه‌های مجازی معتبر جهان قابل مشاهده است، می‌تواند تداعی‌کننده‌ی فردای نیویورک در این کابوس مشهور ناشی از تغییر اقلیم (Climate Change) و جهان گرمایی (Global warming) باشد.

و غم‌انگیز‌تر آن که، بشر مغرور امروز، خود با عدم توجه به اصل پروانه، با غره شدن به توان مهندسی خویش و با تجاوز به حریم‌های طبیعی در کوهستان‌ها و رودخانه‌ها – مانند سیل قم –  عملن سبب می‌شود تا به طرز ناعادلانه‌ای رخدادهای طبیعی را با عنوان بلایای طبیعی –  Natural disaster – بنامیم و نعمت‌ها را نقمت بخوانیم.
و بعد هم بگوییم: خدا خواست و تمام!
امّا به قول دکتر کوثر عزیز در سخنرانی اخیرشان در دانشگاه شیراز: خداوند کی می‌خواهد تا من و تو خانه و کاشانه‌ی خود را از دست دهیم؟ چرا چنین بی‌رحمانه در حق آن دوست آسمانی تهمت روا می‌داریم؟

مؤخره:
ممنون از مدیران عزیز تارنماهای زمستان/ یل قوان، پالاس ایرانی و سبزامین که مخاطبان خویش را به حمایت از مهار بیابان‌زایی در مسابقه‌ی جهانی برترین وبلاگ محیط زیستی ایران فراخوانده‌اند. همچنین از دیده‌بان عزیز محیط زیست ایران بابت تجهیز آن لشکر 600 نفره‌ و تشویق‌شان به پارو زدن، قدردانم.
آخرین وضعیت رتبه‌بندی 11 وبلاگ برتر محیط زیستی جهان را می‌توانید در این نشانی رصد کنید. فعلن که دوباره جای بنگلادش و اسپانیا تغییر کرد (هر دو 31 درصد آرا را دارند و مهار بیابان زایی با 14 درصد در مقام سوم است).

55 فکر می‌کنند “وقتی که در برزیل نعمت به نقمت بدل می‌شود!

  1. محمد کماسی

    1- امام صادق (ع) فرمودند: پدرم همواره مي فرمود: “خداوند حكم قطعي فرموده كه نعمتي را كه به بنده اش داده، از او نگيرد، مگر زماني كه بنده گناهي انجام دهد كه به خاطر آن سزاوار كيفر گردد”(كافي، ج2، ص273)
    2- امام باقر (ع) فرمودند: “بدانيد كه هيچ سالي پر بارانتر از سال ديگر نيست. بلكه خداوند آن را در هر منطقه اي كه بخواهد نازل مي كند. همانا زماني كه جامعه اي مرتكب گناهان شوند، خداوند متعال، باراني را كه براي آنها قرار داده بود در آن سال در آنجا نازل نكرده و در بيابانهاي وسيع، درياها، و كوهها نازل مي كند”(ثواب الاعمال، ص252)
    3 -حضرت علي (ع) فرمودند: “خداوند بندگان خود را كه به كارهاي ناشايسته مشغولند، به نقص و كمبود ميوه ها و حبس نمودن بركات و بستن گنجينه هاي خوبيها، مي آزمايدتا توبه كننده، متنبه گشته، توبه و بازگشت نمايد. و خداوند استغفار را سبب فراواني روزي و رسيدن رحمت، قرار داده و در قرآن كريم فرموده: “استغفروا ربكم انه كان غفارا يرسل السماء عليكم مدرارا؛ از پروردگارتان آمرزش بخواهيد كه او آمرزنده گناهان است (پس از توبه) ابر را مي فرستد كه پي در پي بر شما ببارد”. پس خداوند رحمت كند كسي را كه به توبه و بازگشت از گناه روي آورد و از حق تعالي بخواهد از كيفر كردار زشتش بگذرد”(نهج البلاغه، خطبه143 ).
    منابع:
    همان، اسلام و محيط زيست، قم، اسراء،1386
    قرائتي، محسن، گناه شناسي، قم، مركز فرهنگي درسهايي از قرآن،1377

  2. محمد کماسی

    منابع بالا برای مطالب بیشتر در این زمینه بود که فراموش کردم بنویسم

  3. محمد کماسی

    استغفار براي دفع بلايا
    ميان گناه و بلاياي طبيعي رابطه اي دو سويه و نزديك وجود دارد به گونه اي كه گفته مي شود نازل شدن هر نوع بلايا عذابي بر انسان نتيجه اعمال و رفتار اوست اما چگونه مي توانيم اين بلايا را از خود دفع كنيم و از رفتار ناصحيح گذشته خود دست بكشيم.
    «مهدي پوركريميان» از كارشناسان مباحث ديني و قاري قرآن كريم در گفتگو با سرويس گزارش كيهان مي گويد: «بسياري از اعمال و رفتار ما سبب مي گردد تا مستحق عذاب هايي در همين دنيا باشيم ولي تنها راهي كه مي تواند مسير بلايا را تغيير دهد توبه از گناهان، دعا و استغفار به درگاه حضرت احديت جل جلاله خصوصا در شب هاي قدر است، اما همين استغفار و توبه هم شرايط ويژه اي دارند از جمله اين شرايط پشيماني كامل از گناه و تصميم قطعي بر ترك آن است، همچنين توصيه شده كه اگر در هنگام دعا با دل شكسته و چشماني اشكبار و گريان از خداوند طلب بخشش و مغفرت نماييم قريب به يقين دعاي ما مستجاب مي شود.»

  4. محمد درویش نویسنده

    این جمله بسیار حکیمانه است:
    بدانید که هیچ سالی پر بارانتر از سال دیگر نیست. بلکه خداوند آن را در هر منطقه ای که بخواهد نازل می کند.
    .
    .
    .
    ممنون محمد جان از اطلاعات دینی/محیط زیستی که ارسال کردید.

  5. محمد کماسی

    و مطالب رو کامل کنم با قرآن کریم:

    “او لم يسيروا في الارض فينظروا كيف كان عاقبه الذين كانوا من قبلهم كانوا هم اشد منهم قوه و آثارا في الارض فاخذهم الله بذنوبهم؛ آيا در زمين سير نمي كنند تا ببينند سرانجام كساني كه قبل از ايشان بودند، چه شد؟ آنها از اينان نيرومندتر بودند و آثار بيشتري در زمين داشتند، با اين حال خدا به كيفر گناهانشان بگرفت و به جرم اعمالشان، هلاكشان كرد”(مومن21/)
    “فانزلنا علي الذين ظلموا رجزا من السماء بما كانوا يفسقون؛ بر ستمگران به خاطر نافرماني و كارهاي ناروايي كه كردند، از آسمان عذابي نازل كرديم”(بقره59/)
    آيات فراواني درباره قارون (قصص76/-82 )، قوم سبا (سبا17-15/)و ديگر تبهكاران و سران ستم وجود دارد كه دلالت مي كند آنان بر اثر گناهان فردي يا جمعي گرفتار حوادث تلخ و محروميت از نعمتها و بركات الهي شدند. مطابق آيات ياد شده كارهاي زشت از يك سو و حوادث ناگوار جهان طبيعت از سوي ديگر با هم مرتبط اند؛ لكن همان طور كه خداي متعال گاهي اصل سيئه را عفو و از آن اغماض مي كند، در تنبيه با حوادث ناگوار نيز گاهي با امهال برخورد مي كند و تبهكار را فورا نمي گيرد بلكه به او فرصت توبه مي دهد يا كمتر از بدي وي او را مواخذه مي كند و بسياري از خطاهايش را مي بخشد: “و يعفوا عن كثير”(شوري30/).

    امام صادق (ع) نقل شده كه فرمودند: “زندگي جنبندگان دريا به باران بستگي دارد، پس اگر باران نيايد، هم خشكي فاسد مي شود هم دريا، و اين وقتي است كه گناهان بسيار شود”.

  6. مرد خاکی

    درود بر جناب درویش عزیز…

    اول از همه امیدوارم موج حمایت از شما باعث تغییر موازنه ی موجود در جدول بشه و وزنه ی سنگین به نفع شما باشه :)

    دوم هم چرا همین تهران و شهرهای دیگر نمی روید؟همین تهران امروز و دیروز چنان بارانی اومد که اگر فقط یک ساعت دیگر ادامه داشت سیل می آمد…گرچه الان شیب تهران همه ی ابها رو برده به سمت جنوب ولی واقعا این باران ها بی سابقه بوده و همگی نشان از اخلال در نظم طبیعت است…

    شب خوش

    پاسخ:

    نمی دانم سیل سال تابستان سال 1365 را در تهران یادت هست یا نه؟
    درست می گویی مرد خاکی عزیز … تهران بسیار آسیب پذیر در برابر رخداد سیل با دوره برگشت 100 ساله است.

  7. مرد خاکی

    در ضمن من نمیدانم چرا این وبلاگ بنگلادشی هنوز در سکوی اول هست…
    اگر قرار است کشور و جنگلی که باید خفظ شود اول برزیل است و کشورهای همسایه با جنگل بی نظیر آمازون…

    اصلا برایم قابل هضم نیست که برای نجات جهان باید بنگلادش حفظ شود!

    بنگلادش اگر سیل هایی هم می اید به خاطر جریانات دریایی مون سون هست و به نظرم بیشتر جنبه ی طبیعی است تا انسانی…

    اینطور نیست مهندس؟

    شب خوش :)

    پاسخ:
    برای این که بنگالی ها در جهان نزدیک به 200 میلیون نفر مخاطب دارند!

  8. Montra

    اعتراف مي كنم تصوير اول به شدت تكون دهنده بود…

    پاسخ:

    و در عین حال، نجات معجزه آسایش بسیار هیجان انگیز و امیدبخش بود …

  9. سعادتی

    درود
    بسیار غم انگیز است، مادر انتظار قطره ای باران و …!

    ناامده سیل هم معتقد است: ” وبلاگ مهار بیابان زایی برگردن ما حق دارد”. ما در هر شرایط شما را برتر می دانیم
    موفق باشید

  10. سروی

    یکبار هم قبل از این چنین تیتری از شما خونده بودم برای گوشه ی از سرزمین مظلوم خودمون

    امیدوارم دیگه هیچ وقت یه همچین تیتیری نزنید ،
    امیدوارم طعم شیرین نعمت ها ، جاشون رو به تلخی ِ اندوه ِ بشر نده

  11. اشکار

    بدون شرح
    بنقل لز خاطرات طوفانی نوشته سید حسن تقی زاده:
    در شمال که راه آهن می ساختند ترتورس از روسیه می خریدند. شاه (منظور همون اسمشو نبره که جاده چالوس را ظرف 3 سال با دینامیت و کلنگ ساخت) یک روز شکایت کرد که شرکتی وجود ندارد تا از جنگل خودمان ببرند و این احتیاج را مرتفع کنند این حرف به درد اشخاصی مانند دادگر و شریعت زاده و بوشهری خورد.برِن شدند پولی بگذارند و شرکتی برای جنگل های مازندران درست کنند.یک پا هم اسم ولیعهد را نوشته بودند حاجی معین التجار پدر بوشهری ریس شرکت شد و شرکت بنام جنگلات نامیده شد
    یک وقت رضا شاه(مرگ بر طاغوت!! اینرو خودم نوشتم که یکهو خوانندگان محترم! کاری دست من ندهند!!!) رفته بود مازندران یک تلگرافی به او کرده و امضا کرده بودند (رئیس جنگلات ایران)اوقاتش تلخ شده بود که می خواهند تمام جنگل ها را تصاحب کنند.

  12. اشکار

    حکم کرد بهم بزنند.شرکت در همانجا که منزل بوشهری است بود. کریم آقا خان کامیون فرستاد آنجا را بهم زدند. همه اثاثیه آن را ریختند توی کوچه.حتی بخاری داشت می سوخت و در راه بردن هم دود می کرد ینها خیلی ناراضی شدند رضا شاه(جنگلبان طاغوتی اعدام باید گردد!) اعتنایی نکرد.
    من (تقی زاده) که آمدم وزارت طرف کاغذی نوشتم به شاه که اسباب اینها که ظبط کردند خیلی مطابق قاعده نشده. خیلی بدش آمد و خیلی به او برخورده بود.به شکوه الملک(رئیس دفتر طاغوتی!) گفته بود از خودش بپرسید آیا برایت ثابت شده که اینها کارهایشام خلل نداشته اشت؟

  13. اشکار

    بعد من رفتم به مازندران و با اتومبیل وزارت طرق همه جا رفتم.دیدم حق با..(اسمش رو عوض کردم گذاشتم اسمشو نبر طاغوتی!!!) بود و محشر کرده اند.درخت های قدیم را انداخته اند و بیابان کرده بودند.در گمیشان که بهتریم تکه های مازندران بود درختان 150 ساله داشت همه را از بین برده بودند.وقتی برگشتم گفت دیدی که چکار کرده اند؟!گفتم رفتم دیدم حق با شما بود
    …جنگلبان طاغوتی اعدام باید گردد
    حمایت از خرس و خوک حمایت از آمریکاست

  14. اشکار

    در 1330 سطح جنگلهای شمال 3 میلیون هکتار تخمین زده شده بود اما حالا…. فرمایش کرده اند که آن موقع مراتع مشجر را هم جزو جنگلها حساب کرده بودند!؟(شما خوانندگان محترم به گوساله چه می باید بگویید؟)

    پاسخ:

    من از طريق جناب عباس محمدي عزيز پيشنهاد دادم تا كوهنوردان پيشكسوت عزيز نگاهي به آرشيو عكس خود در طول 50 سال اخير بياندازند و با مقايسه تصاوير آن زمان از وضعيت منابع طبيعي با وضعيت امروز، نشان دهيم كه روند تخريب چگونه بوده است.

  15. اشکار

    هومان خان نوشته بودند که برای جلوگیری از قاچاق کرفس وحشی معموریت رفته اند
    نخست آرزو دارم باک بنزین ماشینشان پر باشد و کسی به باک ناخنک نزده باشد.حق ماموریت و اضافه کار هم در این روزها امید وارم پرداخت شود(کسانی که کار می کنند می دانند که عدم پرداخت حق ماموریت یعنی چه)
    صحنه نبرد متخلفان با هومان خان باید بسیار تماشایی باشد.مانند نبرد رستم و افراسیاب..همه جنگجو و همه پهلوان
    ..همه رزم خواه و همه چون یلان

  16. اشکار

    ..اما چه فایده در یک محیط کوچک دشمن تراشی خطرناک است….حالا متخلف را گرفتندو بردند اداره..اولین کار این است که دوستان متخلفان در همان اداره محترم برایشان چایی می آورند.سپس برخورد با همومان خان شروع می شود
    بله برخورد از آبدار چی بگیرید تا مقام محترم ریاست
    سپس یک مبلغ مختصر قدر پول چایی برخی دوستان جریمه می برند و بعد از آنهم دیگر هیچ!!!!!

  17. فرزان اسدی (ابوحنانه)

    سلام
    متاسفانه اين ما هستيم كه خود با دست خود به تغييرات اين چنيني اقدام مي كنيم يعني با تخريب … .
    و باز هم متاسفانه هستند كساني كه با تجاوز به حريم رودخانه ها و تخريب جنگل ها و از بين بردن بسترهاي مرجاني درياها و… به اين فكر نمي كنند كه همين موارد باعث بلاهاي خانماسوزي براي خود انسان ها مي گردد و يا شايد با خود فكر مي كنند كه بلا براي همسايه است!
    بدرود.

    پاسخ:

    غافل از اين كه مگر مي توان در شهري زندگي كرد كه همه همسايه هايش بلازده باشند؟
    درود بر ابوحنانه عزيز.

  18. شقایق

    تصویر ِ اول
    و نگاهی که شما به حق تعبیش کردید ،
    چه روح خراش و در عین حال جان فزا بود.

    پاسخ:

    آفرين … نكته اش همين است.

  19. شقایق

    اصل پروانه ای را هر بار که می خوانم ،
    مثل بار اول شنیدنش برایم بدیع و زیبا است…

    زنده باشید.

    پاسخ:

    اصل پروانه يعني:
    طبيعت چيزي نيست كه لب تاقچه عادت
    از ياد من و تو برود …
    درود.

  20. خوارزمی

    درود بر استاد
    آقا این امتیازش چه جوری محاسبه میشه؟؟ فقط 10 تا رای من و دوستام دادیم هنوز همون 14 مونده که!!!
    راستی تو وب مرتع و آبخیز هم تبلیغ تون رو کردم

    پاسخ:

    رسول جان ممنون از لطفت. آنگونه كه دريافت كرده ام، براي آن كه آراي يك كانديدا يك درصد تغيير كند، دست كم بايد بين 500 تا يك هزار رأي به حساب او ريخته شود.

  21. مرد خاکی

    درود…

    ولی باز این جواب سوال من نیست!
    عجیبه که اینقدر به خودشان مطمئنن که نجات جهان رو در گروی کشور خودشون می دونن!
    جهان مجموعه ای از چندین کشور است و صرفا نمیشه گفت تنها یک کشور و حفظ اون باعث نجات جهان بشه!

    روز خوش

  22. محمد درویش نویسنده

    مرد خاكي عزيز
    مگر اصل پروانه را فراموش كرده اي؟
    تصور كن اگر كشوري با بيش از 120 ميليون نفر جمعيت نابود شود، تبعات اجتماعي و محيط زيستي آن تا كجا امتداد خواهد يافت. در ثاني اگر خطر تغيير اقليم و جهان گرمايي را بتوان مهار كرد و بنگلادش نجات يابد؛ يعني حيات 2 ميليارد انسان ساحل نشين تضمين مي شود.
    درود …

  23. اشکار

    درویش خان حالا اگر کسی رای خود را به هر دلیلی پس بخواهد تکلیف چیست؟

    پاسخ:

    پاسخ روشن است! می توانی یک ایمیل به نام عمه یا خاله یا پسرعموی مبارک باز کرده و به توسط آن به وبلاگ اسپانیایی یا بنگلادشی یا عرب یا چینی یا برزیلی یا آلمانی یا فرانسوی یا اندونزیایی یا …. رأی دهی و خلاص!
    درود …

  24. روشنک

    گاهی به همین سادگی نعمت به نقمت و نقمت به نعمت تبدیل می شود .. یک شوخی بسیار جدی ..

    و اما .. آقای درویش عزیز .. افاضات جدید وزیر نیرو را شنیده اید ؟.. ایشان به تازگی فرموده اند که ذخیره آب پشت سدهای کشور دو برابر شده و از هر سال وضعیت بهتری داریم . من که مدتهاست از آمار و ارقام اداری در این مورد دورم .. می خواستم بدانم نظر شما یا سایر دوستان مطلع در این باره چیست .. مگر می شود یکی از بدترین زمستانها را از نظر میزان بارندگی پشت سر گذاشته باشیم اما ذخیره آب پشت سدها دو برابر و بسی بهتر از سالهای قبل که وضعیت بارش بهتری داشتیم شده باشد ؟.. لطفن روشنم کنید !.. کاش یک پست جدید در این خصوص بگذارید ..

    پاسخ:

    روشنک عزیز اگر نقشه های خشکسالی کشور را که هر ماه منتشر می کنم، مرور کرده باشی، درخواهی یافت که در اغلب مناطق زاگرس نشین ما که عمده منابع آبی ما را تأمین می کنند، شرایط ترسالی خفیف تا شدید حاکم است و بین 20 تا 60 درصد بیشتر از میانگین دراز مدت در این نواحی باران باریده است. بنابراین سخن جناب وزیر می تواند درست باشد.
    اما مشکل بارندگی امسال این است که اغلب به صورت باران بوده و توان ذخیره سازی آن کم بوده است.
    درود …

  25. يك صداي بي‌صدا

    ديشب نزديك بود اين نقمت بر ما تهراني‌ها هم نازل شود با آن تگرگ‌هاي قلمبه!

    پاسخ:

    سلام بر دوست قدیمی خودم …
    بله دیروز بیش از 50 میلی متر در تهران باران بارید که بیش از یک پنجم میانگین بارندگی تهران است.

  26. زمستان...

    من الان رفتم سر زدم به وضعیته آمار . ما شدیم 15 درصد . (ببخشید که گفتم ما ! منظورم همون شما بود). نباید نا امید شد.
    اما در مورده این پست فقط میتونم ابراز تاسف کنم . گرچه ما دیروز روزه بارانی ارام و قشنگی رو اینجا (اصفهانه عزیز) داشتیم .
    چقدر کامنت گذاشتن اینجا سخته آقای درویش .

  27. محمد درویش نویسنده

    درود بر زمستان عزیز … که گرمی می بخشد به مهار بیابان زایی …
    نخست آن که حمایت های بی منت شما از صد تا سلام ارزشمند تر است.
    دوم این که اتفاقن آن “ما” خیلی چسبید. مهار بیابان زایی متعلق به من و شما و ماست. متعلق به همه ی آنهایی که دل در گرو عشق ایران و آبادانی دوباره طبیعتش دارند.
    سوم این که چه مشکلی در ارسال کامنت دارید؟

  28. روشنک

    اوهوم .. پس این طفلک بعضی وقتها حرف راست هم می زند .. ; ) .. اما از این گذشته شما دوبرابر شدن ذخایر آب پشت سدهای کشور را تأیید می کنید ؟..

  29. محمد درویش نویسنده

    بله … در برخی موارد حتا میزان افزایش حجم آب در پشت سدها بیشتر از دو برابر هم بوده است که آنها نمی خواهند آن را اعلام کنند. زیرا انتظارها بالا می رود و فردا که خواستند دوباره جیره بندی آب را اعلام کنند، دستشان در پوست گردو می ماند!
    درود بر روشنگ گرامی.

  30. محمد کماسی

    سلام
    در مورد همین افزایش آب پشت سدها!!!
    این اتفاق! بیشتر به علت بارندگی بود؟ یا آب شدن برفهای کوه، که حاصل از برف کم سابقه دوسال پیش است؟
    سئوال بعد این که پارسال که برف نیومد! و کوهها خیلی برف درونها ذخیره نشده مشکلی برای چشمه ها و…
    در تابستان امسال پیش نمیاد؟؟
    تشکر

  31. اشکار

    دوستان شرح پریشانی من گوش کنید
    داستان غم پنهانی من گوش کنید
    قصه بی سر و سامانی من گوش کنید
    گفت وگوی من و حیرانی من گوش کنید
    شرح این آتش جان سوز نگفتن تا کی
    سوختم سوختم این راز نهفتن تا کی

    روزگاری من و دل ساکن کویی بودیم
    ساکن کوی بت عربده‌جویی بودیم
    عقل و دین باخته، دیوانه‌ی رویی بودیم
    بسته‌ی سلسله‌ی سلسله مویی بودیم
    کس در آن سلسله غیر از من و دل بند نبود
    یک گرفتار از این جمله که هستند نبود

    نرگس غمزه زنش اینهمه بیمار نداشت
    سنبل پرشکنش هیچ گرفتار نداشت
    اینهمه مشتری و گرمی بازار نداشت
    یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت
    اول آن کس که خریدار شدش من بودم
    باعث گرمی بازار شدش من بودم

    چاره اینست و ندارم به از این رای دگر
    که دهم جای دگر دل به دل‌آرای دگر
    چشم خود فرش کنم زیر کف پای دگر
    بر کف پای دگر بوسه زنم جای دگر
    بعد از این رای من اینست و همین خواهد بود
    من بر این هستم و البته چنین خواهدبود

    پیش او یار نو و یار کهن هر دو یکی‌ست
    حرمت مدعی و حرمت من هردو یکی‌ست
    قول زاغ و غزل مرغ چمن هر دویکی‌ست
    نغمه‌ی بلبل و غوغای زغن هر دو یکی‌ست
    این ندانسته که قدر همه یکسان نبود
    زاغ را مرتبه مرغ خوش الحان نبود

    چون چنین است پی کار دگر باشم به
    چند روزی پی دلدار دگر باشم به
    عندلیب گل رخسار دگر باشم به
    مرغ خوش نغمه‌ی گلزار دگر باشم به
    نوگلی کو که شوم بلبل دستان سازش
    سازم از تازه جوانان چمن ممتازش

    آن که بر جانم از او دم به دم آزاری هست
    می‌توان یافت که بر دل ز منش یاری هست
    از من و بندگی من اگر اشعاری هست
    بفروشد که به هر گوشه خریداری هست
    به وفاداری من نیست در این شهر کسی
    بنده‌ای همچو مرا هست خریدار بسی

    مدتی در ره عشق تو دویدیم بس است
    راه سد بادیه‌ی درد بریدیم بس است
    قدم از راه طلب باز کشیدیم بس است
    اول و آخر این مرحله دیدیم بس است
    بعد از این ما و سرکوی دل‌آرای دگر
    با غزالی به غزلخوانی و غوغای دگر

  32. اشکار

    درویش خان شما در دل و جان و قلب و درون پیر و جوان و خرد و کلان همه ما جای دارید
    دریغ و هزار افسوس که در روزگاران منوچهری دامغانی و انوری و وحشی بافقی نبودید تا سخنسرایان زبان به مدح شما بگشایند

  33. اشکار

    درویش خان در سرزمین گل که اکنون به آن فرانسه می گویند مادران به فرزندانشان هنگامی که به نبرد می رفتند می گفتند: با سپر یا بر سپر
    یعنی یا در معرکه نبرد شجاعانی می جنگی و میمیری ولی سپرت از تو جدا نمی شود و یا پیروز می شوی و مانند یک قهرمان تو را بر سپر می نشانند و با افتخار می گردانند
    ..شما هم همین حالت را دارید…به هر حال با توجه به وضعیت ایران همین تعداد آرا هم بسیار امیدبخش می باشد

  34. اشکار

    ایکاش هومان خان از نبرد با دزدان کرفس کوهی برایمان داستانی تعریف نمایند
    (…خورشت کرفس کوهی با گوشت شکار و برنج چمپا و کره محلی …چه شود بعدش چایی با ذغال جهانگیرخانی)

  35. اشکار

    آقا این مردم عجب مردمی هستند….در شمال ذغال بسته بندی می فروشند بنام ذغال سناتور..کنار خیابان خیابان داد می زنند ویلای درباری….درویلای درباری از ذغال سناتوری چه استفاده ای می کنند؟

  36. محمد درویش نویسنده

    اشكار جان لطف داري … آخر هفته با هومان مي رويم به ديدن بچه هاي خرد در مدرسه داشلي برون.
    زنده باشي رفيق مهربان من.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.