خوشبختانه برنامهی این هفتهی سلام تهران که به بررسی و نقد جایگاه درختان کهنسال در فرهنگ ایرانی پرداخت، توانست از بازخوردهای نسبتاً شایسته و امیدبخشی برخوردار شود. به شخصه امیدوارم، بتوان با یک حرکت فرهنگی و هنری گسترده و جذاب، ظرفیتسازی درخورتری را در این حوزه ایجاد کرده تا دیگر احدی به خود اجازهی بیحرمتی به درختان کهنسال را به بهانهی مبارزه با خرافهپرستی ندهد.
در یادداشتی که در مردمک منتشر شده است، از همین منظر به موضوع نگریستهام و اشاره کردهام که: «متولیان اوقاف استان گیلان برای متنبهکردن افرادی ذیشعور که به تقدس موجوداتی بیشعور (درخت) میپرداختند، تصمیم گرفتند تا آن موجود بیشعور را ادب کرده و نابود سازند به جای این که به صرافت ارتقای طرفیتهای فرهنگی جامعهای همت گمارند که از منظر ایشان، درخت میتواند جاجتها را روا دارد!»
مشروح این یادداشت را با عنوان: «قطع درختان کهنسال، پاککردن صورت مساله است »، میتوانید در این نشانی مطالعه فرمایید.
روی نشانی که رفتم:
مشترک گرامی….
اگر ممکن هست رونوشت آن را اینجا بیاورید.
همشاگردی عزیز این پیوند که دادی مسدوداست.کاش یه فکری واسه این پارازیتهای شمال وشمالغرب تهران بکنید شاید یه خورده از حجم آن بکاهند سرمون داره میترکه از درد.البته تو این پست هم به آن اشاره شد :http://mehrdadaval.persianblog.ir/post/40/
دیروز هم با پوست مرغ و… تو گرگان سوسیس کالباس به خورد خلق اله میدن خدا به داد ما برسه به 50 برسیم ونمیریم بردیم.
سلام اقاي مهندس درويش :
خواهش مي كنم اگرمي توانيد حضور خود را در رسانه ملي بيشتر كنيد و فقط اختصاص به يك شبكه و آن هم چند هته اي يك برنامه زياد در عموم تاثير ندارد.
اطلاع رساني بيشتر؛
حداقل هفته اي يك بار و ساختن تيزر هم بسيار تاثير دارد
به پروانه: متن کامل این یادداشت:
متأسفانه در آخرين روزهاي ماه نخست سال، بار ديگر از استان گيلان خبر رسيد كه يك درخت كهنسال ديگر از نوع نارون (آزاد) با قطري بيش از يك متر در محل بقعه بيبي رقيه رشت، به جرم مقدسنما بودن، محكوم به اعدام گرديد و جانش – مانند آن دو هم نوع پيشينش در رضوانشهر – به جانآفرين برگردانده شد!
به عبارتي سادهتر، متوليان اوقاف استان گيلان، براي متنبه كردن افرادي ذيشعور كه به تقدس درخت يا درختاني بيشعور ميپرداختند و ميپردازند، تصميم گرفتند تا آن موجود بيشعور را ادب كرده و نابود سازند به جاي اين كه به صرافت ارتقاي طرفيتهاي فرهنگي جامعهاي همت گمارند كه از منظر ايشان، درخت ميتواند جاجتها را روا دارد.
و اين شايد در زمانهي كنوني بيمثال و تكرارناشدني باشد. به ويژه اگر يادمان باشد كه در قانون جزا و محكمههاي حقوقي، هرگز مجازات افراد بزهكار زير 18 سال، متناسب با جرم رخ نميدهد. بنابراين، چگونه است كه در مورد درخت چنين سكوت سنگيني در محاكم دادگستري كشور حاكم شده است و كسي به دادخواهي از اين موجود زنده و مفيد و مظلوم بر خواسته و نميخيزد؟
آمارها حكايت از آن دارد كه در تمام پهنهي فراخ 165 ميليون هكتاري ايرانزمين، فقط 400 پايهي كهنسال باقي مانده است؛ يعني در هر 400 هزار هكتار از خاك ايران (حدود 4 برابر مساحت لبنان) هم به زحمت يك درخت كهنسال ممكن است يافت شود. پايههايي كه در حقيقت به عنوان تاريخ ناطق طبيعت ايران در طول چند هزار سال گذشته از آنها ياد ميشود و نميتوان قيمتي براي اين موزههاي طبيعي ناهمتا تعيين كرد. از سوي ديگر، براي يك درخت 50 ساله به دليل خدمات متعددي كه ارايه ميدهد تا 200 هزار دلار قيمت تعيين شده است.
از جمله خدماتي كه درختان ارايه ميدهند بايد به موارد 10 گانهي زير اشاره كرد:
1- تنظيم و تعديل اقليم؛
2- فراهم کردن هوای سالم؛
3- خدمات چندگانهي آب؛
4- چرخه¬های تغذيه؛
5- بازيافت مواد زايد و سم¬زدايي از ترکيبات مضر؛
6- در اختيار نهادنِ منابع کارمايه (انرژي) در شکلهای گوناگون؛
7- توليد مواد (عناصر شيميايي، مواد معدنی، زيست¬توده، ترکيبات ويژه)؛
8- تقويت خاک و افزتيش حاصلخيزي آن؛
9- ارتقاي گونهگوني زيستی و خدمات چند¬گانهي آن (مانند گرده¬افشانی)؛
10- حفظ شرايط پايدار ميکروبی (پايداری سطوح مختلف ميکروبهايی چون، اسپورها، ميکروبهای حساسيت¬زا و …)؛
از همهي اين ها مهمتر، شايد كمك درختان به تقليل آثار سؤ آلودگي هوا باشد. درواقع، هر چند آلودگیِ محيط¬زيست، از جمله مسايلی است که پرداختن به آن از قدمتی همپای تمدّن برخوردار بوده ، ليکن هيچ¬گاه چون امروز، دامنهي عواقب منطقه¬ای و جهانی آن چنين گسترش نيافته و نگران¬کننده و خسارت¬بار نبوده است. به نحوی که امروزه اغلب کشورهای جهان حاضرند ميلياردها دلار از اندوخته¬های ملّی خويش را صرف اعمال قوانين و تمهيداتی کنند که به هدف کاستن از شدّت آلودگی محيط¬زيست و کاهش هزينه¬های اجتماعی ناشی از آن وضع شده¬اند. به عنوان مثال، تنها در سال 1981، دولت آمريکا به راحتی حاضر شد تا بيش از 14 ميليارد دلار را خرج اعمال قوانين بازدارنده و مهار¬کنندهي آلودگی هوا و آب کند، چرا که می¬دانست ارزش منافع حاصل از آن به 37 ميليارد دلار در همان سال می¬رسد . با اين وجود، شتاب گسترش منابع آلوده¬کننده چنان است که در سال 1999 خسارت آلودگي هوا در آمريكا به 150 ميليارد دلار رسيد و تلفات انسانی آن به 150 تا 350 هزار نفر در سال افزايش ¬يافت. در واقع، آلودگی هوا می¬تواند 11 برابر آلودگی آب و 16 برابر آلودگی غذا خطرناک باشد، چرا که هر فرد روزانه به 16 کيلوگرم هوا نياز دارد، در حالی که تنها به 5/1 کيلوگرم آب و يک کيلوگرم غذا محتاج است. در همين ارتباط نتيجهي يک پايان¬نامهي دانشگاهی نشان می¬دهد که هزينهي عدم مهار آلودگی هوای تهران سالانه به 7/15 ميليارد تومان می¬رسد؛ در صورتی که هزينهي مهار آلودگی هوا تنها سالی 7/6 ميليارد تومان است.
چنين شناسههايي نشان ميدهد كه تا چه اندازه ارزش درختان در تضمين پايداري حيات و حفظ كيفيت زيست مؤثر است و ما نه تنها اجازه نداريم تا به بهانههايي واهي، آنها را از ميان برداريم، بلكه مؤظف هستيم تا همواره بر شمارشان افزوده و از موجوديتشان دفاع كنيم.
اميدوارم قطع سومين درخت كهنسال در استان گيلان، آخرين مورد باشد و ديگر هيچ مسئولي به خود اجازه ندهد تا كمكاريهاي حوزهي فرهنگي خويش را با فرافكني در ديگر حوزهها، لاپوشاني كند.
يكبار ديگر به پرسش ابتدايي اين يادداشت، بازگرديم و از خود سؤال كنيم:
به راستي قتل درختان كهنسال در هر سرزمين به جرم تقدسنما بودن، نشانهي چيست؟! آيا جز اين است كه در آن سرزمين، بيماري «پاك كردن صورت مسأله به جاي حل ريشهاي آن» دارد كارمايهها را ميبلعد؟
با گزارش کوتاهی از وضعيت محيط زيست ايران به روز شدم…
بحث درختان کهنسال برای من بسیار قابل تامل شده است ؛
امیدورام تلاش شما و دیگر دوستان زیست محیطی به سرانجامی نیک برای این دردانه های طبیعت ختم شود.
حتمن اینگونه خواهد شد.
درود بر شما.
مطمئنم دل بی بی رقیه ، بیشتر از همه ی ما برای اون درخت تنگ شده .
اینقدر باید درمورد این اتفاق تلخ حرف بزنیم ، اینقدر باید واکنش هامون جدی باشه و اینقدر باید هماهنگ و یک صدا باشیم که دیگه هیچکس جرات نکنه ، هیچ درختی رو به قتل برسونه .
دقیقن همینطوره … با متجاوزین به حریم و حرمت درختان باید آنگونه برخورد کرد که دیگر جسارت دست یازیدن به چنین حرمت شکنی هایی را در ذهن شان هم به خود ندهند.
عالی بود؛ درود
زنده باشی رفیق … عکسها حرف ندارند ها …
ایکاش یک نفر از مردم محلی می پرسید چه معجزهای از درخت دیدهاند که به آن دخیل میبندند. به خوبی به یاد دارم که درخت کهنسالی در محله امامزاد یحیی تهران وجود داشت که مردم کودکان مبتلابه سیاه سرفه را یکروز پای آن می خواباندند. از شهرستانها و نقاط اطراف تهران کودکانبیماررا به آنجا می آوردند.بیائید با کمک یکدیگر این بررسی را انجام دهیم.