سال گذشته كه به اتفاق اروند سري به بيست و دومين دوره نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران زديم، در مواجهه با اين منظره خجالتآور، آن هم از قشري كه عليالقاعده انتظاري بيشتر از ميانگين جامعه از ايشان ميرود، حسابي شرمنده شدم؛ به خصوص كه براي پرسش كليدي فرزندم هم پاسخي نداشتم:
“یه چیزی که خیلی ناراحتمون کرد، وجود زبالههای فراوون در محوطه نمایشگاه بود … من نمیدونم این همه پروفسور چرا نمیدونند که نباید زبالهها رو اینجوری پخش کنند؟!”
امسال هم انگار آسمان نمايشگاه با سال گذشته فرق چنداني نكرده! ميگوييد نه؟ به اين دو تصوير كه رسول خوارزمي عزيز از اوضاع امسال نمايشگاه كتاب برايم فرستاده، دقت كنيد تا دريابيد و دريابيم كه چه آرزوي طول و درازي است، انتظار تحقق اين شعار: شهر ما، خانه ما! و طبيعت ما، آينده ما.
زدید تو خال …
من کار ندارم که این همه جمعیت که نمایشگاه کتاب امدن برا چی امدن!!؟
ولی این مطلب جای تامل داره
وقتی تو نمایشگاه خیلی خسته شده بودم و خواستم از یک محدوده چمن عبور کنم و به قول خودمون میان بر بزنم یک لحظه به خودم گفتم به خاطر خسته گی چرا این مجوز رو به خودم میدم که از رو چمن راه برم!!!
تا اینکه جمعیتی که رو چمن به صورت متراکم نشسته بودند و دور اونها رو زباله فرا گرفته بود چشم من رو خیره کرد و تعجب کردم.
اینها مثلا تحصیل کرده های این مملکتن
دیگه از بقیه چه انتظاری داریم…
درود بر محمد كماسي عزيز …
و ممنون كه تو آن كار را نكردي.
بايد از خود شروع كرد.
ما در نمایشگاه خود منفی را نمایش میدهیم کتاب فقط بهانه پز فرهنگی ماست
كتاب؛ فقط بهانه پز فرهنگي!
.
واي بر ما … اگر چنين باشد.
بس که خر و بیشعوریم! دور از جون بعضیها البته.
پاسخ:
نخست آن که نباید به خر توهین کرد.
دوم این که چیدمان به کار رفته در ادبیات نوشتاری تان، شایسته و زیبنده منقد فضای فرهنگی جامعه نیست.
درود بر شما.
متاسفانه نمایشگاه امسال ،
هیچ چیزش به نمایشگاه کتاب نمی آمد!
واقعن متاسفم …
با سلام؛
جناب آقای درویش، برنامه نهایی هفته محیط زیست دانشگاه شریف را برایتان ایمیل کردم.
موید باشید
ممنون از لطفت.
در خدمت هستم.
ظاهرن نباید خیلی ناراحت باشم بابت اینکه نتونستم به نمایشگاه برم.
چون کتاب هام رو سفارش دادم برام گرفتن ،
مثل اینکه دیدنی زیادی نداشت …
نمی دونم باید بگم “متاسفانه ” یا “خوشبختانه” ؟
پاسخ:
بله اصلن جای حسرت نداره ندیدن چنین نمایشگاه هایی.
به نظرم باید از هر دو طرف به این قضیه نگاه کرد. نمایشگاهی با این وسعت نیازها و امکانات خاص خودش رو می طلبه. وقتی چنین نمایشگاهی رو با این وسعت و تعداد زیاد مخاطب وبازدیدکننده در محل “نمازخانه” برگزار میکنند و هیچ گونه تمهیداتی برای مکان استراحت موقت بازدیدکننده ها در نظر نمیگیرند، شاید باید به دوستانی که گروه گروه روی چمن ها می نشینند تا حدی حق داد. از طرف دیگر اما ریختن زباله ها روی زمین و محیط اطراف به نظرم هیچ توجیهی ندارد.
فکر نمیکنم فضای مصلی تهران کو چک باشه، شما میگید نماز خانه هرکی ندونه فکر میکنه تو یه مسجد نمایشگاه رو گذاشتن.
مکان استراحت تو هیچ جای تهران نمیشه برا این جمعیت درست کرد هر کس میخواد استراحت کنه یه زیر انداز با خودش بیاره.
محمد و مریم بانوی عزیز:
بعد از 23 سال از برپایی نمایشگاه کتاب، این کمی شگفت آور است که هنوز ما عمارتی مختص به جشنواره های فرهنگی هنری در این مملکت با تمام اختصاصات خاص آن نداشته باشیم.
درود.