همان طور که وعده داده بودم، اینک به انتشار چهارمین بخش از مقاله ارزشمند کامبیز بهرام سلطانی اقدام می کنم؛ مقاله ای که می دانم ردپایی ماندگار در صحنه محیط زیست ایران از خود به یادگار باقی خواهد نهاد و پاسخ بسیاری از پرسش ها و تردیدها را کجا خواهد داد:
بازبيني ريشهها را میبايست با يادآوري تعاريف كليدي آغاز كرد كه مبناي حفاظت از طبيعت را تشكيل میدهد. سپس به يادآوري آن بخش از مباني اكولوژيك اشاره کرد، كه امكان تحقق آنچه كه حفاظت از طبيعت ناميده میشود، فرآهم میآورد. براي تحقق اين منظور نخست میتوان به منابع اتحاديه جهاني حفاظت IUCN مراجعه کرد. اتحاديه جهاني حفاظت يك پهنه طبيعي حفاظت شده را به صورت زير تعريف کرده و آن را براي تمامی اشكال حفاظت صادق میداند:
«پهنهاي از خشكي و يا دريا كه به شيوهاي خاص به حفاظت و مراقبت از تنوع زيستي اختصاص يافته و همچنين در خدمت مراقبت از بنيادهاي زيستي طبيعي و فرهنگهاي مبتني بر آن قرار داشته و با تكيه بر ابزارهاي حقوقي يا ساير امكانات موثر مديريت میشود».
بنا بر تعريف ارایه شده، كليه پهنههاي طبيعي كه زير هر عنواني تحت حفاظت قرار میگيرند، بايد:
حفاظت و مراقبت از اجتماعات زيستياي كه پهنه طبيعي را به عنوان سكونتگاه ( Habitat ) و زيستگاه (Biotope) خود انتخاب کردهاند، تضمين کند. ضمن اين كه حفاظت از اجتماع زيستي، بدون حفاظت و مديريت بر قلمرو اكولوژيك (Ecological Niche) ميسر نيست،
متضمن سلامت و كاركرد بدون اختلال بنيادهاي زيستي طبيعي، يعني آب، خاك و هوا به عنوان عوامل غير زيستي يا بيجان (abiotic) و رويش طبيعي و حيات وحش به عنوان عوامل زيستي (biotic) نيز باشد. زيرا از تركيب اجتماع زيستي و زيستگاه متعلق به آن، اكوسيستم پديد میآيد و كاركرد سالم و بدون اختلال هر اكوسيستم بستگي تام به كاركرد سالم زيرسيستمهاي آن، يعني عوامل بيجان و جاندار دارد،
فرهنگها و تمدنهايي كه وابسته به پهنه طبيعي مورد نظر هستند و در سازگاري با آن شكل گرفته و تداوم حيات يافتهاند، نه تنها حفظ گردند، بلكه مورد احترام و حمايت قرار گرفته و به عنوان روشي براي زندگي سازگار با طبيعت ترويج داده شوند. در حقيقت همان اقدامیكه سازمان يونسكو از طريق برنامه انسان و زيستكره يا Man & Biosphere (MAB) پيگيري میكند.
بنابراين جداي از نوع طبقهبندي حفاظتي كه براي پهنه طبيعي خاصي مورد نظر واقع میشود، معنا و مفهوم حفاظت در مورد كليه پهنههاي طبيعي يكسان است. به همين منوال هيچ يك از اتفاقاتي كه در تصاوير 2 تا 7 به نمايش گذاشته شدهاست، نبايد در پهنههاي مذكور رخ دهد. در غير اين صورت مفهوم پهنه طبيعي حفاظت شده طبق برداشت اتحاديه جهاني حفاظت – برداشتي كه مورد قبول جهانيان قرار گرفتهاست – نمیتواند به واقعيت تبديل شود.
تا جايي كه به مديريت پهنههاي طبيعي حفاظت شده بازمیگردد، اتحاديه جهاني حفاظت، شش طبقه بندي مديريتي را طراحي کرده و براي هريك كاربريهايي را توصيه کردهاست. ايران از سال 1352 (مصوب 4/12/1352 و 3/9/1370 ) عضو اتحاديه جهاني حفاظت است، ليكن هرگز نه كوشش کرده پهنههاي طبيعي حفاظت شده خود را با تعاريف اتحاديه جهاني حفاظت همساز نمايد و نهاز روشهاي مديريتي توصيه شدهان نهاد بين المللي پيروي کردهاست. ضمن آنكهانچه كه ما خود زير عنوان حفاظت از طبيعت انجام میدهيم، هيچ قرابتي با مفاهيم علمیپذيرفته شده در جهان ندارد، از عناوين تخصصي حفاظت از طبيعت، مانند پارك ملي، اثر طبيعي ملي و غيره، سوء استفاده نيز میکنيم. با جرأت میتوان گفت، در سرزمين ايران هيچ پهنهاي از طبيعت تحت حفاظت قرار ندارد.
اتحاديه جهاني حفاظت هدفهاي اصلي زير براي مديريت پهنههاي طبيعي حفاظت شده بر میشمارد :
تحقيقات علمي،
حفاظت از طبيعت وحشي،
حفاظت از گونهها و مراقبت از تنوع ژنتيك،
مراقبت از آثار مطبوع بر محيط زيست،
حفاظت از پديدههاي طبيعي يا فرهنگي خاص،
گردشگري و بازسازي خود،
آموزش،
استفاده پايدار از منابع اكوسيستمهاي طبيعي،
نگهداري ويژگيهاي فرهنگي و سنتي .
-IUCN(1994):Richtlinien für Management-Kategorien von Schutzgebieten, p.7-
– IUCN(2008): Guidelines for Applying Protected Area Management Categories, p.4-
ادامه دارد …
برنامه ریزی یونسکو
Man and biospher
برایم خیلی جالب بود ؛
این می تواند دقیقن همان چیزی باشد که پیشینیان ما در رفتارهایشان با طبیعت داشته اند و
ما گاه دِمده می دانیمش!
دقیقن همین طور است.