آهنگ كوثر را همه ميشناسند؛ او پدر نوين دانش ديرينهي آبخوانداري در ايران و جهان است. تاكنون دهها بار از سوي عاليترين نهادهاي معتبر بينالمللي مورد تشويق و تقدير قرار گرفته و كوشش ستايش برانگيز وي و همكارانش در بيشه زرد، هماكنون از سوی یونسکو در قالب طرح SUMAMAD به عنوان یک الگوی برتر در مدیریت منابع آب در حال معرفی شدن به جهان است.
اما ما با اين سرمايهي بزرگ انساني و شگرد بومي و ارزشمند خود چه كردهايم؟ جز اين كه آن پيرمرد فرزانه را هر روز سوزانديم و دلش را ريش كرديم …
آخرين ضربه را نيز اخيراً آبسالاران طبيعتستيز با تكميل مطالعات خويش براي احداث يك سد جديد در بيخ گوش طرح آبخوانداري كوثر، ميخواهند بر پيكر اين پيرمرد وارد آورند و لابد در آستانهي هفتاد و چهارمين بهار زندگيش، اين هديهي شوم را به او اهدا كنند تا همه بدانند كه در اين مملكت؛ جايي كه به قول مجتبي پاكپرور: «نادرست بودن گزينه سد مانند سفيدبودن ماست، دليل نميخواهد.» دليل ميخواهد!
يادمان باشد:
بودجه ای که برای بهرهبرداری بهینه از آب سیلاب مازاد در این منطقه به طریقهي پخش سیلاب مورد نیاز است، چیزی حدود یک صدم هزینه احداث سد پیشنهادی است.
چیز دیگری هم باید بگویم؟!
جز اين كه باز هم تأكيد كنم:
اين حق ما نيست! هست؟
اگر سد نسازند
بعدها روبان ِ افتتاح را چگونه ببرند آخر !؟
دکتر کوثر نازنین زنده باشند…
اميدوارم آنقدر زنده باشند تا به چشم خود ببينند آنهايي كه روزي انكارش مي كردند، به چه سيه روزي افتاده اند …
سلام،
حق مونه و اون هایی که باید روزگارشون سیاه بشه، شده. نشــــــــــــده؟
پاسخ:
شده … و بيشتر هم خواهد شد.
درود.
ممد آقا مشكل سد سازي مثل اين است كه بخواهند يكباره در موسسه رو ببندند.شما هم گير دادي كه نون مردم رو آجر كني.اول چاله رو ميكنند بعد منارو ميدزدند.شما هم اول فكر اشتغال سد سازها باش بعدن بگو سد نسازند.چون اونا بيشتر از آنكه نگران مسائل علمي ودلائل عدم سد سازي باشند فكر شكم زن وبچه يا شوهر وبچه خود هستند.
يه سر هم به صندوق پستت بزن رفيق
پاسخ:
مشكل اشتغال سدسازان را محمدرضا چمني حل كرده است رفيق!
جناب درویش داریم مارمولک به فضا می فرستیم و می خواهیم نسل سرندپیتی رو احیا کنیم . سری به وبلاگ من بزنید
سلام
درويش خان
خودم هربار كه در جمع قدر حاضر ميشوم و هيچ هنري براي ارايه كردن ندارم شروع ميكنم به حرفهاي بزرگ زدن مانند : شير زرافه فيل و …
كشور بيبرنامه هم كه چارهاي ندارد جز سدسازي يا به قول دكتر ناصر كرمي: تونل بزرگ و پرطمطراقي ميسازيم كه انتهايش به يك جادهي يكطرفه ختم ميشود!
به پيام: چقدر خوب …
شايد مارمولك ها توانستند كاري بكنند! ما كه نتوانستيم!!
.
.
به قباد: آري اينچنين بود برادر …
مطمئنا به ازاي هر سدي كه آقايون ميسازن كلي منافع شخصي براشون وجود داره، وگرنه كلي خرابي تو اين مملكت هست چرا چسبيدن به سد سازي؟!
تو پارلمان خصوصي ايران- همون اتاق ِ معروف- چند وقت پيش مسئول محترمي كه همگي ميشناسينش اعلام كرد هزينه ساخت هر مسجد50 ميليون تومنه و از آقايون ِمسئول ِاتاق، قول ِتقبل هزينه 10 مسجد رو گرفت و از صنايع مختلف ،هركدوم قول چند مسجد دادن تا طرف پاشد رفت. شما بفرمايين در حاليكه صنايع مختلف ما همه دردهاي مزمن فراوون دارن و همين مسجد هاي كنوني خالي از جمعيتن و تو اكثرشون نماز روزانه برگزار نميشه واسه چي مسجد اضافه ميكنن؟
تازه كي بالا سرشون هست كه ببينه 50ميليون چطور خرج ميشه؟
مسجد ساختن وضعش اينه، واي به حال سد ساختن كه چه ها كنند؟؟
برای همین است که از مافیای سدسازی سخن می رود … مافیایی که باقدرت پول خود می تواند هر مانعی را به صورت سخت یا نرم! از سر راه بردارد!!
هر سری که خبر مربوط به سدسازی رو میشنوم،دلم به حال مردمی می سوزه که این اخبار رو میشنوند و باور می کنند و البته احساس غرور می کنند…
والبته به حال سایرین؛که می شنوند و کاری نمی توانند کنند…
امیدوارم این احساس شما روزی پایان گرفته و دیگر شاهد چنین خبرهای شومی در زیست بوم وطن نباشیم.
درود …
مسئله مهم اینه که در این مورد هم عوام فریبی کردن.. مردم عامی فکر میکنن دارن بهشون لطف می کنن که سد می سازن و هرچی هم بگی چقدر این سد های بی رویه داره به محیط زیست آسیب می زنه باور نمی کنن..
غم انگیز ترین سدی که ساختن سیوند بود که با هدفی کاملا مشخص یعنی از بین بردن تخت جمشید و پاسارگاد ساختن.. اینقدر واضح بود که ساختن سد ممکنه که این دو اثر نابود کنه که محاله بشه باور کرد که اتفاقی بود..
و متاسفانه اینک خبر می رسد که رطوبت در پاسارگاد به مرز بحران رسیده است …
درویش جان این اکوسیستم خیلی ارزش اقتصادی دارد.چکيده مقاله اینجانب در مورد بخشی از ارزش های اکولوژیک گربایگان در سال 79 در مجله محیط شناسی شماره 26
قيمت گذاري مواهب زيست محيطي جنگل دست كاشت گربايگان با استفاده از مدل بسط نظام هزينه خطي
دكتر حسن كريم زادگان، دكتر مرتضي رحمتيان، دكتر محمود محمودي صص 51-59
چکيده
اين تحقيق براي نخستين مرتبه در ايران با روش ارزشگذاري مشروط (CVM) از طريق مدل بسط نظام هزينه خطي،براي تعيين قيمت مواهب زيست محيطي (خدمات غيربازاري) جنگل دست كاشت گربايگان فسا در استان فارس انجام شده است.با اين روش ارزش وجودي خدمات غيربازاري عمده اين طرح شامل ارزش تنظيم شرايط اقليمي،ارزش كنترل فرسايش خاك و تثبيت شنهاي روان و ارزش ايجاد زيستگاه و پناهگاه حيات وحش به ترتيب در بازار معادل32250934930 ريال، 29627233260 ريال و 25933208830 ريال برآورد گرديد.
کليدواژگان: روش ارزشگذاري مشروط، ميزان تمايل به پرداخت، بسط نظام هزينه خطي، خدمات غيربازاري
درود بر دکتر کریم زادگان عزیز … در جریان تحقیق ارزشمند شما هستم. واقعن متاسفم که این پایلوت کم نظیر اجرایی/تحقیقاتی را هم نمی توانند تحمل کنند …
درود
آقا اینا پاش بیفته رو پشت بوم ها رو هم سد می زنن چه برسه به فسا!!!
انگار پاش افتاده! نیافتاده رسول جان؟
متاسفانه این آقایان حتی به خود و آینده فرزندانشان هم رحم نمی کنند، چه رسد به حاصل عمر آن بزرگمرد…
البته فرزندان اغلب این آقایان در خارج از کشور احتمالن هستند که رحم نمی کنند! نه؟
به خدا خسته شدیم از بس گفتی سد سازی اشتباهه
شما که معلمی بگو برای ذخیره ی آب باید چه کرد؟
ما الان تو همین تهران شهرک شهید باقری زندگی میکنیم
تابستان که همه جای تهران آب دارند ما آب نداریم چرا که آب شهرک ما به آب شهری وصل نیست
همه داریم دعا میکنیم این تابستان شبکه اب شهرک به اب شهری وصل بشود
حالا اگه همین سد سازی ها نبود آیا تهران همین اندک آب را در تابستان داشت
باید ماجرای ناصر الدین شاه تکرار شود که مخالفین طرح خانه عفاف را در اتاق لینه محبوس کرد و بعد از 2-3 روز که آنها در کثافت خود غوطه ور بودند به آنها فهماند درست است که دستشویی کثیف است ولی در خانه باید وجود داشته باشد ایضا خانه ی عفاف
حال باید 3 روز آب منزل شما قطع شود تا به این نتیجه برسید که گور بابای بز و گوسفند خودمان را عشق است
حالا از شما می خواهم یکبار برای همیشه به این فکر کنی که اگر سد سازی در کشور نبود چه بلایی سر این مملکت می افتاد یا چه سود هایی عایدمان میشد
یکبار برای همیشه جواب بده و تکلیف را روشن کن
بدروود
درود بر آقا مهدي عزيز …
تصورش را بكن امروز هم به هر كيفيتي آب شهرك شما تأمين شد … هيچ مي داني بردار من چند تا شهرك اقماري ديگر بدون آب هنوز وجود دارد؟ چرا براساس توانمندي سرزمين دست به گسترش سكونت گاه هاي انساني خود نزنيم؟
آيا هيچ انديشيده ايد كه چرا دولت مي خواهد اينك 22 ميليارد دلار هزينه كند تا پايتخت كشور تغيير كند؟ اين تاوان كدام اشتباه است رفيق من؟
آيا سزاوار است كه آب مردم در طالقان و الموت قزوين را به سوي تهران سرازير كرد و آنگاه 40 درصد صنايع در 2 درصد خاك ايران متمركز شود؟
آيا لازم است تا همچنان برايت بگويم كه به بهانه توسعه چه جنايتها كه در حق زيست بوم و مردمان عزيز خود روا نداشته ايم؟!
زنده باشيد آقا مهدي عزيز …
سلمنا
گفته اید :”چرا براساس توانمندی سرزمین دست به گسترش سکونت گاه های انسانی خود نزنیم؟”
آیا اگر این طور بشود خود شما بیرق وا طبیعتا به دست نمیگیرید که ایهاالناس بیایید که منابع طبیعی ما که روزی روزگاری گوسپندان چراگاهایشان اینجا بود و گرگ ها زوزها در آن می کشیدند ‘ حال شده سکونت گاه انسانی که هر جا می رود کارخانه اش را ‘ ورزشگاهش را ‘ منابع ذخیره انرژی اش را ‘ نیروگاه برق اش را و بیمارستان الوده کننده اش را می آورد.
یادمان نرود تهران روزی بهترین سکونت گاه انسانی بوده است.
پس حقیقت را بپذیریم که در دایره ای گیر کرده ایم که نه اغازی دارد نه پایانی و باید بچرخیم و بچرخیم و یکی یکی سکونت گاه های انسانی را ویران کنیم.
طبق گفته ی شما.
و در آخر:
من میدانم شما با چه چیزی مخافیلد
حال بگوئید با چه چیزی موافقید
نظرتان را بگوئید آن وقت ببینید چگونه دیگران بر سر شما خراب خواهند شد و فریاد ها بر سرتان خواهند کشید که ای معاند طبیعت ‘ خجالت خجالت
مهدی جان:
به نظرم شما برداشت دقیقی از عبارت مورد اشاره که خود بر آن تأکید کرده اید، ندارید.
اگر چیدمان توسعه بر بنیاد توانمندی های بوم شناختی سرزمین شکل گیرد، هرگز با فاجعه ای که امروز دارد خفه مان می سازد، روبرو نخواهیم بود. هرگز سطح آب زیرزمینی 15 متر در طول 30 سال کاهش نخواهد یافت و ایرانیان ذخیره 1000 ساله آب خود را در 30 سال به تارج نخواهند برد. هرگز زمین نشست نخواهد کرد و هرگز ریزگردها آسمان 18 استان کشور را اینگونه به تسلط درنخواهند آورد.
ما سالی 2 میلیارد دلار خسارت فرسایش بادی و 4 میلیارد دلار خسارت فرسایش آب را می دهیم.
نگاه کنید به کشور سوئد که پیشگام در رعایت هنجارهای محیط زیستی است و در سال گذشته رشد اقتصادی اش هم 15 درصد فزونی گرفت.
همراهی با گرایه های محیط زیستی به مفهوم ایست توسعه و رفاه نیست برادر عزیز من.
من با توسعه و رفاه موافقم. آن توسعه و رفاهی که به قیمت نابودی رفاه و آرامش فرزندان مان و نسل های آینده وطن تمام نشود.
درود …
سلمنا یا شیخ
بابت پاسخ گویی ممنون
راستی جدیدا مسیرتان به سمت ابیانه خور ده است؟
از روستای یارند و چنار سوخته ی چند هزار ساله ی یارند بازدید کرده اید؟ که شده است محل جمع زباله ی اهالی روستا؟
حتما عکسی برایتان خواهم فرستاد از این درخت .
بدروود
درود بر آقا مهدی …
منتظر دیدن آن عکس می مانم.
آقای دکترطرح خوبی داشتند!اماالان دیگه نیست؟فقط چند ساله اولیه به هدفشون نزدیک شدن اما ببعد روز بروز فاجعش آشکارتر میشه انقدم چاپلوسی نکنیدوخودتون رواحمق ودیگران رونادان فرض نکنید.بنده20 ساله که باچشم دارم میبینم وسال85توی جشنواره خارزمی نشونشون دادم ،حالامعضلاتش گریبان گیرمردم کشاورزمنقه شده،لطفاب گوش آقای دکتربرسونید دست گلت رو دوست
کن