همان طور که اشاره کرده بودم، روز گذشته مهمان مردم باصفا و خونگرم گیلان بودم و ساعتی پیش از سفر بازگشتم.
فعلاً این حواصیل شب – Nycticorax nycticorax – یا به قول گیلکیها: شال باغ را از من بپذیرید تا سر فرصت از این سفر گزارشی مفصل تر را انتشار دهم.
درنگ آن قورباغه را که یادتان نرفته! حالا برایم بگویید درنگ این حواصیل در قبرستان زبالهها (بخوانید تالاب انزلی!) از برای چیست؟!
راستی! آقای کامران زلفی نژاد قول دادند که هر چه زودتر مشکل سایتشان را حل کنند …
مؤخره:
ساعت 8:15 صبح امروز در برنامه سلام تهران، شبکه پنجم سیما، به تحلیل مهمترین مشکلات محیط زیستی پایتخت – به بهانه هفته محیط زیست – خواهم پرداخت.
اینجور که بنظر میاد تالاب انزلی در آستانه مرگ است با رسوبات تدریجی و زباله ها هم مزید بر علت!!
پاسخ:
و مهم تر از همه با ساخت میان گذر انزلی!
چه تنهایی محزونی دارد این پرنده ی زیبا…
برنامه ی صبحگاهی سلام تهران ،
به رغم خستگی که در چهره تان دیده می شد ؛
بسیار خوب بود.
1- این نکته برایم جالب و شنیدنی بود که آحاد مردم،طبق قانون اساسی، به عنوان ِ مدعی العموم ِ محیط زیست می توانند باشند، حال آن که متولیان و فعالان زیست محیطی هم ،بیشتر زمان ها فریادشان به جایی نمی رسد!
اگر این است ، چرا از قانون ِ اتحاد استفاده نکنیم!؟
2-این که موضوع ِ محیط زیست می تواند فصل مشترک ِ لطیفی بین ِ کشورهای همسایه در شرایط کنونی باشد ؛ و به قول شما خاکریز مشترک باشد چقدر می تواند برای محیط زیست منطقه تاثیر خوبی داشته باشد حالا جدای از همبستگی های سیاسی و منطقه ای که ممکن است در لوایش پیش بیاید.
3-آمار آلودگی هوا و میزان ذرات معلقی که در هر نفسی که می کشیم به ریه می بریم ؛ به سرفه ام انداخت!!
4-رتبه ی ایران در جهان واقعا اسفناک و شرمسار کننده بود … .
پاسخ:
بابت سرفه ها شرمنده ام.
اما بابت داشتن چنین بیننده ای به خود می بالم.
درضمن ؛
هنوز هم برایم جالب و قابل تقدیر است که
کسی که این همه شعر از بر است و
هویت ِ یک کتاب را در بادی که در آن می وزد می شناسد ؛
این همه هم عدد و ارقام در ذهنش است!!
پاسخ:
عدد و رقم هم می توانند در باد بلغزند و پرنشاط شوند! نمی توانند؟
شرمنده می کنید ها …
زنده و همیشه پیروز باشید.
اراك در خدمتت هستيم ؟نيستيم؟
پاسخ:
شرمنده مهرداد جان. برای من برنامه سخنرانی در استان قم به همین مناسبت ترتیب داده اند.
درود …
حتما دلش گرفته از این همه بی رحمی .. درد مشترک خانه خرابی داریم حواصیل جان
آقای درویش عزیز, واقعا” خسته نباشین. این ساعتی که بطور اتوماتیک زمان اظهار نظر ها رو ثبت میکنه, چیز جالبیه و میشه باهاش خیلی افراد رو رد یابی کرد.
اینطور که من فهمیدم, دیشب بعد از برگشتن از ماَموریت, تا ساعت دو و نیم بامداد مشغول جواب دادن به کامنت ها بودین و بعدش هم این پست رو نوشتین و ساعت سه و ربع هم آپلودش کردین. با این حساب, خدا میدونه کی وقت کردین بخوابین؟ و کی بیدار شدین که تونستبن صبح زود خودتونو برسونین به صدا و سیما.
به نظر من, این, بجز عشق به طبیعت و محیط زیست, نمیتونه چیز دیگه ای باشه, که واقعا” قابل تحسینه. امیدوارم در همه ی کارها, منجمله این موضوع محیط زیست, همیشه موفق و پیروز باشین. من به نوبه ی خودم از اینهمه عشق به میهن و زادبوم عزیزمون, و زحماتی که در این راه متحمل میشین, قدردانی میکنم.
پاسخ:
همین کامنتهای انرژی بخش است که آدم را وامی دارد تا خواب را به عقب نشینی وادارد.
دوستت دارم دانش عزیز و دوست داشتنی.
جناب دانش بنده با اجازه جناب درويش عرض كنم كه اغلب مواقع كه بنده پست هاي ايشان را كنترل ميكنم متوجه ميشوم كه گاهي اوقات ساعت خواب ايشان به يك تا دو ساعت تقليل پيدا ميكنه.وبارها بخاطر اين عشق وعلاقه اش مورد تحسين عام وخاص قرار گرفته.در هر صورت اين تارنماها جز گرفتاري ودرد سر واز وقت زن وبچه زدن چيز بيشتري كه نداره.فقط ميماند عشق وبس
وجالبتر اينكه خوانندگان صفحات محيط زيست در مقايسه با سايت هاي بي در وپيكر وخزعبلات نويس با نامهاي عسل خانم ونرگس جون وسحر جوجو و…. با تبليغات فال گيري وتعميرات خودرو وعشقهاي پيچ لحاف وصد موضوع يه من غاز بازديدهاي چند صد تائي وهزارتائي دارند وحداقل 200 تا 300 كامنت بي محتوا وبدرد نخوردارند. ولي مطالب محيط زيست سر جمع ومتوسط شايد به 500 بازديد براي نويسندگان تاپ محيط زيست در روز هم نرسه وخيلي ها حاضر نيستند يه پيغام ساده براي دلخوشي اين قشر زحمت كش بذارند.اگر كسي علاقه داشت بگه تا چند تا از اين وبلاگهاي آبدوخياري با كامنتهاي بالاي 200 تا در روز رو بهش نشون بدم .اينها تضادها وسرخوردگي يا بي تفاوتي وبي علاقگي قشر عظيمي از خوانندگان صفحات وب است.اگر توانستيم مردم را علاقمندكنيم كه به خواندن صفحاتي كه با سلامت محيط زيست آنها در ارتباط است روي آورند، شايد آنوقت از مديران هم توقع داشته باشيم گوشي شنوا براي شنيدن درد دل اين علاقمندان داشته باشند.
درود بر مهرداد عزیز و ممنون از لطفت …
همه ی این عدم توجه ها را می توان تغییر داد، اگر که به کاری که انجام می دهیم، باور داشته باشیم. در شش ماهه ی نخست اولین سال تولد مهاربیابان زایی، شاید 1000 نفر هم از وبلاگم بازدید نکردند، اما حالا تعداد بازدید کنندگان صفحات مهار بیابان زایی به ندرت از 5 هزار نفر در روز کمتر می شود. همین دیروز، حدود 7 هزار نفر بازدید کننده، فقط از این وبلاگ داشتم و نه کل سایتم.
استمرار وبلاگ نویسی ات را آرزو دارم.
ممدآقا ما دربست دستامون در مقابل شما هوااست.منظور شخص شما نبود اگر وبلاگ شما بازديد نشه كه كار خيلي سخت ميشه .اصل صحبت اينه كه مثلن در گرين بلاگ يا ديگر وبلاگهاي از اين دست آيا بازديد كننده با برخي وبلاگهاي در پيتي مساوي است ؟ اگر شما هم”دور از جان”چند تا از اين مطالب توي وبلاگتان بگذاريد بازديدتان به چند برابر حال حاضر خواهد رسيد.يا به هر وبلاگي سرك بكشيد وبگوييد “چه وبلاگ قشنگي داريد يه سري هم به كلبه ما بزنيد “نويسنده :آبجي كوچيكه،نفس آخر ،كوچه تنهائي،عشق نافرجامو…
محمد درويش در دنيا يكي است واونم خودتي
مهرداد جان!
شنیدی که زندگی را به شطرنج تشبیه کرده اند؟
اگه بازی نکنی، می گن بلد نیستی!
اگه بد بازی کنی، می بازی!
اما اگه خوب بازی کنی، همه می خوان شکستت بدن!
.
.
امیدوارم که مهرداد هم همیشه یه جور بازی کنه که همه دوست داشته باشند شکستش بدهند …
درود …
به مهتا:
همینو کم داشتیم که هم درد هم پیدا کنه!!
نمیدونم چرا وقتی حواصیل رو اینجوری دیدم، دلم کباب شد.هم برای تالاب انزلی که ما روزهای بسیار با شکوهش رو از کودکی به یاد داریم، هم برای این حواصیل که تنها نشسته و گمونُم بابا طاهر میخونه:
فلک کی بشنود آه و فغونُم
به هر گردش زند آتش به جونُم
یک عمری بگذرونُم با غم و درد
به کام دل نگردد آسمونُم
باطاهر مال دو دقیقه ی اولشه فقط!
این حواصیل دوست داشتنی داره با خودش فکر می کنه:
مگه من جز زیبایی و طراوت چه کاری در حق این موجود دو پا کردم که حالا باید اینگونه جوابم را ژس دهند؟!
خسته نباشی مرد خستگی ناپذیر … درود
پاسخ:
فقط دشمن خسته می شه … نه من نه تو نه ما!
درود …
آفتاب: مرکز تحقیقات استراتژیک، قصد دارد سمینار ” توسعه اکوتوریسم در ایران؛ چالشها و راهکارها” را با توجه به توسعه چشمگیر صنعت گردشگری در جهان طی دهههای اخیر برگزار نماید.
اکوتوریسم بهعنوان یکی از پرجاذبهترین شاخههای گردشگری در میان جوامع جایگاه بسزایی احراز نموده است. اکوتوریسم مسئول و متعهد از طریق ایجاد فرصتهای شغلی، منافع اقتصادی بیشماری را بطور مستقیم متوجه مردم بومی کشورها میکند. در این راستا امکانات ایجاد کاربری اقتصادی برای افراد در حرفههای مرتبط با این صنعت و برای چشماندازهای طبیعی و درنتیجه تامین اعتبارات لازم جهت حفظ آنها فراهم میشود.
به همین منظور و با تکیه بر پتانسیل بالای ایران از لحاظ تنوع آب و هوایی و نیز غنای فرهنگی و تاریخی کشور، گروه مطالعات توسعه پایدار و محیط زیست معاونت پژوهش های بین المللی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام در نظر دارد سمینار یک روزهای تحت عنوان “توسعه اکوتوریسم در ایران؛ چالشها و راهکارها” در تاریخ 24 خرداد 1389 از ساعت 8:30 الی 13:30 برگزار نماید .
علاقه مندان میتوانند جهت هماهنگی با شماره تلفن 22802525 داخلی 2141 تماس حاصل فرمایند.
http://aftabnews.ir/vdca0wn6i49nwo1.k5k4.html
درود بر فرشید عزیز …
در جریان این همایش از نزدیک هستم و در آن شرکت خواهم کرد.
آقای درویش, با عرض شرمندگی, من دیر خبردار شدم که برنامه رو ببینم و صحبت ها تون رو گوش کنم. این جمله ای که اونجا گفتین و شقایق عزیز هم اینجا باز پخشش کرده واقعا” عالیه. یعنی میشه امیدوار باشیم به اینکه “…آحاد مردم،طبق قانون اساسی، به عنوان ِ مدعی العموم ِ محیط زیست می توانند باشند”؟
درویش عزیز به نکته ی درستی اشاره داشته اند، در حال حاضر مشکلی بزرگی که برخی مقامات قضایی در رسیدگی با پرونده های منابع طبیعی دارند این است که آنان به غلط سازمان جنگلها را به عنوان مالک عرصه های جنگلی و مرتعی می دانند و در برخورد با پرونده ها از مامورین می خواهند که برای اثبات جرم مجرمین ادله و شواهد بیاورند و به عنوان طرف دعوی با آنها برخورد می کنند. در صورتیکه مامورین منابع طبیعی به عنوان ضابطین قضایی هستند و دادستان به عنوان وکیل مدافع بایستی خود به دنبال اثبات جرم باشد. همه این اشکالات از اینجا ناشی می شود که اراضی منابع طبیعی و جنگلها را به عنوان املاک سازمان تلقی می کنند در صورتیکه تنها حراست و پاسداری از این عرصه و برنامه ریزی بهره برداری بهینه از این عرصه ها بر عهده سازمان جنگلها بوده نه مالکیت این عرصه ها … همان وظیفه ای که به طور غیر مستقیم بر عهده آحاد مردم است و با گزارش مردم یا مامورین سازمان جنگلها بایستی دادستان وظیفه پیگیری قضایی تخلفات را راسا” بر عهده گیرد، این قانون در کشور هندوستان اجرا می شود. درود
امید که این مشکل قضایی حل شود …