همايش قرار بود ساعت 17 روز يكشنبه، 29 ارديبهشت ماه در تالار شهرياران جوان وابسته به شهرداري تهران برگزار شود؛ امّا اين اتفاق نيافتاد! چرا كه اندكي پيش از شروع رسمي مراسم، برق منطقه قطع شد و يك شايعه به سرعت برق و باد، دهان به دهان چرخيد! آيا وزارت نيرو ميخواسته مانور قدرت دهد؟!
به هر حال با كوششهاي آقاي محمدي، خسروي و ديگر دوستان، توانستهاند، سالن كوچكتري را در همان حوالي جايگزين كنند؛ سالني كه نزديك به دو سال پيش، ميزبان نخستين همايش وبلاگنويسان كشاورزي و منابع طبيعي كشور هم بود.
اشكال اين سالن، علاوه بر كوچك بودن و نداشتن ظرفيت براي پذيرش همه شركتكنندگان (به گفتهي برگزاركنندگان، حدود 300 نفر دعوت شده بودند)، مشكلات صوتي و امكانات ديجيتالي آن بود كه به هر حال با اندكي صبوري از هر دو طرف! نسبتاً حل شد.
نخستين سخنران، دكتر محمّد سعيد كديور بود كه گمان برم خوانندگان اين تارنما با نام و برخي از آثار ايشان آشنا باشند. وي كه به دليل دوري چندين ساله از كشور، از تسلط كافي به زبان فارسي برخوردار نبود (نامبرده در سالهاي مياني دههي 50 خورشيدي، مسئول دفتر آب و محيط زيست سازمان برنامه و بودجه وقت بوده است)، كوشيد تا به تشريح مهمترين سرفصلهاي كتاب ارزشمند «سدها و توسعه» بپردازد؛ كتابي كه به همت وي به فارسي برگردانده شده بود. او گفت: «متأسفانه به رغم آن كه در صنعت سدسازي، پس از چين و تركيه، در مقام سوم قرار داريم؛ امّا هيچ اشارهاي به ايران در اين كتاب نشده است! و از اين رو، هيچ آماري از وضعيت پايش و ارزيابي و ارزشيابي سدهاي ساخته شده در ايران وجود ندارد.» او اين را هم اضافه كرد كه روح حاكم بر محتواي اين كتاب را ميشود در فحواي كلام دكتر زرگر، معاون وزير نيرو دريافت كه در سخنراني مورخ 4 ارديبهشت ماه خودشان، بر مديريت به هم پيوسته و همهسو نگر منابع آب كشور تأكيد كردند.» موضوعي كه ظاهراً تاكنون مغفول مانده و به صورتي جزيرهنگرانه و بخشي با آن برخورد ميشده است. كديور تأكيد كرد كه يكي از محورهاي 5 گانه و مهمي كه در ساخت سد بايد در نظر گرفته شود، «مسئوليتپذيري و پاسخگويي به نسلهاي كنوني و آينده است.» (دريافت مهمي كه بيشك كمترين عنايت ممكن را تاكنون به آن داشتهايم.) كديور همچنين به صورتي سربسته به اين موضوع هم اشاره كرد كه برخي از مقامات جهاني عضو كميسيون بينالمللي سدهاي بزرگ (ICOLD) كه با ايرانيان مراوده دارند، او را به دليل ترجمه اين كتاب به فارسي مورد پرسش قرار دادهاند! نكتهاي كه به خوبي ميتواند اوج رضايتمندي سدسازان جهاني و شركتهاي وابسته به ايشان را از تداوم شگفتانگيز نهضت سدسازي در ايران نشان دهد!
خانم فاطمه ظفرنژاد سخنران دوم بود؛ ايشان همان مترجم نامآشناي كتاب مشهور رودهاي خاموش هستند كه با بيش از 23 سال تجربه در يكي از مهمترين شركتهاي وابسته به وزارت نيرو (مهاب قدس)، كوشيدند تا به زباني ساده از فجايعي كه به اسم سدسازي و آباداني در اين حوزه رخ داده است، پرده بردارند. ظفرنژاد تأكيد كرد كه مديريت كنوني آب دو تناقض آشكار دارد: يكي با اصل 44 قانون اساسي و ديگري با آموزه توسعه پايدار.
وي گفت: ما بدون آنكه ديگر گزينههاي موجود را بررسي كنيم، گزينه سدسازي را برگزيديم و اين عين بيعدالتي است. او گفت: با كاهش هدررفت آب در سامانه كنوني كشور، ميتوان به اندازهي عملكرد 200 تا 300 سد صرفهجويي كرد؛ ولي ما اين كار را انجام نميدهيم. او فقط هدررفت از شبكه آب شهري را تا 50 درصد گزارش كرد. ظفرنژاد افزود: در كشورهاي پيشرفته بين 17 تا 25 بار آب در بخش توليد مورد بازيافت، بازچرخاني و بازكاربرد قرار ميگيرد، در حالي كه در ايران به دليل غيرواقعي بودن ارزش آب، چنين كاري اقتصادي به نظر نميرسد!
از ديگر فرازهاي سخنان ظفرنژاد ميتوان به موارد كليدي زير اشاره كرد:
– مجموع سدهاي ساخته شده بين 5 تا 10 ميليارد مترمكعب بر ميزان تبخير و تعرق سالانه كشور ميافزايند (فقط سد كرخه با سطحي معادل 162 كيلومتر مربع، بيش از 400 ميليون مترمكعب آب را در اثر تبخير به هدر ميدهد)،
– از جمله سدهاي ناكارآمد كشور بايد به سد ساوه، سد لار، سد پانزده خرداد، سد جيرفت، سد آبشينه، سد ميناب، سد شميل، سد پيشين و سد گاوكشان اشاره كرد؛
– حتي يك مورد ارزيابي تطبيقي براي يكي از سدهاي ساخته شده تاكنون انجام نشده است! چرا؟
– سد ميناب كاملاً بويناك شده است؛
– با ساخت سد جيرفت، جنگل مهرويه از بين رفت!
ديگر سخنران همايش نگارنده بود كه متن سخنرانيام را ميتوانيد، اينجا بخوانيد. پرسش اصلي كه در اين سخنراني طرح كردهام، اين است كه به فرض درست بودن گزينه سد، آيا در شرايط كنوني كشور، سدسازي اولويت نخست ما بايد باشد؟
سرانجام آقايان فريور و غياثآبادي از منظر مسايل انساني و باستانشناسي به موضوع پرداختند و آقاي غياثآبادي هشدار داد كه بايد از برخوردهاي احساسي و غيركارشناسي در اين حوزه اجتناب كرد. ايشان گفتند: سخنرانيهاي ارايه شده از اين نظر برايم جالب بود كه براي اولين بار، ديدم مخالفان سدسازي با زباني علمي و استدلال قوي سخن ميگويند و گزينههاي جانشين را نيز معرفي مينمايند.
سرانجام آقاي محمدي به جمعبندي همايش پرداخت و خود تأكيد كرد كه بسياري از ذهنيتها و باورهاي اشتباه در مورد توانمندي و سودمندي سدسازي اكنون فروريخته است.
وي همچنين به اين نكته هم اشاره كرد كه متأسفانه به رغم آنكه اغلب سدسازان عمده كشور را به اين همايش دعوت كرده بوديم، اما آنها حاضر نشدند به اينجا بيايند؛ ولي ما كاري خواهيم كرد كه سرانجام ناچار باشند ما را ببينند و حرفمان را بشنوند.
بار ديگر از همت تمامي دوستاني كه سنگ بناي اين همايش را نهادند و به برگزاري شايسته آن كمك كردند، به سهم خود قدرداني ميكنم و اميدوارم بتوان روزي را شاهد بود كه سدسازي به پايداري توسعه و كارايي سرزمين مادري كمك كند نه به ناپايداري سرزمين و تخريب توانمنديهاي طبيعي ايرانزمين.
در همين باره:
– توهم توسعه با سدسازی را كنار بگذارید – روزنامه كارگزاران
– چه كسي ميگويد سدسازي يعني توسعه؟ – روزنامه دنياي اقتصاد
– سدسازي بي رويه بدون ارزيابي تطبيقي – روزنامه اعتماد
– همایش ” سدهای بزرگ، پیامدها و جایگزینها “– ديدهبان كوهستان
– بی برق هم برگزار میشود! – سيد محمد مجابي
– همایش سدهای بزرگ و دزدان با چراغ – نيكآهنگ كوثر
گزارش فعالان حقوق بشر در ايران
منتظر پاسخ ونظر شما مي مانم موفق باشيد 11/3/1387
http://jooyya.blogfa.com