سرانجام مراسم شانزدهمین سالگرد روز جهانی مقابله با بیابانزایی و کاهش اثرات خشکسالی هم به پایان رسید، اما ترس از عقوبتهای خطر بیابانزایی، هنوز آنگونه که سزاوار است در بین مردم و مسئولین اغلب کشورهای متأثر از این پدیده شناخته نشده و جدی گرفته نمیشود.
کافی است به مقایسه این دونقشه که وضعیت رویشگاههای جنگلی جهان را از آغاز تمدن روم تا سال 2005 با هم سنجیده است، پرداخته و در مفاهیم برآمده از آن دقت کنیم.
این که بیش از 90 درصد از وسعت جنگلهای طبیعی اروپا از دست رفته است و از مجموع یک و نیم میلیارد هکتار، جنگل طبیعی، فقط 700 میلیون هکتار باقی مانده است. به ویژه به وضعیت ایران توجه کنید که در روزگارانی نه چندان دور، تمامی اطرافش به وسیله رویشگاههای جنگلی شاداب احاطه شده بود!
دقت در این نقشه، پاسخ سه یادداشت قبلی را میدهد که آیا خطر بیابانزایی میتواند روزی تمامی کرهی زمین را درنوردد و نابود سازد؟
یادمان باشد که همهی حیات آدمی فقط مرهون یک لایهی سطحی به ضخامت 18 تا 25 سانتیمتر خاک است؛ و همهی تخریبها هم در همین لایه در حال رخ دادن است!
درود بر سبزترین درویش وبلاگستان. درویش خستگی ناپذیر خدا قوت.استاد جان مدت ها از دنیای مجازی دور بودم و امکان بهره مندی از نوشته های باارزش شما را در این مدت نداشتم ولی گفتم حداقل امروز که سالگرد روز جهانی مقابله با بیابانزایی است تنها کاری که می تونم انجام بدم گفتن یه دست مریزاد خشک و خالی به مرد بزرگی که هدفش جز روییدن ایران زمین نبوده و در این راستا بیشترین تلاش ممکن را نموده است.
امیدوارم تمامی اهداف و آرمان های شماو مهار بیابان زایی تحقق یابند. به امید آن روز…
هزاران دورد بر شما
پاسخ:
بسيار ممنونم. شرمنده مي كنيد.
این روز رو به شماتبریک میگم، با تاخیر البته!
کاش برنامه های رادیویی مربوط به محیط زیست رو در ساعاتی پخش کنن که که شنونده ها ی بیشتری جذب کنن. مثلا اون برنامه ی محیط زیستی – به سبک برنامه 90- ساعتی رو میطلبه که آدم با فراغت خاطر بتونه براش وقت بذاره. روز 5 شنبه که یه روز نیمه تعطیله و اون هم اون ساعت عصر یه خورده نامناسب نیست؟ البته شاید من خودخواهم و بر اساس زمانبندی خودم دارم نظر میدم اگر اینطوره پوزش میخوام.
پاسخ:
آن ساعت را يكي از پرمخاطب ترين ساعات راديو ايران در كل كشور ارزيابي كرده اند.
ممنون از تبريك تان.
درود.
درود
نقشه ی قابل تاملی بود…
جالبه…تنها کشورهای اسکاندیناوی و کانادا در این زمینه توانستند حفاظت رو در کنار توسعه ی پایدار داشته باشند
البته امریکای شمالی و جنوبی هم زیاد فرقی نکرده ولی بیشترین کلاه بر سر ما و اسیایی ها و اروپایی ها رفته!
شب خوش
پاسخ:
بيشترين خسارت را بي شك مردمي متحمل شده اند كه در سرزمين هاي خشك نظير ايران زندگي مي كنند. زيرار امكان برگشت به شرايط مطلوب بسيار بعيد است.
درود.
با درود خدمت جناب محمد زضا درويش
با تشكر از زحمات فوق العاده شما در زمينه حفظ محيط زيست ، از وب لاگ نوجوانان مزاحمتان مي شوم. مدت هاست كه با دوستاني كه مسئول اين حركت كوچك براي نوجوانان هستند قرار گذاشته بوديم برايتان ايميل بزنيم و لي بچه ها همه حسابي مشغول بوده اند. انشالله به زودي يك ايميلي مفصل درباره وب لاگ نوجوانان برايتان مي فرستيم. و اين افتحخاري براي ما خواهد بود. در حال حاضرخواستيم بگوييم به بهانه روز جهاني بيابان زدايي از وب لاگتان مطالبي را در وبلاگمان گذاشتيم. خواستيم در جريان باشيد.ممنون مي شويم به وبلاگ ما سر بزنيد.
آدرس وب لاگ اصلي: http://www.nojavanan.bloghaa.com
آدرس وب لاگ كمكي: http://www.nojavanim.mihanblog.com
دوستتان داريم . موفق و پيروز باشيد.
وب لاگ نوجوانان
پاسخ:
برايتان آرزوي موفقيت و سرفرازي بيشتر دارم.
یادمه دکتر “حسین نصر” تو کتاب “در جستجوی امر قدسی” اشاره داشتن به این امر که علت بوجود آمدن سبکهای طبیعت گرایی؛ناتورئالیسم، یا انسانگرایی و … درنقاشیها در اروپای قرون اخیر این بوده که طبیعت شون رو سالهاست که نابود کردن و تو نقاشیها اون رو به تصویر میکشن.
اما نمیدونستم واقعا حجم تخریب فضای سبز و جنگلها در اروپا اینقدر زیاد بوده. این نقشه واقعا گویای این امره.
پاسخ:
بله تخريب انساني بسيار شديد بوده و هنوز هم هست.
نابودی 25 سانتیمنر خاک سطحی و یا پوشش گیاهی = بیابان زایی و نابودی حیات
البته از دست رفتن جنگلهای اروپا با از دست رفتن جنگلهای نقاطی مانند ایران تفاوت بزرگی دارد . در اروپا جنگلها که از میان رفتند بجایشان غالبا” مزارع سرسبز و حاصلخیز کشاوزی و یا باغهای انبوه میوه ایجتد شد . اصولا” در اروپا به دلیل پایین بودن نرخ رشد جمعیت ، توسعهأ جغرافیایی شهرها به آن معنا که در ایران اتفاق می افتد ، وجود ندارد و شهرها از نظر طول و عرض گسترش چندانی نمی یابند و جنگلها را نمی بلعند . بنابراین بجای جنگلهایی که از بین رفته اند همچنان سبزه و مزرعه و درختان میوه پابرجا هستند . اما اگر به نقشهء ایران نگاه کنید می بینید که بجای آن جنگلها الان ققط کوهها و بیابانهای خشک و سوزان باقی مانده اند
من خاطره ای از یکی از چوپانهای جنوب خوزستان را شنیدم که حدود هفتاد سال پیش گلهء گوسفندانش را از بهبهان به سمت یاسوج می برده و در بین راه و در میان جنگلهای انبوه بلوط گم شده بود . الان در این مسیر شما بجای دشتها و کوههای خشک چیزی نمی بینید
پاسخ:
درود بر لطيف عزيز … مشابه تجربه يا خاطره تو را مي توان در سفرنامه برخي از نامداران و جهانگرداني كه از ايران گذر كرده اند هم مشاهد كرد. البته سبز بودن كفايت نمي كند. الان شما ايران هم ظاهراً سبز است. اما حقيقت اين است كه تنوع گونه هاي گياهي و جانوري آن به شدت آسيب ديده است. نظير رخدادي كه بعد از انقلاب صنعتي در اروپا هم رخ داده.
يادمان باشد كه هم اكنون مجموع گونه هاي اندميك گياهي ايران نقريباً برابر با كل اروپا است.
با سلام درود بر درويش عزيز روز مهار بيابان زاي را به همه تبريك ميگم
پاسخ:
سپاسگزارم جناب شهرياري عزيز.
ممنون از توضیحات آقای عبادی،
خوب جای شکرش باقیه.ایرانی جماعت اصولا اگر تخریبی انجام بده از بیخ و بن تخریب میکنه. تا چند سال دیگه اثری از باغهای چای در گیلان نخواهد بود، البته بغیر از بوته هایی که روی کوهپایه ها هستند و انگاری برای اونها هم نقشه هایی دارن!
پاسخ:
چه نقشه هايي؟!
استاد، سلام
این روز بیش ار همه بر شما مبارک باد
جایتان در اراک خالی بود
چند عکس را این جا ببینید
http://sh-jabbari.blogspot.com
امیدورام لااقل روند بیابانی شدن ، سرعت کمتری بگیرد!
کامنت آقای عبادی و خاطره ی آن چوپان ِ خوزستانی بسیار تاسف انگیز بود.
ممنون از مسعود و شاهرخ عزيز.
Good post and straight to the point. I am not sure if this is really the best place to ask but do you folks have any thoughts on where to get some professional writers? Thx :)