چند روزی است که ماجرای چرای بدون مجوز عده‌ای گاومیش معلوم‌الحال و مشکوک در تالاب بخت‌برگشته‌ی گندمان، جنجالی بزرگ آفریده و همه را متوجه خویش کرده است! به نحوی که ردپای این رخداد عجیب را می‌توان در هر روزنامه و رسانه و خبرگزاری و وبلاگی؛ حتا درگاه مجازی اداره کل دامپزشکی استان خراسان شمالی ره‌گیری کرد.
ظاهراً همه‌ی مسئولین محلی، مقامات استانی، شخصیت‌های قضایی و حتا مردم ساکن در آباد‌بوم‌های اطراف گندمان این بار با طرفداران محیط زیست و نماینده برحق‌شان در طبیعت بختیاری همراه بوده و می‌خواهند تا گاومیش‌ها هر چه زودتر به موطن خویش برگشته و بیش از این، تن رنجور این تالاب زخم‌خورده را نخراشند و گاز نگیرند!
با این وجود و عملاً این اتفاق نمی‌افتد! کسی می‌داند گاومیش‌ها قدرت خویش را از کجا آورده‌اند که توانسته‌اند اینگونه بی‌خیال همچنان به تناول گونه‌های گیاهی گندمان در آرامش مطلق ادامه دهند؟!
اونی که آورده حتما پشتش خیلی گرم بوده
بله … احتمالاً متآثر از جهان گرمایی، چشم ناصر کرمی را دور دیده و حسابی داغ بوده تا گرم! پشتش را می گویم البته!!
من از جزئیات ماجرای ورود گاومیش ها به تالاب گندمان اطلاعی ندارم در نتیجه نمی توانم به له یا علیه این حیوانات بسیار زیبا و دوست داشتنی و همولایتی ام! نظری بدهم . اما صرف چرای گاومیش ها در علف زارهای مجاور تالاب ها و رودخانه ها برای این زمین ها نه تنها مضر نیست بلکه بسیار نافع هم هست . گاویمش برخلاف بز و گوسفند علف را از ریشه به سمت بالا نمی کشد و در صورت کوتاه بودنش ار بیخ و بن ریشه کن نمی کند بلکه کلالهء آن را می جود . در نتیجه گیاه مورد علاقه اش را ریشه کن نمی شود و از بین نیم رود بلکه به نوعی کوتاه می شود و مثل چمن ، جان می گیرد . دیگر اینکه اومیش همزمان با چرایش و در حین حرکت آنچه را که هضم کرده از بدنش دفع می کند و به عنوان بهترین نوع کود طبیعی وارد خاک عف زار می کند . دیگر اینکه بنا به ترشحات خاص معدهء گامیش ، بخش بزرگی از دانه های کلالهء گیاهانی را که خورده است صحیح و سالم از بدنش دفع می کند . به این ترتیب هر راس گاومیش در واقع یک دستگاه کودپاش و بذرافکن طبیعی است و نقش بسیار بسیار مثبتی در احیای علف زار ها دارد .
اما اینکه گاومیش های مذکور در چه شرایطی و در چه تعداد و چه حجمی و ز آن مهمتر در چه وسعتی مشغول چرا شده اند و کلا” چه نوع زیان و خسارتی را متوجه آن تالاب کرده اند ، بنده اطلاعی ندارم . دیگر منابع موجود – و حتی هومان عزیز – هم در نوشته هایشان هیچ اشاره ای به نوع ضرر و زیانهای فعلی و یا آتی و احتمالی ناشی از حضور گاومیش ها در تالاب گندمان نکرده اند .
بله کاملاً درست می گویی لطیف جان. گامیش ها، چه خوزستانی اش، چه سیستانی اش و چه پارس آبادی اش نسبت به همتاهای دیگرشان از خواهش های بوم شناختی کمتری برخوردار هستند و در عین حال، عملکرد کمی و کیفی تولیدی شان بسیار بالاتر است. اما مسأله اینجاست که همین الان هم ظرفیت دام مورد پذیرش در منطقه گندمان از آستانه مورد قبول بالاتر است و به هیچ عنوان این زیستگاه تحمل فشار بیش از این را ندارد، به ویژه با توجه به تحمل خشکسالی و سد چغاخور و آتش سوزی سال گذشته که سبب شده قدرت خودترمیمی تالاب بیشتر هم کاهش یابد.
درود …
در خبری که امروز از طریق برخی اهالی اطراف تالاب داشتم آن محدوده ای از تالاب که در اطراف چادر گاومیش داران بوده است در اثر تردد بیش از حد این گاومیش ها بطور کلی از بین رفته است و متاسفانه محیط زیست هم اقدام عملی قابل ذکری جهت خروج گاومیش ها نکرده است!
واقعاً متأسفم …
نمی دونم بگم تاسف برانگیزه ، بخاطر این اتفاق غم انگیز
یا بگم خوشحال کننده است که برای یکی از معدود دفعات حداقل همدردی و همصدایی وجود داره ،
حالا بماند که ظاهرن این صداها به جایی نرسید و گاومیش ها تن رنجور گندمان رو آزرده تر از قبل کردند … بماند …
و … اون تعبیر “همولایتی ” از آقای عبادی واقعن جالب بود .
درود بر خبرنگار افتخاری درویش پرس که خیلی وقته پیدایش نبود! بود؟
بله ماجرای هم آوایی مردم و مسئولین و طرفداران محیط زیست در مقابله با گاومیش های متجاوز، از رخدادهای کم نظیر صحنه محیط زیست ایران است.
لطیف هم که البته همیشه لطیف است! نیست؟
در لطافت دوست خوب مشترکمان که هیچ شکی نیست .
من همیشه به معلومات و دانش ایشان غبطه می خورم.
البته علایقش به قلیان بغدادی آن هم در معابر دلنواز منچستر می تواند برای طبع لطیفش بسی خطرناک باشد! نه؟
از آن روز که آقای خاکپور در مورد لگد مال شدن ِ تن ِ هنوز زخمدار گندمان نوشته بودند ، نگرانش بودم و الان با خواندن ِ کامنت ایشان جدن متاثر شدم .
امیدوارم گندمان این بار ، به مظلومیت حادثه ی گذشته نباشد .
آمین.
درویش خانا جنت مکانا
..به هومان خان هم گفتم ماست گاومیش بسیار چرب است و می چسبد با برنج چمپا
…باز باید چیزی بگویم که درویش نازنین را ناراحت می کند ولی چاره چیست؟
…وقتی سازمانی که این همه دکتر دارد از پس چند معتاد تراکتور سوار و گاومیش برنیتید پس این همه دکتر و پژوهشگر به چه دردی می خورند؟
نباید مانند پل پوت خمری فکر کرد هر کس که عینک می زند روشنفکر است و دشمن طبقه کارگر و باید در اردوگاه کاراجباری جان از تنش برون کرد ولی درویش گرامی شما را به آن ریش مشک فام و عنبرین بویت سوگند آیا بیشتر همکاران شما نگوییم کم سواد بلکه بی لیاقت نیستند؟
..در ضمن در استرالیا برای ادامه تحصیل دوستان جایی ایجاد کرده اند که حتی زبح اسلامی دارد و دوستان دست چین شده بدور از بقیه ایرانیان استرالیا به اصطلاح درس می خوانند ( البته می دانید که استرالیا کشور مشترک المنافع است و علیاحضرت هنوز ملکه آنجا است )
عزیز من! تالاب گندمان چه ربطی به سازمان جنگل ها و همکاران من و آقایان دکترها دارد؟
در ثانی: گزارش سوسک چوبخوار را خواندی؟ آن را هم یک دکتر نوشته است! از قضا باور دارم که اغلب همکارانم عاشقانه طبیعت ایران را دوست دارند.
درود …
ده!!! مگر در اطراف تالاب گندمان مرتع نیست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
مگر سازمان جنگل ها مراتع را نیز نباید پوشش دهد درویش خان!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
نشد دیگر درویش خان نشد!!! آی من بقربان آن درود شما بروم ولی نشد
اتفاقاً کسی که باید بگوید: نشد! من هستم رفیق نه تو! زیرا خودت بهتر می دانی که گاومیش ها در محیط های تالابی و مرطوب و ماندابی زیست می کنند که مسئولیتش در گندمان در ید قدرت سازمان حفاظت محیط زیست است!
امروز با خبر شدم همکاران من در منابع طبیعی گندمان هم به کمک دوستان در محیط زیست رفته اند و با تنظیم دادخواست جداگانه ای خواستار پایان دادن لگدمال کردن تالاب توسط این گله گاومیش شده اند. به رغم اینکه بیش از 10 روز است که دستگاه قضایی حکم به اخراج گاومیش ها داده است اما متاسفانه تا کنون ضابطین نیروی انتظامی منطقه تا کنون موفق به اجرای آن حکم قضایی نشده اند(که البته در نوع خود کم نظیر است!) و خوشبختانه به دنبال پیگیری های محیط زیست دادگاه مجددا” حکم به اخراج قهری گاومیش ها از تالاب داده است …
ممنون که شما هم کمک کردید … قابل توجه کوشان مهران عزیز!
برادرمکتبی درویش ای من و هومان خان به قربانتان برویم!!!!نام فدوی را نوشتی چرا؟ که گاومیش ها فردا بدر خانه من بیایند؟…البته قدمشان بر روی چشم ولی مشکل گاومیش نیست مشکل آن گامیش بانها هستند که پشتشان به همانجایی که همه می دانیم گرم است!!!!!
اما متاسفانه تا کنون ضابطین نیروی انتظامی منطقه تا کنون موفق به اجرای آن حکم قضایی نشده اند(که البته در نوع خود کم نظیر است!)
…..بازهم بگویید در ایران حقوق حیوانات رعایت نمی شود برادر!!!!در کجا دنیا اینقدر بساط گاومیش پروری پهن است
…….این آقای عبادی بسیار دوست داشتنی است کی قسمت می شود یک قلیان برازجانی با ایشان بکشیم؟از آن تنباکوهای دختر پیچ برازجونی اصل و پای صحبت ایشان بشینیم…در ارمنستان که بودم قلیان را با دوغ سرو می کردند که بسیار می چسبید ……..افسوس و هزار افسوس که در این کشور گاومیش هم نشدیم دادا!!
اشکار جان این یکی از زیباترین، بامزه ترین و هوشمندانه ترین کامنتهایی بود که تاکنون در مهار بیابان زایی انتشار داده بودی … بسیار خندیدیم قربانت گردم!
درود …
ای من و ممدلی خان بقربان آن ریزریز خندیدنتان برویم ( البته با اجازه حاج آقا ) …….هوشمندانه ترین!!! جانا سخن از نهان ما می گویی!!!آخر کدام هوش چه فهمی کدامین درکی…..ببینم در تعطیلات مرحمتی دولت شما چکار می کنید عصر کجا می روید…چاق کنید ماشین را بروید تنگ واشی..این روزها آبدوخیار و پس از آن چرت پس از نهار بسیار می چسبد..اصلا هوا ملس پیتزا خوردن نیست..بستنی سنتی با خامه و فالوده با آبلیمو …..هوا هم خنک شد آش رشته با حلوا و سبزی خوردن
نمی دانم حسین آقا و هومان خان در تعطیلات مرحمتی کجا می روند….از ناصرالحکما چه خبر؟
طفلکی هومان خان! بام ایران تنها استان مرکزی کشور بود که تعطیل نشد!!
از استاندار بام ایران می خواهیم جهت تحقق شعارهای عدالت محوری شان در سرمای 30 درج زیر صفر زمستان برایمان جبران کنند!
چطوره محمدجان؟
عالی!
آقاي درويش بدجوري تحت تاثير نمازجمعه قرار گرفتين ها؟
“مشكوك” ؟؟ “معلوم الحال” ؟؟
نكنه در خفا نمازجمعه هم نشريف ميبريد؟
از اثرات حضور مجتهدين در اين وبلاگ نباشه؟؟
می بینم که ماجرای زور گاومیش ها شما را سر ذوق آورده است! نیاورده است؟
بسم الله الرحمن الرحیم
بجای اینکه غذای گاومیش های بیچاره رو بگیرید علفزارهای دیگه ای رو درست کنید گاومیش ها هم بچرند همتون رو دعا کنن و تازه علفزارها هم تقویت بشن یعنی گاومیش ها هم بذر باش بشن هم کود پاش طبیعی
یکی از پیشنهاداتم هم کاشت گیاهان مرتعی برای گاو میش زیبا و پر زور و گوزن زیبا و آهوی وحشی آخ که چقدر مخلوقات الهی خوب و زیبا هستند بیاییم غذایشان را تامین کنیم تا آنها نیز کود و بذر پاش طبیعی شوند و چرخه حیات رونق بگیرد
این حیوانات جالب و زیبا و شناگر و سر بالا (گاو ها همیشه سرشان چایین است برخلاف گاومیش ها) این حیوانات آرام که دنبال یک بچه می روند با این شیرها و ماست های بسیار خوشمزه تر از ماست و شیر گاو با این سرشیرها که نمیشه کسی اردبیل و سرعین و حیران بره سرشیر گاومیش و عسل سبلان نخوره
مسأله این است که ظرفیت پذیرش دام در تالاب گندمان مدتهاست که از آستانه گذشته و به همین دلیل دچار افت کمی و کیفی پوشش گیاهی شده است.
به خانم نجفی:
این گاومیش ها آنقدر زورشان زیاد است که هر دو یگان حفاظت ادارات محیط زیست و منابع طبیعی استان با همه ادعاهایشان به همراهی و پشتیبانی دستگاه قضایی و نیروهای انتظامی قدرقدرت منطقه هنوز پس از گذشت بیش از 20 روز حریف شان نشده اند!
پس لطفا” شما نه زیاد نگران آن گاومیش ها باشید و نه انتظار چندانی هم از دعایشان و نه اظهارنظر در تمامی مباحث زیست محیطی داشته باشید!
درود
عجب! پس گاومیش ها هنوز آنجا ماندگار شده اند؟!!
پسر عجب زوری دارند! نه؟
بسم الله الرحمن الرحیم
# هومان خاکپور گفته است :
شنبه ۲۶م تیر ۱۳۸۹ در ۲۳:۱۴
به خانم نجفی:
این گاومیش ها آنقدر زورشان زیاد است که هر دو یگان حفاظت ادارات محیط زیست و منابع طبیعی استان با همه ادعاهایشان به همراهی و پشتیبانی دستگاه قضایی و نیروهای انتظامی قدرقدرت منطقه هنوز پس از گذشت بیش از ۲۰ روز حریف شان نشده اند!
پس لطفا” شما نه زیاد نگران آن گاومیش ها باشید و نه انتظار چندانی هم از دعایشان و نه اظهارنظر در تمامی مباحث زیست محیطی داشته باشید!
درود
ج:
برادر محترم و گرامی
شیر این سلطان جنگل با همه زورشان رفتند
ببرها با همه زورشان رفتند
نکند گاومیش ها با همه زورشان بروند
مجبور باشیم با واسطه رئیس جمهور ها از روسیه ها آنهم با تبادل یک جفت پلنگ ها یک جفت گاومیش به ما لطف کنند و شاهد مراسم جشن ورودشان به کشورمان باشیم