در ادامهی نوشتار پیشین باید تأکید شود که درست اندكي پيش از فروپاشي كامل اقتصاد آرژانتين و اعلام ورشكستگي رسمي دولت – به رغم حراج کمسابقهی مواد خام خویش – يوهانس رائو، رئيسجمهور وقت آلمان، در نشست سالانهی اعضاي پيمان (كنوانسيون) مبارزه با بيابانزايي سازمان ملل متحد(COP4)، اعلام كرد: « تنها در چهار سال مياني دههی 90 (97-1994)، جهانيان شاهد بروز 30 جنگ و مناقشه بين كشورها، ناشي از تخريب محيطزيست بودند.» جنگهايي كه شناسهی ناديدهگرفتن هنجارهاي بومشناختي در آموزههاي راهبردي كشورهاي درگير به شمار ميآيند.
و يكي از بنيانيترين و در عينحال مشهورترين اصول در حوزهی محيطزيست، قانوني است كه از آن با عنوان: «تأثير پروانه» یا Butterfly Effect ، ياد ميكنند (اين قانون، نخستين بار در دسامبر 1972 توسط يك هواشناس آمريكايي به نام پروفسور ادوارد لورنز (Edward Lorenz)، استاد مؤسسهی فناوري ماساچوست(MIT) ايالات متحده مطرح شده است.) اصلي كه مضمونش چنين است: «جهاني كه در آن زيست ميكنيم، چنان كوچك و به هم وابسته است كه اگر يك پروانه، بالهاي خود را در جنگلهاي آمازون به هم زند، ممكن است طوفان مهيبي در آن سوي كرهی زمين رخ دهد. » (Predictability: Does the Flap of a Butterfly’s Wings in Brazil set off a Tornado in Texas)
چه كسي فكر ميكرد، عاقبت روشنايي شهرها و چراغاني اماكن بلندمرتبه در شب، ممكن است نسل پرندهها، خفاشها و قورباغهها را در معرض نيستي كامل قرار دهد! چرا كه اين نورافشانيها مانند جاروبرقي حشرات گوناگون نظير پشهها را به خود جذب كرده و با از بين رفتنِ آنها، پرندگان و قورباغهها نيز ديگر چيزي براي خوردن نخواهند داشت و كيست كه امروز نداند، تصورِ جهانِ بيپرنده، چقدر ميتواند دهشتناك و دلهرهآور باشد؟! چگونه است كه هنوز پس از گذشت نزدیک به چهار دهه از پیدایش اين قانون، كماكان در اولويتسنجيهاي خويش و در ساز و كارِ تخصيص اعتباراتِ ملي، بيمهاباي فرداها، آن را ناديده ميگيريم؟ آنچه که امروز در دريای خزر و خليج فارس روی میدهد و اين دو بومسازگانِ ناهمتای آبی را بدل به نخستين و دوّمين محيطهای آبی آلودهی جهان کرده است (البته گمان برم تا مدتها، خلیج مکزیک سبب روسفیدی ما را فراهم بیاورد! نمیآورد؟)؛ پسابهای آلودهای که هر روز با شتابی بيشتر، آبخوانهای کشور را به نابودی میکشانند، سدهاي پهنپيکری که شورابها را میافزايند و تالابهای ناهمتای ايرانزمين را به خشکی تهديد میکنند و صنايع آلودهکنندهای که اصول ارزيابی زيستمحيطی را به سخره گرفتهاند … همه و همه نشان میدهند که ما تا چه اندازه پروانه را از خاطر بردهايم! نبردهایم؟
فراموشی دردناکی که در بخش بعدی خواهم گفت میتواند عواقبی جبرانناپذیر برایمان به ارمغان آورد.
ادامه دارد …
چه زیباست که فیلم سینمایی به همین نام -اثر پروانه-ساخته شده و درک و پذیرش ش رو برای انسان بسیار آسان میکنه.
به این فکر کردین که اثر پروانه ی این وبسایت در زندگی آیندگان تو سالهایی که ما نباشیم چه شگفت انگیز خواهد بود؟!
دروود
به فلورا:
از شما چه پنهان، دل خوشی ام فقط همین است … گاه کامنتی برای یادداشتی که 5 سال پیش نوشته ام می آید که نشان از اثربخشی بیشتر آن دارد.
ممنون از تعبیر پروانه وار و ظریف تان.
درود …
آقای درویش آیا ایران با جمعیت 73 میلیونی اگر منابع نفتی جنوب را در نظر نگیریم از مرزهای طبیعی رشد خود خارج نشده است؟
برنج ما از هند و پاکستان، میوه جات از مصر و ترکیه و گندم و ذرت و سویا از آمریکای جنوبی وارد میشود. آیامنابع آب و خاک و تولیدات کشاورزی ما برای تغذیه جمعییت کشور کافی است؟
درود بر آقا رضا:
جواب قطعی به پرسش شما زمانی امکان پذیر است که ما بتوانیم کسری اکولوژیکی یا همان زمان اور شوت را در ایران محاسبه کنیم. اما به نظر می رسد، شواهد فراوانی وجود دارد که نشان می دهد میزان تخریب و هدررفت منابع طبیعی در ایران بیشتر از احیاء آن است که خود تایید کننده نظر شماست.
درود بر شما…اين سايت و وبلاگ شما كلا اثري ماندگار و انساني و رشد دهنده دارد و موجب ماندگاري انديشه هاي صاحب آن مي شود…بحثهاي تخصي به كنار كه من فقط مي توانم يك بهره برنده از اين مباحث باشم… اما، عجب موجودي است اين پروانه! خيلي برام قشنگ بود تاثير اين موجود در محيط زيست به شكلي كه در اين پست نوشته شده بود…پروانه ، نمادي از روح و روان انسانهاست. بنده به شخصه در بسياري از نوشته هاي خودم بسياري از مفاهيم و معاني را با پروانه مي گويم … هر جا پروانه هست معناي زندگي، حيات، آفرينش و طبيعت زنده هم موج مي زند… «جهانی که در آن زیست میکنیم، چنان کوچک و به هم وابسته است که اگر یک پروانه، بالهای خود را در جنگلهای آمازون به هم زند، ممکن است طوفان مهیبی در آن سوی کرهی زمین رخ دهد.
پروانه هايي كه آنها رانمي بينيم زندگي ما را در زير بالهاي رنگين خود نقش مي بندد و مانمي فهميم كه پرواز او در ميان گلها عمر ما را در تقويم طبيعت ثبت مي كند…
تعميم دهيد به مگسها.. كركسها.. حشرات… و حال بينديشيم بدون ببر مازندران و شيرهاي غرنده جنگلهاي انبوهي كه يك زمان بود و نيست چه خلايي در هستي شكل داده است… چقدر انقراض نسل سنجاقكها زندگي مان را كوتاه كرده است…
پروانه من را ياد رنگين كمان مي اندازد… و
برادرم كنارم نشسته ونمي گذارد متمركز شوم و يادداشتم را درست بنويسم… مي گويد تا وارد آسمان و باران و ابر نشده اي تمامش كن…
فقط تاكيددارد از لاك پشتهاي در حال انقراض بنويس كه زير بار حرفش نمي روم…
ببخشيد دعواي خودمونو آوردم اين جا…
شما ببخشید که سبب ساز دعوای خانوادگی تان را فراهم کردم! نکردم؟
آنجا که نوشته اید: “پروانه هایی که آنها را نمی بینیم زندگی ما را در زیر بالهای رنگین خود نقش می بندند و ما نمی فهمیم که پرواز آنها در میان گلها عمر ما را در تقویم طبیعت ثبت می کند.”
حق مطلب بود و خوشحالم که چنین دقیق توانسته اید با روح این یادداشت ارتباط برقرار کنید …
درود.
من هنوز گیج زیبایی وصف ناشدنی این تصویر نخستین از پروانه ها هستم…
از اثر پروانه ای شما که فلورای عزیز خاطر نشان کرد، همین بس که گاهی ایمیل های فوروادی به دستم می رسد که دستها گشته و گشته و یک نوشته ی شما را با خود ضمیمه دارد!
آن پست “احمقانه ترین سیل جهانگ و یا پست “حس نابی که این تصویر می دهد”، را به خاطر دارید !؟
ویرایش:
لطفن گ ِ اضافی بعد جهان را ” کنید !
درود بر مسعود گرامی و ممنون از دلگرمی هاتان.
غالبا” از این قانون تاثیر پروانه در سخنرانی ها و مباحثم استفاده کرده ام و چه عمیق تاثیر گذار بوده و به شیوایی حق مطلب را ادا کرده است.
درود رفیق
خوشحالم … سرفراز باشی.
درود بر شما… واقعا دریای خزر و خلیج فارس اولین و دومین بومسازگانهای آبی آلوده جهان هستند؟ چرا که اگر چنین باشد بسیار تأسفآور است…
آدم چه مطالب مهمی در سایت شما پیدا میکند! مطالبی که بسیاری از منابع داخلی از اشاره به آنها خودداری میکنند، که دلیلش هم چیزی جز نادانی نیست. امیدوارم روزی شاهد این باشم که مردم ایران از خواب غفلت بیرون آمدهاند، و به آنچه که در پیرامون آنها، در محیط زیست روی میدهد، حداقل اندکی اهمیت بدهند.
بله پوریا جان … واقعاً اینگونه است.
می توانی این موضوع را در موتور جستجوی گوگل خودت سرچ کنی.
http://khabaronline.ir/news-39880.aspx
http://mohitzist.blogfa.com/post-7.aspx
http://moj-e-no.blogspot.com/2008/10/blog-post.html
http://www.maaz.ir/index.php?option=com_content&task=view&id=52&Itemid=1
درود بر شما.
بسم الله الرحمن الرحیم
در کودکی علاقه زیادی به پروانه های حیات خانه مان داشتم
تا جاییکه پدر وقتی سفر می رفت و بر نامه هایی که برای ما می نوشت تمبرهایی با تصاویر زیبای پروانه هایی که شما در این پست گذاشته اید
و در نامه اش که بر پاکتش برای اولین بار تمبر پروانه نقش بسته بود چنین نوشت:
چون نرجس خاتون به پروانه علاقه دارد تمبر پروانه برایش فرستادم
هنوز از پس گذر سالها نامه پدر را نگه داشتم و تیز برخی از تمبر های پروانه را
اما صد افسوس و صد افسوس بیش از 20 سال است دیگر پروانه ای نمی بینم
آخر شکوفه ای نیست گلی نیست و گیاه و درخت شهد داری نیست
اه کجا رفت خانه ما در اردبیل با درختان گلابی و سیب و به و زرد آلو و آلبالو
کجا رفت وزوز زنبوران عسل گرداگرد شکوفه ها
کجا رفت پروانه های رنگارنگی که در کودکی در حیات منزل به دنبالشان می دویدم تا جایی که این دویدن ها توجه پدر را جلب کرده بود تا برای دخترک کوچکش تمبر پروانه بخرد
کجا رفتند اطراف سرعین با آن شکوفه ها و پروانه ها
پروانه ها را به ما برگردانید
پروانه ها را به ما باز گردانید
چرا نیم بیشتر مردم که ساکن شهر ها هستند باید از پرواز پروانه ها محروم باشند؟
هنوز در رویا هایم آروزی دیدن پرواز پروانه ها را دارم
پرواز پروانه ها را برگردانید
اردبیل دیگر پروانه ندارد
پرواز پروانه ها را برگردانید
خوشحالم که به پروانه ها علاقه مند هستید … البته اغلب گیاهان و درختان زینتی گلدار که در محیط های شهری کاشته می شوند هم می توانند پروانه ها را به سوی خود بخوانند …
اما مفهوم “پروانه” واقعاً فراتر از این حرف هاست … عدم حرمت به پروانه ها، عدم حرمت به پایداری بوم شناختی سرزمین است.
درود بر خانم نجفی گرامی.
بسم الله الرحمن الرحیم
اما عملا 20 سال است پروانه ندیده ام
فقط خاطرات پروانه ها در ذهنم و تصاویر پروانه ها در رایانه ام هستند
جناب آقای درویش در کدام شهر و کدام پارک می توان سراغی از پروانه های رنگارنگ گرفت؟
یک شهر سراغ دارم و آن شهر نانینگ در استان جوانگ شی چین است که کاشت درختان میوه هم در ان تصویب شده است تا جاییکه درخت هلوی مسطح به عنوان درخت شهر معرفی شده است ولی مانند شهر ونکوور فقط در مرحله تصویب نیست بلکه سالها است عملا انواع درختان میوه در پارکها و خیابانهای ان کاشته می شود فراوان انبه فراوان هلوی مسطح فراوان چک فروت (میوه گرمسیری بزرگ ترین میوه جهان که 25 تا 30 کیلوگرم می شود) در خیابانها
کاش یک هموطن ساکن نانینگ پیدا می شود و حرفهای مرا رد یا اثبات می کرد تا به معلوماتم در باره این شهر افزوده می شود آری در این شهر است که می گویند مواطب باشید میوه بر سرتان نیفتد
در این شهر است که بقدری پروانه زیاد است که پروانه ها بر سر دستان مردم می نشینند
http://arabic.people.com.cn/31656/6620577.html
آه چقدر زیبا است اگر پروانه آنقدر زیاد باشند که بر دستانمان نشینند
نمی دانم پروانه شما چه نوع پروانه ای است؟
شما ظاهرا حرف از پروانه غیر جاندار می زنید و حرف از پروانه تغییر یافته به معناهای دیگر می زنید
اما من حرف از پروانه واقعی زنده زیبا پرواز کنان می زنم
من حرف از پروانه های 20 سال قبل حیات منزلمان در اردبیل بر روی شکوفه های درخت گلابی و زرد آلو می زنم
من حرف از پروانه های شهر نانینگ چین که بر دستان دخترک نشسته می زنم
این گلهایی که پروانه ها بر آن می نشینند را نشانم دهید
در باغ گیاه شناسیتان آنروز چرخی زدم اما اثری از پروانه ها نبود
اما اثری از چهچهه بلبلان نبود
اثری از سهره های زیبا و رنگارنگ نبود
پرواز پروانه ها را با کاشت درختان و گیاهان با ثمر برگردانید
بسم الله الرحمن الرحیم
فکر نمی کنید قانون پروانه ها را برهم زده اید
فکر نمی کنید در شهرهایی که همیشه درختان میوه و پروانه ها و زنبور عسل بودند و شبدر و یونجه و گل گاوزبان و اسفند و آویشن وووووو بجای ان فقط کاج بکارید و نارون و چمن طوفانی در جهان بر کرده اید
آری:
“«جهانی که در آن زیست میکنیم، چنان کوچک و به هم وابسته است که اگر یک پروانه، بالهای خود را در جنگلهای آمازون به هم زند، ممکن است طوفان مهیبی در آن سوی کرهی زمین رخ دهد. »
و چرا چنین نباشد که مجموعه کل خلقت یک منشا دارد و خالق واحد دارد و خداوند جل جلاله و عز اسمه همانند زنجیری به هم پیوسته خلق فرموده
پس مواظب باشیم با کاشت کاج ها و نارون ها و چمن ها وووو…. طوفان مهیبی در عالم ایجاد نکنیم که مبادا گیاه و انسان و پرنده و چرنده و پروانه را در این طوفان مهیب یارای مقاومت نماند و جان شیرینشان را ازشان دریغ کنی
فکر نمی کنیم بالهای ظریف پروانه ها را در طوفان خود ساخته درهم شکسته ایم و دیگر پروانه ای نیست تا پر کشد و جهان را بیاراید
اگر از بال یک پروانه در امازون طوفانی بر پا شود از سوختن بال همه پروانه ها سونامی ها بر پا شود
اگر می خواهیم طوفان ها بلکه سونامی های بشر ساخته بر پا نشود پروانه ها را برگردانیم
درود بر خانم نجفی …
احتمالاً با دقت نگشته اید … زیرا در باغ گیاه شناسی ما تا دلتان بخواهد پروانه وجود دارد.
بسم الله الرحمن الرحیم
البته همه جا را ندیدم اما در مسیر رفت و آمد طولانی از سر جاده کهخ بارها پیاده رفت و آمد کرده ام و نیز مقداری که سرکار خانم مقدم عزیز نشانم دادند پروانه ای ندیدم
بدیهی است در سراسر کاجستان چیتگر و کاجستان قم (طرح حرم تا حرم طرح جنات) هیچ پروانه ای نباشد اصلا پروانه ها از کاج و اوکالیپتوس و کنوکارپوس فرار می کنند و این درختان برایشان مرگ آور است
بهر حال من در این پارکها و فضاهای سبز پروانه ای و بلبلی نمی بینم
نمی گویم اصلا نیست نادر است و بقول ما طلبه ها “النادر کالمعدوم”
اما جاهاییکه درختان میوه و گیاهان مزروعی کاشته شده اند
زمین پراز گیاهان مرتعی و گلهای وحشی و سبزیهای صحرایی
صدای وزوز زنبوران عسل به شیرینی عسل
و صدای چهچهه انواع پرنداگان با پرش های زیبایشان از شاخی به شاخی
و فرار بلدرچین ها لای بوته ها
و پرواز پروانه ها از گلی به گل دیگر
اما جنگل جیتگر شما و پارکهای پر از کاج که در قم پارکهای مملو از کاج از هرچیز دیگری فراوان ترند
هیچ احساس زندگی نیست زمین زیر درختان خشکیده و سفت شده
هیچ علفی و سبزی و گیاهی و گل صحرایی وجود ندارد
هیچ صدایی به گوش نمی رسد
همه جا را سکوت وهم انگیزی پر کرده است
کاج ها هم با ظاهری نیمه لخت و نیمه خشک هیچ زیبایی را به تصویر نمی کشند
اگر در این پارکها 90 در صد همه درختان میوه بودند و لابلای آنها چند درخت کاج و چنار و سرو بودند چقدر زیبا می شد
اگر زمین هم با این درصد گیاهان مزروعی و دارویی بودند چقدر خوب بود
مشکلی که در جنگل چیتگر وجود دارد و سبب شده تا رشد کاج الداریکا (کاج تهران) در این منطقه با کندی و لکنت فراوان انجام شود، وجود یک لایه غیر قابل نفوذ و سخت در خاک زیر سطحی آن است که نفوذ ریشه ها را به اعماق بیشتر ممانعت می کند. همان طور که گفتم، خردمندانه تر این است که در هر سرزمینی گونه های بومی و سازگار همان منطقه کشت شود. از قضا در چیتگر و با توجه به محدودیت آب، می شد از درختان توت در کنار اقاقیا و عرعر و زبان گنجشک و سنجد هم بهره برد و بدین ترتیب اجازه داد تا اشکوب پایین هم از گیاهان خودرو و وحشی منطقه آکنده شود و بدین ترتیب پروانه ها هم به چیتگر بازگردند.
درود بر خانم مجتهد نجفی گرامی.
بسم الله الرحمن الرحیم
هرچند در ارجحیت “مثمر” و “غیر مثمر” اختلاف نظر داریم
اما دو نکته را از بیان شما می توان فهمید:
1- کاج کاری در “چیتگر” اشتباه بوده
2- رشد کاج الداریکا (کاج تهران) در چیتگر با کندی و لکنت فراوان انجام می شود
3- سنجد که گونه مثمری است می توانسته در برخی جاها به جای کاج کاشته شود
4- توت که گونه مثمری است می توانسته بجای کاج کاشته شود
5- خردمندانه تر این است که در هر سرزمینی گونه های بومی و سازگار همان منطقه کشت شود.
6- پروانه ها در چیتگر وجود ندارند
7- اگر توت و سنجد و…. بجای کاج در چیتگر کاشته می شدند پروانه ها بازمی گشتند
خوب پیشنهاد و حرف من هم همین است چرا دوستان ناراحت می شوند؟
بسم الله الرحمن الرحیم
چند نکته نه دو نکته
در بیانات جناب آقای درویش هست
موفق باشید
خب الحمدالله که به توافق رسیدیم …
راستی! خانم نجفی می توانید برایمان بگویید این پروانه ها که در تصویر موجود در همین یادداشت می بینید بر روی چه درختی نشسته اند؟!
درود …
گفتنی آن که اگر نتوانستید تشخیص دهید، بر روی عکس کلیک کنید تا بزرگتر دیده شود. آنگاه حتماَ خواهید توانست! نه؟
بسم الله الرحمن الرحیم
حالا این عکس ر ا چطوری گرفتند پروانه ها واقعا طبیعی روی این درخت نشسته اند اینها مطالبی است باید بیشتر دقت شود
اما بهرحال من تابحال همیشه پروانه ها و زنبوران عسل را گرداگرد شکوفه های درختان میوه دیدم
و سالها است دیگر پروانه ای نمی بینم
امروز از کرج به تهران می آمدم همه جا سوت و کور بیشتر کاج
البته چنارهایی هم که بودند برگهای مرده و بیحال داشتم
من در باره برگهای درختان چنار تهران گفته بودم بیحال هستند اما برگهای درختان چنار کرج هم همه بیحال و رنگ پریده و نیمه خشک بودند در حقیقت یک عدد برگ سالم پر سبزینه پیدا نمی شد
برخلاف برگهای درختان میوه
از قضا این هفته در مسیر پلنگ چال کلی درخت چنار سرحال و پروانه دیدم و یاد شما کردم. همچنین در محوطه مؤسسه هم چند عکس از درختان چنار گرفتم تا خودتان شادابی آنها را دریابید.
در ضمن شما فکر می کنید پروانه ها به صورت غیر طبیعی آنجا نشستند؟!
بسم الله الرحمن الرحیم
1- مکان اولی که گفتید زیاد نمی شناسم و نمی توانم پیدا کنم اما موسسه را می توانم ان شاءالله می آیم ببینم واقعا چنارها در موسسه همانند درختان میوه اطرافشان سالم و دارای سبزینه هستند؟
شاید من دقت کافی نکرده ام و چنارهایی در موسسه هستند با برگهای شاداب و سرسبز
2- نگفتم عکس غیر طبیعی است منتها خودتان بهتر می دانید برای نتیجه گرفتن باید خیلی چیزها را بدانیم
و از تغذیه و زیستگاه پروانه ها آگاهی داشته باشیم
مثلا:
1-این درخت چه درختی است؟
2- پروانه ها به چه علتی روی ان جمع شده اند؟
3- آیا پروانه ها از این درختان می توانند تغذیه کنند؟
4- آیا تغذیه از این درخت برایشان مساوی است یات بهتر است یا نه؟
5- بهترین زیستگاه پروانه ها چه جایی است؟
6- بهترین تغذیه پروانه ها چه موادی یا گیاهی است ظاهرا پروانه ها از مواد معدنی و چیزهای دیگر هم تغذیه می کنند
3- در باره سابقه تاریخی باستانی هزار ساله انارستان تهران نسبت به سابقه حداکثر تا دوره شاه عباس چنارستان تهران کسی نظری نداد
بسم الله الرحمن الرحیم
اتفاقا وقتی کاربر محترم “اشکار” منابع و مستندات را در باره سابقه چنارستان تهران ارائه نکردند رفتم در منابع به دنبال سابقه گنار گشتم به نتایج جالبی در باره سابقه انار تهران رسیدم
انار در کم آبی قم بخوبی دوام می آورد و کم نیاز به آب است تا چه رسد در آب و هوای چیتگر که نزدیک کرج و خوش آب و هواست
در حالیکه از ۱۰ قرن قبل تهران را با نام انارستان می شناختند
برخلاف گفته جناب “اشکار” که در دوره عباسیان فقط یک جا چنار کاشته شده بود چگونه باید نام چنارستان بر تهران حفظ شود نامی که بقول ایشان از دوره شاه عباس مانده
اما نباید نام انارستان بر تهران حفظ شود در حالیکه تهران از ۱۰۰۰ سال قبل فراوان و فراوان انارستان داشته تا همین سالهای اخیر
کجا رفتند انارستان تهران؟
لطفا نام انارستان را بر تهران زنده کنید تا تهران در تاریخ حفظ شود و همواره تهران با انارهایش در دنیا معروف شود هانطور که تهران ۱۰۰۰ سال با انارهایش به جهان شناخته شده است
بدانیم اگر کاج کم نیاز است انار هم کم نیاز است
بدانیم اگر تهران بخاطر یک باغ چنارستان نام “چنارستان” را می تواند بر خود بگیرد
برخاطر هزاران و هزاران باغ انار از ۱۰۰۰ سال هم می تواند “انارستان” باشد و “انارستان” بماند
بیایید فرهنگ هزار ساله تهران را زنده کنید
بیایید تهران را همان گونه که از باستان به انارستان معرفی می شد بازهم انارستان بماند
قرق های انار با چنار
۱- درخت انار کم نیاز به آب است
بر خلاف چنار که پرنیاز به آب و درختی “آبدوست” است
۲- درخت انار بر سر اتومبیل و مردم سقوط نمی کند
برخلاف چنار که کم نیست سقوطش بر سر مردم و اتومبیل ها و ایجاد سوانح منجر به مصدومیت و حتی مرگ شهروندان تهرانی
۳- انار میوه بهشتی دارد
برخلاف چنار که میوه ای ندارد تا بهشتی باشد یا نباشد
۴- گرده های انار حساسیت زا نیستند
چون درختی گلدار است برخلاف چنار که پزشکان متخصص ریه چنار را عامل اصلی آلرژی مردم تهران دانسته اند
۵- چنار و انار هر دو برگریز و خزان کننده هستند با این تفاوت که برگ های چنار خشن و پهن و دندانه دار است و باعث گرفتگی جویها می شود برخلاف انار که باعث گرفتگی جویها نمی شود
۶- چنار پوستریزی دارد که باعث آبگرفتگی جویها می شود
اما درختان انار پوستریزی ندارند
۵- برگهای چنار از ماه تیر شروع به خراب شدن می کند و دچار خزان زود رس می شود یعنی چنار در سال فقط سه ماه برگ سبز سالم دارد و ۹ ماه دیگر را یا برگ ندارد یا برگ های مرده بی سبزینه و در حقیقت بدون فتو سنتز دارد آن سه ماهی هم که برگ سالم سبز دارد همراه با گرده افشانی و آلوده کننده گی است
برخلاف انار که از ۱۲ ماه فقط سه ماه برگ ندارد و از اول بهار تا اواخر پاییز و حتی اوایل زمستان برگ سالم سبز شفاف دارد
۶- درخت انار زیباترین شکوفه ها را دارد و در فصلی که تقریبا دیگر درختی شکوفه ندارد و گلها نیز رونق خود را از دست داده اند زیباترین لاله ها را مانند یاقوتهای قرمز در زمینه زمرد های سبز به چشم انداز می گذارد
کجا است زیبایی چنار مانند درختان انار
۷- آپارتمانهای سر به فلک کشیده تهران نیازی به سایه ندارند بلکه نور و افتاب باعث رونق و ارزش خانه ها می شود لذا طبقات بالای آپارتمانهای تهران که از سایه درختان چنارش بدور هستند مرغوب تر و گران تر است
برخلاف درختان انار که جلوی نور آپارتمانها و ساختمانهای تهران را نمی گیرد
۸- درختان انار اگر در خیابانها کاشته شوند و نیازی به توسعه و تعریض خیابانها شود به راحتی می توان درختان انار را یا جابجا کرد و یا اینکه چون مانند چنار کهنسال و قطور نمی شود آنها را حذف کرد و دوباره انار کاشت
۹- رنگ برگ انار با تمام در ختان فرق اساسی دارد رنگی شاد و سبز روشن همراه با رگه ای قرمز البته بستگی به نوع انار
۱۰ بعد از رسیده شده انارها ترکیدن انار ها و پدیدار شدن دانه های یاقوت درخشان بر زمینه های سبز منظره ای دلپذیر به وجود می آورد که هر کدام یک تابلوی نقاشی را بر چشمان بیننده به نمایش می گذارد
بیاییم تهران را مانند باستانش انارستان کنیم
نتایج جستجوی “انارستان تهران”
http://www.google.com/webhp?hl=fa#hl=fa&q=%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86+%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86&lr=&fp=a442fce20d9b63af
و
نتایج جستجوی “انارستان باستان تهران”
http://www.google.com/webhp?hl=fa#hl=fa&q=%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86+%D8%A8%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86+%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86&lr=&fp=a442fce20d9b63af
بیاییم تهران را “انارستان” کنیم
چون تهران قرن ها قبل از اینکه “چنارستان” باشد “انارستان” بوده چون چنار با هوای آلوده تهران سازگار نیست اما انار سازگار است
چون چنار با بی آبی تهران سازگار نیست اما انار سازگار است
چون نفس تهران بند آمده و تهران اکسیژن می خواهد و برگهای چنار جز سه ماه قادر نیست ریه های تهران را پر از اکسیژن کند آنهم در این سه ماه اکسیژن مخلوط با گرده های آلرژی زا ) می تواند به ریه بیمار تهران برساند
اما “انارستان تهران” می تواند حداقل ۹ ماه به ریه بیمار تهران اکسیژن برساند بی اینکه با گرده هایش ریه تهران را آلوده تر کند
بیاییم به ریه تهران انارستان باستانی تهران را برگردانیم
بسم الله الرحمن الر یم
بعد هم من نمی گویم چنار های تهران را قطع کنند اما کاشتش را متوقف کنند بعد از چند قرن چندین چنار شاداب و کهنسال و قطور خواهیم داشت وسط انارستانهای فراوان زیبا و دلپذیر
یک ویژگی دیگر که انار معروف به بومی ایران است برخلاف چنار که در بومی ایران بودنش شک است
مهمترین شاهد وچود جنگلهای بومی و خودرو انار در جنگلهای شمال و…. است
در حالیکه چنگلهای خودرو چنار را نمی بینیم
گل انار یکی از نماد های معماری ایران باستان است، که بیشتر در کاخ های هخامنشی برای آراستن دیوار ها و همچنین نقش گردنبند اسب های دو سر سر ستون ها به کار برده شده.
[ویرایش] افسانه نیلوفر آبی
برخی باستان شناسان بر این باورند که گل های انار سنگ تراشی شده نیلوفر آبی هستند، با این دلیل که گل نیلوفر در آین های هندو و بودا و همچنین مصر باستان گیاهی مقدس است، پژوهش های اخیر چنین تئوری هایی را رد میکنند.
* نبود دلیل
به جز حدس و گمان که بیشتر بر پایه معماری مصری استوار است، هیچ گونه شواهدی که بتواند نیلوفر بودن این گل را اثبات کند وجود ندارد. در ضمن انار و گلابی، هر دو ارزش ویژهای در ادبیات و رسوم ایرانیان دارند.
* نقش برجسته دایوش
در نقش برجستهای در تخت جمشید(اکنون در موزه ایران باستان تهران) داریوش بزرگ یک گل انار در دست گرفته است.
* طبیعت گیاهی ایران
آب و هوای ایران(به ویژه سرزمین پارس) برای رشد نیلوفر آبی مناسب نیست. در همین حال کشور ایران تولید کننده همیشگی بهترین انواع انار در جهان بوده است.
* گلبرگ ها
گلبرگ گل نیلوفر نوک تیز است ولی گل های سنگ تراشی شده پارسی همگی دارای گلبرگ دایرهای هستند، و بدون شک سنگ تراشی هزاران گل با گلبرگ نوک تیز بسیار ساده از تراشیدن گلبرگ های دایرهای است.
http://www.google.com/webhp?hl=fa#hl=fa&source=hp&q=%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%B1&btnG=%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%AC%D9%88%D9%8A+Google&lr=&fp=a442fce20d9b63af
بسم الله الرحمن الرحیم
نوجه توجه
تهران انار ندارد
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86_%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%B1_%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF
تهران انار ندارد فیلم مستند موزیکال[۴] بلند ایرانی اثر مسعود بخشی است، این فیلم از تاریخ ۳ تیر ۱۳۸۸ در ایران به روی پرده سینماها رفت. تهران انار ندارد با دوربین ۳۵ میلیمتری فیلمبرداری شده و با لحنی انتقادی، تحلیلی و طنزآلود به روایت حال و گذشته شهر تهران میپردازد، از این رو بخشهایی از فیلم را تصاویر آرشیوی تشکیل دادهاند.[
فیلم با جملهای از آثارالبلاد اثر زکریا محمد قزوینی در قرن هفتم هجری آغاز میشود:
تهران روستای بزرگی در حوالی شهر ری است که باغها و درختان میوه فراوان دارد. ساکنان آن در سردابهایی زندگی میکنند که به لانهٔ مورچگان میماند. میوههایشان نیکو و فراوان است و بویژه اناری دارند که در هیچ یک از شهرها نظیرش یافت نمیشود.[۱۶]
خوش بحال تهرانی ها در قرن هفتم که جمعیت کم با باغ ها و میوه های فراوان و انارهایی که در هیچ یک از شهرها نظیرش یافت نمی شده
بدا بحال تهرانیهای بیچاره کنونی با جمعیت زیاد دود و آلودگی با درختان چناری که در تابستان هیچ برگ سالمی ندارند با نارون هایی که مانند پارچه های تور سر عروسان شده است
با کاکاج های وهم انگیز و بی حالت
با چمن هایی کمرنگ که همه جا یکنواخت و کسل کننده پوشیده شده است
چرا تهران انار ندارد؟
جناب آقای درویش چرا تهران انار ندارد؟
کارشناسان محترم موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع چرا تهران انار ندارد؟
ما می خواهیم بزودی گزارش “تهران انار دارد” را بشنویم
ما در تهران از شما انار و سایر درختان میوه را می خواهیم همانطور که تهران در طول تاریخ اولین بار نام تهران با انارهایش و میوه هایش در جهان معروف شده و نام تهران همراه میوه هایش و انارهایش بوده
دوست داریم بازهم تهران در جهان معروف به میوه هایش و انارهایش باشد
بسم الله الرحمن الرحیم
تا جاییکه مقداری بررسی کردم در ایران بیشترین تجمع پروانه ها در ارتفاعات توچال تهران است که صد نوع پروانه را می توان دید
که متاسفانه پروانه ها دارند کم می شوند
و در توچال هم بررسی پوشش گیاهی ان در این پایان نامه بررسی شده است
http://etd.ut.ac.ir/UTCatalog/UTThesis/Forms/ThesisBrief.aspx?thesisID=94364ad7-65d7-49c2-894d-bca1b05d9a76
اگر بخواهیم پروانه داشته باشیم باید محیطی شبیه به توچال برای پروانه ها فراهم کنیم
هوای سالم همراه با این گیاهان و…
بسم الله الرحمن الرحیم
البته احتمال می دهم در باره توچال و پروانه نه یقینی و با بررسی کامل
سوء تفاهم نشود