وقتي كه كبك مهار بيابان زايي ، خروس مي‌خواند!

می‌خواهم در این یادداشت از رخدادی سخن بگویم که در بسیاری از رسانه‌های داخلی و خارجی انعکاس یافته و به ویژه برای همه‌ی آنهایی که در حوزه‌ی منابع طبیعی و محیط زیست فعالیت می‌کنند، می‌تواند بسیار مهم و الگوبخش باشد. رخدادی که به راحتی می‌شود آن را برای این تارنما که از 2 هزار روز پیش با نام «مهار بیابان‌زایی» فعالیتش را آغاز کرده، يك خبر خوش محسوب شود؛ زیرا به فرمان بان کی مون، دهه ي مهار بيابان زايي آغاز شده و تا سال 2020 ادامه خواهد یافت. با این وجود، کوچک‌ترین پژواکی از این خبر بر روی درگاه‌های مجازی هیچ نهاد دولتی، نیمه دولتی یا مردم‌نهادی که به نحوی با مهار بیابان‌زایی، کویر و بیابان درگیر هستند، دیده نمی‌شود! حالا می‌خواهد نام آن نهاد، سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور باشد؛ یا سازمان حفاظت محیط زیست کشور باشد؛ یا مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور یا مرکز تحقیقات همزیستی با کویر؛ یا پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری؛ یا مرکز تحقیقات کم‌آبی و خشکسالی در کشاورزی و منابع طبیعی؛ یا وزارت جهاد کشاورزی؛ یا وزارت نیرو؛ یا انجمن علمی مدیریت و کنترل مناطق بیابانی ایران؛ یا دانشکده منابع طبیعی کرج و یا مرکز تحقیقات بین‌المللی بیابان باشد! مهم این است که همه انگار به دلیل نیمه تعطیل بودن ادارات دولتی، مشغول بهره‌مندی از ثواب معنوی چرت در ایام ماه مبارک رمضان هستند و به همین دلیل، دایی‌جان ناپلئون وبلاگستان به زودی از همه‌شان یک تشکر ویژه خواهد کرد! نخواهد کرد؟

به هر حال، درگرماگرم این خواب رمضانی! چند روزي است كه در دنيا مهاركنندگان بيابان‌زايي و طرفداران چشم‌اندازهاي ناب بياباني جشن گرفته‌اند. زيرا سازمان ملل متحد به وعده‌ی خود در سال 2006 (سال جهانی بیابان و مقابله با بیابان‌زایی) عمل کرده و دهه‌اي كه در آن قرار گرفته‌ايم، يعني حد فاصل 2010 تا 2020 را به عنوان دهه‌ي “حراست از بيابان‌ها و مقابله با بيابان‌زايي” معرفي كرده و بان كي مون، نخستين چراغ را خود روشن كرده است.
البته عنوان دقيق اين سال عبارت است از:
The United Nations Decade for Deserts and the Fight Against Desertification
كه معني لغت به لغت آن  هماني است كه سبزپرس تيتر زده است. نه آنچه كه در اغلب سايت‌ها و روزنامه‌هاي فارسي‌زبان آمده است. از آن جمله روزنامه شرق در شماره پریروز خود اينگونه معني كرده: “تلاش براي مقابله با گسترش بيابان‌ها و بيابان‌زايي” كه كاملاً غلط است.
برگردان ايسنا از اين هم فاجعه‌بارتر است! زيرا نوشته‌اند: “تلاش براي مقابله با گسترش بيابان‌ها و بيابان زدايي”
وضعيت بقيه هم چيزي در همين حدود است و انگار حالا حالاها بايد منتظر باشيم تا سرانجام دوستان مطبوعاتي ما بين مفهوم بيابان – به عنوان يك بوم سازگان يا اكوسيستم طبيعي – با بيابان زايي به عنوان يك خطر تهديد كننده و تحديد كننده زندگي تفاوت قايل شوند.
به هر حال، فارغ از اين پرانتز تكراري! باز هم گلي به جمال همين مطبوعات  وطني كه اين رويداد مهم را انعكاس دادند یا رادیو ایران که صبح دیروز یقه‌ی نگارنده را گرفته تا در باره‌ی این دهه اطلاع‌رسانی کنم! وگرنه هر چه دست را سايبان چشم كرده و در تارنماي نهادهای مسئول و مرتبط این حوزه سرک کشیدم، كمتر نشانه‌اي از اين رويداد مهم یافتم!

يادمان باشد:
همان قدر كه حفظ بوم‌سازگان‌هاي بياباني به منظور احترام به گونه گوني خلاق زمين لازم و خردمندانه است؛
همان قدر هم خطر بيابان‌زايي جدي است و بايد بكوشيم تا آن را مهار كنيم.
اگر مي‌بينيم كه دامنه‌هاي جنوبي البرز با اندك باراني شاهد وقوع سيل مي‌شوند؛ اگر درياچه اروميه دارد به كوير آذربايجان بدل مي‌شود؛ اگر از بختگان و پريشان و ارژن و گاوخوني و طشك و هامون و … جز نامي و اشكي باقي نمانده است؛ اگر زمين زير پايمان دارد فرو مي‌ريزد و تابش را از كف داده است؛ اگر آبادبوم‌هاي روستايي يكي يكي در حال متروكه شدن هستند؛ اگر پرديس‌هاي پرشكوه جهرم به سرنوشت نخلستان‌هاي شورشده‌ی اروندكنار دچار شده و نابود شدند؛ اگر نمايندگان كرمان و خوزستان بر سر آب كم مانده كه با هم  گلاويز شوند؛ اگر بیابان‌زایی تا دامنه‌ی دماوند رونمایی شده است؛ اگر از دشت حاصلخیز قهاوند و کبودرآهنگ عملاً چیزی جز نام‌شان باقی نمانده است؛ اگر در طول 30 سال گذشته، ایرانیان به اندازه‌ی هزار سال از اندوخته‌های آب زیرزمینی خود برداشت کرده‌اند و اگر ريزگردهاي عربي دارند جاي خود را آرام آرام به ريزگردهاي آذري، اصفهاني، سيستاني، شيرازي، اراكي و … مي دهند …
همه و همه نشانه‌ي آن است كه تراز بوم‌شناختي يا اكولوژيكي اين سرزمين منفي شده و كفگير اندوخته‌هاي طبيعي ایران‌زمین مدتهاست كه به ته ديگ خورده است.
اين شايد آخرين فرصت براي ما و بيش از 2.1 ميليارد انسان ساکن در یکصد و  ده کشور جهان باشد كه مستقيماً از تبعات بيابان‌زايي متأثر شده و كارمايه‌هاشان – به ارزش 42 میلیارد دلار در سال –  در برابر چشم‌شان دارد به يغما مي‌رود …
مصيبت سيل پاكستان؛ با حدود 2 هزار كشته و 20 ميليون آواره دم دست‌ترین شناسه‌ای است که وخامت بیابان‌زایی را نشان‌مان می‌دهد؛ وخامتی که حالا با جریان تغییر اقلیم و جهان‌گرمایی به همراه الزامات تبعیت از اقتصاد بازاری ممکن است ابعادی خطرناک‌تر و برگشت‌ناپذیرتر هم بیابد.

در همین ارتباط «لوك ناساجا» ـ – Luc Gnacadja – مدير اجرايی كنوانسيون مقابله با بيابان زايي سازمان ملل متحد ـ نيز می‌گوید: جامعه‌ی جهانی بر سر دو راهي قرار دارد و بايد ميان ديدگاه‌هاي تجاري كه اكثراً سبب (افت کارایی سرزمین و) افزايش خشكسالي‌هاي شديد، قحطي، سيل و كم آبي مي‌شود و زندگي آينده يكي را انتخاب كنند، چرا كه چالش‌هاي پيش روي آنها به سمت ثبات و پايداري بايد سوق يابد.
برای همین است که علاوه بر ناساجا، شخصیت‌های بین‌المللی متعددی نسبت به خطر بیابان‌زایی و لزوم اقدامات هماهنگ کشورها در طول 10 سال آینده واکنش نشان داده‌اند و البته برای همین است که در ایران همچنان آب از آب تکان نمی‌خورد! می‌خورد؟

72 فکر می‌کنند “وقتي كه كبك مهار بيابان زايي ، خروس مي‌خواند!

  1. محمد درویش نویسنده

    سالها پیش دیپاک چوپرا گفته بود:
    “پیام های دوستی را … عشق را … شاید کسانی که گرداگرد تو هستند، حتا آنان که از همه به تو نزدیک ترند، درنیابند. مهم نیست … پیام ها تنها و تنها به گوش تو راه می یابند، تردیدی به خود راه مده.”
    و من امروز می گویم … سیگنال های آن پیام را دارم هم اینک از ونکوور می شنوم و لرزش داغش را حس می کنم …
    زنده باشی دانش جان.
    .
    .
    تقدیم به تو … شکوفه های سرزمین مادری …
    .

  2. حسین

    سلام به دولت ِ زیستِ درویش !
    لابلای این سطور و مشاهدات اطراف ،زمزمه تشکیل حکومت محیط زیست به ریاست خودِ طبیعت استفهام میشود!
    اینهمه قانون الهی طبیعت خود گفت و درویش خواند که …
    خداوند هنوز به انسان نگاه ویژه دارد وما به این گزاره امید!
    با اینکه عناصر کره سوگلی خداوند پیشبرنده ترند حقیر مایل به بوسه بر دست شماست درویش جان!
    و کابینه تان مستدام!

  3. الهه موسوي

    نمي دونم مهندس . توي آرشيوي كه از عكس هاي سيل گلستان در سال هاي گذشته داشتم پيداش كرذم . واقعي كه هست ولي شايد مال يكي از وقايع جاري شدن سيل در سال هاي گذشته باشه . از نظرتون ممنون .

  4. محمد درویش نویسنده

    درود مجدد بر الهه موسوی گرامی …
    اما به نظرم آن دختر نمی تواند جسد یک قربانی سیل باشد! به لباس های کاملاً تمیزش دقت کن!!

  5. حسین

    با دیده زنده بین شمااین سراب ِدوران آب نشود بیابانش کامل نیست !
    یاد پدر گرامی باد!

  6. سیده نرجس خاتون مجتهد نجفی

    بسم الله الرحمن الرحیم
    سلام علیکم تلفن بنده همان است که نوشتم 09125512449 گاهی ممکن است وقت جواب پیدا نکنم ولی بعدا فرصت شود خودم تماس می گیرم
    اتفاقا دوست دارم در باره مطالبی که رد و بدل شده اگر کسی سئوالی دارد مطرح نماید
    از اینکه آقای اشکار نسبت به مسائلی که بنده دغدغه دارم توجه پیدا کرده اند جای خوشوقتی است
    موفقیت ایشان را خواستارم
    ضمنا همان طور که در تماس تلفنی یادآور شدم خوب است توجهی به صدها درختان میوه کهنسالی شود که هر روز ذر سراسر کشورمان نابود می شوند و هیچ طرفدار محیط زیستی کوجکنرین توجهی نمی کند

  7. رضا قنبرزاده

    با سلام خدمت استاد بزرگوار جناب آقای درویش
    من رضا قنبرزاده کارگردان تلویزیونی از صدا و سیمای مرکز آذربایجان غربی هستم .
    الان در مرحله پیش تولید فیلم مستندی در مورد پدیده بیابانزایی در منطقه بورالان ،دامنه کوه آرارات واقع در شهرستان ماکو میباشم. از شما استاد عزیز تقاضا دارم اگر مطلب ، تحقیق و هر نوع اطلاعاتی در مورد این پدیده یا منبعی سراغ دارید منو راهنمایی کنید.
    09143410377
    ارادتمند شما
    رضاقنبرزاده

  8. محمد درویش نویسنده

    درود بر جناب قنبرزاده عزيز
    در اين باره مي توانيد با آقاي مهندس رضا سكوتي اسكويي در مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي اروميه تماس بگيريد. ايشان تحقيقات مفصلي را براي ريشه يابي فرسايش بادي در منطقه انجام داده اند.
    سرفراز باشيد.

  9. رضا قنبرزاده

    سلام آقای درویش
    اتقاقا با آقای دکتر سکوتی ارتباط دارم و منبع اصلی کار من تحقیق مفصلی هست که ایشان انجام داده اند .
    در هر حال از شما ممنونم باز اگر مطلبی در این باره بود حتما منو راهنمایی نمایید. در موضوعات مربوط باز هم مزاحم شما خواهم شد.
    موفق و پیروز باشید.

  10. شیما

    با سلام
    و تشکراز مطالب ارزنده تان
    در ارتباط با عوامل اقتصادی- اجتماعی و توسعه شهری و تکنولوژی بیابانزایی ( و شاخص های ارزیابی کمی آن )اگر امکان پذیر است لطف کرده و راهنمایی بفرمایید .(معرفی منابع ,مطالب یا اشخاصی که بتوانند راهنمایی کنند و………)
    موفق باشید.

  11. محمد درویش نویسنده

    در این رابطه شما می توانید به بخش تحقیقات بیابان در موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع کشور، دفتر امور بیابان در سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور و مرکز همزیستی با کویر در دانشگاه تهران مراجعه فرمایید و یا در موتور جستجوی این تارنما، کلمات کلیدی خود را سرچ کنید.
    درود …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.