وقتي كه كبك مهار بيابان زايي ، خروس مي‌خواند!

می‌خواهم در این یادداشت از رخدادی سخن بگویم که در بسیاری از رسانه‌های داخلی و خارجی انعکاس یافته و به ویژه برای همه‌ی آنهایی که در حوزه‌ی منابع طبیعی و محیط زیست فعالیت می‌کنند، می‌تواند بسیار مهم و الگوبخش باشد. رخدادی که به راحتی می‌شود آن را برای این تارنما که از 2 هزار روز پیش با نام «مهار بیابان‌زایی» فعالیتش را آغاز کرده، يك خبر خوش محسوب شود؛ زیرا به فرمان بان کی مون، دهه ي مهار بيابان زايي آغاز شده و تا سال 2020 ادامه خواهد یافت. با این وجود، کوچک‌ترین پژواکی از این خبر بر روی درگاه‌های مجازی هیچ نهاد دولتی، نیمه دولتی یا مردم‌نهادی که به نحوی با مهار بیابان‌زایی، کویر و بیابان درگیر هستند، دیده نمی‌شود! حالا می‌خواهد نام آن نهاد، سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور باشد؛ یا سازمان حفاظت محیط زیست کشور باشد؛ یا مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور یا مرکز تحقیقات همزیستی با کویر؛ یا پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری؛ یا مرکز تحقیقات کم‌آبی و خشکسالی در کشاورزی و منابع طبیعی؛ یا وزارت جهاد کشاورزی؛ یا وزارت نیرو؛ یا انجمن علمی مدیریت و کنترل مناطق بیابانی ایران؛ یا دانشکده منابع طبیعی کرج و یا مرکز تحقیقات بین‌المللی بیابان باشد! مهم این است که همه انگار به دلیل نیمه تعطیل بودن ادارات دولتی، مشغول بهره‌مندی از ثواب معنوی چرت در ایام ماه مبارک رمضان هستند و به همین دلیل، دایی‌جان ناپلئون وبلاگستان به زودی از همه‌شان یک تشکر ویژه خواهد کرد! نخواهد کرد؟

به هر حال، درگرماگرم این خواب رمضانی! چند روزي است كه در دنيا مهاركنندگان بيابان‌زايي و طرفداران چشم‌اندازهاي ناب بياباني جشن گرفته‌اند. زيرا سازمان ملل متحد به وعده‌ی خود در سال 2006 (سال جهانی بیابان و مقابله با بیابان‌زایی) عمل کرده و دهه‌اي كه در آن قرار گرفته‌ايم، يعني حد فاصل 2010 تا 2020 را به عنوان دهه‌ي “حراست از بيابان‌ها و مقابله با بيابان‌زايي” معرفي كرده و بان كي مون، نخستين چراغ را خود روشن كرده است.
البته عنوان دقيق اين سال عبارت است از:
The United Nations Decade for Deserts and the Fight Against Desertification
كه معني لغت به لغت آن  هماني است كه سبزپرس تيتر زده است. نه آنچه كه در اغلب سايت‌ها و روزنامه‌هاي فارسي‌زبان آمده است. از آن جمله روزنامه شرق در شماره پریروز خود اينگونه معني كرده: “تلاش براي مقابله با گسترش بيابان‌ها و بيابان‌زايي” كه كاملاً غلط است.
برگردان ايسنا از اين هم فاجعه‌بارتر است! زيرا نوشته‌اند: “تلاش براي مقابله با گسترش بيابان‌ها و بيابان زدايي”
وضعيت بقيه هم چيزي در همين حدود است و انگار حالا حالاها بايد منتظر باشيم تا سرانجام دوستان مطبوعاتي ما بين مفهوم بيابان – به عنوان يك بوم سازگان يا اكوسيستم طبيعي – با بيابان زايي به عنوان يك خطر تهديد كننده و تحديد كننده زندگي تفاوت قايل شوند.
به هر حال، فارغ از اين پرانتز تكراري! باز هم گلي به جمال همين مطبوعات  وطني كه اين رويداد مهم را انعكاس دادند یا رادیو ایران که صبح دیروز یقه‌ی نگارنده را گرفته تا در باره‌ی این دهه اطلاع‌رسانی کنم! وگرنه هر چه دست را سايبان چشم كرده و در تارنماي نهادهای مسئول و مرتبط این حوزه سرک کشیدم، كمتر نشانه‌اي از اين رويداد مهم یافتم!

يادمان باشد:
همان قدر كه حفظ بوم‌سازگان‌هاي بياباني به منظور احترام به گونه گوني خلاق زمين لازم و خردمندانه است؛
همان قدر هم خطر بيابان‌زايي جدي است و بايد بكوشيم تا آن را مهار كنيم.
اگر مي‌بينيم كه دامنه‌هاي جنوبي البرز با اندك باراني شاهد وقوع سيل مي‌شوند؛ اگر درياچه اروميه دارد به كوير آذربايجان بدل مي‌شود؛ اگر از بختگان و پريشان و ارژن و گاوخوني و طشك و هامون و … جز نامي و اشكي باقي نمانده است؛ اگر زمين زير پايمان دارد فرو مي‌ريزد و تابش را از كف داده است؛ اگر آبادبوم‌هاي روستايي يكي يكي در حال متروكه شدن هستند؛ اگر پرديس‌هاي پرشكوه جهرم به سرنوشت نخلستان‌هاي شورشده‌ی اروندكنار دچار شده و نابود شدند؛ اگر نمايندگان كرمان و خوزستان بر سر آب كم مانده كه با هم  گلاويز شوند؛ اگر بیابان‌زایی تا دامنه‌ی دماوند رونمایی شده است؛ اگر از دشت حاصلخیز قهاوند و کبودرآهنگ عملاً چیزی جز نام‌شان باقی نمانده است؛ اگر در طول 30 سال گذشته، ایرانیان به اندازه‌ی هزار سال از اندوخته‌های آب زیرزمینی خود برداشت کرده‌اند و اگر ريزگردهاي عربي دارند جاي خود را آرام آرام به ريزگردهاي آذري، اصفهاني، سيستاني، شيرازي، اراكي و … مي دهند …
همه و همه نشانه‌ي آن است كه تراز بوم‌شناختي يا اكولوژيكي اين سرزمين منفي شده و كفگير اندوخته‌هاي طبيعي ایران‌زمین مدتهاست كه به ته ديگ خورده است.
اين شايد آخرين فرصت براي ما و بيش از 2.1 ميليارد انسان ساکن در یکصد و  ده کشور جهان باشد كه مستقيماً از تبعات بيابان‌زايي متأثر شده و كارمايه‌هاشان – به ارزش 42 میلیارد دلار در سال –  در برابر چشم‌شان دارد به يغما مي‌رود …
مصيبت سيل پاكستان؛ با حدود 2 هزار كشته و 20 ميليون آواره دم دست‌ترین شناسه‌ای است که وخامت بیابان‌زایی را نشان‌مان می‌دهد؛ وخامتی که حالا با جریان تغییر اقلیم و جهان‌گرمایی به همراه الزامات تبعیت از اقتصاد بازاری ممکن است ابعادی خطرناک‌تر و برگشت‌ناپذیرتر هم بیابد.

در همین ارتباط «لوك ناساجا» ـ – Luc Gnacadja – مدير اجرايی كنوانسيون مقابله با بيابان زايي سازمان ملل متحد ـ نيز می‌گوید: جامعه‌ی جهانی بر سر دو راهي قرار دارد و بايد ميان ديدگاه‌هاي تجاري كه اكثراً سبب (افت کارایی سرزمین و) افزايش خشكسالي‌هاي شديد، قحطي، سيل و كم آبي مي‌شود و زندگي آينده يكي را انتخاب كنند، چرا كه چالش‌هاي پيش روي آنها به سمت ثبات و پايداري بايد سوق يابد.
برای همین است که علاوه بر ناساجا، شخصیت‌های بین‌المللی متعددی نسبت به خطر بیابان‌زایی و لزوم اقدامات هماهنگ کشورها در طول 10 سال آینده واکنش نشان داده‌اند و البته برای همین است که در ایران همچنان آب از آب تکان نمی‌خورد! می‌خورد؟

72 فکر می‌کنند “وقتي كه كبك مهار بيابان زايي ، خروس مي‌خواند!

  1. حسین عبیری گلپایگانی

    استاد درویش
    در مطالب قبلی گفته بودم که وقتی تشکلهای زیست محیطی و سازمانهای مردم نهاد در حوزه محیط زیست بنا به دلایلی غیر فعال در خواب زمستانی هستند بار مسئولیت آنان بر دوش مطبوعات و دنیای مجازی قرار می گیرد (اینترنت ) و در این ایامی که با دنیای مجازی مخصوصا” وبلاگهای مهار بیانان زائی و یا دلنوشته های شما آشنا شدم خدا را سپاس گفتم که به طریقی این خلاء عدم حضور دوستان فعال محیط زیست در اینجا به صورت دیگر پر شده است .
    با آرزوی سلامتی برای شما و اروندجان و همسر محترمتاندر این ماه مبارک رمضان

  2. فرزان اسدی(ابوحنانه)

    سلام
    امیدوارم که این وبلاگ نیز جای خودش را برای کسب خبر و اطلاعات این حوزه در بین رسانه های جهان باز کرده و به عنوان یک منبع خبری و تحلیلی مهم مورد استفاده قرار گیرد.
    بدرود.

  3. محمد درویش نویسنده

    ممنون از لطف حسين و ابوحنانه عزيز …
    البته به گمانم شرايط ايران و آسيب پذيري بالاي طبيعت وطن به نحوي است كه اگر در اين مملكت 100 هزار وبلاگ محيط زيستي به علاوه 10 هزار تشكل مرتبط مردم نهاد هم فعاليت كند؛ كم است.
    در حقيقت ما مدتهاست كه به اور شوت رسيده و از آن عبور كرده ايم!
    درود …

  4. محمد درویش نویسنده

    امير جان از شما چه پنهان براي آنان كه خود را به خواب زده اند؛ اردنگي كه هيچ، گاه جت “كرار” هم توفيري ندارد! دارد؟
    در اينجاست كه بايد فقط تشكر كرد! نه؟
    درود …

  5. شقایق

    با این تفاسیری که فرمودید ؛حالا این دهه را
    باید تبریک بگوییم یا تسلیت !؟

  6. سروی

    چند نکته در این پست برایم خیلی جالب بود ( البته نه این که خوشایند باشد ، فقط توجه‌‌ام را جلب کرد )

    – آمار تکان دهنده،وحشتناک و شرم آور مصرف آب در ایران در 30 سال گذشته

    – سکوت احتمالا معنادار سازمان های مثلا مربوطه!

    – ترجمه‌ی غلط عنوانی که برای این دهه انتخاب شده

    – تشکر ویژه‌ی شما و آقای سررشته داری عزیز و احتمالا سایر دلسوزانی که انگار کم کم دارند ناامید می شوند از شرایط جاری محیط زیست، یا شاید هم نامید شده اند.

  7. ضحا روستا

    درود بر درويش خستگي ناپذير وبلاگستان.استاد بزرگوارم خواستم عرض ادبي کنم و خدا قوتي بگم و اينکه خداييش اين روزها همه مطالب وبلاگتون داغ داغ و مثل هميشه عالي پيش مي روند. تبريک مي گم به شما به خاطر تلاش هاي با ثمرتون و البته در مورد اين آخرين فرصت اميدوارم بتواند به دادهاي زمين برسد…

  8. ضحا روستا

    درود بر درويش خستگي ناپذير وبلاگستان.استاد بزرگوارم خواستم عرض ادبي کنم و خدا قوتي بگم و اينکه خداييش اين روزها همه مطالب وبلاگتون داغ داغ و مثل هميشه عالي پيش مي روند. تبريک مي گم به شما به خاطر تلاش هاي با ثمرتون و البته در مورد اين آخرين فرصت اميدوارم بتواند به داد فريادهاي زمين برسد…

  9. محمد درویش نویسنده

    به ضحا روستا:
    سلام و درود بر يار هميشگي و مهربان مهار بيابان زاي از استان دوست داشتني فارس …
    .
    .
    به امير سررشته داري:
    شرمنده كه مجبورت كردم!
    .
    .
    به سروي:
    نه خوشبختانه يا متأسفانه نااميد نشده ايم! وگرنه كه كركره اين خانه مجازي را مي كشيديم پايين!
    از قضا اتفاقاً كبك مان هم دارد خروس مي خواند! نمي خواند؟
    منتها گاه لازم است كه آدم غر هم بزند! حتا اگر زن هم نباشد!!
    درود …

  10. مسعود

    کبک ما و شما که خروس می خواند ؛
    مساله این جاست که خروس مان ناغافلکی بوقلمون نخواند !

  11. مسعود

    من با سروی عزیز در مورد این که این سکوت احتمالن معنادار بوده؛ موافق نیستم

    معنایش جهل بوده به نظرم .

  12. محمد درویش نویسنده

    بله صددرصد اين سكوت معنادار نيست! بيشتر مربوط مي شود به خواب ابستاني عزيزان كه در روزهاي مبارك ماه رمضان بدجوري هم مي چسبد! نمي چسبد؟
    .
    .
    الهي آمين.
    درود …

  13. شقایق

    من فکر می کنم ، عزا و عروسی اش ؛ یعنی ببخشین (!)تسلیت و تبریکش به خودمان بستگی دارد ؛

    ده سال زمان کمی است برای جبران این همه عقب ماندگی و
    زمان کمی نیست برای شروع !

  14. مریم خداکرمی

    سلام ودرود برآقای درویش
    بله حتی چنانچه مترجمان این مقاله به اهداف این طرح توجه کرده بودند باید متوجه میشدند که معنی این عنوان حفاظت از توانایی های سرزمینهای خشک یا در راستای نیازهای انسانی است. بنابر این ترجمه آن نمیتوانست آنچیزی باشد که در ایسنا و شرق امده است.

  15. محمد درویش نویسنده

    به شقايق:
    درسته …
    اگر بخواهيم از اين بهانه يك فرصت بسازيم و با جلب توجه بيشتر مردم و مسئولين، نمدي براي كلاه طبيعت فراهم آوريم، مي توان اين دهه را تبريك گفت.
    اما اگر خودمان را به خواب تابستاني و پاييزي و زمستاني و بهاري بزنيم، چاره اي نداريم جز آن كه تسليت بگوييم براي يك فرصت سوزي ديگر!
    .
    .
    به مريم خداكرمي:
    اميد كه زين پس بيشتر توجه كنند مترجمان عزيز.
    درود بر شما و ممنون از همراهي تان.

  16. نگار حسيني

    آقا ما رو معذور داريد كه هيچ در جريان اين تيتر نبوديم در روزنامه وزينمان. مرخصي بوده ايم!

  17. عاطفه بنایی

    آشپز که چند تا بشه غذا یا شور میشه یا بی نمک ! با ایننننننن همه نهاد دولتی، نیمه دولتی یا مردم‌نهادی که به نحوی با مهار بیابان‌زایی، کویر و بیابان درگیر هستند معلومه که باید منتظر یک همچین واکنشی بود ! ( که دست بر قضا از این ور بوم افتادن و در خواب خرسی هستند ).
    راستی همه جای دنیا این همه متولی واسه یک مسئله دلشوره دارند یا ما تو کشور به دلیل وسواس زیاد این همه متولی داریم ؟

    چون من خبر دارم که آمار متولیان آموزش در کشور هم اخیرا از مرز 16 نهاد دولتی و نیمه دولتی عبور کرده !

  18. شهریاری

    درود و سلام . درویش جان و دوستان عزیز برای مهار بیابان زایی بهترین کار در ابتدا حمایت از استاد درویش است لطفا این وبلاک را دست کم نگیرید خوشبختانه دوستان خوبی که در این مجموعه هستند هر یک در یک گوشه کشور هستند و همه صاحب اندیشه و فعال با محوریت استاد درویش خدمان میتوانیم فرهنگسازی خوبی در این موضوع انجام بدیم به عبارتی یک انجیو قوی کشوری ایجاد کنیم

  19. سروی

    امیدوارم کرکره ی این جا همیشه بالا باشه ، صاحبش سلامت و مشتری های این جا زیاد .

    نمی دونم چرا یاد آقای صالح علاء بسیار عزیز افتادم که هر شب ، شاد می شدم با شنیدن صدای لرزان ِ مهربان ِ باحیاش که می گفت :

    آسمان سینه ام را چون شمایی مشتری است
    باز کن دکان که وقت عاشقی است

  20. م.حسن زاده

    جناب درویش عزیز
    با تشکر و سپاس از همت و غیرت شما
    اغلب مسئولین مرتبط با محیط زیست و منابع طبیعی با اینگونه برنامه ها بیگانه اند.و زمانی متوجه میشوند که دهه روبه پایان است و آن موقع میفرمایند برنامه های خوبی داشتیم که زمان و اعتبار لازم را نداشتیم!

  21. خوارزمی

    درود
    بالاخره ما در یک امری پیشتاز شدیم!!
    انصافا دست مریزاد به این افتخارات!!
    امیدی نیست بر این قافله در گل مانده!!

  22. محمد درویش نویسنده

    به رسول خوارزمی:
    البته با در موارد دیگری هم پیشتاز هستیم! چرا بی انصافی می فرمایید برادر؟
    مثلاً در نرخ فرسایش آبی ما شش برابر میانگین جهانی شستشوی خاک داریم! نداریم؟
    .
    .
    به م. حسن زاده:
    بله ما فوق دکترا در فرصت سوزی داریم!
    درود …
    .
    .
    به سروی:
    اینجا همیشه برای هنگامه ی عاشقی کرکره هایش باز است …
    و فکر می کنم بدون عشق اصلاً نتوان چنین دکانی را 2 هزار روز سراپا نگه داشت!
    ممنون از دعای مهربانانه تان …
    .
    .
    به شهریاری بزرگوار و عزیز:
    خیلی لطف داری … درویش در جمع عاشقان کارآفرینی چون شما کسی نیست … می کوشم تا شایسته این توجه و محبت ها باشم.
    .
    .
    به عاطفه بنایی:
    حقیقت این است که اینها همه همان آفتابه و لگن است! زیرا وقتی به وعده اصلی می رسی، می بینی که خبری نیست! یادمان باشد که هنوز بودجه تحقیقات از تولید ناخالص ملی ما به یک درصد هم نرسیده است و این یعنی فاجعه!
    .
    .
    به نگار حسینی:
    چشم معذورتان می داریم خبرنگار سخت کوش شرق و سبزپرس.
    .
    .
    سرفراز باشید …

  23. RS232

    اگر سازمان ملل اعلام کند که بابت مهار بیابان زایی به کشورهای عضو کمک مالی خواهد کرد مطمئن باشید که نه تنها آن ادارات نیمه تعطیل تمام باز می شوند بلکه ده عدد اداره مختلف دیگر هم برای آن تاسیس می گردد و همه از دم بطور مادرزادی بیابان زدا می شوند.

  24. محمد درویش نویسنده

    به RS232 (آرش):
    هميشه گفته ام كه حق تو را به عنوان طنزنويس برتر مطبوعات ايران خورده اند. بي اغراق مي گويم كه به راحتي با ديد دقيق و نگاه طنزآلودي كه داري، مي توانستي يك فرزند خلف براي مرحوم گل آقا (كيومرث صابري عزيز) به شمار آيي … افسوس كه ينگه دنيا دارد حق ما را مي خورد و تو را از ما ربوده است! نربوده است؟
    .
    .
    به هومان:
    ممنون از حمايت سزاوارانه ات در طبيعت بختياري.
    زنده باشي رفيق.

  25. سروی

    بله ، یقین دارم اگر عشق مثال زدنی شما به طبیعت نبود ، هرگز این جا با این سبک و سیاق و قدرت اداره نمی شد .

    خدا قوت .

  26. شهناز

    (این خواب رمضانی!)…

    خیلی جالب بود.ولی کجاست گوش شنوا!!!!!!!!!!!!!!

  27. RS232

    نه آقای درویش خان عزیز, نربوده است بلکه خودم را به زور به آنها ربایوندم! شما آنقدر به بنده مرحمت عنایت فرموده اید که راه رفتن عادی خودم هم یادم رفته است! به قول شعرا این جامه که بر قامت من دوخته ای همی بر تنم لق می زند!
    به امید آبادانی و مهار بیابان زایی از سیاره آبی.

  28. مسعود

    هنوز هم که دارد خروس می خواند استاد !

    بدو بدو آمدم ، نوشته ی جدید بخوانم .

  29. محمد درویش نویسنده

    به آرش:
    اين “ربايوندن” حرف نداشت پسر! نگفتم تو ذاتاً خلاق و طنازي؟! در ضمن ماجراي بوق زدن هم حرف نداشت! كلي خنديديم … كاش ما هم از اين فيلمهاي سه بعدي نصيبمان بشود! نه؟
    .
    .
    به مسعود:
    چرا نخواند؟ از اين واقعه مهم تر براي مهار بيان زايي ديگر چيست كه در خروسخوانش اندكي بيشتر توقف نكنيم؟!
    .
    .
    درود …

  30. مهلقا کاشفی

    با سلام
    اساسا برنامه های بلند مدت 5یا ده ساله به ذائقه مدیران ما خوش نمی اید.برای همین است که صبر می کنند تا ببینند چه می شود.
    گویا با اتفاقات عجیب و غریبی که در منطقه ماوقاره اسیا در حال وقوع است بوی انقراض نسل ادمی هم می اید.از کودکان گرسنه و بیمار پاکستانی و زمین لغزشهای چینی و اتش سوزی جنگلها و بیابانی شدن کوهپایه ها و سایر بلایای طبیعی به نظر می رسد انسانها یکدیگر را بخورند .ایا به 10سال می رسد؟گرد وخاک و دود ونمک هم که به اندازه کافی موجود است

  31. محمد درویش نویسنده

    درود بر بانوي كوشنده ي محيط زيست ايران:
    بسياري از برآوردها و آينده پژوهي ها نشان دهنده ي در پيش بودن سخت ترين دهه براي جهانيان است. گويي فاصله 2010 تا 2020 مي تواند گرانيگاهي بنيانكن در تاريخ حيات زمين را رقم زند.
    رخدادهايي كه اشاره كرده ايد، جملگي مي تواند شناسه اي از عدم تحمل كره زمين در قبول فشاري بيش از اين باشد. كره اي كه تنها مي تواند از 6 ميليارد انسان پذيرايي كند و اينك بيش از يك ميليارد نفر اضافه بار دارد …
    در اين باره بيشتر خواهم نوشت …
    سرفراز باشيد.

  32. اشکار

    سرکار بانو نجفی خوب است شما برای سلامتی آقای دانش در کانادا یک سفره ای پهن نمایید.صواب دارد. خوب است مقداری مربا هم با سلیقه خوبتان درست کرده و همراه با آجیل تواضع تبریز به کانادا بفرستید .

    راستی….چرا شماره تلفنی که در اینجا گذاشتید جواب نمی دهد ؟

  33. فرهنگی‌ - تاریخی‌ - صنعتی

    آقای درویش عزیز و گرامی،
    اینبار با بیتی از همشهریم آغاز میکنم.

    گفتم ای بخت بخسبیدی و خورشید دمید
    گفت با اینهمه از سابقه نومید مشو

    حال، امیدوارم که شما نیز نومید نشده و همچنان ادامه دهید.

    با سپاس از کوششهایتان و با امید موفقیت و پیروزی برای شما.

    فرهنگی – تاریخی – صنعتی

  34. محمد درویش نویسنده

    به فرهاد :
    سپاسگزار محبت شما هستم و حتم دارد که به پشتوانه ی این همدلی های صمیمانه، مهار بیابان زایی را تا زنده ام استمرار خواهم بخشید …
    .
    .
    به اشکار:
    ممنون از ابراز محبتت برای جناب دانش …
    لطفاً همه ی دوستان برای سلامتی دانش عالی پور، هموطن گرامی ما در ونکوور کانادا دعا کنند و انرژی مثبت بفرستند …

  35. دانش

    به اشکار عزیز…

    خانم نجفی نتوانست بعد از یکماه, مدرک مورد ادعایش را ارائه دهد, بنابراین ضمن اینکه ایشان همچنان دروغگو باقی ماندند, مبلغ ده هزار دلار پیشنهادی من را هم از دست داد و حالا از خجالت رویش نمیشود اینجا ها آفتابی شود چه برسد به اینکه برای من, مربا هم درست کند.

    راجع به شماره تلفن هم, مگر نگفت همسرم دوست ندارد با مردها حرف بزنم, پس چطور توقع دارید با شما حرف بزند؟

  36. فلورا

    آقاي دانش عزيز
    هموطن خوبم
    سبز بودن ، سبز ماندن و سبز انديشيدن تان تا فردا ها آرزوي من است.

  37. دانش

    به فلورا و محمد عزیزم…

    از راه دور دستتان را میبوسم و برای شما, بهترین ها را آرزو دارم. من خوبم و روحیه ی بسیار بالایی دارم که ضامن پیروزی من و غلبه بر بیماری است, بنابراین مطلقا” جای نگرانی وجود ندارد. سلامت و تندرست باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.