روز جهانی بدون سم را در هوای سمی تهران گرامی داشتیم!

در روزهایی که تهرانی‌ها به جای اکسیژن، سم تنفس ‌کرده و رکوردها را جا به جا می کنند! همکاران من در دفتر محیط زیست و توسعه پایدار کشاورزی به همراه مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی همایشی را تدارک دیدند که هدفش گرامیداشت روز جهانی بدون سم بود؛ روزی که خوانندگان گرامی مهار بیابان‌زایی پیش‌تر از ماجرای نامگذاری آن آگاه شده بودند.
باید بدانیم که کشاورزی در جهان امروز از 5 طریق به یکی از اصلی‌ترین مؤلفه‌های برهم‌زدن تعادل بوم‌شناختی و کاهنده‌ی توان زیست‌پالایی کره‌ی زمین بدل شده است که عبارتند از:
–    مصرف نادرست کودها و سموم شیمیایی
–    استفاده مفرط و نابخردانه از اندوخته‌های آبی/خاکی
–    تخریب گونه‌گونی زیستی و بوم‌سازگان‌های حیاتی کره زمین
–    تولید گازهای گلخانه‌ای و تشدید تغییرات اقلیمی
–    فشار بر منابع کارمایه‌های تجدیدناپذیر
بنابراین، چنانچه بتوان به مدیریت درست 5 مؤلفه‌ی یادشده همت گمارد و بازمهندسی آنها را در دستور جدی نهادهای پژوهشی، آموزشی و اجرایی مرتبط قرار داد، می‌توان امیدوار بود که کشاورزی و محیط زیست می‌توان با کمترین تنش و اصطحکاک ممکن به حیات و بالندگی خود در سده‌ی پیش رو ادامه دهند.
در این ارتباط دکتر غلام رضا میرکی از 5 ضرورت سخن گفتند که برای تأمین آنها دنیا چاره‌ای ندارد جز آن که به سمت کشاورزی بدون سم و کود حرکت کند.
1-    بحران انرژی
2-    مقابله با تغییرات اقلیمی
3-    افزایش هزینه تولید نهاده‌های کشاورزی
4-    تأمین امنیت غذایی پایدار
5-    حفظ منابع پایه کشاورزی
میرکی گفت: در بهترین حالت، فقط بخش اندکی از آفت‌کش‌ها به آفت هدف می‌رسد! یعنی: حجم عمده‌ای از آفت‌کش‌ها، حتا در بهترین کشت و صنعت‌های جهان سبب تخریب و فروافت کارایی سرزمین را موجب شده و از طریق تجزیه، آب‌شویی، بی‌ثباتی و پخش در روان‌آبها، زمین را متضرر می‌کنند. از همین روست که شیب افزایشی استفاده از سموم در طول یک‌دهه‌ی اخیر آشکارا کاهش و در مواردی روندی معکوس یافته است؛ واقعیتی که در نمودار پیش رو می‌توان آن را ره‌گیری کرد.

یک نکته‌ی تأمل‌برانگیز در این میان آن است که ترکیب سموم مصرفی در کشورهای شمال، بسیار متفاوت از کشورهای جنوب است؛ مثلاً درحالی که در ایران و اغلب کشورهای درحال توسعه، حشره‌کش‌ها بیشترین سهم را در کشاورزی با 50 درصد کاربرد برعهده دارند، این میزان در کشورهای شمال با 17 درصد در کمینه قرار دارد.
عجیب‌تر آن که هرچند کل مصرف سموم در اغلب کشورهای جهان از جمله ایران در حال کاهش است، اما سهم حشره‌کش‌ها از کل نهاده‌های کشاورزی، کاهشی را در ایران نشان نمی‌دهد که این برخلاف مفاد مطروحه در برنامه‌های 5 ساله توسعه کشور است.
متن کامل سخنرانی‌های ارایه شده در این همایش را می‌توانید از اینجا دریافت کنید.

درحاشیه:
این همایش از معدود سخنرانی‌هایی بود که 10 دقیقه زودتر از موعد مقررشده به پایان رسید؛ زیرا آخرین سخنران یافت می نشد! به همین دلیل دبیر همایش پشت تریبون قرار گرفته و با لبخنذی ملیح اعلام داشت : خوشبختانه به دلیل غیبت آقای مهندس پورسخی (مدیرکل دفتر بررسی آلودگی آب و خاک سازمان حفاظت محیط زیست کشور)، پایان همایش را زودتر از موعد اعلام می‌کنیم!
البته ایشان بلافاصله متوجه گاف خود شده و با درک ویژگی های برگزاری یک همایش در روز سیزدهم ماه! از این که از لفظ خوشبختانه استفاده کرده بودند، عذرخواهی کردند!

14 فکر می‌کنند “روز جهانی بدون سم را در هوای سمی تهران گرامی داشتیم!

  1. اشکار

    خبر گذاری فارس :

    سازمان بسیج مستضعفین در اطلاعیه ای مردم را به توسل به خداوند جهت نزول باران دعوت كرد.

    سازمان بسیج مستضعفین درپی آلودگی هوا به دلیل عدم بارش باران، اطلاعیه ای را صادر كرده كه متن آن به شرح ذیل است:

    «یا قوم استغفروا ربّكم ثمّ توبوا الیه یرسل السماء علیكم مدراراً » (هود / ۵۲)

    «ای قوم از خدا آمرزش طلبید و به درگاه او توبه كنید تا از آسمان بر شما رحمت فراوان نازل گرداند»

    همانگونه كه ملت بسیجی و سربلند ایران اسلامی استحضار دارند؛ عدم بارش باران رحمت الهی موجب آلودگی هوا گردیده و به تبع آن مشكلات و آسیب هایی را متوجه بخشی از هموطنان عزیزمان بویژه خردسالان، سالخوردگان و بیماران قلبی نموده و زندگی روزمرّه در شهرهای بزرگ را دچار مشكلاتی كرده است.

    لذا از كلیه مردم عزیز كشورمان دعوت می كنیم در این ایام كه قلب ها سرشار از یاد سیدالشهدا علیه السلام و یاران با وفای اوست، در اولین شب جمعه ماه محرم الحرام در مساجد و حسینیه ها، در هنگامه ذكر و توسل جهت نزول باران دست های نیاز به نشانه استسقاء به درگاه ربوبی برافراشته و از اعماق وجود، رحمت و مغفرت الهی را طلب كنند.

    رجاء واثق داریم كه خداوند سبحان، یاریگر این ملت مومن و ایثارگر خواهد بود.

    خبرگزارى فارس (www.farsnews.com)

  2. اشکار

    درویش خان
    عدم ریزش باران باعث نفزایش هولناک آلودگی شده و یا خودرو هایی که بدون هیچ ظابطه تولید شده اند ؟

  3. محمد درویش نویسنده

    معلوم است که این فشارهای انسانی نابخردانه است که شرایط را اینگونه هولناک ساخته است.
    درود بر اشکار عزیز …

  4. عباس ثابتیان

    آقا خدا خیرتوت بده، دستتون درد نکنه که برگزار کردین.
    ما هنوز که هنوزه بعد از پرواز هواپیماهای سم پاش که آب پاشی مان کردن، احساس پاکی هوا داریم، دست اونام درد نکنه.

  5. miri

    سلام. حالا که صحبت از کشاوزی و نقش ان به عنوان یکی از اصلی ترین موئلفه های بر هم زننده تعادل بوم شناختی شد. بی مناسبت ندیدم دو مقاله از لوموند برایتان ارسال کنم.البته مقداری طولانی هستند.ولی انقدر برای من جالب بودند که فکر کردم حیف است شما انها را نخوانید. بالاخره فرصتی در روز های تعطیل برای خواندن پیدا خواهید کرد.( ماشاالله، در وطن تعداد روز های تعطیل زیاد است.این اواخر الودگی هوا هم مزید بر علت شده) خدا شانس بدهد. از نظر داشتن تعطیلات زیاد دست راست تان زیر سر ایرانیان بیچاره خارج از میهن

  6. miri

    دسامبر ٢٠٠٦

    در کنترل شرکتهاي چند مليتي
    فريبي بنام ارزيابي ارگانیسم هاي از لحاظ ژنتيکي دستکاري شده

    ارگانيسم هاي تغيير يافته از لحاظ ژنيتيکي دیگر در مواد غذائی نیز موجودند. و این امر یا بصورت رسمی انجام می شود و یا با مجوز هائی که تحت فشار لابی های شرکت های چند ملیتی صادر شده اند و یا مخفیانه با آلوده کردن بخش های غذائی. دلیل اصلی این گسترش وسیع نبود روند های ارزیابی مستقل نتایج این گیاهان بر سلامت انسان و محیط زیست است

    اگر از سايت مشترک وزارتخانه هاي دولت فرانسه، در مورد ارگانيسم هاي تغيير يافته از لحاظ ژنيتيکي ( او.جي.ام )، ديدن کنيد، در بخش « ارزيابي او.جي.ام قبل از ورود آن به بازار» مطلب زير را مي خوانيد . « تحليل خطراتي که متوجه سلامتي و محيط زيست مي شود اصلي ترين مطلب و پيش شرط هر گونه تصميمي براي ورود (او.جي.ام) به بازار است. اين تحليل بر مباني علمي معتبر در رشته هاي مختلف و زير نظر کميته اي از متخصصين مستقل انجام مي گيرد.»(١) اگر اين صفحه را زير دستگاه دروغ سنجي بگذاريم، کامپيوتر هاي وصل شده به آن بدون وقفه بوق خواهند زد. در حقيقت اين گفتمان در تضاد با واقعيت ارزيابي او.جي.ام. است که تاريخ نشان داده که در بهترين حالت، چيزي بجز خاک به چشم پاشيدن(فريب) نيست.

    ترانسژن که در نيمه دوم قرن بيستم به وجود آمد يک تکنولوزي کاملا جديد است زيرا که براي اولين بار امکان ميدهد که به شکل مصنوعي يک ساختار ژنيتيک خارجي را در يک سلول گنجانيد. حال آنکه چنين کاربردهائي بر روي موجود زنده غير از مسائل اخلاقي، مسائل سلامتي و محتط زيست را مطرح مي کند که لزوما نياز به بررسي هاي ويژه اثرات آن دارد. با وجود اين هيچوقت چنين ارزيابي هائي انجام نگرفته است.

    در آمريکا کشور پيشگام در زمينه دستکاري ژنيتيکي، قوانيني با اهداف کنترل سياسي گسترش بيو تکنو لوزي، در اواخر سالهاي ١٩٧٠ پيشنهاد شد(٢). برخي از اين قوانين، پيشنهاد ايجاد کميسيونهاي ويژه مي نمودند. ولي کنگره به سرعت اولين تصميم پر معني را مي گيرد: ادارات موجود در کادر قوانين ومقررات جاري براي تنظيم کنترل کفايت مي کند(٣). در ٢٦ ژوئن ١٩٨٦ رونالد ريگان مجموعه اي از قوانين به نام« حدود هماهنگسازي مقررات سياست بيو تکنولوژي»را امضاء ميکند که راه را براي گسترش (او.جي.ام) با استفاده از اصل « معادل مادي » باز مي نمايد: محصولات ترانسژنيک، که فقط بر اساس ترکيبشان با محصولات طبيعي، مقايسه مي شوند( موادغذائي موجود، مواد سمي يا آلرژيک)، هيچگونه مقررات ويژه اي را متحمل نمي شوند. بدين شکل، مسئولين امريکائي تصميم مي گيرند که به روشهاي توليدي (او. جي. ام) و نتايج احتمالي آن روي محيط زيست و مواد غذائي توجهي نکنند.

    نظام نا مطمئن اروپائي

    اين روش حامل يک خطاي علميست. غير ممکن است که بتوان اثرات متقابل احتمالي بين پروتئين ساخته شده به وسيله ژنهاي جديد و ديگر پروتئين هاي ارگانيسم را، بدون بررسي کليه تغييرات، و نه فقط آنهائي که از قبل برنامه ريزي شده اند، شناسائي کرد. حال آنکه چنين مکانيسمي منشاء امراض » جنون گاوي» و کريستفلد ژاکب مي باشد. مثال اسفناک تريپتوفان مي بايست براي زير سئوال بردن اصول قوانين آمريکا در اين مورد کافي مي بود: توليد اين ملکول با استفاده از يک باکتري که از لحاظ ژنتيکي دستکاري شده و مجوز آژانس امنيت غذلئي و داروئي (اف. دي. آ) مبني به اصل « معادل مادي» را دارا بود ، در سال ١٩٨٩ باعث شيوع بيماري همه گيري شد که به مرگ ٣٧ تن و فلج شدن ١٥٠٠ نفرمنجر گرديد(٤). اين روش در آمريکا همچنان ادامه دارد.(٥)

    بعد از اين اولين پيشرفت در زمينه مقررات به نفع شرکتهاي چند مليتي بيو تکنولوژي، ارگان همکاري و گسترش اقتصادي(او. سي.دي. اي) به پيشنهاد امريکا، براي جلو انداختن گسترش بين المللي توسعه ( او. جي. ام)، اين روند را ادامه مي دهد. تحت رهبري اين تشکيلات يک گروه« متخصص» کتاب آبي به نام ملاحظات ايمني در مورد اي. دي. ان را منتشر ميکند. محتوي آن با اين جمله خلاصه مي شود که در آخر کتاب به عنوان نتيجه گيري آمده است: « هيچ دليل علمي براي يک طرح قانوني ويژه در مورد( اي .دي.ان) بازسازي شده وجود ندارد». طرد خطراتي که متوجه رقابت و آزادي رفت و آمد کالامي شود بر هر ملاحظه ديگري ، ار جحيت دارد.

    در سال ١٩٨٦ فرانسه از اين گزارش الهام گرفته و کميسيون ژني بيو ملکولي(سي.جي.بي)، مسئول «ارزيابي» نتايج گسترش(او.جي.ام) که استفاده از آن در مزارع آغاز شده بود را ايجاد کرد. بي شک اتحاديه اروپا اين روند را ادامه مي داد اگر اتفاقاتي داده ها را تغيير نداده بود: ورود نمايندگان سبز ها در پارلمان اروپا، بحران « جنون گاوي»، و همچنين اولين ويرانسازي مزارع او.جي.ام. همچنين دستور العمل شماره ٩٠/٢١٩ و ٩٠ /٢٢٠ و جانشين آنهادستور العمل ١٨/٢٠٠١ اصل « معادل مادي» را کنار گذاشته و «ارزيابي تک تک وجداگانه» هر نمونه را جايگزين آن کردند.

    فشار افکار عمومي در سال ٢٠٠٣ منجر به اجراي مقررات برچسب گذاري بر محصولاتي که حامل بيش از ٩.٠ در صد او.جي.ام بود، گرديد.

    با يک نگاه دقيق مشخص مي شود که سيستم اروپائي نا مطمئن است .درست است که اداره اروپائي امنيت مواد غذائي(آي.اس.اف . اي) ودر فرانسه آژانس فرانسوي امنيت سلامتي مواد غذائي مسئول کنترل بر صدور مجوز هستند. ولي کل اطلاعاتي که بر پايه آنها قضاوت ميکنند از طرف شرکتهاي چند مليتي که محصول را به بازارعرضه ميکنند داده مي شود. هرگز يک ضد-کنترول مستقل مطالبه نشده است. وقتي نياز به اطلاعات تکميلي پيدا مي شود، اين اطلاعات از مون سانتو، پيونير و بيوجما خواسته مي شود. در يک مصاحبه با نشريه اطلاعات او.جي.ام آقاي مارتن هيرش رئيس سابق آژانس فرانسوي امنيت سلامتي مواد غذائي، اذعان ميکند که شرکتها آگاهانه پرونده نا کامل ارائه مي دهند به اميد اينکه ارگانهاي تصميم گيرنده دلسرد شده و بدين شکل سطح «ارزيابي» بيشتر به طرف پائين کشيده شود.

    با کمال جسارت: وقتي که پرونده اتحاديه اروپا در سال ٢٠٠٣ توسط امريکا و کانادا در رابطه با يکي از مواد قانوني مربوط به او. جي. ام به ارگان حل اختلاف .او. ام. سي ارجاع شد، اتحاديه در متن دفاعيه خود، کمبود هاي مهم سيستم ارزيابي و عد م کارائي اداره اروپائي امنيت مواد غذائي(آي.اس.اف . اي) را به پيش ميکشد(٦). در ٢٩ سپتامبر امسال او.ام.سي تصميم اش را در مورد اين اختلاف منتشر کرد: اتحاديه اروپا مقررات بين المللي تجارت را با برقراري تعليق در مورد او جي ام بين سالهاي ١٩٩٩ و ٢٠٠٣ مراعات نکرده( تنها اصل مهم براي او.ام.سي). ولي اتحاديه محکوم نشد، زیرا اين تعليق را در اين فاصله حذف کرده بود.

    ولي به موازات اين انتقاد از خود- تا حد امکان محتاطانه- هنوز تعدادي از محصولات ترانسژنيک، برخي در شرايطي خطرناک مجوز دارند. ذرت مشهور ام. او. ان ٨٦٣ متعلق به شرکت مونسانتو با وجود نتايج کنترل سم شنايي مشکوک از الطاف اداره اروپائي امنيت مواد غذائي و همچنين کميسيون اروپا بهره مند شده است.(٧) در فرانسه مبارزات سال ٢٠٠٦ ، توسط انجمنها و کنفدراسيون دهقاني که به محاکم اداري اروپا کشيده شد منجر به حذف تعدادي از مجوزهاي آزمايشي نباتات ترانسژنيک گرديد، به اين دليل که اثرات اين آزمايشها بر روي محيط زيست، طبق مقررات سرسري انجام شده بود. اين احکام به ويژه حکم دادگاه اداري استراسبورگ به تاريخ ٢٥ ژوئيه ٢٠٠٦ مجازاتي براي اين شرکتها محسوب مي شود ولي بخصوص بايد به عنوان توبيخي براي کميسيون اروپائی ژني بيوملکولي تعبیر شود. از سوي ديگر « متخصصين» اين کميسيون را با عنوان « مستقل» معرفي کردن، با توجه به افشا شدن روابط تعدادي از اآنها با صنايع بيو تکنولوژي، جسورانه است. بي شک اين مسائل بي رابطه با بررسي سرسرانه پرونده ها نيست.(٨)

    جلوگیری از القاح مصنوعی نباتات

    نتيجه گيري: هرگز گياهان ترانسژنيک و يا مواد غذائي که از آنها توليد مي شود، از لحاظ سلامتي و محيط زيست، دقيقا مورد بررسي قرار نگرفته است. بد تر از اين، بانک جهاني به خود اجازه مي دهد که در آخرين گزارشش(٩)، با استفاده از منابع شرکت پرورش دانه مونسانتو که اين محصولات را به بازار مي آورد، از امتيازات اقتصادي براي کشاورزان پنبه هاي ترانسژنيک تمجيد کند.

    عدم وجود ابزار عيني ارزيابي، مخالفين و خواستشان را بر حق و موجه مي نمايد. آنها خواستار تعلیق جز در مکانهاي دربسته و . با هدفی تحقيقاتي هستند. به فوريت بايد تمام روند ارزيابي را با گسترش يک نهاد ملي مستقل از نو شروع کرد تا خارج از مسائل علمي، محکهاي اجتماعي- اقتصادي که عدم وجودشان به شدت در ارگانهاي سي.جي.بي و ئي.اف.اس.اي محسوس است را به کار گيرد.

    در مارس ٢٠٠٦ مجلس سنا در اولين مرحله راي، پروژه اي را تصويب کرد که دستور العمل ١٨/٢٠٠١ اتحاديه اروپارا با قوانين فرانسه هم آهنگ کند. دستورالعملي که در آن تعريف مقررات«همزيستي» ارگانهاي او.جي.ام و غير او.جي.ام آمده است. به بهانه دستور کار زياد، دولت از پيشنهاد آن به مجلس در پائیز خودداري کرد و سناتور ژان بيزه با پيامي در پايان، خواستار ايجاد يک« قانون بنيادي در مورد بيو تکنولوژي» شد. چنین قانونی در نبود هیچ گونه نظارتی شدیا ضروری به نظر می رسد چرا که کشت گیاهان از لحاظ ژنتیکی دستکاری شده به صورتی غیر قابل کنترل انجام می شود.در آستانه انتخابات ٢٠٠٧ مخالفت جدي افکار عمومي در مورد او.جي.ام می بایست به یک پیشنهاد مسئولانه برای جلوگیری از القاح مصنوعی نباتات در محیط زیست بیانجامد.

  7. miri

    آوريل ٢٠٠٦

    شرکت هاي فرا مليتي بر موجودات زنده چنگ انداخته اند
    حيات برروي کره خاکي در خطر ماجراجوئي «علمي» سوداگران

    دولت فرانسه از مجلس اين کشور خواسته است تا به صورت دو فوريتي طرح قانون مربوط به ارگانيسم هاي از لحاظ ژنتيکي تغيير يافته * را در دستور کار خود قرار دهد. به اين ترتيب در جهت درخواست کميسيون اروپا و شرکت هاي صنعتي ـ ژنتيکي عمل مي کند که انتظار دارند تصويب اين لايحه راهگشاي آن ها باشد. معذلک شناخت کافي علمي در مورد خطرات زيست محيطي ناشي از کشت چنين ارگانيسم هايي در مزارع هنوز بسيار ناکافي است ـ آنچه تا کنون روشن گشته نيز بسيار نگران کننده است. به علاوه فوائد مورد ادعاي اينگونه گياهان تغيير يافته از لحاظ ژنتيکي به هيچ وجه به اثبات نرسيده و تنها مزيت ثابت شده آنها سود رساني صنعتي شان مي باشد. هر چند افکار عمومي با دستکاري هاي ژنتيکي اي که کاملا تحت کنترل نباشد مخالف است، دولت هاي شمال و جنوب زنجيره توليدات کشاورزي و وراي آن، مجموعه موجودات زنده و چندگانگي طبيعي را پيرو منافع مشتي شرکت چند مليتي مي سازند. البته مقاومت ها نيز سازماندهي مي شود.

    «ارگانيسم هاي از لحاظ ژنتيکي تغيير يافته » به گياهان ، حيوانات يا موجودات تک سلولي اي اطلاق مي شود که يک يا چند ژن خارج از ژن هاي تشکيل دهنده شان بر آن ها افزوده شده باشد. هدف آن است که به ميراث ژنتيکي اين موجودات خصايص نويني اضافه شود که شيوه هاي شناخته شده علمي و يا تحول طبيعي خود شان ، بروز آن ها را ميسرنمي سازد. به عنوان مثال ، اين غير ممکن است که يکي از ژن هاي ماهي به طور طبيعي به مجموعه ژنهاي توت فرنگي افزوده شود … مي توان ارگانيسم هاي از لحاظ ژنتيکي تغيير يافته را به سه دسته با خطرات و امتيازات متفاوت تقسيم کرد.

    دسته اول ارگانيسم هاي تک سلولي از لحاظ ژنتيکي تغيير يافته اند که در مخمرها کشت داده مي شوند و اکثرا به مصرف دارويي مي رسند (واکسن ، هورمون …) هيچ کس با اين شيوه مخالف نيست چرا که عملکردي موثر دارد (کارايي ثابت شده) و احاطه کامل بر آن وجود دارد (خطرات احتمالي قابل قبول). از ميان ارگانيسم هاي تجاري از لحاظ ژنتيکي تغيير يافته اين ها از همه «موجه» ترند. به همين دليل هم براي جلب اعتماد و رد گم کردن، تبليغات در مورد ارگانيسم هاي از لحاظ ژنتيکي تغيير يافته، معمولا اين دسته را بيشتر به نمايش مي گذارد.

    دسته دوم گياهان يا حيواناتي هستند که از لحاظ ژنتيکي تغيير يافته اند تا به عنوان ابزار تحقيقاتي مورد استفاده قرار گيرند. آن ها استفاده علمي دارند و در اماکن ويژه بسته و مورد محافظت اکيد نگهداري مي شوند. همچون دسته اول آنها نيز نسبتا در جامعه پذيرفته شده اند (البته به غير از نزد مخالفين تجربيات علمي بر روي حيوانات).

    بالاخره ، از ده سال پيش مسئله گياهان از لحاظ ژنتيکي تغيير يافته مطرح است که ازنقطه نظر کشاورزي ـ غذايي و صنعتي داراي اهميت مي باشند. آن ها در مزارع کشت مي شوند و سپس اکثرا توسط دام ها و حيوانات يا انسان ها مورد استفاده قرار مي گيرند. اين دسته از گياهان از لحاظ ژنتيکي تغيير يافته مشکلات بي شماري به همراه مي آورند که در مورد دو دسته بالا مطرح نمي باشد : امنيت زيست محيطي، چند گانگي زيستي، بهداشت و اقتصاد روستايي. مشکلات مشابهي دررابطه با حيوانات از لحاظ ژنتيکي تغيير يافته (ماهي ها، پستانداران) نيز، چنانچه در طبيعت رها شوند مطرح خواهد شد. در مجادلاتي که از دهسال پيش در اين رابطه مطرح است و حول طرح قانوني اي که به مجلس فرانسه ارائه مي شود نيز به اوج خواهد رسيد ، تنها گياهان از لحاظ ژنتيکي تغيير يافته زير علامت سوال مي روند .

    تغييرات ژنتيکي که به اشتباه به مثابه «احاطه» انسان بر موجودات زنده معرفي مي شوند، در واقع نوعي تجربيات تصادفي و تقريبي (١) مي باشند. هنوز درمان ژنتيکي نتوانسته است بيماران را شفا دهد و حيوانات از لحاظ ژنتيکي تغيير يافته غالبا يا معلول يا داراي کاستي مي باشند (عقيم ، مبتلا به مرض قند ويا داراي شکلي ناموزون) که الزاما نيز به طور مستقيم مربوط به ژن وارد شده به ارگانيسم ژنتيکي آن ها نمي باشد. همين امر علي رغم همه سخنان پر مدعا، بيانگر نا منسجم بودن دانسته هاي کنوني ماست. کلاهبرداري بزرگ و پر خطر در اين امر، که ادعا دارد در جهت «احاطه بشر بر طبيعت» حرکت مي کند، دقيقا درعدم احاطه بر کارهاي انجام شده دلالت دارد.

    اميد دست يابي به سود هاي کلان

    ميل به خلق موجودات تخيلي از طريق آميختن ارگانيسم هاي ژنتيکي، ناشي از اميد دستيابي به سود هاي کلان براي صنايع بيوتکنولوژيک است و بر نوعي ساده کردن نقش ژن ها تکيه دارد : گويا ارگانيسم ژنتيکي «کتاب زندگي» يا «برنامه موجود زنده است » و هر ژن به صورت مکانيکي منتسب به يک نوع پروتيئن مي باشد… همه اين مفاهيم ساده انگارانه توسط تحقيقات پايه، ازجمله اکتشافات زير، نادرست تشخيص داده شده است : چند ژن مي توانند از تجزيه يک نوع پروتيئن ناشي شوند، ارگانيسم يک پروتيئن به عوامل خارج ازساختار ژنتيکي نيز بستگي دارد و همچنين اين امر که به دليل فعل و انفعالات بين ژن مهمان و مجموعه ژن هاي ميزبان، يک ارگانيسم از لحاظ ژنتيکي تغيير يافته، مي تواند مشخصاتي غير قابل پيش بيني از خود بروز دهد.

    همه اين پديده ها مشاهده گشته اما هنوز عمدتا درک و مطلقا «احاطه» نشده اند (٢). به اين ترتيب تحولات به وجودآمده در يک گياه از لحاظ ژنتيکي تغيير يافته اکثرا باآنچه انتظار داشتيم در آن بوجود آوريم متفاوت است و به همين دليل است که مجوز هاي صادر شده براي کشت سلولي در واقع داراي امنيت مورد ادعا نمي باشند. از طرف ديگر ، تحقيقات اخير استراليايي ها (٣) نشان مي دهد که ژن وارد شده در يک گياه (مثلا نخود فرنگي) مي تواند عناصر آلرژي زايي (٤) توليد کند که درگياه مرجع (مثلا لوبيا) موجود نبوده است. با اين حال، مطابق راهبرد هاي صدور مجوز اروپايي، اين نخود فرنگي مسموم شده مي تواند به راحتي به بازار آيد. ما هنوز دقيقا داراي شناخت علمي لازم براي کشت و زرع فوري، انبوه و غير قابل بازگشت گياه هاي از لحاظ ژنتيکي تغيير يافته نيستيم و چنين تحقيقاتي نبايد در مزارع واقع در فضاي باز انجام شود، مگر آن که طبيعت را يک لابراتوارعظيم در نظر گيريم !

    در سال ١٩٦٥ پرفسور تورنوسل (دانشمند ماجراجوي سري کتاب هاي تصويري تن تن براي کودکان ـ م) مي گفت : « من فکر مي کنم گفتن اين که ما تا ده سال ديگر قادريم در شن و ماسه ، نه تنها پرتقال هاي آبي رنگ (…) بلکه همه مواد لازم براي زندگي انسان (…) گندم ، (…) ، سيب زميني را توليد کنيم ، سخني بلند پروازانه نباشد » (٥). ٤٠ سال بعد ، پرفسور تورنوسل هاي کنوني ، نه تنها همين ناکجا آباد(اتوپي) ها را تبليغ مي کنند ، بلکه وارد مرحله عملي هم شده اند. هرچند به واقع اين گياهان از لحاظ ژنتيکي تغيير يافته که اکثرا از جانب مدافعانشان مطرح مي شوند، عملا موجوديت حقيقي ندارند. گوجه فرنگي هايي که به منظور نگهداري طولاني درست شده بودند و جز اولين توليدات تجاري گياهان از لحاظ ژنتيکي تغيير يافته در سال ١٩٩٤ محسوب مي شدند، سريعا به اين علت که مزه آن ها باب طبع مصرف کنندگان آمريکايي نبود و به دليل برخي اشکالات در برخورداري از مجوز رسمي ، از بازار جمع شدند (٦). برنج گلدن رايس که شبه ويتامين A توليد مي کرد نيزبا شکست روبرو شد ، چرا که بايد چندين کيلو از آن مصرف مي شد تا مقدار کافي ويتامين جذب شود، گياهان قادر به رشد در زمين هاي شور يا صحرايي نيز هنوز در مرحله وعده و وعيد مي باشند ، بالاخره هنوزهم توليد در حد کافي و در سطح تجاري «گياه ـ داروها» که قرار بود صنايع دارويي را با حجم بالا و با محصولات گوناگون تامين کنند، ميسر نشده است، به همان ترتيب از حيوانات از لحاظ ژنتيکي تغيير يافته نيز دراين چارچوب خبري نيست.

    اما گياهان از لحاظ ژنتيکي تغيير يافته که در مساحتي بالغ بر ١٠٠ ميليون هکتار و عمدتا در ايالات متحده آمريکا کشت شده اند به کجا رسيده اند ؟ ٩٨ درصد آن ها گياهاني هستند که خود بخود ماده سمي و آفت زدا توليد مي کنند و يا مي توانند سم پاشي هاي بالا را تحمل کرده و پوسيده نشوند. در هر دو حالت امکان دارد تاثير مثبت اوليه پس از چند سال از بين رود ، چرا که آفات و حشرات و انگل هايي که به اين ترتيب پس زده مي شوند طي مدتي خود را با وضعيت جديد وقف مي هند : انگل هاي متحول در مقابل سموم توليد شده مقاومت وعلف هاي هرزايستادگي مي کنند (٧)، آنها نيزاز طريق انتخاب خود بخودي انواع مقاوم و يا با تغييرژنتيکي متحول مي شوند. اين خطر وجود دارد که همچون آنتي بيوتيک ها ( که در مقابل برخي باکتري ها ديگر موثر نيستند ـ م)، در مقابل انواع جديد آفات و انگل ها نيز مستاصل شويم، نتوانيم ضد آن ها را توليد کنيم.

    به اين ترتيب ، هم اکنون گياهان وحشي اي وجود دارند که در مقابل تمام سم هاي موجود مقاومت مي کنند. گياهان از لحاظ ژنتيکي تغيير يافته به طور مستمر و از تمام اجزا خود مواد سمي انگل زدا توليد مي کنند. لذا آن ها خيلي بيش از سموم مورد استفاده رايج سم منتشرمي کنند، تاثيرات اين امر بالقوه مي تواند براي محيط زيست، بويژه نرم تنان و پرندگان مخرب باشد. گياهان از لحاظ ژنتيکي تغيير يافته اي که نوع ويژه اي از سموم آفت زدا را بهتر تحمل مي کنند، تنها يک بار (به منظور صرفه جويي در نيروي کار) و آن هم بصورت انبوه( دو برابر يا بيشتر از حد معمول) سم پاشي مي شوند، نتايج اين عملکرد مي تواند عناصر زيستي خاک ، مثل ميکرو ارگانيسم ها ، کرم ها و غيره را براي هميشه نابود سازد.

    وجود مقدار زياد سم در گياهان از لحاظ ژنتيکي تغيير يافته که به صورت خود بخودي و مستقل توليد مي شود (انگل زدا ها) و يا سمومي که گياه با آن آغشته مي شود (آفت زدا ها) مي تواند به مثابه خطري ويژه براي تغذيه دام و يا انسان محسوب گردد (٨). در حالي که اجبارا برچسبي بر روي بسته بندي محصولات غذايي اي که حاوي بيش از ٩.٠ درصد ارگانيسم هاي از لحاظ ژنتيکي تغيير يافته مي باشند وجود دارد ، دولت فرانسه اجبار در اين مورد را براي محصولات بدست آمده از حيواناتي که اين گونه گياهان را مصرف کرده اند (گوشت، تخم مرغ، شير…) لازم نمي داند. دولت حتي خود را ملزم نمي داند که مقرر سازد تا اطلاع رساني به مردم در مورد نتايج آزمايشات سم شناسي در مورد گياهان از لحاظ ژنتيکي تغيير يافته اجباري شود ، حال آنکه اين امر جزئي از توصيه هاي اروپايي است. اين سوال پيش مي آيد که احتمال دارداين مواد به باکتري هاي موجود در لوله گوارشي ما نيز منتقل شده باشند و مشخصات نوين ناشي از تغيير ژنتيکي، از جمله مقاومت در مقابل آنتي بيوتيک ها در آن ها بروز کند. علي رغم هشدار هاي بيشمار وطولاني مدت در اين مورد ، طرح قانون حد اقل تا سال ٢٠٠٩ از وجود ژن هاي مقاوم در مقابل آنتي بيوتيک ها که ناشي از تغييرات ژنتيکي مي باشند، سخن نمي راند.

    به اين بهانه که گياهان از لحاظ ژنتيکي تغيير يافته تنها ادامه دهندگان راه متداول بهبود بخشيدن به انواع موجود ات زنده مي باشد و اين راه تا کنون بي مخاطره طي شده است، هيچکدام از اين خطرات به صورت جدي بررسي نشده اند. اين ادعا به معني يکسان انگاشتن انتخاب طبيعي و چند گانه و تقاطع سنتي انواع ، با توليد موجودات تخيلي از طريق آميختن انواع گوناگون و نا متجانس، تا حد آميختن گياه و حيوان، مي باشد. اين مغلطه تا حدي توجيه کننده فرضيه گستاخانه «معادل دانستن ذرات» مي باشد که مطرح مي کند که گياه از لحاظ ژنتيکي تغيير يافته از لحاظ ترکيبي با گياه مادر که تغييري در آن صورت نگرفته تفاوتي ندارد، در حاليکه داخل کردن يک ژن خارجي مي تواند برخي عملکرد هاي ديگر گياه را نيز تغيير دهد.

    توافق هاي نمايشي

    در منطق کشاورزي انبوه، توليد گرا و شيميايي ، ماموريت خيال پردازانه گياهان از لحاظ ژنتيکي تغيير يافته، از بين بردن همه علف هاي هرز و همه آفات وانگل ها مي باشد. به اين ترتيب رفتار سنتي دهقانان که مصمم به حفظ کشت و زرع خود مي باشند و در چارچوب نوعي « توافقنامه مسلح» با طبيعت به سر مي برند نفي گشته و امحا و از بين بردن همه مزاحمين در دستور قرار مي گيرد. دهقان مي داند که مجموعه زنده اي که خود نيز بخشي از آن را تشکيل مي دهد، بسيار پيچيده است و آگاهي ازاين مجموعه بسيار ناچيز تر از آن است که به خود اجازه دهد با دست زدن به کار هاي افراطي خطر بروز يک فاجعه را به جان بخرد. اگر هم دهقاناني در ماجراي کشت گياهان از لحاظ ژنتيکي تغيير يافته در گير مي شوند ، به اين دليل است که خيال دارند در نيروي انساني صرفه جويي کنند. البته حذف سم پاشي هاي متعدد، يا علف هرز چيني ها (با توسل به سم پاشي انبوه) کاري است في النفسه بسيار قابل بحث خصوصا در کشور هايي مثل چين که بيکاري در بخش کشاورزي اسف بار است. يکي ديگر از دلايل رجوع برخي دهقانان به اين نوع گياهان ، اين است که صاحبان صنايع امتيازات اوليه اي به اين «پيشاهنگان ترقي» اعطا مي کنند تا آن ها را بهتر به سمت چنين عملکرد هايي که به دشواري قابل بازگشت است بکشانند ووعده معجزه هايي از آن دست به آ ن ها مي دهند که در آرژانتين ديديم ويا در مورد سويا هاي کشت شده در برزيل (رجوع شود ه مقاله پيير لودويک ويلا در همين شماره).

    در مجموع گياهان از لحاظ ژنتيکي تغيير يافته تا آن جا که امروز مي شناسيم ، يک حقه بازي عظيم تکنولوزيک است که نهاد ها و برخي پژوهشگران نيز بر آن دامن مي زنند. بازار بزرگي در کار است : بازار بذر هاي از لحاظ ژنتيکي تغيير يافته و داراي امتياز ثبت شده که کشورزان مجبور به خريد آن ها با قيمت گزاف و الزام به تجديد ساليانه، خواهند بود، چرا که کاشت مجدد اين دانه ها ممنوع است. … شرکت هاي چند مليتي بيوتکنولوژي که به عرصه کار اصلي خود (شيمي) منابع گياهي ( از طريق خريد توليد کنندگان بذر) را نيز افزوده اند بازار عظيمي را در نظر گرفته اند و در نظر دارند تنها منافع خود را بر تمام شئون تغذيه جهاني تحميل سازند : انواع و اقسام توليدات، داروهاي گياهي، شيوه هاي کشت و تجارت. از طرف ديگر اين شيميست ها ي فروشنده سوداگر گياهان از لحاظ ژنتيکي تغيير يافته خيالشان از فروش سم انبوه نيز که اجبارا همراه موجود عجيب الخلقه ژنتيکي شان فروخته مي شود ، راحت مي باشد. اخيرا «کشت مولکولي» براي کاشتن گياهان از لحاظ ژنتيکي تغيير يافته غير غذايي، از جمله گياهان دارويي يا مولد سوخت يا داراي مصارف صنعتي پيشنهاد شده است. اين گياهان «دوست داشتني» اند اما هنوز کارايي خود را نشان نداده اند و بيشترنقش اسب تروايي براي پذيرفتن تکنولوژي اي که هيچ امتيازي براي مصرف کننده ندارد را ايفا مي کنند. چرا که توليد اين دارو ها از طريق سلولهاي از لحاظ ژنتيکي تغيير يافته اما کشت شده در فضاي بسته ( و نه در مزارع) همواره ميسر است.

    براي مقابله با افکار عمومي ، دولت فرانسه به صورت دوره اي ، جلساتي به منظورتوافق هاي نمايشي و گاه حتي به صورت مجازي از طريق ايميل ، سازمان دهي مي کند تا ظاهري دموکراتيک به قضيه داده باشد (٩). حتي اگر گياهان از لحاظ ژنتيکي تغيير يافته در آينده بتوانند به کارآيي مورد ادعاي کنوني برسند، باز هم قبل از دسترسي به نتايج مطلوب، کره زمين تبديل به يک مزرعه بزرگ آزمايشات تجربي شده است. اين همه سهل انگاري هزينه ايست که بايد براي پاسخ به وضعيت اضطراري مورد ادعا پرداخت و ديدگاهي نسبت به ترقي که در عين حال ليبرال( قابل رقابت) و عقب مانده (علم گرايي ظاهري) است، آن را به ما تحميل مي کند، ديدگاهي که به نظر مي رسد تا کنون معادل و مشابه تاريخي اي در زمينه علمي ـ فني نداشته باشد. درست است که وحشتي که از الکتريسيته ايجاد شد ، مانع درخشيدن نور لامپ هاي برقي نگشت و ماشين بخار حتي اگر موجب نگراني مي شد، قطار را به جلو مي راند. اما در اين مورد، اگر ميليارد ها دلار در جهت استراتژي اي سرمايه گذاري شده که هنوز قابل اجرا بودن آن به ثبوت نرسيده ، به اين دليل است که منافع گروه هاي صنعتي ـ کشاورزي از توهمي تغذيه مي شود که استراتژي انباشت و تسلط بر مواد غذايي جهاني ، از بذر گرفته تا فروشگاه هاي بزرگ ايجاد مي کند و به عبوديت دهقانان مي انجامد.

  8. محمد درویش نویسنده

    درود بر شما …
    آیا این دو مقاله را خودتان ترجمه کرده اید؟
    آیا می توانید لینک اصلی دو مقاله را انتشار دهید؟
    سپاس.

  9. miri

    سلام. هر دو مقاله از ماهنامه ” لوموند دیپلماتیک ” هستند. مقاله اول نوشته ” اورلین برنیه” دبیر انجمن ارگانیسم های تغییر یافته از لحاظ ژنتیکی . ترجمه اقای جهانبانی و مقاله دوم نوشته ” ژاک تستارت” و ” ارناد اپوتکر ” بترجمه خانم مرمر کبیر می باشد . ” تستارت” بیولوژیست و کارشناس تولید مثل و مدیر تحقیقاتی انستیتوی ملی بهداشت و پزشکی فرانسه، و ” اپوتکر ” مسئول کارزار ارگانیسم های از لحاظ ژنتیکی تغییر یافته ” گرین پیس ” هستند. اگر دوست داشته باشید میتوانم مقالاتی از این دست در رابطه با موضوعی که از این پس در وبلاگ تان انتخاب و درج میشود، برایتان ارسال دارم.موفق باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.