و سرانجام نخستین تصاویر از کویر ارومیه انتشار یافت!

همه‌ی آنهایی که تاکنون دریاچه نمک قم را از نزدیک دیده‌اند، بی‌شک چنین مناظری را به خاطر دارند؛ همان ذوزنقه‌های آشنا و نمکی‌ای را می‌گویم که در اغلب فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی هم نقش عالم برزخ را بازی می‌کنند!
اما اینک علی اصغر شادجو، عکاس خبرگزاری جمهوری اسلامی، تصاویری را از دریاچه ارومیه به سراسر جهان مخابره کرده است که نشان می‌دهد، برای دیدن آن ذوزنقه‌های آشنا، دیگر مردم شریف ساکن در سرگربه‌نشان و دوست‌داشتنی وطن، لازم نیست تا رنج سفر را بر خود هموار کرده و به مرکز ایران بیایند! کافی است خود را به محوطه‌ای برسانند که سابق بر آن، نگین فیروزه‌ای وطن – دریاچه ارومیه – می‌نامیدنش و امروز همان عالم برزخ یا کویری دست‌ساز به نام ارومیه!

وای بر ما که به مرگ طبیعت عادت کرده‌ایم و همچنان حاضر نیستیم تا دست از خودخواهی‌ها و آزمندی‌های خویش برداریم!
می‌گویید نه! کافی است به مناظره نگارنده با نماینده مردم ارومیه – آقای نادر قاضی پور – از یک سو و آقای علیرضا دائمی، مدیر کل برنامه ریزی کلان آب و آبفا وزارت نیرو در ایران صدا گوش دهید تا خود متوجه ماجرا بشوید!

ردپای دریاچه ارومیه در این تارنما

78 فکر می‌کنند “و سرانجام نخستین تصاویر از کویر ارومیه انتشار یافت!

  1. جواد

    و خداوند فرمود هر مصیبتی که به تو برسد از جانب خودت است. شیطان هم گفت مرا ملامت نکنید بلکه خودتان را ملامت کنید که من از شماها بیزارم.
    بریده باد دستانی که آب را ازین گودی دریغ داشتند

  2. محمد درویش نویسنده

    و به نظرم باید نادانی را ریشه کن کرد و دستانش را برید که علت العلل مصیبت هایی است که اینک داریم تحمل می کنیم.
    درود بر جواد عزیز.

  3. فلورا

    کلام آقای جواد عزیز بسیار نیکو بود…
    لذت میبرم از کلامی که توش نه تنها خدا که حتی شیطان هم به انسان و بدیهاش نهیب میزنه

  4. محمد درویش نویسنده

    برای همینه که در قهوه تلخ مستشار به بلوتوث کبیر می گوید:
    بابا تو دیگه کی هستی!
    و جواب می شنود:
    دست شیطونو بستی!!
    .
    بله گاه آدم با هم نوعانی مواجه می شود که یک سور از درازا و پهنا به شیطان زده اند! نزده اند؟
    درود …

  5. soilman

    پس این اضلاع هندسی هم در ارومیه دیده شدن… :(

    هنوز در بهت این ماجرای گلستان و سخنان دردناک اینان هستم که دیدم:
    استاندار گلستان گفته: «ما منکر سوختن درختان (پارک ملی گلستان) نیستیم. اما درختانی سوخته‌اند که پیر و کهنسال بوده و یا بر روی زمین افتاده‌اند.»

    http://maatine.com/89-09-17-atashe-hooshmand/

  6. روشنك

    « همان ذوزنقه‌های آشنا و نمکی‌ای را می‌گویم که در اغلب فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی هم نقش عالم برزخ را بازی می‌کنند! »

    از اين جمله هم ناراحت شدم و هم خنده ام گرفت .. نيش ظريفي داشت .. عالم برزخ اروميه را هم بايد به عالم برزخ قم اضافه كنيم به اين ترتيب ..

    فايل شنيداري را براي دانلود گذاشته ايد يا طبق معمول بايد دو سه روزي صبر كنيم ؟..

  7. محمد درویش نویسنده

    اما من همان موقع هم گذاشته بودم! فکر کنم حواشی عالم برزخ در قم و ارومیه، توجه شما را از متن کاسته بود! نکاسته بود؟
    درود …

  8. فرزان اسدی(ابوحنانه)

    سلام
    چندی پیش من هم سفری به ارومیه داشتم و از دیدن این صحنه ها دلگیر شدم چرا که چند وقتی را در ارومیه بودم و به روی این دریاچه رفت و آمد داشتم.
    بسیار تاسف برانگیز است.
    بدرود.

  9. محمد درویش نویسنده

    و ادای کلمه “تاسف برانگیز” هرگز نمی تواند حق مطلب را از میزان غم و تألم ما در مواجهه با این تصاویر نشان دهد.
    درود بر ابوحنانه عزیز …

  10. محمد درویش نویسنده

    و بیشتر : وای بر هموطنان عزیزمان و همه ی زیستمندان ساکن در آذربایجان شرقی و غربی و اردبیل …

  11. یک دوست از مراغه

    این که دریاچه بیابان بشه دردآوره ولی خوب از اونطرف وجود سدهای اطراف دریاچه هم برای کشاورزی لازمه. یک مطلب دیگه یک استاد بیابان شناس به گمانم استاد کهرم بود که می گفت نباید جلوی ایجاد بیابان رو به صورت مصنوعی گرفت طبیعت کار خودش رو می کنه

  12. محمد درویش نویسنده

    اما این طبیعت نیست که دارد دریاچه ارومیه را از ما می گیرد! این مدیریت نابخردانه و طبیعت ستیزانه حاکم بر منطقه است که سبب بروز چنین بلایی شده است!
    درود …

  13. احسان

    با نگارنده مطالب موافقم. مدیریت اشتباه چنین بلایی بر سر دریاچه آورد. هر بار که از روی آن پل لعنتی عبور کردم (که البته الان تبدیل به افتخار ملی شده است! چرا که بعد از 30 سال توانستیم آنرا افتتاح کنیم) شاهد کاهش سطح آب دریاچه بودم. یادش بخیر. زمان دبیرستان و در کتاب “جغرافیای استان” عمق آب دریاچه را 12 متر زده بودند اما حالا …
    بدبختی به همین جا ختم نمیشود! نمیدانم عزیزانی که از روی این پل عبور کرده اند به رنگ آن نیز دقت داشته اند یا نه؟ چون ساکن ارومیه هستم عرض میکنم. همه این خاک و سنگ ها میتوانست در معادن تبدیل به سیلیس شود! اما چنین استفاده نابخردانه ای از آن شده است.
    دلیلش را اگر بخواهم سیاسی نگویم این میشود:
    “خاک بر سرمان! دیدی چی شد؟ حالا چیکار کنیم؟”

  14. محسن

    دروبش عزیز ای پرستنده طبیعت ایران عزیز ، تو گوئی بنشینیم و مرثیه ائی سازکنیم بر بخت بد این دریاچه زیباو این عروس پر کرشمه مام میهن که سالها آن را برایمان آراسته بود . دریغ و افسوس که دیگر لبانش به خشکیده شدن گرائیده است و رخ زیبایش به زردی پائیز پهلو همی زند . دریغ است که بر پیکره باشکوهش قدم زنان وارد شویم ، ای کاشک باز هم با سینه هائی باز او را در آغوش گیریم. آمین .

  15. آرش

    گزارشي هم از تالاب ميقان اراك بنويسيد كه متاسفانه به دليل احداث جاده در وسط آن ! به بهانه برداشت سولفات سديم در معرض نابودي قرار گرفته است.
    دلم براي پرنده هاي مهاجر اين تالاب به شدت زيبا مي سوزد.

  16. نیما

    ای آقا اگر همین جوری دست روی دست بزاریم ایرانی باقی نمیمونه

  17. هومان خاکپور

    دقیقا” همینطور است … خیلی ها به نابودی طبیعت و سبزینه هایش عادت کرده اند و انگار این طبیعت ستیزی ها هم رخداد هایی طبیعی و عادی است که رخدادشان جای تعجبی ندارد …
    همه جای وطن آسمانش همین رنگ است!
    زنده باشی رفیق

  18. محمد درویش نویسنده

    شاید بدترین خطر برای جامعه این باشد که مردمش به شنیدن خبرهای بد و دیدن صحنه های زشت و تلخ عادت کنند …

  19. محمد درویش نویسنده

    به آرش:
    من خبر جدیدی از این موضوع ندارم. اگر اطلاعات یا عکسی دارید برایم ارسال فرمایید.
    درود …

  20. محمد درویش نویسنده

    به احسان:
    این نکته آخر را در مورد جنس سیلیس در بستر خاکی پل شهید کلانتری را نمی دانستم! خوب شد آرتمیاها مردند پس! وگرنه همین سیلیس ها کلک شان را می کندند! نمی کندند؟
    درود …

  21. محمد درویش نویسنده

    کاش قصر بود!
    احتمالاً کانکس هم از سرمان زیاد باشد!
    هر چند، درد اگر درد باشد؛ دیگر چه تفاوتی دارد که آن را در قصر تحمل کنی یا در کانکسی صحرایی؟!
    درود …

  22. rz.j

    salam doost aziz khabare daghtar mikhai bia shomal shargh iran jaii ke dare jangalhasho tabdil be kavir mikonan jai ke be har bahanei derakht ghat mikonan va be jash kaj mikaran vaghean taasofbare

  23. طراوت

    atash soozie jangalaie shomal,kavir shodan dariache ooromie چرا نباید 4 تا آدم درست حسابی سر کار باشن؟
    وقتی سهمیه جانباز و شهید و ایثار گر رو تو همه آزمونها – استخدامیها و … به 100 درصد میرسونن باید منتظر وضعیت های بدتری باشیم . همه آدمهای بی عرضه مقام بالا دارند مشکل اینجاست.دریاچه ارومیه و جنگل شمال تنها نمایش نتایج تخریب کوتاه مدت ایرانه که دیده میشه وای به حال آثار دراز مدت…

  24. محمد درویش نویسنده

    درود بر شما دوست عزيز.
    اگر امكان دارد با جزييات بيشتري خبرتان را منتشر كنيد. دقيقا از چه شهر يا منطقه اي در شمال شرق ايران صحبت مي كنيد؟

  25. یکی بود یکی نبود.

    سلام من توی چند سایت خبری این خبرو دیدم ایا واقعیت دارد که دریاچه ارومیه کلا خشک شده یا نفس داره؟؟ این واقعیته یا نه؟اگه اینطوره چرا قبلا میگفتید 3سال دیگه خشک میشه.اما حالا میگید خشک شده. اگه بعد بگید نه هنوز خشک نشده اونوقت ما چطور بفهمیم حقیقت چیست؟ایا واقعا خشک شده یا بلوفه؟؟

  26. محمد درویش نویسنده

    به طراوت:
    در اين كه شايسته سالاري در اين كشور هنوز فاصله زيادي بين شعار و عمل دارد، شكي نيست؛
    به نظرم اهداي سهميه كنكور به رزمندگان و خانواده شهدا كار سزاوارانه و درخوري براي پاسداشت مجاهدت هاي اين عزيزان نبوده است. كاش به جاي چنين كاري، مي كوشيديم تا دانش علمي و فني آنها را ارتقا مي داديم.
    درود …

  27. محمد درویش نویسنده

    به يكي بود يكي نبود:
    درياچه اروميه هنوز كاملا خشك نشده، اما اين ميزان خشكي را كه اكنون دارد تجربه مي كند، دست كم در طول يكصد سال اخير جايي ثبت نشده است و شرايط هر روز بحراني تر مي شود< به نحوي كه بسياري از جزاير درياچه ديگر جزيره نيستند و اغلب تالاب هاي اغماري آن از حيز انتفاع خارج شده اند و چيزي در حدود 200 هزار هكتار شوره زار اكنون پديد آمده است! درود ...

  28. ناصر

    سوابق ايران صدا را هم شنيدم.
    واقعيت اينست كه به ميزان آب موجود، افزايش جمعيت، اهميت آب براي حيات انسان و محيط زيست (كلا برنامه ريزي براي مردم) توجه نشده و نمي شود. بالاخص از طرف وزارت نيرو.
    به تصور من يك كارشناس وزارت نيرو اختيار اظهار نظر كارشناسي، خارج از سياستهاي وزارتخانه خود را ندارد و در نتيجه همواره از سياستهاي احرايي آن در گذشته و براي آينده دفاع مي كند.

    از جمله:
    نيروگاه تبريز يك نيروگاه بخاري و نيروگاه خوي هم سيكل تركيبي است كه از گرانترين نوع نيروگاههاي برق محسوب مي شوند و اين نوع نيروگاهها راندمان خوبي براي انرژي دارند و متاسفانه مصرف كننده آب قابل توجهي هم هستند و در آب مصرفي منطقه عامل موثري محسوب مي شوند.

    اگر يك نيروگاه 1000 مگاواتي با كاركرد 7000 ساعت در سال را در نظر بگيريم، حدود 7 ميليارد كيلوواتساعت انرژي برق را توليد مي كند كه هر كيلوواتساعت برق در سيستمهاي تر ، دو ليتر آب را مصرف مي نمايد يعني 14 ميليارد ليتر آب يا 14 ميليون متر مكعب آب.
    اگر هر خانواده در هر ماه 40 تا 20 متر مكعب آب را مصرف نمايد. اين نيروگاه معادل يك شهر 30 تا 60 هزار نفري آب مصرف مي نمايد.

    لذا با توجه به كم آبي كشورمان و اهميت آب در محيط زيست و حيات انسانها، چرا سازمان حفاظت محيط زيست و معاونت آب وزارت نيرو به اين پروژه ها معترض نمي شوند و در برنامه ريزي توليد انرژي برق كشور اعمال نظر نمي نمايد تا از طريق ساير مولدهاي انرژي برق با مصرف آب كمتري، نيروگاههاي گازي كه تقريبا آب ناچيزي مصرف مي نمايند و سرمايه گذاري كمتري را نيز طلب مي كنند، به توليد انرژي برق اقدام شود؟ تا بتوانيم با مشكل آب منطقه بهتر برخورد نماييم.

  29. روشنفکر

    اول باید فیس بوک و توییتر و در مواقع اضطراری گوگل فیلتر شن تا اگه وقت شد به این مسائل حاشیه ای هم پرداخته بشه.

  30. محمد درویش نویسنده

    درود بر شما و ممنون که با دقت فایل شنیداری این مناظره را گوش دادید.
    البته متاسفانه بخش چالشی آن با جناب نماینده مجلس مورد سانسور قرار گرفته است!
    در مورد نیروگاهی که فرمودید. می خواستم بدانم در دنیا استانداردی وجود دارد که نشان دهد برای تولید 1000 مگاوات دست کم چقدر آب باید مصرف شود؟
    دوم این که آن هزار مگاوات نیاز برق چه جمعیتی را به طور متوسط می تواند برطرف سازد؟
    سپاسگزارم.

  31. turk oglu

    واقعا” متاسف می شم وقتی می بینم خاطرات کودکیم به این راحتی خشکیده-ما وقتی به دریاچه ارومیه می رفتیم بوش تا شعاع 5 کیلومتری مستمون می کرد.خیلی ها واسه درمان می اومدن که در هیچ جایی امکان معالجشون نبود.

    جای هممون خالی

  32. محمد درویش نویسنده

    بله مرور آن خاطرات نوستالژیک حقیقتاً بر بار درد و اندوه شرایط امروز دریاچه ارومیه می افزاید …
    زنده باشید …

  33. موسوی

    با سلام
    آیا اسم سایتتون از نظر معنی لغوی اشکال ندارد
    چرا باید بیابان زدایی را مهار کرد

  34. محمد درویش نویسنده

    درود بر شما
    به نظرم در خوان نام این تارنما شتاب کرده اید!
    من کجا سخن از بیابان زدایی کرده ام؟
    .
    ما باید بکوشیم تا مهار بیابان زایی کنیم.
    combating desertification

  35. مرجان

    چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی
    چرا مسئولی ما برای به اجرا درآوردن یه طرح ملی از کارشناسان و صاحبان اندیشه استفاده نمی کنن . خسارات این چنینی هیچ وقت قابل جبران نیست .
    واقعاً متأسفم. فقط از خدا می خوام که به مسئولین ما دانش استفاده از صاحب نظران و کارشناسان و همچنین استفاده از نظرات اونها رو عطا کنه که یک چنین فجایعی دوباره بوجود نیاد :(

  36. شادی

    تاسف دردی را دوا نمی کند باید راه نجات را یافت حتما

    هست یا به درد چاره کرد یا از مصیبتی این چنین جلوگیری کرد

  37. ناصر

    پوشش جمعيتي يك نيروگاه هزار مگاواتي را مطرح نموديد.

    به نظر من، نمي توان يك معيار مشخصي را براي پوشش يك نيروگاه تعيين نمود. در برخي كشورها، انرژي برق براي مصارف سرمايش و گرمايش محيط زيست ( مانند هند) چندان نيست و حتي دسترسي به آب هم بدون نياز به انرژي و يا در حد ناچيز ممكن است. هرچند هزينه انرژي برق در هند سنگين است ولي ظاهرا آب بصورت رايگان در اختيار مردم قرار مي گيرد. دركشوري مانند سوئد و امريكا ، مصارف خانگي و صنعتي بمراتب بيش از ديگر كشورهاست و اينكه گفته مي شود ما ايرانيها مصارف بالاي انرژي را داريم خلاف آمار و اطلاعات منتشر شده توسط وزارت نيرو است.
    در صورت نياز مدارك و آمارها ارئه خواهد شد.

    حسب نياز مصرف برق خانگي و ميزان برق مورد نياز صنايع كشور ، بويژه صنايع انرژي بر چون فولاد و الومينييم مي توانند در نيازهاي انرژي برق يك كشور اثر قابل ملاحظه اي بگذارند.
    عوامل ديگر هم وجود دارند. براي نزديك شدن به معيار مورد نظر شما به خلاصه عملكرد صنعت برق كشورمان توجه مي كنيم:

    در پايان سال 1387 در كشور ما حدود 53000 مگاوات قدرت نصب شده داريم كه از اين مقدار حداكثر 37000 مگاوات قدرت در روز 1389/5/6 بهره برداري شده است.

    توليد انرژي برق (ناويژه) در كشور 214 ميليارد كيلوواتساعت بوده و انرژي برق (ويژه) تحويلي به مشتركين 161 ميليارد كيلوواتساعت است. ملاحظه مي شود كه مابه التفاوت توليد و مصرف كه حدود 24 درصد مي شود، شامل تلفات پذيرفته شده (8 تا 10 درصد و در ديگر كشورها كمتر از اين مقدار است) و مابقي هرز روي و استفاده غير مجاز مي باشد. به نسبت اين هرز روي در انرژي، قدرت بهره برداري شده از نيروگاههاي نيز قابل محاسبه خواهد بود.

    حال با عنايت به جمعيت كشور مي توان پوشش يك نيروگاه هزار مگاواتي را محاسبه و مشخص نمود.

    افزوده مي شود:
    يكم – سيستم نيروگاههاي بخاري به صورت “تر” (تقريبا دو ليتر به ازاي هر كيلوواتساعت انرژي توليدي ناويژه) و بصورت “خشك” (تقريبا 0.4 ليتر به ازاي هر كيلوواتساعت انرژي توليدي ناويژه) مي باشد. بطور معمول اطلاعات مصرف آب انتشار نمي يابد و مصارف داخلي نيروگاههاي بخاري با سيستم خشك چند برابر سيستم تر است.
    دوم – سهم انواع نيروگاهها در توليد انرژي ناويژه سال 1387 : بخاري 45 درصد، گازي 25 درصد، چرخه تركيبي (كه بخشي از توان اين نوع نيروگاه توسط مولدهاي بخاري تامين مي شود) 26 درصد و بقيه ساير منابع است.

    ماخذ اطلاعات:
    نشريه “صنعت برق ايران” سال 1387 ، شركت مادر تخصصي توانير، دفتر فن آوري اطلاعات و آمار – تاريخ چاپ: آذر 1388 – چاپ رامين

  38. ناصر

    يك توضيح:
    در متن قبلي نوشته بودم
    معادل يك شهر 30 تا 60 هزار نفري مصرف آب
    كه درست آن
    معادل يك شهر 30 تا 60 هزار خانواري مصرف آب

    اگر هر خانوار بطور متوسط 5 نفر باشند، در نتيجه معادل يك شهر 150 تا 300 هزار نفري مصرف آب

  39. محمد درویش نویسنده

    بسیار سپاسگزارم.
    اطلاعات خیلی مفیدی بود.
    به نظر می رسد در ایران، هر هزار مگاوات نیاز حدود 1.2 میلیون نفر را برآورده می کند.
    درود …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.