بی شک یکی از تفاوت‌های بارز زندگی در دهه‌ی هشتاد با دهه‌ی شصت در ایران، برای هر ناظر بی‌طرفی، حضور پررنگ ظروف پلاستیکی موسوم به “یکبار مصرف” است که تقریباً در تمامی ابعاد زندگی شهری و روستایی ما نفوذ کرده و عملاً هیچ پهنه‌ی آبی/ خشکی را نمی‌توانی بیابی که از بقایای این محصولات ثانویه نفتی درامان مانده باشد، حتا اگر نام آن پهنه کویر شهداد لوت یا دریاچه مرحوم ارومیه باشد!
شرایط به نحوی است که نام ایران با تزریق سالانه 570 هزار تن مواد پلاستیکی به طبیعت در بین 10 کشوری در جهان مطرح میشود که بیشترین میزان مصرف چنین موادی در آنها گزارش شده است؛ رخدادی که البته بسیار تأسف‌بار است. به ویژه اگر بدانیم که ایران حتا در بین 15 کشور پرجمعیت جهان هم جای ندارد! گواه دیگری که نشان می‌دهد مدیریت مصرف در ایران زمین، نیاز به یک بازمهندسی جدی دارد! ندارد؟
شاید بتوان اوج تظاهرات دیداری ظروف یکبار مصرف را که نگارنده پیش‌تر از آن با عنوان “سیطره‌ی مالچ لیوانی” یاد کرده است، در مناسبت‌های ملی و مذهبی و مراسم ختم و عروسی دید.
به ویژه ترویج چنین مصرف زیانبخشی که آثار آن در محیط زیست، دست‌کم تا سیصد سال باقی می‌ماند، می‌تواند آشکارا با هدف نهضت‌های آزادیخواهانه‌ای چون عاشورا در تضاد باشد.
به همین مناسبت در نوزدهمین برنامه از سری گفتگوهای داغ سبز، به سراغ یکی از فعالان و زحمت‌کشان این حوزه، جناب حسین عبیری گلپایگانی رفته‌ایم تا به کمک او که تاکنون چندین طرح برای ساماندهی این معضل ارایه و اجرا کرده است، بتوانیم دقیق‌تر و جزیی‌تر به ابعاد مهار و گزینه‌های جایگزینش بپردازیم. همچنین، استاد بزرگوار، اسماعیل کهرم هم به صورت تلفنی با ما همراه خواهد بود تا بر وزن گفتگوی داغ سبز در پله‌ی نوزدهم افزوده شود و از گزینه های دیگر هم به عنوان جانشین جویا شویم.
پس قرار ما، مطابق معمول این پنج‌شنبه‌ها، ساعت 15 در درگاه مجازی رادیو اینترنتی ایران‌صدا و به مدت حدود 45 دقیقه.
همچنین، کماکان شماره تلفن 110 سبز می‌تواند، پل ارتباطی ما با شما باشد تا هم از نظرات‌تان آگاه شویم و هم برای تدارک برنامه‌های آینده، بهتر و بر بنیاد سلیقه‌ی بینندگان و شنوندگان عزیز برنامه حرکت کنیم.
درود بر شما که به شیوه‌ای مؤثر در گفتگوی داغ سبز مشارکت کرده و این برنامه را از خودتان می‌دانید.
همچنین ممنون از علیرضا مبینی و احمد پازوکی عزیز که همچنان جدی ترین یاوران دوام این سبزگفتگوهای داغ در عمارت بزرگ جام جم هستند.
گفتنی آن که برنامه تارنمای ایرانی را از ساعت 13 الی 16 می توانید به صورت زنده در این نشانی ببینید و بشنوید.
آخرین تغییر – شنبه 27 آذر 89:
فایل شنیداری این برنامه را 45 دقیقه و 8 ثانیه می توانید در این نشانی آپلود کرده یا گوش دهید.
درویش خان می شود از دهه شصت و فیلم هایی که شبانه کرایه می کردید بگوئید.
از راکی و بروسلی بیشتر خوشتان می آید و یا سینمای روشنفکری فرانسه و گهگداری هم فیلم فارسی؟
آب شورو ولش كن! اين حواله ي هاكوپيانو كجا مي دن ما هم بريم بگيريم؟!!
ده احمد آقا شما که وضعتون توپه توپه برادر.
هاکوپیان می خواهید چکار
هروقت خواستید پارچه می خرید خیاط دست دوز و شیک برای شما قالب تن می دوزد.
از محمدعلی خان اینالو چه خبر؟
مدتی از ایشان بی خبر هستم.
سلام آقای درویش
خسته نباشید به خاطر گفتگوی داغ سبز امروز هم شما و هم آقای پازوکی!
من فقط یک بار موفق شدم گفتگوی داغ سبز رو بصورت زنده ببینم و گوش کنم اون هم هفته گذشته بود. حتی اون عکس آخری رو هم دیدیم که گرفتید!
دارم گفتگوی امروز رو دانلود می کنم که گوش کنیم!
راستی! اون روستائی که گفتید در چهارمحال و بختیاری بود و گفتید به مسئولین گفته بودند که فکری به حال درخت هامون بکنید کدوم بود و در کدوم قسمت این وبلاگ در موردش نوشته بودید چون فکر کنم قبلا” اینجا دیده بود. آخه می خوام به پدرم نشون بدهم چون باورش نمیشه.
حاج احمد آقا
محل کار شما صدا و سیما به دلیل بزرگی و فضای سبز ار نظر پرنده نگری ارزشمند می باشد و یک پایان نامه گمان کنم در این باره بوده است.
خوب است درباره پرندگان صدا و سیما برنامه ای درست کنید
اشكار خان.
والا ما هم زير خط فقريم.
در مورد برنامه سازي در مورد پرندگان صدا و سيما هم شاعر (عليه الرحمه)مي فرمايد:
اونقدر دارم به پس و پيش
تا برسم به قوم و خويش!
ای بابا حاج احمد آقا شما دیگه چرا؟
یک سریالی ، چیزی ، تهیه کنندگی ؟
تهيه كنندگي سريال؟؟؟؟!!!!!
يكي مي مرد ز درد بي نوايي
يكي مي گفت خانوم!زردك مي خواهي؟!
ما بپاييم از همين دخمه بيرونمون نكنن شاهكار كرديم حاجي!
سريال؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟….
ای بابا حاج احمد آقا شکسته نفسی می فرمایید
درویش عزیز:
یکی از دوستانم کارگاه تولید پلاستیک داشت ولی حالا تعطیل کرده وقتی جویا شدم که دلیل تعطیلی چیست گفت سود ندارد و من متعجب شدم با این همه مصرف مواد پلاستیکی چرا سود ندارد.
گفت اگر بخواهی سالم کار کنی سود ندارد او گفت که اغلب مواد تولیدی پلاستیکی که به صورت درجه یک عرضه میشود. از مواد دسته دوم است و مواد زاید را تبدیل میکنند و به جای مواد نو در بازار عرضه میکنند.
اما در برنامه میتونستید موضوع بهره برداری از کارگاه یا کارخانه های تولید پلاستیک را زیر سوال ببرید چون عملا
1- بهداشت مدیریتی بر آنها ندارد.
2- تعداد آنها بیشتر از استانداردهای صنعتی است.
3- روش استفاده و بهره گیری از مواد الیه غیر استاندارد میباشد.
4- با توجه به اعلام مبالغ مورد تایید بازرگانی استفاده از مواد پلاستیکی رایج تر است. در صورتی که اگر واردات مواد شیمیایی اولیه کمتر شود و یا هزینه های فروش مواد اولیه افزایش یابد و تعادلی در عرضه و فروش محصولات همراه محیط زیست ایجاد شود میتوان راهی برای کاهش مصرف این مواد در پیش گرفت.
البته اینها نظر شخصی من است
صرفا جهت اطلاع شما میگوییم.
من هم از مهندس درویش و آقای پازوکی تشکر می کنم. البته هنوز گفتگو را نشنیده ام و شب وقتی رفتم خانه می شنوم.
شعر آقای میری هم بسیار جالب بود
من هم دیشب دانلود کردم و هنوز نرسیدم گوش کنم …
ممنون از آقای پازوکی و سرعت عمل این هفته
خیلی خوش حالم که یک بار هم که شده یک برنامه ی محیط زیستی این قدر جدی گرفته می شود که حتا روز عاشورا هم پخش می شود و مخاطبان خود را دارد .
مخاطبانش بیش تر باد .
بله فکر می کنم “گفتگوی داغ سبز” یگانه برنامه هفتگی جام جم در باره محیط زیست است که تاکنون به هیچ بهانه ای متوقف نشده است (البته گوش شیطووون کر!).
درود …
به آرش (RS232):
زنده باشی آرش جان.
موافقم شعر انتخابی میری بسیار زیباست.
درست مثل دو انتخاب قبلی اش.
به محمد:
اتفاقاً به این موضوع تاحدودی پرداخته شد و حتا اشاره گردید که اغلب کارگاه هایی که در این حوزه فعالیت می کنند، فاقد پروانه کار بوده و مجوز ندارند؛ در حقیقت تاکید شد که ما دو مشکل اصلی داریم:
یکی آن که اصولاً ترویج استفاده از این مواد – حتا با لحاظ شرایط استاندارد تولید – در جامعه و طبیعت خطرناک است و دوم این که بسیاری از استانداردهای اولیه هم رعایت نمی شود که خطر را دوچندان می کند.
درود …
به سیمین:
ممنون که برای شنیدن و دیدن این برنامه وقت می گذارید.
در مورد روستای چین در استان چهار محال و بختیاری می توانید سری به این یادداشت من بزنید و البته خدمت پدر محترم سلام برسانید و بگویید: بالاخره در همه چیز استثناهایی هم وجود دارد! ندارد؟
درود …
اشکار جان می بینم که کامنت های اخیرت با استقبال شدید خوانندگان مهار بیابان زایی مواجه شده است! نشده است؟
به احمد پازوکی:
آینده روشنی را برایت می بینم رفیق …
مطمئن باش که روزی شاهکار خواهی کرد.
درود و خسته نباشی.
سعادت همراه شد و فایل را شنیدم استاد .
برنامه بسیار شنیدنی بود و کاش قبل از ایام نذری ها با این موضوع برنامه می گذاشتید ، هرچند که جلوی ضرر را هر جا بگیریم منفعت است .
چند نکته برایم جالب بود :
برخورد اولیه ستاد مناسبت ها با آقای گلپایگانی در مورد نذری !
این مثال کوچک نشاندهنده ی برخورد های نا مناسب به دلیل آوردن نام مذهب در هر کاری است که متاسفانه نه باید نقد شود نه حرفی که به این فیلد مرتبط باشد ، گفته شود .
آن جشنواره عطر سیب که فرمودند ؛ خیلی جای امیدواری دارد ، ولی غیر از هیات ها ، طبیعتاً مردم غیر وابسته ، هم نذری می دهند .متاسفانه مراکز خرید ظروف یکبار مصرف گیاهی ان قدر ها در دسترس نیست و یا حتی در سطح مردم خیلی تبلیغ نشده ! یک مثالش هم خود ما بودیم که برای نذری ِ مادربزرگمان کلی سرچ فرمودیم ! تا یافتیم !
و در این زمینه یک پیشنهاد دیگر هم دارم ؛ چه خوب است که روی برندهای مختلف ظروف یکبار مصرف گیاهی مارک و علامت محیط زیست و یا سازمان های ذیربط باشد .
از شنیدن خبر ِ آن ماده ای که روی کیسه های پلاستیکی را کاور می کند تا در امر بازیافت تسهیل شود ؛ به شخصه خوشحال شدم.
در ضمن ، آقای گلپایگانی مانند آن دوست بسیار عزیزمان چقدر از چیز استفاده می کردند! زنده باشند .
به امید ایرانی سبز
ممنون که مانند همیشه برنامه را با دقت کوش کردی. کاش اشکار هم کمی بعد از خواند کامنتت متنبه شود!
به نکات دقیقی اشاره کردی و پیشنهاد خوبی داده ای که امیدوارم حسین آقا آن را پیگیری کند.
درود …
در ضمن ما کلی به حسین تذکر داده بودیم که از کلمه مشکوک و معلوم الحال “چیز” کمتر استفاده کند!!
اتفاقن می خواستم از اشکار خواهش کنم که شنبه اول وقت اداری کاری که دکتر کهرم گفتند را انجام دهند لطفن !
گاهی استفاده از این کلمه ی معلوم الحال ، شفافیت گوینده را نشان می دهد ؛ که در هر دوی این موارد صادق است ! نیست !؟
من بعید می دانم که اشکار این برنامه را سرانجام شنیده باشه! افسوس …
هست!
با سلام خدمت دوستان
جناب درویش امیدوارم در ایام بقیه ماه های محرم و صفر امسال بتوانیم این فعالیت فرهنگی را ادامه بدهیم و اگر خداوند عمری باقی گذشت و زنده بودم سال آینده نیز با انرژی خیلی بیشتر این طرح را پی گیری خواهم کرد همچنین خدمت دوستان باید بگوئیم همانطور که خدمت استاد درویش گفتم بنده استاد سخنوری نیستم و اگر در هنگام صحبت کردن مشکلی وجود داشت به بزرگی خود ببخشند.
مخلصیم حسین جان …
آن نکته که مشکل نبود، مزیت بود! نبود؟
درود …
عرض ارادت و سپاس جناب گلپایگانی
پاسخ اشکار به پیشنهاد دکتر کهرم و مسعود شنیدنی خواهد بود …
خیلی هم شنیدنی!!
سلام:لطف شمابه طبيعت خصوصاتالاب بين المللي كمجان ستودني است.عزيزان گرامي افايان درويش وپازوكي امروزتالاب كمجان مانندكودك دوساله ايست كه خدابعد ازسالها از سر لطف ومهرباني به مردمروستاي كمجان عطانموده.اين كودك احتياج به مراقبت تغذيه بهداشت اموزش وهمه اموري كه مورد نيازرشدميباشد دارد.با همه ي لطفي كه محيط زيست فارس به كمجان ابراز ميكنددراجراچيزي بيشتر ازفعاليت خودجوش دررونداحيا نقش افرين نبوده با توجه به مذاكرات تلفني بااقاي باقرزاده كريمي درسازمان تهران وارسال مدارك به اقايان صدوق وعبدوس طي دوسال گذشته انتظار ميرفت حداقل استان فارس رابه نحوي ساپرت ميكردندكه اميدواري وهمگامي دراين فعاليت نمودبيشتري داشته باشد. لذا از شما عزيزان استدعا داريم درراستاي فعاليت خطير رسانه اي مصاحبه اي راپيرامون مبحث كمجان ترتيب دهيد شايد موردتوجه واقع شدوتالاب هرچه سريعتربه جايگاه واقعي خوددست يافت.
اینجانب علاقه مند هستم که در گفت و گوی داغ سبز مشارکت داشته باشم. لطفا مرا راهنمایی کنید
درود بر شما.
در چه زمینه ای می خواهید مشارکت داشته باشید؟ تخصص تان چیست؟