طبيعتخواران! يك گام به عقب
خبري كه روز جمعه بر روي درگاه محيط زيست خبرگزاري ايسنا و پورتال انجمن منتشر شد و امروز به تيتر صفحهي يك روزنامهي اعتماد رسيد، خبر كوچكي نيست! بخصوص اگر بدانيم كه سالهاست در اين ديار كمتر روزنامهاي حاضر ميشود فروشش را با اختصاص دادن يك تيتر در صفحهي آغازين خويش به محيط زيست، كاهش دهد!
امّا امروز اين اتفاق افتاد و اعتماد در نيمصفحهي اوّل خويش تيتر زد:
«راي ديوان عدالت اداري به نفع محيط زيست»
رأيي كه بيشك براي مدتها خواب آرام را از طبيعتخواران صاحبمنصب خواهد ربود.
و اما ماجرا چیست؟
اقدامي كه ديوان عدالت اداري بر اساس شكايت سازمان بازرسي كل كشور انجام داد (ابطال تبصره ماده 4 آييننامه اجرايي ماده 180 قانون برنامه 5 ساله سوّم)، بيشك چون نگيني فروزان در پروندهي اين دو نهاد نظارتي باقي خواهد ماند و طرفداران محيط زيست وطن، هيچگاه اين رويكرد مثبت و ارزشمند را كه در راستاي صيانت از اصل 50 قانون اساسي جمهوري اسلامي صورت گرفته است، از خاطر نخواهند برد.
كمتر از 9 درصد از ايرانزمين، بر بنياد ميثاقي جهاني به عنوان مناطق حفاظتشده يا پارك ملّي انتخاب گشته تا همچو اندوختهي ژنتيكي و حافظهي تاريخ طبيعي اين بوم و بر براي نسلهاي آينده باقي ماند. بيشك مجموع 12 هزار گونهي گياهي و جانوري موجود در اين سرزمينهاي بكر و ارزشمند و محيطهاي تالابي، نه فقط متعلق به نسل امروز و فرداي ايران، كه ميراثي جهاني است و بايد نشان دهيم كه استحقاق مديريت بر چنين سرزميني كه هر هكتار از آن، بيش از 22 برابر هر هكتار از خشكيهاي جهان ارزش دارد، هستيم.
اين در حالی است که جهانِ متمدّن ظاهراً سالهاست پندِ هوشمندانهي انديشمندِ بزرگ خود، باک نيستر فولرِ فقيد را آويزهي گوش قرار داده که میگويد: «جهانی بيانديشيد، محلی عمل کنيد.» تعيين مناطق چهارگانه و اهتمام به حراستِ پايدارِ از تنوّع زيستی موجود در اين اندوختهگاههای ارزشمند، از همين آموزه است که ريشه میگيرد؛ آموزهاي كه به درستي روح آن در ماده 16 قانون حفاظت و بهسازي محيط زيست مصوب 1353 دميده شده است.
نبايد از اين واقعيت چشم پوشيد که پاسداری از تنوّع زيستی، گرايهای جهانی با ريشههای کهن فرهنگی، مذهبی است؛ چرا که بر بنياد يکی از آموزههای توسعهي پايدار، هر چه گوناگوني و پايداريِ چهرههاي متنوّع حيات بيشتر و تضمینیافتهتر باشد، ميتوان به دورنماي بقای زيستبومهاي زميني اميدوارتر بوده و با اطميناني بيشتر و ارادهای راسختر، براي آيندهاي دوردستتر برنامهريزي كرد. بنابراین گزاف نخواهد بود، اگر ادعا شود: درجهي پایداری تمدّن انسانی، متناسب با اهمیتی خواهد بود که در فرهنگ جهانی، نسبت به حراست از تنوّع زیستی وجود خواهد داشت.
و درست به همين دليل است كه اينك محمّد درويش به عنوان يكي از طرفداران پرشمار طبيعت وطن، به نشانهي قدرشناسي و تكريم اين حركت طبيعتمدارانهي دو دستگاه اصلي نظارتي كشور (ديوان عدالت اداري و سازمان بازرسي كل كشور) كلاه از سر برداشته و به سهم خويش چنين تلاشهايي را حرمت مينهد.
باشد كه بتوانيم با حفاظت و حراست واقعي از محيط زيست ناهمتاي خويش، عملاً بر بنياد اصل مترقي 50 قانون اساسي حركت كرده و حيات اجتماعي روبه رشد اين مردم فهيم را تضمين كنيم.
انشاالله
این یادداشت امروز به صورت همزمان در صفحه ۱۸ اعتماد منتشر شد.