بیداری محیط زیستی: از پارسیان در هرمزگان تا کارون در خوزستان!

    سال 1392 را بی شک باید سال بیداری محیط زیستی ایرانیان نامید. در یادداشت پیش رو و به بهانه‌ی تشکیل دو زنجیر انسانی در سواحل خلیج فارس – منطقه‌ی غربی هرمزگان – و در طول رودخانه کارون در مقطع اهواز، به شناسه‌هایی پرداخته شده که درستی مدعای زیر را اثبات می‌کند …

    ماجرا شاید از اتحاد کم‌نظیر دوستداران محیط زیست در هنگامه‌ی انتخابات پرشور 25 خرداد 1392 شروع شد؛ زمانی که اغلب فعالان محیط زیستی کشور در اعلام موضعی آشکار و صریح حسن روحانی را منتخب خویش از بین 8 کاندیدای داوطلب ورود به ساختمان پاستور معرفی کردند. متعاقب آن درپنجمین روز تیرماه، زمانی که برای نجات دیرینه‌ترین باغ گیاه‌شناسی کشور نخستین زنجیره انسانی محیط زیستی شکل گرفت، این حسن روحانی بود که آشکارا از خواست مردمی برای حفظ این باغ حمایت کرد و از کارگزاران دولت دهم خواست تا در این مورد دخالت نکنند. آنگاه پس از پیروزی دوم در زنجان و برگزاری یک اجتماع بی‌سابقه‌ی محیط زیستی در آن ولایت، خبر گماردن معصومه ابتکار به ریاست سازمان حفاظت محیط زیست، نشان داد که روحانی از خواست فعالان محیط زیستی کشور نه‌تنها آگاه است، بلکه به آن احترام نیز می‌نهد. نخستین اقدام معصومه ابتکار هم، همراهی و حمایت از حافظان کوه شاه در بافت کرمان بود؛ همان کوه بلندی که سرچشمه هلیل رود است و قرار بود قربانی حفاری و اکتشاف سنگ معدن شود که خوشبختانه سومین زنجیره انسانی شکل گرفته در ارتفاع بالای 3500 متری کوه شاه، سبب شد تا لودررانان از کرده خود شرمسار شده و عملیات تخریب متوقف گردد.

بیداری محیط زیستی؛ نشانه‌ای از بلوغ مردم ایران

    و سرانجام اینک نوبت به مردم پارسیان در باختر استان هرمزگان و خوزستانی‌های خونگرم کارون دوست رسیده است تا نسبت به تخریب بی‌بازگشت مواهب طبیعی و ارزشمند سرزمین‌شان در اثر اصرار بر طرح‌های توسعه کنونی و مصوبات استانی هشدار دهند.
در مورد بخشی از مطالبات مردم هرمزگان که رنگ و بوی محیط زیستی دارد و به همین دلیل با مصوبه الحاق قسمتی از استان‌شان به فارس مخالفت می‌ورزند، باید مواردی را شرح دهم.

ساحل زیبای کوشکنار که ممکن است قربانی توسعه استان فارس شود!

    در حقیقت، آن نوار ساحلی چهار کیلومتری در محدوده‌ی بخش کوشکنار که قرار است به استان فارس ملحق شود، بخشی از محدوده‌ی شرقی پارک ملّی نایبند است؛ پارکی که از وسعت 49815 هکتاری آن، 27 هزار هکتار دریایی و بقیه خشکی است.از این مساحت دریایی هم 11 هزار هکتار در استان هرمزگان- شهرستان پارسیان – واقع است. همچنین، بخش شمال غربی پارک دریایی نایبند محدود به روستای بیدخون و تاسیسات گازی عسلویه و بخش شرقی آن در قسمت خشکی به بخش کوشکنار شهرستان پارسیان و در قسمت خشکی- آبی جنوب بندر تبن محدود می‌شود. نایبند از سال 1375 به عنوان منطقه حفاظت شده شناخته شده است. اما هفت سال بعد، یعنی در سال 1382 به همراه منطقه حفاظت شده حرا و خلیج نایبند (به دلیل وجود رویشگاه جنگل‌های حرا و آبسنگ‌های مرجانی و اهمیت بوم‌شناختی – اکولوژیک – آن) توسط شورای عالی محیط زیست به عنوان نخستین پارک ملی دریایی کشور ثبت و معرفی شد. افزون بر آن، این پارک به شماره 17115 به عنوان پارک ملی دریایی در کمیسیون جهانی مناطق حفاظت شده که یکی از زیر مجموعه‌های سازمان جهانی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی است، هم ثبت شده است.

منطقه مورد بحث در غرب هرمزگان

    باید توجه داشت که محدوده‌ی ساحلی چهار کیلومتری که قرار است به استان فارس ملحق شود، دارای ساحلی مرجانی و کم‌نظیر در قلمرو پارک ملی نایبند است. مسئولین و برخی از نمایندگان استان فارس بارها اعلام کرده‌اند که هدفشان از الحاق پنج روستا به فارس، ایجاد بندر آزاد و منطقه ویژه اقنصادی در این محدوده است. لازمه‌ی احداث منطقه آزاد هم، خاک برداری و خاک ریزی در سطح بسیار وسیع و دگرگونی گسترده در ساختار محیط زیست ساحلی و شکننده منطقه، به ویژه صخره‌های مرجانی سواحل است که در حکم یک اکوتون عمل می‌کنند و اگر چنین تأسیساتی در آنجا استقرار یابد، بی‌شک تیر خلاصی دیگر خواهد بود که بر موجودیت نایبند شلیک می‌گردد. ضمن این که نگارنده در گفتگویی که با مهندس رحیم علیجانی، یکی از پیشکسوتان و صاحب‌نظران صنعت کشتیرانی و بنادر ایران داشت به این دریافت رسید که اصولاً کشور ما در سواحل جنوبی خویش هم‌اکنون هم با مازاد بندر روبروست و به هیچوجه نیاز به ساخت یک بندر یا منطقه آزاد تجاری جدید ندارد و به جای آن بهتر است تا ظرفیت‌های نیمه‌کاره‌ی موجود در بنادر کنونی را فعال‌تر و به روزتر کرد. خوشبختانه با حمایت پرشور مردم و نیز نامه 186 نماینده مجلس خطاب به رییس‌جمهور و در مخالفت با الحاق بخشی از هرمزگان به استان فارس، به نظر می‌رسد یک پیروزی دیگر برای دوستداران محیط زیست در هرمزگان رقم خورده باشد.

برنامه اردیبهشت در مورد کارون - 29 مهر 1392

    و بالاخره در ماجرای اجتماع پرشور و 10 هزار نفری اهواز که در روز دوم آبان 1392 و در طول ساحل کارون رخ داد، بار دیگر مردم نشان دادند که برای حفظ نشانه‌های سلامتی محیط زیست‌شان، تا چه اندازه حاضر به پرداخت هزینه هستند. در این باره، دوشنبه هفته گذشته – 29 مهر 1392 – نگارنده به همراه دکتر داود رضا عرب و دکتر مهدی میرزایی، در یک برنامه تلویزیونی موسوم به اردیبهشت شرکت کرده و دلایل علمی مخالفت با طرح‌های انتقال آب بین حوضه‌ای و سدسازی‌های متعدد در بالادست سرشاخه‌های کارون، کرخه، دز، جراحی، مارون و … را شرح داده‌ است که فیلم آن برنامه تلویزیونی یک ساعته را می‌توانید در این نشانی مشاهده فرمایید.
امید است تحرکات کنونی – که نگارنده از آن با عنوان: بیداری محیط زیستی یاد می‌کند – و برخورد علمی و کاملاً فنی طرفداران و فعالان محیط زیست فارغ از تعلقات بخشی، منطقه‌ای و قومیتی با این مطالبات سبب شود تا هم آفت سیاست نتواند به این اجتماعات پرشور محیط زیستی آسیب برساند و هم اهل سیاست دریابند که چرا حفظ توان بوم‌شناختی سرزمین باید همواره در اولویت نخست طرح‌های توسعه قرار داشته باشد؛ موضوعی که از قضا می‌تواند با مدیریت بایسته و درایت هوشمندانه‌ی حکومت به افزایش عیار وحدت ملی و تمامیت ارضی کشور کمک هم بکند.
انشاالله.

13 فکر می‌کنند “بیداری محیط زیستی: از پارسیان در هرمزگان تا کارون در خوزستان!

  1. هیرون

    درود جناب درویش..جنوب ایران بیش از حد مظلوم واقع شده..خوشحالم که مردم سرزمینم اینچنین هوشیار برخورد میکنند..سپاس از شما

  2. ناصر بوهندی

    با سلام
    با تشکر از شما مهندس عزیز در حمایت از پارک ملی نایبند
    پارک ملی نایبند یک ثروت ملی است و دل همه مردم ایران باید برای این منطقه بسوزد.
    متاسفانه برخی مصلحت طلبان و ثروتمندان که هیچ نگاهی به منافع مردم ندارند بدنبال نابودی آن هستند.

  3. علیرضا تیموری

    جناب درویش تکلیف زاینده رود و انتقال آب آن. خشکی سطح وسیعی از آن و از بین رفتن تالاب گاو خونی چه میشود. اصلا منظورم این نیست که راه حل انتقال آب کارون بوده و کار هموطنان خوزستانی را ستایش میکنم و در این چند روز دیدم که نظر اکثر همشهریانم هم این است که بهای زنده شدن زاینده رود مرگ کارون نباید باشد. ولی چرا دولت جدید توجه خاصی به زاینده رود و انتقال بیرویه آب آن ندارد و چرا مانند دریاچه ارومیه کمیته ای برای حل مشکل آن تشکیل نمیدهد؟

  4. كاليراد

    سلام و درود بيكران

    يادمان باشد مردمان ايران زمين به گشاده دستي شهره اند
    يادمان باشد هرگز توسعه يك سرزمين را نبايد با تهديد براي ساير نواحي خواستار شد
    بياد داشته باشيم، همه جاي ايران سراي من است
    خانه ي دلمان را بگسترانيم تا بزرگ ببينيم و بزرگ بيانديشيم
    بزرگ انديشي لازمه ي دور انديشي است
    اگر مي خواهيم، ايران زمين بماند بايد برايش، براي هر كوي و برزنش، براي هر خطه اش، براي جاي جايش و براي همه ي كودكانش قلبمان بتپد
    بيائيد دست در دست هم دهيم به مهر
    بيائيد همه جاي ايران سراي من است
    و بيائيد تنگي نفس مردم خوزستان را امروز هواي تازه باشيم تا برايمان هواي تازه بماند

    عشق بايد تا عاشق شوي
    هميشه عاشق ايران زمين و كودكانش بمانيد تا نيك بمانيد

  5. اصغر فاطمی

    با درود بر فرزند همیشه بیدار ایران آقای درویش
    شور و هیجان مردم در هرمزگان و اهواز همانطور که خود گفته اید نشان ازآغاز بیداری و توجه مردم ایران به مسائل زیست محیطی دارد..روشنگری هاو تلاشهای جنابعالی ودیگر دوستان محیط زیستی بی شک تاثیر مثبت خود را در این گرد هم آئی ها نشان داده است .حفاظت از محیط زیست مانند نان شب میرود تادغدغه هر روز مردم باشد.گستردگی وضعیت بد زیست محیطی چنان است که مسائل زیست محیطی به یکی از همزادان وضعیت بد معیشتی تبدیل گردیده است .محیط زیست در جامعه ما کم کم در حال بیرون آمدن از پوسته نظری و بزعم نا آگاهان تشریفاتی _خود می باشد .کمتر معضل اجتماعی را میتوان برشمرد که در آن مشکلات زیست محیطی بخش قابل توجهی از آنرا تشکیل ندهد.متاسفانه در آمیختگی مشکلات زیست محیطی با مشکلات روز مره و گسترده مردم با جایگاه بخش هدایت دولتی آن یعنی سازمان محیط زیست همخوانی ندارد.بنظر میرسد تلاش برای ارتقائ این سازمان به وزارت خانه ای مستقل و پر قدرت است که می تواند در کنار فعالیت های سازمانهای مردم نهاد پاسخگوی مطالبات وسیع زیست محیطی در آینده ای نه چندان دوری
    باشد.باسپاس از شما.

  6. مهر

    ممنون از شما که سعی در اطلاع رسانی مردم به خصوص مسوولین و دست اندرکاران دارید.

  7. علی

    خوردن حق مردم جنوب کاری عادی برای دولتمردان شده .. ممنون از توجه شما به این امر .. مسئولان که هیچ توجهی نه به فریاد مردم هرمزگان و نه به عواقب این طرح دارند …

  8. فیروزی

    درود بر شما !
    استاد چرا از تجمعات اراک برای آلودگی هوای اراک هیچ نگفتید؟!اراکی ها 18هفته متوالی ،شنبه ها در میدان اصلی شهر جمع شدند و به آلودگی هوای اراک اعتراض کردند هرچند که طبیعی بود یک شبه ره صد ساله نمی شد پیمود اما موفق شدند که نظر مقامات کشوری و استانی را بلاخره به این مسئله مهم جلب کنند و دکتر ابتکار هم در اولویت دوم بعد از ارومیه اراک را قرار دادند .
    البته به دلیل بافت خاص اجتماعی اراک که قومیتی نیست و اکثریت شهروندان مهاجر هستند ، تعداد تجمع کنندگان از 500نفر بالا تر نرفت اما تدوام آن حتا در تابستان و در ماه رمضان بسیار ارزشمند بود.
    در پایان هم به احترام به خواست دکتر ابتکار و دادن فرصت به مسوولین استانی و ملی بدهند تجمعات را تعطیل نمودند.

  9. خوزستانی

    آقای درویش ماهمه امیدمان به ریاست جدیدسازمان محیط زیست بود که ایشون امروز درجلسه شورای استان اعلام کردند انتقال آب کارون لطمه ای به خوزستان واردنمیکند.این حرف یعنی چی؟یعنی علیرغم همه اعتراضهاوتذکرات کارون راتقدیم اصفهانیهامیکنند.خواهش میکنم توضیح دهید وماراازنگرانی دربیاورید.همین الان بیشترخوزستان مشکل آب شرب دارد.نخیلات جنوب استان نابودشده دیگه چه لطمه ای مدنظراست؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.