آيا ما فقط 10 سال فرصت داريم؟!

پندارينه‌اي طنزآميز اما تلخ از آنچه كه گرمايش جهاني مي تواند بر سر جنوبگان بياورد!

      تصورش را بكنيد كه ال گور، در انتخابات مشكوك سال 2000 آمريكا مي‌توانست پيروز ميدان باشد و جايش با جرج بوش پسر عوض مي‌شد! چه اتفاقي مي‌افتاد؟! آيا اينك رخداد تروريستي 11 سپتامبر، همچنان در تقويم‌ها ثبت شده بود؟ آيا صدها هزارنفري كه قرباني جنگ و حملات تلافي‌جويانه‌ي بعدي بودند، باز هم قرباني مي‌شدند؟ و آيا چهره‌ي خاورميانه و ضريب امنيتي آن، هماني بود كه اينك هست؟!
      پاسخ روشن است؛ نمي‌دانم!
      با اين وجود، از آنجا كه به حكمت پروردگار بزرگ باور دارم؛ احساسم اين است كه شايد، شكست «ال گور» براي نسل فردا و آينده‌ي زمين، بهتر و پرثمرتر از پيروزي سياسي‌اش بر رقيب ديرينه‌ي جمهوري‌خواه باشد!
      كافي است مسير زندگي او را در اين هفت سال تعقيب كنيم تا بيشتر به درستي اين ادعا پي ببريم. ال‌گور كوشيد تا با استفاده از ثروت، قدرت و فراغ بالي كه بدست آورده است، به مطالعات و پژوهش‌هاي زيست‌محيطي خود، ژرفاي بيشتري ببخشد، او تقريباً به سراسر كره‌ي زمين مسافرت كرد و ضمن بازديد از اغلب ميراث‌هاي طبيعي و ارزشمند جهان، از نزديك با روند پس‌رفت پايداري در آنها (از آمازون گرفته تا جنوبگان و از كليمانجارو گرفته تا چين) آشنا شد. او به چشم خود ديد كه چگونه روند آب شدن يخ‌هاي قطبي به طرز نگران‌كننده‌اي افزايش يافته و حتا احتمال تغيير نقشه‌ي جهان با آب شدن يخ‌ها در جزيره‌ي گروئلند وجود دارد. گور، آنگاه تصميم گرفت تا دانستگي كسب كرده و هشداردهنده‌ي خويش را به صورت سخنراني در بيش از هزار شهر آمريكا و جهان ارايه كند، با صاحبان قدرت و دانشمندان و دانشجويان از سراسر جهان ملاقات كرده و باور گروهي از دانشمندان جهان را تكرار كند كه : «ما فقط 10 سال براي مهار بحراني كه حيات را با تمامي جلوه‌هايش به مبارزه طلبيده، فرصت داريم.» او در نهايت، به همت كارگرداني 43 ساله به نام Davis Guggenheim و يارانش، در ساخت فيلمي مستند و بسيار تأثيرگذار با نام : AN INCONVENIENT TRUTH مشاركت كرد؛ فيلمي كه بر بنياد كتابي آفريده مي‌شد كه نويسنده‌اش «ال گور» بود؛ فردي كه همزمان با معصومه ابتكار برنده جايزه نجات زمين هم شده بود و اينك اراده كرده بود تا همه‌ي مردم جهان را از اين «حقيقت ناخوشايند» آگاه سازد و به غفلت‌زدگان عصر خويش يادآوري كند كه اين هشدار تا چه اندازه مي‌تواند واقعي و عيني باشد: اينكه همه‌ي ما بر روي يك بمب ساعتي 10 ساله نشسته‌ايم كه امروز قريب يكسال از شمارس معكوس شروع انفجار آن مي‌گذرد. فيلمي كه توانست بيشترين توجه ممكن جهاني را به خود جلب كرده، علاوه بر كسب جايزه‌ي معتبر آكادمي اسكار و جايزه‌ي ويژه استنلي كرايم (سال 2007)، از اكراني كم‌سابقه و پخشي گسترده در اقصي‌نقاط جهان برخوردار شود. به نحوي كه موضوع گرمايش جهاني را دوباره به صدر خبرهاي جهان بازگردانده و برگزاري همايشي در عالي‌ترين سطوح ممكن را در پاريس تسريع بخشد.

سرنوشت كنوني درياچه آرال! آيا درياچه اروميه نيز چنين فرجامي را انتظار مي‌كشد؟!

     براي همين است كه با خود مي‌انديشم: اگر ال گور، به كاخ سفيد راه مي‌يافت، آيا از چنين فراغتي مي‌توانست برخوردار شود كه به چنين شعور و درك و تجربه‌اي رسيده و به پايداري كره‌ي زمين كمك كند؟
    «يك حقيقت ناخوشايند» تلنگري جدي است كه با بياني جذاب و تأثيرگذار مي‌تواند تقريباً با اغلب گروه‌هاي اجتماعي مخاطب خويش ارتباط برقرار كرده و آنان را به شدّت متأثر سازد. از شهريار عيوض‌زاده و همسر عزيزش كه زحمت ترجمه‌ي ديالوگ‌ها و نريشن اين فيلم را برعهده داشته و زيرنويس فارسي آن را براي نخستين‌بار و بي هيچ‌چشمداشتي تهيه كرده‌اند، بي‌نهايت سپاسگزارم. همچنين از يك خواهر و برادر دوست‌داشتني، عميقاً قدرداني مي‌كنم كه امكان تماشاي اين اثر را براي نگارنده فراهم كردند. نهايت تلاشم را خواهم كرد تا بر طيف بينندگان اين اثر در حوزه‌ي كاري‌ام بيافزايم و بدين‌ترتيب، دست‌كم بخشي از دين خود را به اين مهرباني‌ها ادا كنم.

فيلمي كه بسيار مؤثرتر از صدها كتاب و سخنراني عمل كرده است.

    مؤخره:
    در آينده بيشتر در اين باره خواهم نوشت … اينك امّا نمي‌توانم حيرت خود را از عدم نمايش اين فيلم در سيماي جمهوري اسلامي ايران پنهان دارم؛ آن هم در شرايطي كه اين سازمان نشان داده آنجا كه لازم مي‌داند، حتا همزمان با اكران جهاني فيلم كارگرداناني چون مايكل مور، مي‌تواند ترتيب خريد، ترجمه، دوبله و پخش آن را به سرعت سامان بخشد.
    چنين است كه از جناب مهندس ضرغامي تقاضا مي‌كنم، همان طور كه تاكنون نشان داده از ظرفيت‌هاي بزرگ‌تري نسبت به اسلاف خويش برخوردار بوده و صبوري بيشتري براي شنيدن صداهاي متفاوت دارد، دستور خريد و پخش اين فيلم ماندگار را بدهند. همچنين از بروبچه‌هاي روزنامه‌نگار و بخصوص سينمايي‌نويس‌ها تمنّا دارم تا بيشتر و بيشتر به اين اثرماندگار و شرح جزئيات فني آن بپردازند و فقط به ترجمه‌ي خبرهاي اينترنتي در مورد آن اكتفا نكنند.

16 فکر می‌کنند “آيا ما فقط 10 سال فرصت داريم؟!

  1. شهریار عیوض زاده

    از نظر لطفتان سپاس گذارم. در مورد ترجمه هم خیلی ناگهانی شب قبل از نمایش آن به نظرمان رسید که زیرنویس برایش بزنیم به خاطر همین پر از غلط بود دفعه بعد هم من سریع یک سری از غلطها را درست کردم اما هنوز مشکل فراوان دارد و ترجمه هم خیلی یکدست و فکر شده نیست. آن مشکل هم ذکر کردید از همین دست است. عمر و فرصت و حوصله باشد درستش می کنم.

  2. محمد درویش نویسنده

    وظيفه بود … كار بزرگ را شما انجام داديد، آن هم در زمانه اي كه براي همه چيز ما به ازاي مادي طلب مي كنند. موفق باشيد و به اميد ارايه كارهاي اثربخش تر در حوزه محيط زيست.

  3. حميد-كوير

    من هم از آقای مهندس ضرغامی میخواهم که فیلم مذکور را در سیمای کشور نمایش بدهند تا بار آموزشی ان به تمامی برسد.

  4. نفیسه جعفرزاده

    با سلام,اتن فیلم بین نفتیها کلی طرفدار پیدا کرده.
    فوق العاده است

  5. حسین بدری پور

    با سلام جناب مهندس درویش. گاهی اوقات در جستجوی مطلبی از روی لینکهای مختلف به سایت شما کشیده شده و از مطالب ارزشمند شما استفاده می کنم که جای تقدیر و تشکر دارد این همت عالی در گردآوری و اطلاع رسانی مباحث زیست محیطی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.