Tag Archives: ???? ?????

پیام نهفته در محل نصب تابلوی زنگ مهر!

    صبح امروز در نخستین روز از مهرماه 94 به همراه معصومه ابتکار در دبیرستان دخترانه فرزانگان حاضر شدم تا مراسم رسمی آغاز سال تحصیلی 95-1394 با اصابت چکش نمادین بر صفحه‌ای فلزی در یک دبیرستان محیط زیستی شکل بگیرد. رییس سازمان حفاظت محیط زیست در سخنانی کوتاه به علاقه‌مندی شدید سازمان متبوعش در ارایه‌ی آموزش‌های محیط زیستی به مدارس اشاره کرد و ابراز امیدواری به عمل آورد تا تعداد مدارس محیط زیستی در سراسر کشور به سرعت افزایش یابد. Continue reading

نامگذاری سال 93 و سنت‌شکنی رییس دولت یازدهم در پیام نوروزی

    تا اینجا، حسن روحانی تنها رییس جمهور در طول تاریخ جمهوری اسلامی و شاید یگانه رییس دولتی در طول تاریخ معاصر ایران باشد که در پیام نوروزی خود، آشکارا و مستقیم به موضوع محیط زیست پرداخته است. اینکه چرا تاکنون رؤسای ده دولت پیشین هرگز فضایی را به گرایه‌های محیط زیستی در پیام‌های نوروزی خود اختصاص نداده‌اند، البته موضوع مهمی است که شاید روزی عنوان پژوهش دانشنامه‌ی یکی از دانشجویان علوم اجتماعی یا حقوقی باشد. زیرا نگارنده بر این باور است که آسیب‌شناسی فقدان ردپای محیط زیست در کلام نوروزی بزرگان این سرزمین، یکی از مؤلفه‌هایی است که سبب شده تا بازخوردهای نگران‌کننده و پس‌رونده‌اش امروز ما را درگیر بزرگترین بحران‌های محیط زیستی در هر چهار حوزه‌ی تنوع زیستی، آب، خاک و هوا کند. چرا که این ملاحظات محیط زیستی بوده که اغلب در پای مصلحت‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ذبح شده و بر بدهکاری بوم‌شناختی وطن آنچنان افزود تا به مرز ورشکستگی اکولوژیکی در ارومیه، بختگان، زاینده‌رود، تهران، قم، کارون، انزلی، هامون، پریشان و … برسد. Continue reading

مطالباتی که آقای رییس جمهور آینده باید در باره محیط زیست ایران پیگیری کند

    عملکرد بخش دولت در حوزه محیط زیست، قابل دفاع نیست. کسب رتبه 114 از بین حدود 130 کشور مورد بررسی در آخرین رتبه‌بندی معتبر بین‌المللی (مربوط به سال 2012)، خود گویای این واقعیت است. Continue reading

جمعیت ایران در آستانه ورود به دو مرز!

اگر هم اینک سری به درگاه مجازی مرکز آمار ایران بزنید و ساعت جمعیتی ایران را در گوشه‌ی بالای سمت چپ سایت نظاره کنید، در می‌یابید که کمتر از 162 هزار نفر با مرز 75 میلیون فاصله داریم.
مفهوم سخن فوق این است که هم‌اکنون سرانه‌ی آب قابل دسترس برای هر ایرانی به 1733 متر مکعب در سال کاهش یافته است که این رقم یک چهارم میانگین جهانی آن است. و نشان می‌دهد که ایرانیان با مرز تنش آبی که 1710 متر در سال است، فاصله‌ای اندک دارند! ندارند؟
حال به نظر شما ورود توأمان به این دو مرز را باید تبریک گفت و خوشحال بود یا تسلیت گفت و نگران شد؟!
یادمان باشد که در سال 1335 هر ایرانی 7 هزار متر مکعب آب در اختیار داشت و در طول این نیم‌قرن، حتا اگر مدیریت حاکم بر اندوخته‌های آبی سرزمین، بی‌نظیر هم بوده باشد که نبوده است، باز هم افزایش شمار جمعیت را باید به عنوان جدی‌ترین تهدید و تحدید توسعه و افزایش شناسه‌های بیابان‌زایی در ایران‌زمین مورد توجه قرار داد.
اگر اینک سخن از فرونشست زمین در سرزمین سبز سبلان به میان می‌آید؛ اگر حاصلخیزترین دشت‌های ما در همدان و فارس و خراسان و تهران و قزوین و گلستان و … با اُفت بی‌سابقه‌ی سفره‌های آب زیرزمینی مواجه شده و آثار نشست زمین را تجربه می‌کنند؛ همه و همه گواه آن است که کفگیر به ته دیگ خورده است! نخورده است؟
با این وجود چگونه است که همچنان از زبان عالی‌ترین مقام جمهور نظام می‌شنویم که آشکارا باید بر طبل افزایش جمعیت کوبید و توطئه غربی ها را در مهار رشد جمعیت به شکست کشانید؟!
دکتر احمدی‌نژاد از این حیرت می‌کنند که چرا علمای دین نسبت به برنامه تنظیم خانواده و زدن افسار بر قوه‌ی نامیه‌ی ایرانیان اعتراض نکرده و سکوت می‌کنند!
و البته محمّد درویش هم به خود حق می‌دهد تا ابراز شگفتی کند که چرا هیچیک از نخبگان کشور در حوزه‌ی دانش جمعیت‌شناسی آن گونه که سزاوار است به روشنگری در این بحث نمی‌پردازند و سکوت کرده‌اند؟!
هر چند سکوت نخبگان قابل درک‌تر است! نیست؟

در همین باره:

افزایش جمعیت و بحران کم‌آبی