تهران به كلافي سردرگرم و درهم تنيده از مشكلات، چالشها و بحرانهاي محيط زيستي، اجتماعي، فرهنگي، بهداشتي و … بدل شده است. اين در حالي است كه ميزان سرمايهگذاري، انباشت نيروي انساني متخصص و توجه ملّي به بزرگترين كلانشهر كشور، هرگز قابل مقايسه با هيچ سكونتگاه كوچك و بزرگ ديگري در ايران نبوده است. بروز پديدهي بسيار خطرناك نشست زمين به ميزان 36 سانتيمتر در سال در جنوب پايتخت، رشد فزايندهي شاخصهاي آلايندهي هوا، قتل سالانهي 200 ميليارد دقيقه از عمر شهروندان تهراني به وسيلهي قاتلي به نام ترافيك؛ افت كيفيت آب شرب و كابوس جيرهبندي آن، تنها بخشي از مشكلات فزايندهي اين «غولشهر» ايراني است كه از منظر بدهكاري بومشناختي (اكولوژيكي)، ورشكستهترين سكونتگاه كشور هم محسوب ميشود. Continue reading
Tag Archives: ?????? ?????
تا الگوهای فشار تغییر نکند، در تهران کاری نمیتوان انجام داد!
در چهارمین بخش از گزارش کفتگوی 4 ساعته با شهردار تهران، به مهمترین بخش از سخنان آقایان دکتر سید محمود شریعت و دکتر بهلول علیجانی میپردازم:
دکتر سید محمود شریعت را شاید بتوان به همراه دکتر علی یخکشی در شمار پیشکسوتترین افراد حاضر در این نشست دانست، فردی که سابقهی آغاز به کارش در دانشگاه تهران به سال 1339 میرسد؛ زمانی که هنوز شهردار تهران به دنیا هم نیامده بود!
وی در سخنان کوتاهی بر این مطلب اشاره کردند که انتظاراتی که از شهرداری تهران میرود، با اختیاراتی که این نهاد دارد، هماهنگ نیست؛ رویهای که هرگز در هیچ کلان شهر بزرگی در جهان نظیرش وجود ندارد. شریعت به صراحت گفت: هرکسی در شهر بخواهد هر کاری بکند، باید از شهردار اجازه بگیرد؛ امّا نگفت: این پیشنهادها چه ربطی به حوزهی موضوعی این نشست دارد؟ البته از آنجا که ایشان متخصص در بهداشت محیط هستند، شاید در اندیشهی بهداشتی کردن فضای تهران با انسجام مدیریتی هستند.
سخنران بعدی، آقای دکتر بهلول علیجانی، استاد کرسی اقلیمشناسی از دانشگاه تربیت معلم تهران بودند و من انتظار داشتم که نامبرده همچون ناصر کرمی، بزرگ اقلیمشناس ناراضی کشور، بتواند با سخنان خویش همهی نگاهها را به سوی خود معطوف کند! امّا گمان برم که در این راه موفق نبود؛ میگویید نه! میتوانید از وحید نوروزی بپرسید!!
به هر حال نامبرده – که رییس قطب علمی تحلیل فضایی مخاطرات طبیعی هم هست – نخست با اطمینان گفت: دلیل تعطیل دیروز و پریروز (20 و 21 تیرماه) فقط هوا بوده و چیز دیگری نبوده! (در این لحظه همه به هم نگاهی معنیدار انداخته و احتمالاً پرسیدند: مگر قرار بوده چیز دیگری باشد؟)
سپس وی گفت: در محیط زیست چیزی تغییر نمیکند، مگر آن که الگوهای فشار تغییر کند. تا زمانی که این الگوهای فشار در بالای سر تهران تغییر نکند، ما کار چندانی نمیتوانیم برای این شهر انجام دهیم. بنابراین از شهردار محترم تقاضا دارم به وضعیت اقلیمی پایتخت بیشتر توجه کرده و اعتبارات مطالعاتی این بخش را افزایش دهند.
ادامه دارد …
گزارش 4 ساعت گفتگو با شهردار تهران در باره محیط زیست!
عنوان این نشست: «نقش محیط زیست در توسعه پایدار شهر تهران» بود و آن 18 نفر عبارت بودند از آقایان دکتر: علی یخکشی (استاد دانشگاه)، مجید مخدوم (رییس انجمن ارزیابی محیط زیست ایران)، اسماعیل کهرم (استاد دانشگاه)، حسن علی لقایی (استاد دانشگاه)، محمّد سلطانیه (استاد دانشگاه و مسئول سابق دفتر تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیط زیست)، حجت (استاد دانشگاه و معاون اسبق انسانی سازمان حفاظت محیط زیست)، نبی بیدهندی (رییس دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران)، امیر حسین چرخابی (عضو هیأت علمی پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری)، مجید شفیعپور مطلق (استاد دانشگاه تهران)، بهلول علیجانی (اقلیمشناس)، جلالالدین شایگان (استاد دانشگاه صنعتی شریف)، سیّد محمود شریعت (استاد دانشگاه)، عبدالرضا کرباسی (مدیرعامل سازمان بهرهوری انرژیهای ایران)، هومان لیاقتی (رییس پژوهشکده محیط زیست دانشگاه شهید بهشتی)، محمّد حسن پیراسته (مسئول فنی کمیته محیط زیست شورای شهر تهران)، داریوش کریمی (عضو هیأت علمی سازمان تات) و خانم دکتر اردلان (از وزارت نفت).
و البته نمیدانم چگونه محمّد درویش هم آنجا بود؟!
در بارهی این نشست و مهمترین فرازهای آن، به ویژه پژواک حیرتانگیز و امیدبخش شهردار تهران و سخنان جالب ایشان، بیشتر سخن خواهم گفت. اما تا آن زمان، اشاره کنم به یکی از آمارهایی که هادی حیدرزاده، مرد سبز کابینهی شهردار در طول 5 سال گذشته ارایه کرد: این که در سال 1388، هوای تهران در 40 روز از سال در شرایط ناسالم قرار داشت و این در حالی است که استاندارد آن فقط یک روز در سال است!
اما دومین نکتهای که به آن پرداختم و ظاهراً بسیار مورد توجه آقای قالیباف قرار گرفت، وضعیت روزنامه همشهری، به عنوان نخستین روزنامه محیط زیستی ایران و آینه تمامنمای عملکرد شهرداری تهران بود. پرسیدم چرا نباید محیط زیست یک صفحه ثابت روزانه در همشهری داشته باشد؟ و مهمتر آن که چرا روزنامهی همشهری حاضر نیست تا هیچ نوع انتقادی از عملکرد شهرداری تهران در حوزه محیط زیست را انتشار دهد؟ میخواهم بدانم: این دستور شماست یا نوعی خودسانسوری است و یا …؟
اشاره کردم که تیم حرفهای و کاری روزنامه همشهری در بخش محیط زیست باید تقویت شود و باید بتواند عملکرد هر سازمانی را در این حوزه به نقد بکشد؛ به ویژه اشاره کردم به ماجرای پرسروصدای تخریب جنگل وردآورد که همشهری کاملاً در بارهی آن سکوت کرد!
شهردار هم پاسخ داد که من این موضوع را حتماً پیگیری خواهم کرد و بارها به مسئولین همشهری گفتهام که نخستین نهادی را که باید مورد نقد قرار دهید، همین شهرداری تهران باید باشد.
ضمن خسته نباشید به سید محمّد مجابی عزیز که در برپایی و ادارهی این جلسه بسیار کوشید و آرزوی تداوم چنین نشستهایی، تلاش خواهم کرد تا در یادداشتهای بعدی به برخی دیگر از ماجراهای این نشست کمنظیر بپردازم.