Tag Archives: ???? ????

بس کنیم این رویه‌ ی خونریزانه را …

    چهارشنبه گذشته، پس از ماه‌ها بررسی و مطالعه، سرانجام کار انتشار مقاله‌ای را به پایان بردم که می‌دانستم مورد مخالفت جدی طرفداران فرهنگ شکار و شکارچی‌های محترم قرار خواهد گرفت. با این وجود، به نظرم، برای پایان دادن به این رسم غیر اخلاقی و این رویه‌ی خونریزانه لازم بود تا با عدد و رقم با افرادی سخن گویم که همچنان با افتخار از این که شکارچی نامیده شوند، دفاع کرده و به مرام خونریزانه خود مباهات و افتخار می‌ورزند. Continue reading

تشدید بیابان‌زایی ، خطر رؤیارویی بر سر آب را افزایش می‌دهد – 1

تأکید بیش از حد بر مدیریت سازه‌ای، غره شدن بر توانایی‌های دانش مهندسی و عدم اعتنا به قوانین طبیعی در شمار مهم‌ترین دلایلی است که می‌توان برای افزایش ناپایداری کره‌ی زمین ذکر کرد. در این میان، شوربختانه باید بپذیریم که کشور عزیز ما نیز از این عقوبت مصون نبوده و دارای یکی از پرشتاب‌ترین روندهای پس‌رفت در حوزه محیط زیست در بین کشورهای جهان است. اما ایران در این مصیبت تنها نیست؛ مصیبتی که سبب شده تا حیات با شتابی دمادم افزاینده از طبیعت ایران عقب‌نشینی کند …
و همان طور که پیش‌ترها هم در همین تارنما اشاره کرده‌ام: اینها همه از نشانه‌های فراموش کردن پروانه است!

کافی است سخنان لستر تاروProf. Lester C. Thurow – را در نخستين سال‌هاي آخرين دهه‌ی سده‌ی بيستمِ ميلادی، به یاد آوریم؛ اقتصاددان شهیری که در مقام مشاور اقتصادي بيل كلينتون، رئيس‌جمهور وقت ايالات متحده آمریکا، گفت: «در قرن بيست و يكم فقدان منابع طبيعي (در يك كشور) ممكن است، مزيتي باشد.» سخن تلخی که به باور نگارنده، یکی از بزرگترین خطاهای راهبردی در شیوه‌ی مدیریت جهان را برای دست کم یک دهه به دنبال داشت. در آن زمان، آرژانتين هنوز چون سال‌های نخست هزاره‌ی سوّم، يك كشور ورشكسته محسوب نمي‌شد و شايد حتّي در شمارِ يكي از سفيدترين ممالک آمريكاي لاتين قرار داشت؛ كشوري كه تارو در صفحه‌ی 48 از كتاب خويش (رويارويي بزرگ، نبرد اقتصادي آينده – ژاپن، اروپا و آمريكا – برگردان عزيز كياوند، 1372. تهران. مؤسسه‌ی عالي پژوهش در برنامه‌ريزي و توسعه، 387 صفحه)، منابع‌طبيعي انبوهش را با ژاپن مقايسه مي‌كند كه از منابع طبيعي اندكي به نسبت آرژانتين برخوردار است و مي‌گويد: به رغمِ  برخورداري از چنين منابعي، آرژانتين فقير است و ژاپن ثروتمند. اينك از زمان مقايسه‌ی تارو، بيش از 18 سال مي‌گذرد، در اين مدّت، قدرتمندترين كشور آمريكاي لاتين، سخت‌ترین بحران تاریخ خود را گذراند، آن هم به رغم آن که یکصد و سی میلیارد دلار وام بر پیکر اقتصاد بیمارش تزریق شد؛ زیرا به خطا دریافته بود که «راه ثروتمند‌شدن از طبيعت نمي‌گذرد!» نتيجه آنكه كشوري كه در آغاز دهه‌ی نود ميلادي، مي‌شد آن را دست‌كم با ژاپن قياس كرد، در آغاز هزاره‌ی سوّم بايد با جمهوري‌هاي آسياي ميانه مقايسه می‌شد و تا مدت‌ها كسي قادر به اداره‌ی آن نبود، در كمتر از يكماه 5 رئيس جمهور عوض ‌كرد و بي‌ساماني را بدانجا رساند كه هر كودك آرژانتيني در بدو تولّد، ناگزير بود تا سنگيني چهار هزار دلار بدهي خارجي را بر دوش خويش تحمل كند، آن هم سرزميني كه تا چندي پيش، درآمد سرانه‌ی ساكنانش به حدود هشت هزار دلار در سال بالغ مي‌شد!

و این در حالی است که لستر تارو هشت سال بعد از انتشار این کتاب، کتاب جدیدی با عنوان ثروت آفرینان (Building Wealth) منتشر کرد و در آن آشکارا نظر خویش را اصلاح کرده و در بین یازده قاعده‌ای که برای بازی در قرن بیست و یکم اعلام داشت، یکی هم این بود:
پیشرفت اقتصادی و ارتقای سطح محیط زیست مترادفند، نه متضاد.
و این آموزه‌ای است که بسیاری از دولتمردان ما، حتا در مسئولیت‌های مرتبط با محیط زیست و منابع طبیعی، عملاً به آن اعتقاد ندارند! دارند؟

ادامه دارد …