دوست عزيزم، علي محمدي از من خواسته است تا درخواست استمداد يك هموطن تفرشي مقيم آمريكا به نام آقاي فرهاد ميرفخرايي را كه با بيماري سرطان خون در نبرد است، به آگاهي خوانندگان عزيز اين تارنما برسانم تا بدينترتيب، احتمال يافتن فردي كه بتواند ايشان را با اهداي پيوند مغز استخوان خويش از مرگ حتمي نجات دهد، افزايش يابد. از اين رو، ضمن آرزوي درك مهرورزي پروردگار مهربان براي فرهاد عزيز، از آن گروه از خوانندگان گرامي كه متولد شهرستان تفرش هستند و يا از پدر و مادري تفرشي زاده شدهاند، درخواست ميكنم تا با شماره تلفنهايي كه در اين اعلاميه وجود دارد، تماس گرفته و بدين ترتيب، در كمترين زمان ممكن به آمريكا اعزام شوند.
برای او وهمه ی بیماران دعا می کنم.
سلام و ممنون از اطلاع رسانی تان
صمیمانه آرزو می کنم این فرد هر چه زودتر بهبود یابد اما در تعجبم که یعنی پدر و مادر و خواهر و برادر و اقوام این فرد که قاعدتا باید تفرشی باشند، هیچ کدام نمی توانند به او کمک کنند که او از دیگران کمک خواسته ،
خانم جمشیدی گرامی
برای یافتن پاسختان شما می توانید با این شماره تلفن در تهران تماس بگیرید:
66926911
همچنین برای آگاهی از عمل پیوند مغز استخوان این لینک هم می تواند مفید باشد:
http://www.iranblood.org/persian/blood_onco/solipers/solipers1.htm
موفق باشید.
دوستان عزیز
با تماسی که با یکی از بستگان آقای میرفخرایی گرفته شد، مشخص گردید که متاسفانه خانواده ایشان از شناسایی فرد مورد نظر در ایران پس از آزمایش های مختلف قطع امید کرده اند و اینک در ایران به سر نمی برند. همچنین یک مورد پیوند مغز استخوان که از بلژیک صورت گرفته، متاسفانه رضایت بخش نبوده و آقای میرفخرایی همچنان مشکل گذشته خود را دارند. اما همان گونه که گفتم امکان تماس مستقیم با خانواده ایشان ظاهراَ در کوتاه مدت دیگر وجود ندارد.
باز هم متشکرم.
من اولين بار است كه مي شنوم براي پيوند استخوان بايد حتما يك همشهري اين كار را بكند
آخر چه ربطي دارد؟
به نظرم بيشتر از كمي مشكوك است
با سلام من يك پيوندي مغز استخوان هستم
كسي ميتواند دهنده مغز استخوا ن باشد كه HLA او به گيرنده بخوره
هيچ ربطي به همشهري بودن ندارد
من آرزوي سلامتي براي آقا فرهاد دارم و اميدوارم فردي با HLA مناسب براي
ايشان پيدا شود چون ميدانم خيلي روزگار را به سختي ميگذراند
به اميد سلامتي تمام بيماران
به این سایت مراجه کنند به امید خدا و با کمک پرفسور خرسند بهبودی حاصل میشود.http://www.khorsand.org/main/.شماره های ایشان در هلند003146272022-003176587991
من خودم مبتلا به این بیماری هستم خانواده ام منو مثل یه تکه آشغال دور انداختن من چه کنم درد من هم مثل ایشونه ولی کسی منو همراهی نکرد زنم طلاقشو گرفت واقعا تنهام یه کمکی به من هم بکنید راهنماییم کنید ممنون 09371002557
دوست عزیز لطفاً به کامنت بهار توجه فرمایید. شاید مشکل تان حل شود.
درود …
بیماری،طنین کلام خدا در بدن
مبارزۀ فیزیكی بر علیه بیماری احمقانه ترین مبارزۀ بشر است .
ھر درد ی ، سخن خداوند با صاحب درد می باشد از درب وجود و ھیكل بیمار .
و این نزدیك ترین و بیواسطه ترین رابطۀ خدا با بشر است . لذا نبرد برعلیه ھر
دردی نبرد بر علیه خدا در خویشتن است .
بلكه بایستی به درد گوش داد و ھوش داد و آنرا شنید و فھمید و پاسخ گفت .
یعنی ھر دردی ھمانا وحی تن است : طنین كلام خدا در بدن است .
از کتاب ” درد خدا ” استاد علی اکبر خانجانی
——————————————————————-
علل بیماریها
آنچه كه در قلمرو دانش پزشكی بیماری نامیده می شود عموماً یا علائم بیماری است و .
یا میوه ھای دردناك آن و نه خود بیماری . و كل دانش و فن پزشكی فقط تلاش می كند كه
این علائم را محو و منھدم سازد و عوارض آزار دھنده اش را فقط تسكین دھد
كه این تسكین در موفق ترین حالتش نیز موقتی است . در جریان این تلاش تنھا چیزی
كه عملاً رخ می دھد پیچیده تر شدن و مزمن تر شدن بیماری است و از دست رفتن
سرنخ ھای اولیه اش . و آنچه كه به لحاظ روانی برای بیمار در جریان این
نوع معالجات رخ می دھد فرار از علل بیماری و تأمل و اندیشه نكردن دربارۀ ماھیت
و معنا و عملكرد بیماری در خویشتن است .
از کتاب ” درد خدا ” استاد علی اکبر خانجانی
————————————————————
علت بیماریها
بیماریھای بشر محصول ناكامیھای وی در امیال و آرزوھای آگا ه و ناآگاه وی است .
این یك تعریف بشر ی از علّت امراض است چه جسما نی ، روانی ، عاطفی و چه متافیزیكی .
و كلاً امراض و ناھنجاریھا و رنجهای بشر ی را می توان به ھمین چھار دسته تقسیم بندی نمود :
سر درد ، پریشانی فكر ، نفرت و ترس،
چھار نمونه از این چھار دسته بیماری ھستند . در واقع این چھار دستۀ كلّی از رنج و بیمار ی را
می توان به این گونه ھم بترتیب عنوان كرد: امراض جسمی ، امراض ذھنی ، امراض قلبی و امراض وجودی .
از کتاب ” درد خدا ” استاد علی اکبر خانجانی
—————————-
فلسفه طب – ریشه بیماریها
ترس از فقر، ترس از تنھائي، ترس از بي آبروئي، ترس از سرزنش و… جملگي معلول ترس از
نابود شدن و احساس نابودي است كه بشر را به ھراس و جدال و حرص و اعمال تبھكارانه ميكشد
و رنجور و دیوانه ميكند. و لذا حكیم مؤمني كه اصولاً اسوة فقر با فخر و عزّت و تنھائي با ھویت و
شرافت است و آبرو و حیثیت او در گرو اتھامات مردمان جاھل نیست منشأ صدور سلامتي در مردم است.
درقرآن كریم نیز آمده است كه ترفند شیطان اینست كه انسان را از فقر و تنھائي و مرگ مي ھراساند
و سپس بسوي گناھان وسوسه ميكند و به دوزخ مي كشاند.
از کتاب ” فلسفه طب ” استاد خانجانی
——————————————————-
تظاهر ، ریشه بیماری ها
” تظاهر ” ریشه ھمه امراض و رنجھاي ناخواسته بشر است : تظاھر به بدبخت و ناتوان و مظلوم بودن،
تظاھر به عاشق و مسئول و خردمند ومتدین بودن، تظاھر به قدرتمند و توانا بودن و…. و این به معناي
دروغ ھمان ام الفساد تن و روان و دل بشر است. بیماريھا فسادھاي وجود بشرند و معلول ریاكاریھاي وي.
تظاھر به چیزي كه نیستي ھمانا تظاھر به نیستي است. و این ابتلاء به نیستي است و علت العلل تباھيھا
و بیماريھا و زجرھا كه فرد رانھایتا ًمشتاق بمرگ و نیستي ميكند و این حق نادانسته و جبري ھرتظاھر
و تمارضي است كه انسان بطرزي جادوئي به آن مبتلا ميشود.
براستي كه امراض و رنجھاي بشري جادوئي ترین وقایع در زندگي بشر ھستند كه بر حكمت و علمي
فوق منطقي استوارند.
قسمتی از کتاب ” درد خدا” استاد علی اکبر خانجانی