سجده بر سنگ، روایت محمد سلطان الکتابی، هنرمند عکاس اصفهانی است که اخیراً سفری به کردستان پریپیکر داشته و تحفههایی از اورامان و پلنگان و پاوه و سنندج را به ثبت رسانده است.
این تصویر محمّد مرا یاد حجرالاسود سهراب انداخت که روشنی باغچه بود و این روزها چنین راز و نیازهایی سخت کیمیاست! نیست؟
برای دیدن شکارهای بیشتر این جوان اصفهانی سری به ایراننامهی دکتر شاهین سپنتای دوستداشتنی بزنید و یا در اینجا، نوع دیگری از عشقورزی زیر نور ماه را تجربه کنید!
سلام
پایدار باشید
زنده باشید جناب مردوخی … فکر کنم شما صاحب منحصر به فردترین وبلاگ مجازی عالم باشید! نه؟
سلام جناب درویش … بنده به عنوان مسئول بخش گالری مرکز نجوم آوااستار ضمن تشکر از شما برای ارائه پیوند به گالری آقای سلطان الکتابی از جنابعالی دعوت میکنم تا از سایر بخش های گالری عکاسان ایرانی نیز بازدید بفرمایید و در صورت تمایل نسیت به معرفی آثار سایر عکاسان هنرمند ایرانی نیز اقدام بفرمایید
با تشکر و احترام
درود بر شما و ممنون از دعوت تان. با کمال میل این کار را انجام خواهم داد. سرفراز باشید.
درود بر شما….خیلی خوشحالم که بیش از پیش پای نجومی ها به وبلاگ شما باز شده است…من هم افتخار آشنایی با محمد را دارم. با او آخرین بار در سفری کوتاه از اصفهان تا باغ بهادران رفتم و برگشتم.در میان راه مجموعه ای کم نظیر از تصاویری که اخیرا از پرندگان و به خصوص خزندگان اطراف اصفهان گرفته بود را دیدم و حظ بردم. درود مجدد بر شما
پاسخ:
ما مخلص همه ی نجومی های دوست داشتنی هم هستیم دکتر جان …
سلام درویش
چند روز یکبار برای شما و وبلاگ شما دلتنگ می شویم
پست دلتنگی های مرا خواندی ؟
این هم از نوعی از دلتنگی هاست دیگه
باید بهت سر میزدم
خوشحالم که به روز بودی
شاد باشی و ماندگار
ممنون از لطف همیشگی ات نیما جان.
بله خواندم و برایت دعا کردم …
چه سجده ی عبیدانه ای در آغوش ِ مادر طبیعت …
هرچند اگر جای آن مرد بودم ، ترجیح می دادم نه چشمی نگاهم کند و
نه دوربینی روی عبادتم زوم کند!
خُب من فكر مي كنم جنس اين عبادت از نوعي است كه مرد نمازگزار اصلن متوجه حضور دوربين نيست.
درود …
miss you ostad
in che axe bahalie!adam delesh mikhad bere kooh vali namaz nakhooneh!!!!i
سلامی از جنس همان سجده ی گرم و صمیمی
کاش می شد روزی چوپانی را دید
و به شکرانه ی برگشتن دوست سجده بر قامت تنهایی زد
“خدایا چرا یادت از یاد من رفته است
چرا مهربانی سفر کرده است”
سلام مهندس جان
سجده در طبيعت چقدر عرفاني و دلچسب مي تونه باشه .
اروند جون هم عجب تيزبين هست مثل باباش 🙂
ولي درست گفته كه جمله اي رو كه بايد اول مي گفتند رو آخر گفتند !
شادباشيد
سپاسگزار غزاله، کالیراد و یک وبگرد عزیز هم هستم.
درود …
این پست آدمو تا خدا … آن سوی صحرای خدا میبره…
درود
سجده بر خدای انسان/ خدای صخره و سنگ/ خدای هستی…
درود
خوبی اقا
اقا یک غاری رو در چند سال پیش پیدا کردند که لقب دومین غار بزرگ ایران رو بهش دادن!
البته بماند که برای معرفی و غار نوردی ان بین چند گروه و دسته کوهنوردی جنگ و دعواست که من پیدا کردم و شما پیدا نکردی !!!؟؟؟
متاسفانه در این بین کدوم راست می گن جای سوال دارد اما با توجه به سوال و جوابهایی که از دو طرف کردم به نتیجه ای رسیدم که گروهی که در گنبد هستند جزو اولین نفراتی هستند که به غارنوردی این مکان پرداختند و …
این ماجرا صداهای زیادی خواهد داشت و در زمان بسیار کم این صدا ها و هیاهوها را خواهید شنید .
سیستمی که در فدراسیون و … هستند را به جانبداری از دومین گروه ، رو پیش بینی میکنم که ان هم با مشکلاتی دیگر است که …
فعلا می نشینیم و مینگریم
برای شما یک اس دارم که احتمالا تلفنی خواهم گفت که جامعه و شاید جهان رو در بخش زیست و محیط زیست تکان خواهد داد.
اقای درویش عزیز گفتم که یک ایدی در مسنجر فراهم کنید که بتونیم راحت تر با شما در تماس باشیم
اقا این کار رو انجام بدین و ببینیم که ان لاین هستید یا نه!
ساقول اسان
سلام استاد. با اين عكس شوق عبادت خالصانه را در قلبم تازه كرديد. هميشه بازگشت به اصل خويش آرامش بخش انسان خواهد بود. طبيعت آغوش باز پروردگار را برايم تداعي ميكند. ممنون درويش.
بسیار حس خوبی بهم دست داد از دیدن این عکس .. سپاس
آقا من اینجام!@
ما مردیم از دلتنگهیا@حواستون نیس!؟
استاد جان چرا اینجا کامنت خصوصی نداره!؟؟؟
يعني چي كه كاليراد و يك وبگرد عزيز هم هستيد ؟
اينها كه اسم دوستان و نظردهندگانتون هست ، نيست ؟
درود
این جوک بود غزاله!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟@
مهندس گفتن سپاسگزار این آدما هستن!@ 🙂
راستش من هم منظور غزاله را درنیافتم آرش جان!
ممنون از لطف و کامنتهای پراحساس همه دوستان.
پرواز روح ست و معراج انسان!
امید که این پرواز را همه یاد بگیریم …
درود.
ناخودآگاه یاد سجده های طولانی بعضی ها در بعضی فضاها و در حضور بعضی ها افتادم …
انشاالله که این یکی آن طوری نیست!
اي واي فكر كنم اين روزها امتحانات بدجوري روي مخم تاثير گذاشته ، تازه مطلب رو گرفتم 🙂 آخه معمولاً مهندس در جواب هر فردي درمورد خود اون فرد مي نوشت و تشكر ميكرد و …
در هر صورت بد نشد يك كم با آرش خان و مهندس و بقيه خنديديم :))
روز خوبي داشته باشيد و درود
😀
آذری یاهم کم نمیارن مهندس جان !@ 🙂
پاسخ:
حالا تو دیگه این وسط بل نگیر!
كاملاً درسته آرش خان 🙂
پاسخ:
بله به خنده اش می ارزید!
با سلام
یـک مـهـنـدس برای افزایش رتبه در موتورهای جستوجوگر اقدام به تبادل لینک میکند
در صورت تمایل سایت را لینک کرده و سپس لینک خود را ارسال کنید
نام لینک : یـک مـهـنـدس
آدرس لینک : http://yekmohandes.ir
موفق باشید
پاسخ:
یک مهندس بهتر است برای افزایش رتبه خویش به بهبود کیفیت محتوای وبلاگش بپردازد.
درود.
درود بر تمامی عزیزانی که به هر شکلی به کمک صبا و خانواده صبا شتافتند
گزارش بسیار خوب دوستان خبرگزاری ایسنا در فارس رو در وبلاگ صبای پدر http://www.sabayepedar.com/ حتما بخوانید و امیداست وجدانهای خفته کسانیکه با اینکارشون صبای کوچولو رو به این روز انداختند ، بیدار شود.
http://www.sabayepedar.com/
شاد باشید و همیشه سلامت
برای سلامتی صبا و تمام مریض ها دعا کنیم
حتما عکسهای صبا رو در خبرگزاری ایسنا ببینید
http://fars.isna.ir/mainnews.php?ID=Photo-19904
برای سلامتی صبا و تمام مریض ها دعا کنیم
برای صبا کوچولو آرزوی سلامتی دارم.
جناب محمد درویش ارجمند
عرض احترام و ادب
بنده مدتی است می خوام مطلبی به صورت خصوصی برای شما ارسال کنم. اما متاسفانه ای میل یا راه دیگری در وبلاگ های شما پیدا نکردم. آیا امکان داره ای میل شما رو داشته باشم؟
و من هم برای صبای نازنین و بقیه بیماران جسمی و همچنین بیماران روحی آرزوی سلامتی دارم ، هر چی که میگذره بیشتر به این نتیجه میرسم که متاسفانه به دلائل مختلف تعداد بیماران روحی در کشورم رو به افزایش است !
خدا به همه شادی و سلامتی بده
اخر هفته خوبی داشته باشید و دورد
آمین و سپاسگزارم.
امروز(۲۷/۳/۱۳۸۹) جوابیه ای از طرف دانشگاه علوم پزشکی شیراز برای خبرگزاری ایلنا فرستاده شده و بنده را متهم به جلب افکار عمومی نموه اند که بنده نیز جوابیه ای را برای این خبر گزاری ارسال نمودم و در خواست نمودم عین جوابیه اینجانب و عکس صبا را بعد از ایست قلبی در آی سی یو برای قضاوت توسط افکار عمومی و همو طنان عزیز در سایت این خبر گزاری قراردهند
توضيح دانشگاه علوم پزشكي شيراز در مورد يك گزارش
مدير روابطعمومي دانشگاه علومپزشكي و خدمات بهداشتي درماني استان فارس در مورد گزارش «فقط پنج دقيقه غفلت «صبا» را خاموش كرد» كه در تاريخ 9خردادماه سال جاري منتشر شده بود، توضيحي را ارسال كرده است.
ايلنا: مدير روابطعمومي دانشگاه علومپزشكي و خدمات بهداشتي درماني استان فارس در مورد گزارش «فقط پنج دقيقه غفلت «صبا» را خاموش كرد» كه در تاريخ 9خردادماه سال جاري منتشر شده بود، توضيحي ارسال كرده كه در زير ميآيد.
لازم به توضيح است كه، خبرگزاري ايلنا نام بيمارستان محل درمان اين كودك را از گزارش حذف كرده بود، اما مدير روابطعمومي در توضيحات خود نام بيمارستان را اعلام كرده، اين خبرگزاري هم متن ارسالي را بدون تغيير،منتشر ميكند:
با توجه به درج مطلبي تحت عنوان «تنها پنج دقيقه غفلت صبا را خاموش كرد» در آن رسانه مطالب زير به استحضار ميرساند خواهشمند است طبق قانون نسبت به درج جوابيه اقلام فرمائيد.
همانگونه كه قبلا نيز به مطالب مشابه مندرج در برخي سايتها و وبلاگها پاسخ داده شده بيمار «صبا فروزنده» در تاريخ 12/11/86 به دليل ابتلاء به تومور بدخيم مغزي در بيمارستان نمازي شيراز بستري شده و مورد درمان و عمل جراحي قرار گرفته است و با توجه به چسبندگي تومور به ساقه مغز امكان جداسازي و برداشتن كامل تومور به دليل خطرات جاني امكانپذير نبوده است و پس از آن نيز بيمار تحت درمانهاي شيمي درماني و اشعه درماني قرار گرفته است. وي مجددا در چندين نوبت با توجه به اختلال در عملكرد مغزي در بيمارستان ياد شده بستري و مورد مداوا قرار گرفته و در تاريخ 20/4/87 نيز در زمان بستري در بخش در ساعت 7:35 دقيقه دچار كاهش ضربات قلب شده كه بلافاصله اقدامات لازم و فوري توسط پرستاران مربوطه و پزشكان صورت گرفته و با تعويض لوله راه هوائي براي اطمينان از عدم وجود ترشحات، سطح هوشياري بيمار حدود ساعت 10 صبح افزايش يافته است. بر اساس گزارش پزشكان و پرستاران شاغل در بخش و بررسي پرونده موجود هيچگونه كوتاهي در اين زمينه صورت نگرفته است لكن والدين ايشان بر اساس احساسات عاطفي و به منظور جلب توجه افكار عمومي و برخورداري از مساعدتهاي مالي مردم خيرانديش و نوع دوست كشورمان و سازمانهاي ذيربط اقدام به انتشار مطالب غيرواقع و برداشتهاي شخصي خود از اين جريان نمودهاند كه با شكايت پدر وي پرونده ايشان در سازمان نظام پزشكي، پزشكي قانوني و ساير مراجع ذيصلاح مطرح شده و كليه مراجع اعلام نمودهاند كه در روند درمان و بستري بودن بيمار هيچگونه كوتاهي و اشكال از طرف بيمارستان و پزشكان و كاركنان مربوطه اثبات نشده است با توجه به اينكه بيماري وي از نوع تومور بدخيم مغزي ميباشد به مرور زمان و با پيشرفت بيماري يكسري عوارض و اختلال در عملكرد اندامها و دستگاههاي مختلف بدن اتفاق خواهد افتاد. پيگيريهاي مكرر پدر نامبرده و مراجعه ايشان به افراد، گروهها و ادارات و سازمانهاي مختلف و انتشار مطلب توسط وي و برخي سايتها و خبرگزاريها باعث پيگيري مجدد و درخواست كميسيون پزشكي قانوني تهران بر اساس تقاضاي شخصي وي شده است كه باز اين درخواست كميسيون پزشكي از بيمارستان را به غلط دليلي بر قانوني بودن گفتهها و مدارك خود دانسته است.
يادآوري اين نكته ضروي به نظر ميرسد كه داشتن فرزندي در اين وضعيت فشار مضاعفي را از نظر عاطفي و مالي بر خانواده تحميل ميكند و كمكهاي مردمي و انساندوستانه مردهمي بر اين زخم خواهد بود.
اميد است آن خبرگزاري محترم با توجه به رسالت رسانهاي و به منظور تنوير افكار عمومي و پرهيز از هر گونه اقدامي كه منجر به دلسردي خدمتگزاران نظام سلامت و پزشكان و پرستاران سختكوش كشورمان گردد نسبت به اطلاعرساني و رفع شبهات موجود اقدام نمايد.
پايان پيام جوابیه اینجانب به توضیح این دانشگاه
مسئول محترم خبر گزاری ایلنا:با سلام خدمت شما و همکاران محترم و هموطنان عزیز در پاسخ به جوابیه دانشگاه علوم پزشکی شیراز اینجانب علیرضا فروزنده پدر صبالازم میدانم مطالبی را جهت استحضار افکار عمومی به خدمتتان ارسال نمایم تا تو سط شما به اطلاع همه هموطنان برسد 1:هیچ گاه نه من و نه خانواده ام نخواسته ایم از افکار عمو می جهت جلب حمایت مالی استفاده نمائیم زیرا اگر چنین بود بنده اقدام به فروش یکی از کلیه هایم در مورخ 21/2/1389 در تهران نمی نمودم و تمام تلاشم را در جهت جلب افکار عمومی طبق جوابیه این دانشگاه مینمودم تا کمکهای بیشتری جلب نمایم نه اینکه یک عمر با یک کلیه زندگی کنم:2: مطالبی که کلا در مورد روند درمان فرزندمان گفته ایم کلا بر اساس واقعیت و مشاهداتمان بوده است و همانگونه که قبلا نیز گفته ایم اگر فرزند ما دچار ایست قلبی شده آیا طبق عکس موجود که در سایت فرزندمان http://www.sabayepedar.com گذاشته ا یم و ساعاتی پس از ایست میباشد باید چنین دچار تورم و کبودی باشدو اینچنین دچار ضایعات شدید مغزی شود که به او 94% معلولیت ذهنی جسمی حرکتی بدهند:3: دانشگاه علوم پزشکی شیراز به جای متهم نمودن ما ابتدا باید بررسی نمایند که آیا رزیدنت سال اول اجازه تراکستومی صبا را داشته است چون طبق تائید بسیاری از پزشکان عمل تراکستومی باید تو سط رزیدنتهای سال بالاتر انجام میشد:4: چرا زمانی که در خرداد سال 1387 که فرزندم دچار دل درد بود و دلیل آن توسط رزیدنتها مشخص نمیگردید و حدودا 7 بار دیگر این کودک روانه اتاق عمل شد و باعث گردید دچار مننژیت شود این مو ضوع را از ما پنهان نمودن زیرا که اطلاع داشتن از و ضعیت بیمار جزء حقوق بیمار میباشد واین عدم اطلاع رسانی توسط رزیدنتها باعث شد شانس این کودک جهت انتقال به بیمارسانی بهتر جهت درمان از دست برود:5:در صبح 20/4/1387 که این اتفاق پس از 12 بار عمل جراحی برای صبا پیش آمد هیچ کدام از رزیدنتهای نوروسرجری بدلیل شرکت در امتحان ارتقاء سطح سالیانه حضور نداشتند و به گفته پرستاران آنان هر کاری مینمودن نتوانسته اند کا رخاصی انجام دهند من در اینجا این اختصار مطالب را جهت اطلاع افکار عمومی به عرض رساندم و جوابیه کامل را ارسال مینمایم و فقط صحبت ما از ابتدا این بوده که نگذارید به دلیل سهل انگاری برخی از افراد بی مسئو لیت صبا های دیگر تحویل جامعه شودو مطالب دیگری نیز بوده که تماما به مقامات مسئول جهت بررسی گفته ام و در آخر این را میگوئم که آقایان ما را میتوانند متهم به همه چیز نمایند ولی در آخر خدایی میماند و محکمه عدل الهی که هیچ کس از آن فراری نمی تواند باشد و حقایق را انکار نمایدو مسئو لین دانشگاه علوم پزشکی شیراز شایسته بود تا قبل از ارسال جوابیه تماسی با ما بر قرار مینمودند و صحبتهای ما را میشنیدن زیرا که بنده مکاتبات زیادی با دفتر ریاست دانشگاه علوم پزشکی شیراز چه از طریق ایمیل و فاکس در آذر 1388نمودم و اعلام نمودم که حاظر به حضور در دفتر ایشان و توضیح کامل میباشم ولی جوابیه ای به بنده ندادند و در آخر یاداور میشوم که فراموش ننمائید صبا در آی سی یو بزرگسالان این بیمارستان دچار افت ضربان قلب گردید پس اگر به فرزندم سریعا رسیدگی شده چرا دچار چنین ضایعات شدید مغزی شده؟؟؟؟ (طبق سی تی اسکن موجو د)ودر مورد ساعت این اتفاق باید بگویم طبق نتهای موجود هر کس ساعتی را اعلام نموده به عنوان مثال پزشک اتندینگ اعلام داشته ساعت این اتفاق 7.30 دقیقه بوده وایشان ساعت 7.35 دقیقه بر بالین صبا آمده و همه هم میدانیم در موارد این چنینی دقایق مهم هستند پس لطفا قبل از ارسال جوابیه و زدن تهمت سوء استفاده از افکار عمومی مدارک موجود را کا ملا بررسی نمائید(همانگونه که تاریخ بستری صبا را دقیقا نمیدانید)و در آخر نه من ونه خانواده ام منکر زحمات خیلی از پرسنل زحمتکش و مدیریت محترم این بیمارستان نیستیم زیرا اگر چنین بود در ابتدای بیماری فرزندمان و پس از انجام مراحل رادیوتراپی که ام آر آی انجام شد و خبر های خوبی برایمان داشت در روزنامه خبر جنوب در ابتدای سال 1387 از پرسنل زحمتکش مربوط به آن دوره درمان تشکر نمی نمودیم ولی صحبت اصلی ما به اتفاقات پیش آمده از خرداد 1387 به بعد میباشد که ما فرزندمان را بدلیل دل دردی که داشت و رزیدنتها دلیلش را تشخیص نمیدادن و پزشک مربوطه نیز خارج از کشور بود به بیمارستان نمازی آوردیم و رزیدنت مربوطه بدون توجه به وضعیت صبا و بر طرف شدن مشکل دل درد او را در حضور شهودی که داریم مرخص نمود ولی باز شب همان روز به فاصله چند ساعت بدلیل مشکل قبلی صبا او را به همان بیمارستان بردیم و توسط رزیدنت سال بالاتر سریعا بستری شدو با افرادی خاص از کادر درمان فرزندمان که خودشان به واقع نمتوانند درپیش وجدانشان خود را بفریبندمیباشد و ما در همه حال سر تعظیم در برابر پرستاران زحمتکش و با وجدان فرو میاوریم در ضمن کلیه مدارک موجود و جوابیه کامل را در صورت نیاز برایتان ارسال مینمائیم….. با تشکر
مطلب مهم اینکه صبا در مورخ ۸/۱۱/۱۳۸۶ ساعت ۱۱ صبح در بیمارستان نمازی بستری گردید نه ۱۲/۱۱/۱۳۸۶ صبا در فردای ایست قلبی افزایش هوشیاری داشت نه در روز ایست قلبی …مدیر محترم روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی شیراز آیا تا به حال دیده بودید که مریضی آن هم کودک در کمتر از ۳۰ روز در آی سی یو بزرگسالان دچار زخم بستر و له کردگی شدید در ناحیه رانها شود ؟؟؟ولی صبای ما اینچنین شده بود و آثار آن را هنوز بر بدن دارد !!!!!!آیا شما را در جریان گذاشته اند که قبل از وقوع این مسائل در ابتدای خرداد ۱۳۸۷ روزی که داشتند دستگاه سی تی اسکن جدید را کار میگذاشتند یکی از رزیدنتهای محترمتان در حضور چند تن از اعضا فامیل به من گفت واقع بین باشم و بیایم رضایتی بدهم تا صبا (به صرف داشتن توموری که طبق مدارک دیگر رشدی نداشته) تحت اختیار علم قرار گیرد تا بر رویش کار و تحقیق شود آیا این است اخلاق پزشکی؟؟؟؟؟؟حتما تلفنهای که از سوی برخی نیز بما بواسطه شکایت شد و عنوان میکردن چرا شکایت نموده اید را منکر میشوند خوب اگر چنین شد پرینت تلفن منزلم را بگیرید و دلیل تماسها را بعد از گذشت چند ماه از ترخیص فرزندم از بیمارستان را توسط آن اشخاص تماس گیرنده مشخص نمائید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟آیا این اتفاق اگر برای عزیزان خودتان نیز بوجود آمده بود باز هم اینچنین جوابیه میدادید واگذار آنان که جو سازی میکنند و مسببان این اتفاق که برای کودکمان افتاده با خداوندزیرا که خاطره ودرد زخمهای که بر پیکر فرزندمان و خانواده ما وارد شده هیچ گاه از ذهنمان پاک نمی شود ……امان از آه مظلوم شما خود نیز خانواده دارید
درود