این تصویر امروز بارها و بارها از صدها شبکهی تلویزیونی و رسانههای مجازی بینالمللی پخش شد، تصویری که نشان میدهد پای یکی از ثروتمندترین و مشهورترین مدلهای زیباروی جهان به نام خانم Naomi Campbell به دادگاه جنایت جنگی در لاهه باز شد تا برای قضات کارکشتهی این دادگاه بینالمللی توضیح دهد که ماجرای هدیهی گرانقیمت و الماس نشانی که از جناب چارلز تیلور، قصاب خونریز لیبریا دریافت کرده است، چه بوده است؟
با این وجود، دلنوشتههای درویش، کاری به اصل ماجرا ندارد! و اصلاً پیگیری موضوع هدایای دیکتاتورهای جنایتکار تاریخ به زیبارویان، هرگز در شمار موضوعات مورد علاقهاش قرار نداشته است! داشته است؟
بلکه اینجا میخواهم صرفاً از بخت بدِ آن مأمور مسئول سوگند گرفتن از خانم کمپل گفته و از آن کارمند مظلوم دادگاه لاهه دلجویی کنم که شاید به خواب هم نمیدید، روزی عدم تناسب حیرتانگیز تظاهرات دیداریاش در کنار یکی از متناسبترین موجودات روی زمین، اینگونه محکی عدالتگریزانه و ناجوانمردانه بخورد! نه؟
راستش گاه میاندیشم که شاید قرار گرفتن این کارمند نافرم برای سوگند گرفتن از این ستارهی مشهور خوش فرم، یکی از شروط پذیرش حضور در دادگاه توسط خانم کمپل بوده است تا بدینترتیب، همچنان هیت بیزینسش – حتا در شرایط لاهه – افزایش یابد!
و در این میان، آنچه که البته در این هیاهوی رسانهای فراموش میشود، نام رهبران و بزرگانی است که روزی در کنار این خونریز نسلکش و بیرحم تاریخ ایستاده و عکس یادگاری گرفتهاند!
مؤخره:
راستش هر چه گشتم تا یک عکس باحجاب و متناسب از این خانم انگلیسی پیدا و انتشار دهم، چیزی بهتر از این نیافتم! عکسی که نمیدانم چرا با وجود آن که کاملاً موازین مرسوم حجاب را رعایت کرده و حتا یک تار مویش هم پیدا نیست، ولی باز هم به نظر مورد دار میرسد! نمیرسد؟
راست گفتی درویش عزیز
من هم قبل از اینکه مطلبت رو بخونم وقتی داشتم عکسهای این پست رو نگاه می کردم
اولین چیزی که به نظرم رسید عدم تناسب بین سوگند دهنده و آنکه سوگند می خورد بود .
به هر حال
بدون توجه به متن نوشته شما :
بعضی مواقع دلم میگیرد که چرا بعضی از بندگان خدا این چنین در زیبایی ظاهری دچار نقصان هستند .
اصلا هم دوست ندارم قضیه رو عرفانی بکنم و بگم که زیایی صیرت ارجح است و از این جور حرف ها
چون می دانم که اگر با خود این انسانها صحبت بکنی در می یابی که چه حسرتی به دل دارند وقتی که یک موجود خوش تراش و زیبا را می بینند
درود بر نیمای عزیز …
آدمها موجوداتی دوپا هستند که بر خلاف دیگر موجودات چهار پا و هشت و پا و بدون پا و … وجودشان – اغلب – آکنده از هزاران حسرت کوچک و بزرگ است! من به تو قول می دهم که اگر روزی با خانم کمپل هم صحبت کنی، او هم درد دل های فراوان و حسرت های بیشماری برای گفتن دارد! مثلاً یکی از حسرت هایش این است که هرگز باور ندارد که کسی او را به خاطر خودش و نه هیکلش دوست داشته باشد! هرچند به اعتقاد بسیاری از ناظرین بی طرف و در راستای یادداشت قبلی، هم اکنون مصداق بارزی از “پدرسوخته” باشد! نه؟
محجبه تر از اين واقعا من نديدم
شكار شاهكاري كردين!
اما مقايسه زشتي و زيبايي در كنار هم رو دوست نداشتم، نه به دليل اينكه “صورت زيباي ظاهر هيچ نيست”
به همون دليلي كه شما نوشتين فكر ميكنم انتخابش با اون ظاهر عمدي بوده!
و نتيجه ي اين دادگاه هم بهتر از دادگاه پينوشه نخواهد بود؛ تبعيد به مناطق خوش آب و هوا و ييلاقي انگلستان! و هر از چند گاهي مطرح شدن در مطبوعات و دوباره به گوشه انزوا رفتن. اصلا تناسب نداره با جرمي كه مرتكب شدن و اميدهايي كه نااميد كردن!
دنیای عجیبی داریم فلورای عزیز … به زودی و به بهانه ی هشت پای مشهور و پیشگوی جام جهانی به آن خواهم پرداخت و بخشی از پارادوکس های دردآورش را نمایان می سازم …
در ضمن ممنون که نشانه گیری ام را تحسین کرده اید! نکرده اید؟
درود …
درویش جان پاسخت به جای خودش محترمه
ولی شاید من اشتباه فکر می کنم
ولی فکر می کنم که باز هم تبعیضی این وسط هست .
مسائل زیبایی شناختی ظاهری جزء غیر قابل حذفی از زندگی روزمره ماست . باید قبول داشت که در وهله اول همه ظاهر زیبا رو برای برقراری رابطه ترجیخ میدن پس شانس اونی که پدرسوخته تر هست !! برای برقراری ارتباط بیشتره؛ اگر سیرت زیبا هم داشته باشه این رابطه تداوم پیدا می کنه ولی اونی که ظاهر نا زیبایی داره مطمئناً دیر تر و سخت تر مورد توجه و ارتباط دوستانه قرار می گیره حال چه سیرت زیبایی داشته باشه و یا نه
نمی دونم منظورم رو تونستم درست بیان کنم یا نه
البته ببخشید کامنت اولیه چند اشتباه چاپی داشت مثل “سیرت ” درست گفتم یا نه ؟
نه … نمی شه گفت تو اشتباه فکر می کنی. ظاهر پدرسوخته می تونه شرط لازم برای شروع یک رابطه باشه، اما نه تنها شرط کافی نیست؛ بلکه اغلب “مزاحم” شرط کافی هم هست! نیست؟
درود …
واااااااااااااای این خانوم سیاهه چقدر نازه!!!!!!!!!!
ببینم این تیلور به هر کسی که می رسید یک مشت الماس همینطوری می داد؟
ماشالله به هیکل جون میده برای جارو برقی کشیدن و ظرف شستن
البته بقول شاعر چون دستت نمی رسد به بی بی دریاب کنیز مطبخی را اون خانوم وکیل تپله هم هی کم بدک نیست
..درویش خان نگو که مهندس کشاورزی هستی برادر!!!نگو اگر شما مهندس کشاورزی باشی پس هومان خان با اون ابرو و صدای مردونه باید دکترای متالوژی داشته باشه
..سیاه پوست ها که مو های فرفری دارند این خانومه چرا موهای صاف و لخت داره؟
می خواهید کامنت مرا حذف بکنید و یا نه مختار هستید ولی باسید گفت ماشالله به هیکل این خانومه و البته اون خانم گرد و قلنبه هم ایرانی پسند است جان می دهد برویم کباب کوبیده با ریحان با یک پارچ دوغ با هم بزنیم بعدش یک انگشتر عقیق و یا فیروزه هم برایش می خرم اصلا درویش خان اون خانم خوش هیکل نگه داشتنش سخته کار من و شما نیست ولی خانم کپله باب دندان مرد های ایرانی است ماشالللله گرد و قلنبه بسیاری از آقایان با من هم عقیده هستند
بین خودمان باشد آب و هوای آذربایجان و کوفته های تبریز و کباب شیخ سلیم با خامه و عسل حسابی به مزاج مبارک ساخته ها و گرنه شما در دنیای مجازی که به دلبران سیمین پیکر گوشه چشمی هم نمی انداختید
…..
..این خانم نائومی بینیش را کجا عمل کرده که اینقدر خوش تراش است؟
آشپزی هم بلد است چلو خوب دم می کند؟
در لیبریای جنگ زدهاز کودکان به عنوان سرباز استفاده می کردند درست همان کاری که خمرهای سرخ کامبوج انجام دادند.قطع کردن دست به عنوان مجازات امر عادی شده بود این کشور را بریتانیا و سپس امریکا در نیمه نخست قرن نوزدهم برای اسکان برده های آزاد شده و انتقال انها از امریکا و مستعمرات به افریقا انجام دادند.جدا از بهانه های بشردوستانه در امریکا این خوف ایجاد شده بود که نیروی کار سیاه پوستان آزاد عرصه رقابت را برای سپیدپوستان تنگ نماید پس بهتر است از شیوه دوری و دوستی استفاده شود دولت بریتانیا در سال 1830 به پول ان زمان بیست میلیون پوند به برده داران بابت غرامت آزادی بردگانشان پرداخت البته آزادی بردگان بهانه ای گردید تا بریتانیای دلسوز؟ به بهانه مبارزه با تجارت انسان در خلیج فارس مداخله نماید؟؟!! که تا چند دهه بین دولت ایران و بریتانیا بر سر مسئله تفتیش کشتی ها در خلیج پارس و سپس ایجاد پایگاه ها در جزایر ایرانی به عنوان مبارزه با قاچاق و دزدی دریایی مشکلاتی وجود داشت
حتما کارمند دادگاه بعدا از دیدن عکسش می گه :
وا خدا مرگم بده ! چقدر بد افتادم …چقدر این لباس چاقم کرده …فکر کنم عکاس کادر خوبی انتخاب نکرده …کاش منم موهامو اتو کشیده بودم لاغر تر به نظر می اومدم …
من هی می خوام سنگین سر جام بشینم هی منو بلند می کنند…
جناب مهندس
از چه منظر تازه ای دیده اید ! !
اینکه در واقع جاب اسسمنت رو رعایت کرده
درسته … بدجوري هم رعايت كرده!
درود.