عقاب، يكي از پرقدرتترين، زيباترين و بلندپروازترين موجودات شناختهشده در جهان است و دقيقاً به دليل همين ويژگيها از ديرباز مورد توجه آدمزمينيها قرار داشته و دارد! امّا علاوه بر حضور پررنگ اين پرندهي مغرور و دورپرواز در آثار ادبي و فرهنگي و تاريخي جوامع مختلف، بسياري از صاحبان قدرت از امپراطوري رايش سوم در آلمان نازي گرفته تا دولت فدرال آمريكا! نيز علاقهمندي خاصي به اين پرنده نشان داده، به نحوي كه امروزه كمتر كسي است كه نداند، مشهورترين نماد آمريكاي امروز، تصويري از چهرهي مغرور و نگاه تيز اين پرنده است؛ چهرهاي كه البته در فاجعهي 11 سپتامبر، براي نخستينبار اشك ريخت!
نكتهي جالب و البته خجالتآور اين است كه شمار عقابهاي آمريكا در طول چند دههي گذشته به شدّت در حال نزول قرار گرفته و به دلايل متعددي كه مهمترين آنها، فشارهاي انساني و شكار بيضابطهي آن اعلام شده است، در سياههي جانداران در معرض انحطاط قرار گرفته بود؛ نكتهاي كه براي سردمداران الاغنشان (حزب دموكرات) و فيلنشان (حزب جمهوريخواه) آمريكايي بسيار گران آمده بود. در نتيجه، دولت فدرال تصميم گرفت با اختصاص بودجهاي قابل توجه از روند انقراض اين پرندهي زيبا جلوگيري كند؛ اقدامي كه سرانجام امسال نتيجه داد و همزمان با جشنهاي چهارم جولاي (روز استقلال آمريكا) اعلام شد كه شرايط زيست اين پرنده، مجدداً به وضعيت مطلوب برگشته و شمار آنها در حد قابلقبولي (بيش از يازده هزار) قرار گرفته و در نتيجه، از سياههي قرمز (گونههاي در معرض خطر) خارج شد.
امّا اينك، طرفداران محيط زيست در آمريكا، از دولت مركزي خويش خواستهاند تا اين اقدام را همچنان ادامه داده و براي نجات 279 گونهي جانوري ديگر آمريكا كه همچنان در سياههي قرمز و خطر انحطاط قرار دارند، تمهيداتي شايسته اعمال دارد.
نتيجهي اخلاقي!
عقاب شانس آورد كه سمبل قدرتمندترين و ثروتمندترين كشور جهان بود و توانست از اين رانت دولتي! بيشترين بهره را برده و حالا حالاها خيالش از بابت پروازي مطمئن – دستكم – در آسمان كشور پهناور آمريكا راحت باشد. درست همانگونه كه خرس پانداي چيني شانس آورد و دولت چين براي جلوگيري از انقراضش، مجبور به صرف ميليونها دلار بودجه و جذب بهترين بومشناسان و جانورشناسان جهان شد. امّا اين دليل نميشود كه ديگر حيواناتي نيز كه سمبل كشورهاي ديگر جهان هستند، از چنين بختي برخوردار باشند! كه نمونهي آشكار آن شير ايراني است؛ حيوان پرشكوهي كه سالها در نشان پرچم ملّي ايران هم جاخوش كرده بود و حتا همين اواخر، جناب حداد عادل تمايل ضمني خويش را براي اهتزاز دوبارهي آن نشان معروف بر سردر بهارستان هم اعلام كرد؛ اما … و امّا دولت شاهنشاهي گذشتهي ايران با همهي ادعاهايش نتوانست از انقراض اين حيوان ارزشمند جلوگيري كند. براي همين است كه انتشار خبرهايي كه نشان ميدهد هنوز حدود شصت شير ايراني در هندوستان حضور داشته و حتا گفتگوهايي براي انتقال بخشي از آنها به سرزمين اجداديشان (منطقهي حفاظتشدهي دشت ارژن در استان فارس) هم انجام شده، ميتواند بسيار مسرتبخش باشد.
در عين حال گويا با توجه به بيشينهي دانستگي حاكم بر دولتسالاران جهاني، چارهاي نداريم جز آن كه همدردي عميق خود را با ديگر جانداراني كه اين بخت را هيچگاه نيافتهاند تا به نشان ملّي هيچ كشور و ملّت و حزبي بدل شوند، اعلام داريم!
براي مطالعه بيشتر
– دو مقاله روزنامه لس آنجلس تايمز را در شماره ديروز و پريروز در همين ارتباط بخوانيد.