نرم نرمک هوا دارد گرم و گرمتر میشود … گوسفندها میدانند که چه گرمایی است! اما شاید نمیدانند که راههای بهتری برای گریز از گرما هم وجود دارد!
برای مقابله با داغی آفتاب در زمانهای که خورشیدش سوزانتر میشود، تنها راه «گوسفندوار زندگی کردن» نیست! هست؟
گاه اگر سایهها کم میشوند، بهترین راه، کاشت درختانی جدید است! نه؟
خواننده عزیز دل نوشتهها! به این تصویر خوب دقت کنید … چه میبینید؟
آیا متوجه رفتار متفاوت دو گوسفند در این گله شدید؟ به ویژه یکی از آنها که رنگی مشکی دارد و برای خود در بالادست (گوشه بالا سمت چپ عکس)، یک سایهی انحصاری هم یافته است! آن دیگری هم که انگار تسلیم سرنوشت شده و ترجیح میدهد گرفتن حمام آفتاب را یک انتخاب نشان دهد تا یک اجبار! شما کدام راهکار را میپسندید؟ رفتار آن گله را … آن گوسفند مشکی رنگ را … آن دیگری را که حمام آفتاب گرفته و یا …؟!
به هر حال، آنچه که در این عکس خودنمایی میکنه، برهنگی و تخریب شدید پوشش گیاهی منطقه و وجود آثار میکروتراس است که آشکارا نشان می دهد: میزان حضور گوسفندها به هیچوجه متناسب با توان پذیرایی سرزمین نبوده و در نتیجه نه غذایی مانده برای گوسفندان و نه حتا سایه ای درخور! بنابراین، مشخص است که نه یک چوپان که چند نسل از چوپان ها در مدیریت گوسفندان راه را به خطا رفتهاند! نرفتهاند؟
انعکاس در:
تصویر بسیار جالب و در عین حال ناراحت کننده است.
شاید هم امیدبخش! نه؟
درود
ازچه نظر امیدبخش است ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ:
راهکاری که گوسفند سیاه نشان می دهد!
بله یه جورایی امید بخش هم هست. جناب مهندس عزیز به خاطر تمام کمک هاتان برای پایان نامه ام نهایت تشکر را از شما و جناب مهندس خسرو شاهی دارم . دوشنبه جلسه ی دفاع از پایان نامه دارم . روزتان هم مبارک.
برایتان آرزوی موفقیت و بهروزی بیشتر دارم.
سپاس از تبریک تان.
محمدجان سؤال مهم این است که “آیا امیدی به استقرار درخت کاشته شده هست یا نه!؟”
پرسش امیدوارکننده ای طرح کردی رفیق!
می ترسیدم سؤال کنی که آیا اصولاً امیدی به کاشت درختی دیگر هست یا نه؟!
یک سوال برای من پیش امد.ایا انسان ها فکر نمی کنند که روزی دنبال همین سایه خواهند افتاد؟
پاسخ:
همهی مشکل بشریت در طول تاریخ همین بوده فرشاد خان!
این که اغلب ترجیح داده آنجا که باید فکر کند، آن را آکبند نگه دارد!!
سئوالی که گه گاه به ذهنم میرسه اینه
که اونهایی که در این قسمتها مدام در رفت و امد و به اصطلاح استفاده از این محیط هستند چرا هیچ وقت در گوشه ایی از این زمین ها” برای استفاده خودشان حداقل ” نهالی نمی کارند .
چرا انقدر روزمره و بی تفکر نسبت به آینده به مسائل نگاه می کنند .
یک دلیلش شاید آن باشد نیما جان که اغلب ترجیح میدهیم فقط خود و نیازهای کوتاه مدت مان را با معیار “نوک بینی” بر هر مصلحت دیگری ارجحیت دهیم!
درود …
می گوید امان از تو انسان بی خرد که بیابان زایی کردی و برای شکم ما هم خودت را پرورش می دهی اما حتا سایه ای هم نمی توانی برایمان تامین کنی!!!
اگر آدمی توانایی درک زبان حیوانات را داشت، که البته فکر کنم حاصل کار از این مصیبت بارتر می شد خانم فیروزی عزیز! نمی شد؟
درود …
واقعا همینطوره
ممنون از صحبت های دیشب در شبکه مشتند.واقعا ادم رو به فکر وا می داشت.البته افتخار اشنایی با شما را از دیشب داشتم.فقط می تونم بگم خسته نباشید.
پاسخ:
درود بر شما و ممنون از توجه تان. کدام برنامه بود؟ تکرار هم داره؟
این نوشته بسیار هوشمندانه بود .
من هم البته به عنوان خواننده ی ذوب در ولایت ! سعی می کنم از خط قرمزها نگذرم و بدون پایبندی به بز یا گوسفند بودن ِ آن رفیق ِ پیشروی تنها مانده مان ، از متن و خردمندی اش در روزگارمان لذت ببرم .
و دیگر این که شکل و شمایل جدید دلنوشته ها خیلی خوب شده 🙂
درود بر مسعود عزیز …
البته به عنوان خواننده ای که در اینجا حق آب و گل داره، خوشحالم که تغییرات جدید دلنوشته ها را پسندیدی. و خوشحال تر آن که طرفدار آن گوسفندی نیستی که حمام آفتاب گرفته!!
یک فیلم مستند بود از یک مستند ساز فرانسوی.البته من دیر گرفتم فقط به صحبت های شما رسیدم در مورد نقاط داغ زمین ١۴٪ ولی حالا ٣٪ … نمیشه چیزی گفت.ادم نمیدونه به کی باید اعتراض کنه
متشکرم. بله روند تخریب ارزشمندترین زیستگاه های جهان، شگفت انگیز و بس نگران کننده است.
ولی من از تغییر خوشم نمیاد. نمی دونم چرا!
وقتی تغییرات در وبلاگ می دهید دلم برای شکل و شمایل های قبلی وبلاگ تنگ میشه!
با این حساب با تغییر در آرایش سیاسی ساختمان پاستور هم موافق نیستید و احتمالاً دل تان برای رییس دولت های نهم و دهم هم تنگ خواهد شد سیمین خانم! نه؟
:ِD
درود
این نکته خیلی جالب بود آقای درویش دل تنگی برای رییس جمهور دوره نهم ودهم!!!!!!!!!!!!!!!!!!
از همین می ترسم که روزی برسد که دلم برای دولت نهم و دهم تنگ شود!
درود
سیمین خانم این یک مورد دلتنگیتون فکر کنم در کتاب رکوردهای گینس ثبت بشه!!
این طور که داره پیش می ره، ممکنه سیمین خانم به عنوان یکی از طرفداران جریان انحرافی همین روزها معرفی بشه! نه؟
🙂
اتفاقا مدرکش هم موجوده! براتون ایمیل می کنم اگر پیداش کردم!
سلام و خسته نباشید استاد عزیز،
گوسفند مشکی رنگ :” اعتراض به ما انسانها که چه بلایی به سر محیط زیست آورده ایم.
آقای درویش عزیزم ،
باور کنید اگر اجداد ما که در این مناطق گذران می کرده اند و بطور معجزه آسا زنده شوند. منطقه ی محل سکونت و زندگی خود را نخواهند شناخت زیرا از بس ما فرزندان خودخواه آنان همه چیز و بخصوص محیط زیست را نابود کرده ایم.
حقیر هر گاه صحنه های اینچنینی می بینم به خدا قسم منقلب می شوم .
بازتاب: درختی که اندازهی زندگی میارزد! نمیارزد؟ | نیوزآپ
بازتاب: درختی که اندازهی زندگی میارزد! نمیارزد؟ | انجمن ایلامیان
بازتاب: درختی که اندازهی زندگی میارزد! نمیارزد؟ | rOOz.me | آخرین خبرها از منابع خبری جهان
بازتاب: درختی که اندازهی زندگی میارزد! نمیارزد؟ | هوای تازه