نميدانم چند نفر از خوانندگان عزيز اين سطور از ماجراي جالب اُنس پيرمرد و روباه در يكي از روستاهاي اطراف شهرستان خلخال آگاه شدهاند؟ امّا اين را ميدانم كه همهي ما – بي شك – پس از خواندن اين حكايت دلنشين و شوقبرانگيز براي آن پيرمرد و دل دريايي و سلوك صبورانه و پيام پرمهرش دعا كرده و دوام سبزانديشياش را از مادر زمين و آسمان آبي آرزو ميكنيم.
پيرمرد در پاسخ به پرسش خبرنگار ايرنا، هموطنانش را به مهرباني با حيات وحش دعوت ميكند و ميگويد: تا وقتي كه زنده است نخواهد گذاشت اين روباه گرسنه از مزرعهاش خارج شود. آن هموطن عزيز خلخالي من و تو، چهار سال صبورانه كوشيد تا باوري تاريخي را در نهاد آن روباه ديار سبلان تغيير دهد؛ باوري كه به روباههاي ديار من آموخته است: بايد از اين موجود دوپا دوري كني! چرا كه خطرناكتر از آدمي در روي زمين آفريده نشده است.
آري … پيرمرد خلخالي كار بزرگي را انجام داده است و به باور من يكي از قهرمانان واقعي استان اردبيل هم اوست و نه آنهايي كه … (بگذريم!).
امّا … و امّا از هر چه بگذريم، از اين واقعيت نميتوان گذشت كه 5 سال پس از مرگ صادق خلخالي؛ فردي كه قصد داشت تا تخت جمشيد و آرامگاه كوروش بزرگ را با خاك يكسان كند، مرد ديگري از آن ديار نشانمان داد كه سزاوارانه اين لياقت را دارد تا فرزند واقعي كوروش بناميمش و به احترامش كلاه از سر برداريم … مگر كوروش نگفته بود:
به فهم آب رسیدن و گندم را گرامی داشتن،
این آیین من است.
پس هرکه روندهای را بیازارد
جهان را آزرده است.
او که درختی را بیافکند،
بی اجاق خواهد مرد.
او که آب را بیالاید،
روان خویش را آلوده است.
و مگر آن پيرمرد خلخالي نشان نداد كه به راستي نه تنها اهل آزردن هيچ رونده و جوندهاي نيست؛ بلكه همراه با كوروش و همگام با آن فرزانهي بسطامي، ميگويد: آن كه در درگاه خداوند به جان ارزد، در نزد من هم به نان ارزد.
هر كس در اين سرا درآيد
نانش دهيد و از ايمانش مپرسيد
چه آن كس كه به درگاه باري تعالي به جان ارزد
البته بر خوان بوالحسن به نان ارزد
” متن كتيبه سر در خانقاه شيخ ابوالحسن خرقاني ”
مؤخره 1:
اين حكايتها را كه ميخوانم، زنده ميشوم … بال و پر ميگيرم و از اين كه ايرانيم به خود ميبالم. بياييم همه ي ما كاري كنيم و رفتاري از خويش بروز دهيم كه آيندگان هم به سلوك ما خشنود و با آن به ايراني بودنشان فخر فروشند و سر به آسمان به سايند.
يادمان باشد:
آنان که آفتاب را
به زندگی دیگران میبخشند
نمیتوانند
خود از آن بیبهره باشند
مؤخره 2:
از سيد جعفر سيد اخلاقي عزيز كه نخستين بار او بود كه مرا متوجه اين حكايت پندآموز از همشهريهاي عزيزش كرد، ممنون و قدردانم.
مؤخره 3:
يك هموطن عزيز كردتبار ساكن ديار توس را ميشناسم كه عجيب با روباههاي سكونتگاهش اُلفت دارد؛ شايد بد نباشد او نيز روزي حكايت خودش را با آن روباهها به مخاطبان دنياي سبزرنگ وبلاگستان هديه داده و اندكي از شهد احساس نابش را با فارسيخوانان مجازي به اشتراك نهد.
مؤخره 4:
گزارش امروز روزنامه سرمايه را در باره پيامدهاي قطع 12 هزار درخت بلوط در منطقه حفاظت شده دنا با عنوان: «خسارت دنا، 2/4 میلیارد دلار، جریمه اعلامی یک میلیارد تومان!» بخوانيد تا دريابيد كه چقدر همه ميكوشند تا طبيعتستيزان خيلي متحمل خسارت ريالي نشوند!
من این حکایت را نخوانده و نشنیده بودم ,
برایم خیلی خواندنی بود.
و البته طبق معمول از شیطنت های پنهان بین سطور لذت بردم!
درود بر درویش خان شیردل
..درویشخان اون مرحوم …هم در خاطراتش به طبیعت اشاره کرده کوه های اطراف قم را روزهای تعطیل می رفته و درختان بادام و پسته کوهی را بخوبی می شناخته
وقت کردید بخوانید.هر انقلابی به روبسپیر احتیاج داره
به قول مائوستنگ انقلاب دعوت به مهمانی شام نیست
….خودمونیما پشت شما هم معلومه که خوب گرمه اگه کسه دیگری بود؟؟؟؟
«خسارت دنا، ۲/۴ میلیارد دلار، جریمه اعلامی یک میلیارد تومان!»
……بقول گیلکان شیرین زبان ائوووووووو برار جان کی داده کی گرفته !
از یک جیب دولت میاد میره تو یک جیبه دیگه اصل اونه که باشخصی که مسئول مستقیم قطع درختا بود برخورد کرد.راستی چه عشقی می کنند کوره داران ذغال با 12000 درخت بلوط
به نظرم باید علاوه بر جریمه تریاکی های عزیز و شیربن سخن آنها را مژبور به کاشا و مهم تر از همه داشت 100 درخت کرد تا همه به اجبار به گاز پیکنیکی رو بیاورند هرچند اینکار دور از شان یک تریاکی اصیل است منقل با اخگر های آتشین باقلوا گز سوهان و پشمک
چای با قوری درون منقل به به
آفرين به شرف اين مرد .
من از این ماجرا خبر نداشتم. چقدر خوشحال شدم. ولی آقای مهندس درویش عزیز هنوز هم تعداد انسانهای بیرحم در این مملکت بسیار زیاده. روز جمعه مجددا” به زندان ارم رفته بودم تا با مدیریت آنجا صحبت کنم … یک گرگ زحمی را گویا درمان کرده و در قفس انداخته بودند که معلوم بود حال و روز خوبی نداشت. 2 جوان با لباس سربازی آمدند شروع کردند سنگ پرتاب کردن به قفس گرگ که حیوان بیچاره از ترس با آن حال و دست بسته مجبور شد از جایش بلند شود. با جوانها برخورد کردم که چرا اینگونه با حیوان رفتار میکنند. گفتند :میخواستیم چهره اش را تماشا کنیم گرفته خوابیده. خلاصه.. بگذریم…. هنوز خیلی مانده مردم این مملکت برای طبیعت و مخلوقات دیگر خدا ارزش قائل شوند.
درودبرشما.
عنوان نوشته ازهمه جالب تربود.
سلام
از اين موضوع لذت بردم و البته از نكته هاي درچ شده مربوط به كورش كبير هم براي چندمين بار به همچنين .
در خصوص درختان بلوط قطع شده و جريمه اخذ شده كافيست يك ضرب و تقسيمي نمائيد تا ببينيد كه هر درخت چقدر براي آقايان ارزش داشته است!!!
بدرود.
شیرینی این پست رو پست مربوط به قتل روباه به کامم تلخ کرد . یه قصه از روش می نویسم . حتما … حتما …
مي فهمم … كاش يه جور ديگه اين قصه شيرين تموم مي شد … زنده باشيد.
همانهایی که خلخالی را سر کار آوردند همانها هم عزلش کردند خداگناهانش را ببخشد بی معرفت یک ذره انصاف نداشت بنظر من به معنای واقعی کلمه یک کمونیست بود همه را اعدام کرد معتاد آدم کش و…. بعد از گذشت این همه سال بیاییم فکر کنیم
درود بر مردانی که به ایران و ایرانی می بالند و همواره به زردتشت و کوروش تعظیم میکنند
همیشه ایرانی باشید و ایرانی بمانید
متشکرم از بیدارگری شما
درود بر محمدرضای عزیز.
همیشه برام سخت بوده وقتی میپرسن بچه کجایی میگم خلخال اولین چیزی که میگن اینه از شیخ صادق چه خبر؟اون مرحوم اگه اعدام کرد کشت و کشتار راه انداخت خوب لابد یه کسایی اجازه داده بودن تا هر کاری که دوس داره بکنه وگرنه جسورتر از اون کم نیستن چرا اونا تاحالا نتونستن اینکارو بکنن .به قول دوست عزیز که گفت خودشون سر کارش آوردن و خودشونم عزلش کردن اما به شخصه کارهای دیکتاتورانه ایشونو محکوم میکنم و از تمام مردم عزیز کشورم ایران عذر میخوام این پیرمرد خلخالی فرزند ناخلف ماست اما کم نداریم مردهای مهربانو هنرمندو طبیعت دوستی که معرف خوبی برای شهر همیشه مهربان و مظلوم و محروم که همیشه لگد کوب سیاست این وآن بوده باشند ..
بله شک ندارم که در خلخال انسان های نیکوخصال در اکثریت هستند.
درود بر شما …
با سلام به آقای مهندس درویش و تشکر از نشر این خبر . مرد خلخالی که ذکر شد ابوی بنده هستند . متاسفانه عده ای نامرد روباه رو از بین بردند و ایشون مدتی بخاطر همین قضیه افسرده شدند . دعا بفرمایید
چشم. حتما. درود بر شما و ابوی بزرگوارتان.