تالاب گندمان چند سال است که در برابر تغییر کاری ناخواسته مقاومت میکند؛ چند سال است که در برابر خشکسالی کمسابقه ایستاده است و چند سال است که با تمام توان خویش میکوشد تا در برابر آتش نابخردیهای حاکم بر سرزمین مقدسش کم نیاورد و همچنان پذیرای پرندگان هوشربا و جانداران ارزشمندش باشد و همچنان به بالانس آبشناختی منطقه کمک کند.
اما آن گونه که امروز، دیدهبان عزیز طبیعت بختیازی گزارش داده است، شکارچیان و شکارکشها هم با مجوز و بی مجوز به منطقه هجوم آورده تا آن اندک پرندگان مهاجری که خود را به گندمان رساندهاند را نیز از میان ببرند!
آیا این است رسم مهماننوازی؟ و این است رسم مدیریت بر سرزمین؟!
رخداد تلخی که بار دیگر نشان میدهد تا چه اندازه باید از پیشنهاد آیش 5 سالهی طبیعت ایران حمایت کرد و با تصویب واقعی آن، کوشید تا به سرزمین مادری مجال احیاء و ترمیم جراحتهای وارده و زیستپالایی مجدد داده شود.
هه هه هه یعنی اون کسی که پروانه صادر میکنه فهم و شعورش تا چه حده؟
تالاب رو که برای راحت تر برداشت ترب جهت فروش به گلخانه ها آتش زدند صدور پروانه دیگر چرا؟
حماقت بهره ای باشد خداداد
یعنی مدیریت بر روی یک تالاب محدود اینقدر سخته؟
پاسخ:
شوربختانه به نظر می رسد می خواهند به عمد یا سهو تمام تالاب را به اراضی کشاورزی بدل سازند …
هر چي جلوتر ميره با حال تر ميشيم. نه! مثلا نميتوني تصور كني همين فردا وزير راه و ترابري مصوبه هيئت دولت براي ساختن يك بزرگراه از خرم آباد به كرمانشاه و از وسط جنگلهاي بلوط زشت قلايي لرستان را اعلام نمايد؟
چرا امیر جان! در این دولت هر چیزی را می شود تصور کرد! دیگه حیرت انگیز تر از مقاومت در برابر تغییر ساعت که نیست! هست؟
جناب آقای درويش
سلام و احترام
از لطفي كه به اين حقير داشتيد ممنونم و ارج می نهم اطلاع رسانی شایسته شما را که بخشی از حامیان و دوستداران محیط زیست ایران در وبلاگستان مطلع نمود . چرا كه آروزي قلبي من در اين 10 سال تلاش مستمر در وجب به وجب آب و خاك ايران آشنايي و بالارفتن سطح فرهنگ مردم ايران در برخورد با محيط زيست كشورشان است ، قطعا دلسرد نخواهيم شد و تا رسيدن به موفقيت همه با هم ادامه خواهيم داد . قطعا سيلي در راه است .
خوشحالم که به اطلاع شما و سایر دوستداران محیط زیست می رسانم بالاخره موفق شدم تا در روز جهانی تالابها پخش مستند حیات وحش تالاب انزلی را قطعی نمایم . چرا که که بنا به فرارسیدن ایام دهه فجر با حذف آنتن گنجینه تتیس تا 26 بهمن مواجه شده بودیم . اما با فشاری که به حوزه مدیریت ارشد سازمان آوردم و درایت مدیر گروه دانش که با آگاه نمودن مدیران ارشد سازمان در مورد نام گذاری سال 2010 به نام سال جهانی تنوع زیستی و تالابها موافقت مدیران ارشد را موجب شد و این امر حیاتی امروز تبدیل به یک دغدغه و کلاس جهت تولید مستند های با کیفیت و به روز در حوزه مدیریت سیما شده است .
تاكيد ميكنم سه شنبه ۱۳ بهمن بمناسبت روز جهانی تالابها ” تالاب انزلی ” ساعت 35 : 19 از شبکه یک سیما
مطتئنا مستندی خواهید دید در سطح فیلمهای به روز که هم اکنون از بي بي سي و كانالهاي حيات وحش در حال پخش مي باشد . اين مستند محض بدون گزارش گيري و حتي يك ثانيه مصاحبه اكوسيستم تالاب انزلي را از جاده و مباحث روزش ، بالادست تا پايين دست و اكوسيستم هاي مختلف تالاب بهمراه حيات وحش آن طي يك سفر يك ساله به صورت مستمر و به صورت چهار فصل ، 60 روز فيلم برداري ، با استفاده از تكنيك هاي نوين تصوير برداري و تجهيزات مدرن با ياري حرفه اي ترين عوامل سينماي ايران به تصوير كشيده است .
خوشحال خواهم شد هم نظر شخصی شما را بدانم و هم در صورت لطف و اطلاع رسانی شما به سایر دوستداران محیط زیست نظر سایر دوستداران محیط زیست ایران را .
در پايان به عرض مي رسانم طي يك كنفرانس مطبوعاتي كه
كه در اسرع وقت برگزار خواهد شد پاسخ همه مخاطبان و خصوصا دوستان شما كه به من لطف داشتند را رسما و علنا خواهم داد.
ضمنا ياد آوري مي كنم پوستر همايش را شنبه براي شما دوست عزيز ايميل خواهم كرد .
حتما تشريف بياوريد . دعوتنامه نيز تا يكشنبه ارسال خواهد شد .
با تشکر .
نبی 9/۱۱/۸۸
پاسخ:
سعید جان تو که دل ما رو حسابی آب انداختی … حالا نمی شه یک نسخه دی وی دی از مجموعه تتیس هم برایمان بفرستی تا با فراغ بال ببینیم و تحلیلش کنیم؟!
درود …
اين هم پاسخ مثبتي است به همان طرح.نه؟!!!
آی گفتی!
درود …
می بینید چطور دهن کجی می کنند به محیط زیستی ها ؟.. اگر با حمایت از طرح آیش 5 ساله آقای کرمی این نوع از دهن کجی ها پایان می یابد و آقایان دست از لجبازی های زیانبارشان بر می دارند من هم از این طرح حمایت می کنم تا یکی به صدها حامی طرح افزوده شود .. فقط کاش کاری بیش از حمایت وبلاگی میشد انجام داد .. یک جور پتیشن .. امضا’ گیری و روشهای مشابه ..
یادم باشد حتمن این بار تلویزیون نگاه کنم .. راستش را بخواهید مدتهاست تلویزیون نگاه نمی کنم مگر به سفارش دوستی یا هنرمندی که در برنامه ای ظاهر می شود و به خاطر دیدن او و شنیدن صحبتهایش حاضر به روشن کردن تلویزیون می شوم .. دوست دارم ببینم دوستان هنرمند چه کرده اند و حاصل تلاشهای یکساله شان چیست . : ) ..
پاسخ:
فكر كنم همه همين طور شده اند … ديگر كسي تلويزيون نگاه نمي كند، مگر پيامكي دريافت كند كه فلاني فلان ساعت فلان برنامه رو ببين!
واقعاً بايد براي تلويزيون تاسف خورد.
در ضمن ممنون كه از طرح آيش حمايت مي كنيد. اميدوارم به سر منزل مقصود برسد.
درود …
در مورد طرح پایش ، لزوم اجرای اون و دلایل موافقان و مخالفانش زیاد نمی دونم . بنابراین نمی تونم نظر بدم . دوست دارم بیشتر بدونم .
از اقای نبی متشکرم که در مورد تتالاب زیباو مظلوم ما در استان گیلان مستند ساختن . بی صبرانه منتظرم که برنامه رو ببینم .
پاسخ:
با طرح پايش و دلايل موافقان كه بايد كم و بيش آشنا شده باشيد. دلايل مخالفان را هم سام خسروي فرد قول داده كه به زودي بنويسد.
بعداً داوري كنيد.
كار سعيد نبي هم كه حرف نداره! داره؟
درود بر مرد همیشه بیدار … ممنون که اینگونه به طبیعت بختیاری توجه دارید و باعث دلگرمی ما در سرمای بام ایران می شوید.
پاسخ:
زنده باشي رفيق … اين كمترين كاري است كه مي شود براي يك ديده بان نازنين در بام ايران انجام داد.
سلام
شکار مجاز برابر قوانین کشور هیچگونه منعی ندارد و در واقع حقی از حقوق مردمان این سرزمین است.احترام به قانون لازم است هرچند آن را نپسندید.
پاسخ:
همه حرف ما اين است كه كدام شكار مجاز؟ اگر شكار به صورت مجاز و با توجه به ظرفيت توان بوم شناختي زيستگاه انجام شود، حرف شما درست. اما آيا واقعاً اينگونه است برادر من؟
سلام بر درويش عزيز….
http://golzareadab.blogfa.com/post-201.aspx
بياييد شروع كنيم…اين روزها يك قراري بگذاريم حضوري با هم گپ بزنيم. موافقيد؟
(نظر خصوصيه)
پاسخ:
دكتر جان شرمنده! وبلاگ من امكان ارسال پيام خصوصي ندارد. در اينجور مواقع بهتر است از ايميل استفاده كنيد. البته من نمي دانم چرا حالا اين پيام شما بايد خصوصي باشد؟ در كلبه درويش، خصوصي تر از اينش هم عمومي است! نيست؟
درود …
نگران کننده است و
نگران کننده تر این است که انگار اینان نگران ِ هیچ چیز و هیچ کس نیستند!
بله … آن چيزي كه نگران كننده تر است، همان واقعيتي است كه شما به درستي بر آن تأكيد كرده ايد. اين همه بي تفاوتي و سهل انگاري حقيقتاً نگران كننده و دهشتناك است.
درود …
مگه تا حالا جایی هم در ایران شکار ممنوع بوده که حالا آزاد شده؟؟؟؟؟؟
اي بابا رسول جان!
تو هم كه نيش مي زني رفيق! اين همه تابلوي “مناطق شكار ممنوع” را نديدي؟ اگر اونارو نديدي؛ دست كم پوكه هاي فشنگ را كه در كنارشان ديدي؟ نديدي؟!
درود …
سلام اقای درویش.ایمیلم به دستتون رسید؟
پاسخ:
بله رسید. ممنون. حتما به آن اشاره خواهم کرد.