تازه ترین کنفرانس مطبوعاتی رییس جمهور در مهرماه سال جاری، مطابق اغلب کنفرانسهای مطبوعاتی دیگرش با برخی حواشی و جنجال در فضای رسانهای، سیاسی و اقتصادی کشور روبرو شد. منتها این بار، یک رخداد کمنظیر و شاید بینظیر در جریان این کنفرانس مطبوعاتی به وقوع پیوست که آن را به ویژه برای نگارنده و دیگر همتایانش در حوزه محیط زیست متمایز کرد یا میتوانست بکند! ماجرا آن بود که ایشان در پاسخ به انتقادهایی که از وی و دولتش در محافل گوناگون مطرح شده و رو به افزایش دارد، عنوان کرد که چرا رسانهها فقط ضعف او و همکارانش را در دولت میبینند و چشم بر روی خطاهای دیگران بستهاند؟ و بلافاصله برای نمونه به روند قطع درختان در چند منطقه تهران توسط شهرداری اشاره کرد که کوچکترین مخالفت یا اعتراضی را برنیانگیخته است؛ درصورتی که با یادآوری خاطرهای از زمان صدرات خویش بر مسند شهرداری تهران، اشاره کرد در موردی مشابه برای اعتراض به احتمال قطع چند درخت در خیابان ولی عصر تهران، جنجال و اعتراضی گسترده برعلیه شهرداری آن زمان صورت گرفت. به دیگر سخن، رییس دولت دهم بر این باور است که حتا منتقدین سیاستهای محیط زیستی و طرفداران محیط زیست در رسانهها هم بیشتر سیاسی هستند تا واقعاً فعال و دوستدار محیط زیست!
روزنامه ایران هم در شماره شانزدهم مهرماه خود، ضمن اختصاص صفحه نخست خویش به چاپ چند عکس از قطع درختان در تهران، تأکید کرد: همهی رسانهها در برابر افشاگری رییس جمهور سکوت کردند!
امّا به راستی چرا هیچ رسانهای به این بخش از سخنان رییس جمهور توجه نکرد و چرا هیچ تشکل مردمنهادی در حوزه محیط زیست، خواستار روشن شدن این ماجرا نگردید؟ آیا این یک ضعف بزرگ نیست؟
نگارنده براین باور است که پاسخ مثبت است و این ماجرا بیشک یک ضعف بزرگ در بین فعالان محیط زیستی ایران را آشکار میکند. امّا بزرگتر از آن ضعف هم وجود دارد؛ ضعفی که سبب تشدید این بیتفاوتی در مخاطبان این دو طیف رسانهای شده و میشود. به عنوان شاهد دست کم چند رخداد مشابه دیگر در کلانشهر تهران را به یاد دارم که در آن موارد هم روزنامه نخست محیط زیستی کشور، یعنی همشهری کاملاً سکوت کرد و اصولاً همان طور که پیشتر هم نوشتهام، همشهری یا تهران امروز تا جایی به بازتاب و تحلیل مشکلات محیطزیستی کشور میپردازند که عملکرد شهرداری تهران به زیر سؤال نرود و این نکتهای بود که در ملاقات مستقیم با آقای قالیباف در سال 1389 به ایشان صراحتاً یادآور شده و خواستار تغییر این رویکرد در روزنامه همشهری شدم.
از آن سوی ماجرا اما مسأله مهمی که به نظر میرسد سردبیران روزنامه ایران و طیف وابسته به ایشان فراموش کردهاند، به همین نکته بازمیگردد؛ یعنی روزنامه ایران هم اغلب فقط به انتقاد از سیاستهای محیط زیستی در کلانشهر تهران میپردازد و چشم بر روی بسیاری از معضلات محیط زیستی کشور که ریشه در عملکرد ضعیف کارگزاران دولتی دارد، میبندد و در عوض این روزنامه ارگان شهرداری تهران است که به صورتی مؤثر سیمای نسبتاً کاملتری از وضعیت محیط زیستی ایران ارایه میدهد البته بدون تهران! انگار جای این دو با توجه به نامشان تغییر کرده است! نکرده است؟ همشهری از مشکلات سدسازی، طرحهای انتقال بینحوضهای، خشک شدن تالابها و دریاچهها، قطع درختان در جنگل ابر، آتشسوزی در زاگرس، انتقال خطوط نیرو از دنا و … مینویسد و روزنامه ایران هم از قطع درختان در خیابان ایران زمین، بزرگراه شهید گمنام، باغ نیما یوشیج، جنگل وردآورد یا نشست زمین در جنوب تهران مینویسد و تمام!
بنابراین، اگر مسئولین این دو روزنامه و طیف وابسته به آن میخواهند تا سخنان و تحلیلها و انتقادهایشان از سوی مخاطبین جدیتر گرفته شود، لطفاً پیش از آن که یک نیزه در چشم رقیب فروکنند، یک سوزن هم به خودشان بزنند و عملاً نشان دهند که حفظ ملاحظات محیط زیستی برایشان مهمتر از هر مصلحت بخشی و گروهی دیگر است.
خب دو تا روزنامه رو که با هم بگیریم مشکل برطرف می شود دیگه !!! به مدد اختلاف دو جناح این وسط فضایی به نام حقایق ایجاد شده که باز جای شکرش باقیست. متاسفم
بله، انگار همشهری و ایران دو قطعه از یک پازل هستند که در حوزه محیط زیست یکدیگر را تکمیل می کنند!
آخر انسانهای عاقل ….
نگهداشتن چند اصله درخت که چون طلا با ارزش است هم ، چشم و هم چشمی دارد؟؟؟
با این رفتارها فقط خود را زیر سوال میبرند
حفظ محیط زیست که دیگر بچه بازی نیست
خوبه، خوشمان آمد.
بذارید همینجور پیش بره.
دو جناح بودن بهتر از یک جناح بودن و از همدیگر تعریف الکی کردن است.
بذارید همینجوری اشکالات یکدیگر را علنی کنند تا حقایق بیشتری روشن شود!
البته امیدوارم هر یک از دو جناح در رفع مشکلات خودش از ترس جنجال های جناح مقابل اقداماتی موثر هم به نفع محیط زیست بکند!
ورود موضوعات محیط زیستی به مجادله های سیاسی را هم باید به فال نیک گرفت و آن را یک فرصت در حوزه دانست.
درود بر سهیلا، سیمین و هومان عزیز …
موافقم باید به فال نیک گرفت.
چون همه بلدن چطور به موقع سکوت کنند
هنگامی که جزیی ازمسئله باشی بخشی از حل مسئله از دورنمای مسئله است
با سلام خدمت شما
از مطالب پر محتوای شما سپاس و تشکر
درود
سخنان این دو بزرگوار (رییس جمهور و شهردار تهران)و گفته های دیگر مقام های مسوول کشورمان، یادآور دعواهایی است که در آن، دو طرف به هم می گویند: خودت بدی!
یادداشتی داشتم با همین عنوان “خودت بدی” یا “پاسخ بدی با بدی در تقصیرهای زیست محیطی”:
http://mountainwatch.persianblog.ir/post/1765