قتل عام درختان كهنسال، از گيلان به قم رسيد!

باوركردني نيست كه پس از آن همه اعتراض و بيانيه و حتي دستور صريح دادستان كل كشور، باز دريابيم كه يك درخت كهنسال ديگر در جوار پنج امام‌زاده جمكران (منطقه گرگابي) به بهانه‌ي مقابله با ترويج خرافه‌پرستي و اينبار به دستور اداره كل اوقاف استان قم قطع گرديده است! اما وقتي صبح امروز با آقاي دكتر انوشيروان شيرواني و خانم مهندس ايماني كه در محل حضور داشتند، تلفني صحبت كردم، يقين يافتم كه اين فاجعه رخ داده و يكي ديگر از آيه‌هاي «وقار» طبيعت ايران، برچسب «ضرار» خورده و قطع شده است. جالب اينكه هر چند ظاهراً بيش از دو هفته از قطع پنهاني و شبانه اين درخت مي‌گذرد، اما اداره كل منابع طبيعي استان، امروز از ماجرا خبردار شده و دستور پيگيري و شكايت بر عليه عاملان قطع درخت را صادر كرده‌اند. چرا كه اين بار – ظاهراً – هيچ مجوزي هم از سوي اداره كل منابع طبيعي استان براي قطع درخت صادر نشده است.
    چنين است كه از تمامي علاقه‌مندان و صاحبنظران حوزه منابع طبيعي و محيط زيست كشور، عاجزانه مي‌خواهم تا به هر شكل كه مي‌توانند، در برابر اين حركت‌هاي طبيعت‌ستيزانه بايستند و فرياد و اعتراض خود را بر عليه اين جهالت باورنكردني اعلام دارند.
    ديروز گيلان، امروز قم و فردا ايران! آيا كابوسي از اين دهشتناك‌تر براي ارزشمندترين درختان ايران و منطقه سراغ داريد؟

    همكار عزيزم، دكتر حسن روحي‌پور، هفته‌ي گذشته با نگارنده از مشاهده‌ي تصويري سخن گفت كه به چشم خويش و در كنار سرو ۴ هزارساله ابركوه يزد ديده بود. ايشان گفتند: چندين دانشمند و جهانگرد مجارستاني براي مشاهده‌ي اين درخت كم‌نظيرآمده بودند و پيش از رفتن، به دور درخت حلقه زده و با بوسيدن و نوازش تنه‌ي آن، نسبت به اين موجود ديرينه‌ي طبيعت اداي احترام كردند!
    نگاه كنيد كه غريبه‌ها با اين سرمايه‌هاي ناهمتاي ايران چگونه برحورد مي‌كنند و ما چگونه؟!

   اميدوارم مسئولين ذيربط در وزارتخانه‌ جهاد كشاورزي و سازمان حفاظت محيط زيست برخوردي قاطعانه‌تر را با مسببان چنين تفكر خطرناكي انجام دهند و هيچ ملاحظه‌اي، جز منافع اين آب و خاك مقدس و انتقال شايسته‌ي اين امانت الهي به نسل آينده را مد نظر قرار نداده و اسير تهديدها، پيغام‌ها، پسغام‌ها و مصلحت‌انديشي‌هاي طبيعت‌برباد ده و وسوسه‌هاي حفظ صندلي رياست به هر قيمتي نشوند.
    گفتني آنكه قدمت بخشي از بناي اين محوطه‌ي تاريخي معروف به «پنج امامزاده» را  به سده ششم يا هفتم هجري قمري تخمين مي‌زنند.

    لطفاً با اين پتيشن همراه شويد.

19 فکر می‌کنند “قتل عام درختان كهنسال، از گيلان به قم رسيد!

  1. امیرپریزاد

    حکیم سخن سعدی

    به نوبت اند ملوک اندر این سپنج سرای

    کنون که نوبت توست ای ملک به عدل گرای

    چه مایه بر سر این ملک سروران بودند

    چو دور عمر به سر شد در آمدند ز پای

    تو مرد باش و ببر با خود آنچه بتوانی

    که دیگرانش به حسرت گذاشتند به جای

    چو همتست چه حاجت به گرز مغفرکوب

    چودولتست چه حاجت به تیر جوشن خای

    به چشم عقل من این خلق پادشاهانند

    که سایه بر سر ایشان فکنده ای چو همای

    اگر توقع بخشایش خدایت هست

    به چشم عفو و کرم برشکستگان بخشای

    دیار مشرق و مغرب مگیر وجنگ مجوی

    دلی به دست کن و زنگ خاطری بزدای

  2. سمیرا

    سلام
    به نظرم این موضوع و همچنین موضاعات مشابهی که روزانه شاهد بسیاری از اونها هستیم فقط و فقط نشان دهنده ی یک سویه بودن زاویه نگاه مسئولین ما را میرساند ..
    هر مسئولی ، در هر نهادی فقط از موضع کاریه خودش به یک قضیه نگاه میکنه و این مشکلیست بزرگ که این روزها بسیار دامنگیر طبیعت زیبای ایران زمین نیز شده ست …
    سپاس از خبر رسانیتان ..
    همواره موفق باشید و پایدار .

  3. متين فر

    سلام
    واقعامثل اينكه اين قضيه نقطه پاياني نداردوعرف شده كه هرروزبرتعداددرختاني كه به اين شيوه افزوده ميگردنداضافه شود.
    نميدانم به حال چه كسي تاسف بخورم؟به حال خودم كه دراين كشورزندگي ميكنم!!!
    به حال محيط زيستي كه روزبه روزناتوان ترميشود؟
    يابحال مردمي كه هنوزدرخواب بسرميبرند.
    امابه هرحال بايدبااين روندمبارزه كردويكباربراي هميشه دست اين افرادراكوتاه كرد.

  4. پسرك فضول

    درويش جان باباجان، به قول چپر چمن دانه اي اي آق، كجاي كاري؟ اين همه اعتراض كدومه؟ در حد ميليون نفر هم شدن اين همه اعتراض، 70 ميليون هم بياري افاقه نمي كنه. حالا يك درخت كه اين همه داد و قال نداره،‌مگه اصلا درخت هم مهمه؟؟؟!!!!!! اصلا محيط زيست چي هست. اول تحول اقتصادي درست بشه و بعد يكي فكري به حال بقيه مي كنيم. در ضمن فعلا انتخاب رييس سازمانو بچسب.
    ارادتمند
    پسرك فضول

  5. هومن روانبخش

    شرم آوره. ايناني كه چنين تصميم مي گيرن از انسان و طبيعت و خدا چه مي فهمم؟

  6. جواد رمضاني

    متاسفانه اين نگرش مسموم- عليرغم تمام مخالفت ها – در حال گسترش است و كسي هم نمي تواند جلودار آن باشد
    ((( ببخشيد اگر وسيله تماسي با آقاي دكتر شيرواني را داريد در اختيار من قرار دهيد ممنون مي شوم. البته با ايميل آدرس دانشكده منابع طبيعي با ايشان تماس گرفتم ولي پاسخي نشنيدم اگر ايميل ديگري از ايشان داريد يا شماره تماسي ممنون ميشوم در اختيارم قرار دهيد)))))

  7. علی

    شکایتی که از اداره کل اوقاف گیلان انجام شده به نظرم کار درستی است. همچنین حساس کردن دادستان کل کشور و سایر مردم نسبت به این موضوع.
    راهکار دیگری که به نظر میرسد می تواند خیلی خوب جلوی این کارها را بگیرد استفاده از نیروی مذهبی در مقابل این عمل باشد. در مواردی باید با همان اسلحه ای که حریف بکار مبرد، به جنگ رفت!
    سعی کنید از مراجع بزرگ تقلید که مورد احترام همه هستند در این مورد (حفظ درختان کهنسال) حکم شرعی بگیرید.

  8. ميلاد

    اي كاش روز ي را ميديدم كه جومونگ به بهانه خونخواهي از سازمان محيط زيست افسانه مي شد

  9. احسان

    نه تنها درخت بلکه کل گیلان رو دارن از زندگی قطع میکنند از تالاب انزلی گرفته که خشکید و تالاب استیل همینطوری تا نابود کردن رودخونه های زرجوب و گوهر رود و …
    وای وای وای از کجا بگم اگه بخوام همه رو بگم بخدا برای ما گیلانی ها گریه میکنی .
    دلم خونه !
    کجایی میرزا کوچک که ببینی با دیارت چی کردن !!!!!!!!!!!!!!

  10. شمامه محمدی فر

    از دلسوزیتان ممنونیم. پیشنهاد میکنم که یک کمپین راه بیفتد و دوستداران و دلسوزان طبیعت ایران زمین، با ثبت امضای خود، حرفشان را به گوش متولیان امر برسانند. به هر حال وقتی مسوولان ببینند که مثلا چند میلیون ایرانی خواستار رسیدگی به وضع درختان کهنسال و نیز پیگیری خاطیان هستند، مسوولان تکانی به خودشان دهند. شاید!!!

  11. م.سحر

    سرانجام نوبت به درخت ها هم رسید
    بر اساس گزارش مطبوعات، آنها خرافه ستیز شدند و به درخت های کهنسال ایران یورش آوردند
    و این چند سطر نتیجهء شنیدن این خبر و سخنی ست با درخت.
    م.سحر
    درخت

    درختا به ضربِ تبر می زنندت
    بر آن پیکر نامور می زنندت

    گناهت همان ریشهء توست درخاک
    ازین رو به ساق و کمر می زنندت

    ترا جُرم ، سرسبزی و پایداری ست
    کزین گونه بیدادگر می زنندت

    ترا ، سر، دلیرانه زی سرفرازی ست
    چنین برتن از بیم ِ سر می زنندت

    بسا سالیان رفت ازین سربلندی
    حسد می بَرندت، نظرمی زنندت

    بوَد کیفرِ رشد و جُرم ِجوانی
    چنین گر به پیرانه سر می زنندت

    درختی و جان داری و ریشه داری
    شریران به شمشیرِ شَر میزنندت

    گناهِ تو برنایی و سایه بخشی ست
    که برپیکرِ سایه ور می زنندت

    نگاه تو زی اوج و زی روشنایی ست
    حضیض آوران زین هنر می زنندت

    پلید آستینان تبر می نهندت
    مغاک آشیانان شرر می زنندت

    حقیران ِدهرند پیش ِ وجودت
    زکین شعله بر خشگ و تر می زنندت

    براومند بوده ست جان ِتو زینروی
    ستـَرون وجودان به بر می زنندت

    وجودت نمادی ست گویای رویش
    عدم سایگان زین حَذر می زنندت

    حضور تو معنای خورشید خواهی ست
    که این شب پرستان تبر می زنندت

    ترا تهمت آورده اند از خرافات
    مُریدان به فتوای خر می زنندت

    چو ابنای چاهند وفرزند ظلمت
    پی ِ حفرِ چاهی دگر می زنندت !

    پاریس، 17.11.2008
    http://msahar.blogspot.com/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.