درختان كهنسال وطن، در معرض تهديد قرار دارند، اين بار به بهانهي مبارزه با خرافهپرستي، تاكنون بين 4 تا 5 پايه از اين آيههاي «وقار» طبيعت ايران، قطع و نابود شده است که یکی از آنها در رضوانشهر بیش از ۱۵۰۰ سال عمر داشته است. اما سادهانديشان و عاملان قطع درختان، همچنان بر موضع خود استوار مانده و نهتنها حاضر به پذيرش اشتباه خود نيستند، بلكه درختان كهنسال را عامل «ضرار» تشخيص داده و افزون بر آن، علناً دست به تهديد و ارعاب زده و از تمامي اهرمهاي فراقانوني خود براي پيشبرد انديشهي طبيعتستيزانهشان استفاده ميكنند. در اين ميان، متأسفانه برخي از مديران مصلحتانديش و آخرتنگر هم وارد گود شده و با زبان بيزباني خواستار پايان ماجرا و جلوگيري از گسترش آن – به بهانهي سؤ استفاده دشمن! – شدهاند (اي واي از اين «دشمن» كه تاكنون چقدر فرصتها را در اين مملكت سوزانده و خلاقيتها را در نطفه خفه كرده است).
با اين وجود و به رغم تمامي اين فشارهاي پيدا و نهان، جمعي از صاحبنظران و دلسوزان طبيعت وطن، دادخواست زير را بر عليه اداره كل اوقاف استان گيلان به جريان انداخته و خواهان رسيدگي به اين اقدام غيرقانوني شدهاند. اينك ضمن انتشار متن كامل اين دادخواست، از امير پريزاد عزيز كه زحمت ارسال آن به گيلان و تسليم دادخواست به دادستان كل استان، آقاي جاويدنيا را متقبل شدند، صميمانه قدرداني ميكنم.
باشد كه از اين به بعد و در مواجهه با چنين حركتهاي قلدرمأبانه و طبيعتستيزانهاي، اين مسئولين درجه يك سازمان حفاظت محيط زيست و سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري كشور باشند كه در كمترين زمان ممكن، شكايت خود را بر عليه دشمنان نادان يا آگاه طبيعت ايران، تقديم عدالتخانهي وطن كنند.
متن دادخواست جمعي از صاحبنظران منابع طبيعي كشور بر عليه اداره اوقاف گيلان
به نام خدا
دادسرای عمومی و انقلاب استان گیلان
با توجه به تکالیف قانونی مقام دادستانی به عنوان حافظ منافع عمومی جامعه ، بدین وسیله توجه آن نهاد محترم را به اقدامات غیر قانونی و ناگواری که طی چند روز اخیر در استان گیلان از سوی اداره کل اوقاف و امور خیریه استان در جهت قطع برخی درختان کهنسال موجود صورت گرفته ، معطوف داشته و موارد زیر را اعلام میدارد :
1 – اداره کل اوقاف و امورخیریه استان گیلان اخیراً و بنا به توجیهات ناروایی که به هیچ روی به اقدامات ارتکابی آنان وجاهت نمیبخشد، تصمیم به قطع درختان کهنسالی گرفته که بنا به انگیزههای مذهبی برخی از مردم جنبهي قداست و احترام یافتهاند و در این راستا تاکنون به قطع – دست كم – چهار پایه درخت ديرزيست در رضوان شهر و ديگر مناطق استان مبادرت ورزیده است.
2- بنابه مستندات کارشناسی و علمی، از این دست درختان کهنسال که سرمایهي ارزشمند محیط زیست ایران محسوب میشوند، فقط چيزي در حدود چهار صد پایه در سراسر كشور هنوز باقي مانده است که حدود پنجاه پایه از آنها در استان گیلان مورد شناسايي قرار گرفته است و بنا بر گزارشهای موثق، اداره مذکور به بهانه خرافهزدایی از فرهنگ مذهبی مردم، عزم خود را بر قطع حدود چهل پایه از این درختان منحصربهفرد، جزم کرده است.
3 – حفاظت از محیط زیست در زمره حمایت از حقوق بشر است.
طبق اصل پنجاهم قانون اساسی «در جمهوری اسلامی ايران، حفاظت از محیط زیست که نسل امروز و نسلهای بعدی باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند، وظیفه عمومی تلقی میگردد. از این رو ، فعالیتهای اقتصادی و غیر آن که با آلودگی محیط زیست يا تخریب غیر قابل جبران آن ملازمه پیدا کند، ممنوع است.»
همچنین ماده 686 قانون مجازات اسلامی از بین بردن یا قطع عالمانه و عامدانهي درختان موضوع ماده یک قانون گسترش فضای سبز را جرم انگاری کرده و مرتکب را اعم از هرشخص و نهادی، مستوجب کیفر تعزیری دانسته است.
بنابراین مراتب، نظر به اینکه قطع یا از بین بردن درختان وتخریب محیط زیست طبق قانون اساسی و قانون مجازات اسلامی به هر علت و بهانهای، ولو به قصد مبارزه با ترويج خرافهپرستي، ممنوع و جرم بوده، با توجه به اینکه اداره کل اوقاف، اساسا ً در این جهت حق یا تکلیف قانونی یا صلاحیت تشخیص موضوع و اجرای آن را ندارد و اصولاً حتا اگر چنین توجیهی مبنا داشته باشد، روش تأمین مقصود، از جا کندن و نابود کردن درختان جاندار فاقد فکر و مذهب نیست و بایستی با زمینههای فرهنگی و عاملان انسانی ایجاد و پرورش خرافات، مبارزه کرد و از آنجا که اداره مذکور تاکنون دستكم نهتنها به قطع چهار پایه از این درختان ارزشمند و كهنسال اقدام کرده، بلكه درصدد است تا سایر درختان مشابه در سراسر استان را نيز نابود سازد.
لذا خواهشمند است نسبت به پیگیری موضوع، جلوگیری و توقف عملیات مجرمانهای که به وقوع پیوسته و همچنان در شرف وقوع است، اقدام سریع قانونی به عمل آید و با مرتکبان این جنایت زیستمحیطی و نابودكنندگان ميراث طبيعي و بيهمتاي ايران عزيز، برخورد مقتضی قانونی صورت گیرد.
با سپاس
شکات :
نام و آدرس:
1 – دكتر محمّد خسروشاهي، عضو هيأت علمي مؤسسه تحقيقات جنگلها و مراتع كشور
2 – دكتر محمد متينيزاده، عضو هيأت علمي مؤسسه تحقيقات جنگلها و مراتع كشور
3 – مهندس محمّد درويش، قائممقام هيأت مديره انجمن اعضاي هيأت علمي مؤسسه تحقيقات جنگلها و مراتع
4 – مهندس حميدرضا عباسي، عضو هيأت علمي مؤسسه تحقيقات جنگلها و مراتع كشور
5 – مهندس مصطفي خوشنويس، مجري طرح ملي حفاظت از درختان كهنسال ايران
6 – دكتر علياصغر درويشصفت، استاد دانشگاه تهران – پرديس كشاورزي و منابع طبيعي
7 – دكتر انوشيروان شيرواني، استاديار دانشگاه تهران – پرديس كشاورزي و منابع طبيعي
8 – دكتر سيد مهدي حشمتالواعظين، دانشيار دانشگاه تهران – پرديس كشاورزي و منابع طبيعي
9 – دكتر پدرام عطارد، استاديار دانشگاه تهران – پرديس كشاورزي و منابع طبيعي
10- دكتر احمد رحماني، رييس هيأت مديره انجمن اعضاي هيأت علمي مؤسسه تحقيقات جنگلها و مراتع
11- دكتر خسرو ثاقبطالبي، رييس بخش تحقيقات جنگل مؤسسه تحقيقات جنگلها و مراتع كشور
12- مهندس امير پريزاد، مدير پايگاه اطلاعرساني سرزمين جاويد و فعال ميراث طبيعي و فرهنگي كشور
مشتکی عنه : اداره کل اوقاف و امور خیریه استان گیلان به ریاست حجت ٌالاسلام حسینی اشکوری
محل وقوع جرم : چند منطقه از استان گیلان
درود بر شما آقای درویش. این کار باید عمومی شود و پیگیری ادامه داشته باشد. به نظرم باید مثل موضوع فلامینگو ها یک فراخوان جلوی سازمان مربوطه به صورت ارام اعلام شود.
آقا ما شهروندان ایران براساس قانون اساسی حق داریم اعتراض آرام و مسالمت آمیز داشته باشیم.
باید بریم در نماز جمعه ها و امضا جمع کنیم از مردم بر اساس اصول دینی. باید راهکارهای سانتی مانتالیستی را کنار گذاشت و مصل مردم برخورد کرد
سلام
نرود میخ آهنین در سنگ !
مدعی العموم(های)ما کجایند؛ هنوز احساس وظیفه نکرده اند؟!!.
دشمن؟ کدام دشمن؟ با وجود این دوستان چه نوبت به دشمنان می رسد؟
از دشمنان برند شکایت به دوستان
چون دوست دشمن است، شکایت کجا بریم (سعدی)
حکیم سخن سعدی
به نوبت اند ملوک اندر این سپنج سرای
کنون که نوبت توست ای ملک به عدل گرای
چه مایه بر سر این ملک سروران بودند
چو دور عمر به سر شد در آمدند ز پای
تو مرد باش و ببر با خود آنچه بتوانی
که دیگرانش به حسرت گذاشتند به جای
چو همتست چه حاجت به گرز مغفرکوب
چودولتست چه حاجت به تیر جوشن خای
به چشم عقل من این خلق پادشاهانند
که سایه بر سر ایشان فکنده ای چو همای
اگر توقع بخشایش خدایت هست
به چشم عفو و کرم برشکستگان بخشای
دیار مشرق و مغرب مگیر وجنگ مجوی
دلی به دست کن و زنگ خاطری بزدای
سلام
اگر به قدیمی های ما می گفتند درخت تناوری را قطع کنند نمی پذیرفتند با این باور که مرگ زودرس خواهند داشت. حالا درختی با این قدمت را به بهانه مبارزه با خرافات قطع کردن حکایتی است دیگر. گویا پیامبر دینی دیگر بوده است که گفته است هر کس شاخه درختی را بشکند بال فرشته ای را شکسته است.
شاید چوب این درخت دندان گیر برخی شده است؟ والله عالم.
در ضمن از کی تا به حال رییس ادراه اوقاف یک شهرستان اختیارات دادستانی و قضایی پیدا می کند که خود هم مدعی العموم بشود و هم قاضی و هم مجری حکم!؟
در خرافه بودن باورهای مثلا مذهبی در مورد توانایی های خاص یک درخت شکی نیست اما به جای قطع درختان باورهای مردم را عوض کنید. جور کم کاری مسوولان مذهبی را آیا درختان باید بدهند؟
اگر باورهای مردم اصطلاح نشود اندکی بعد به سراغ درختی دیگر یا غاری یا صخره ای در یک کوه خواهند رفت.آن وقت با کوه چه خواهید کرد؟
اميدوارم در كوتاه كردن دست كوتاه انديشاني اينچنين موفق باشيد. اما نگرانم كه بنا به توصيه برخي از نظر دهندگان عزيز به جاي برخورد با درخت به سراغ ساده دلاني كه به درخت متوسل ميشوند رفته و بخواهند ريشه آنها را درآورند… بعيد است؟
موفق باشید!
سلام
موفق باشید.
ما به شما افتخار می کنیم.
سلام
دلم می سوزد از باغی(ایران) که می سوزد!
طی این چند سال بجز در مواردی اندک پسرفت زیادی داشته ایم:
درخت
روباه
گراز
پلنگ
الاغ
آثار باستانی و ……..
اطلاع رسانی وفرهنگ سازی زیادی لازم داریم