روز گذشته، دو روزنامه اعتماد ملّي و اعتماد نيز، گزارشهاي نسبتاً مفصل و جامعتري را از همانديشي شنبهي گذشته بين منتقدين و مديران سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري كشور منتشر كردند. ضمن تشكر از درج اين دو گزارش ارزشمند، از آنجا كه امكان لينك دادن به گزارش اعتماد ملي وجود ندارد، متن كامل آن را ميآورم. همچنين گزارش اعتماد را با عنوان: «ناپايداري 100 ميليون هکتار از اراضي کشور، حقيقت تلخ مرگ طبيعت در ايران» را ميتوانيد در اين نشاني بخوانيد.
گزارش مفصل روزنامه اعتماد ملي از همانديشي منتقدين و مديران منابع طبيعي كشور
يك عضو هيات علمي موسسه تحقيقات جنگلها و مراتع هشدار داد: 15 متر افت آبهاي زيرزميني در 30 سال گذشته
صدور مجوزهاي پيدرپي براي احداث پالايشگاه و پتروشيمي و كارخانههاي خودروسازي در سه استان شمالي و در حريم امن جنگلها و تالابهاي شمال كشور و تشديد فعاليتهاي معدنكاوي، راهسازي و سدسازي در جنگلهاي باستاني شمال كه اين روزها به نقطه اوج رسيده و اعتراض بسياري از كارشناسان و محققان را برانگيخته سرانجام واكنش سازمان جنگلها و مراتع را برانگيخت. به نحوي كه اين سازمان براي نخستينبار فضاي يك مناظره كارشناسي را براي متخصصان و كارشناسان منتقد با مديران اين سازمان فراهم كرد و از جمعي از خبرنگاران تخصصي حوزه منابع طبيعي نيز براي ارائه پرسشهاي انتقادانه دعوت كرد.
هر چند در اين ميزگرد مديران و معاونان سازمان جنگلها كمتر به پرسشهاي مطرحشده پاسخ دادند اما همين كه انتقادات كارشناسي را شنيدند و برخي از تخريبهاي صورتگرفته در عرصههاي ملي را تاييد كردند نقطهعطفي بود هم براي خبرنگاران و هم براي كارشناسان كه از اين پس اگر انتقادي هم صورت ميگيرد، ديگر كمتر مسوولي را ميتوان در اين حوزه يافت كه اساسا ماهيت اين گزارشها را انكار كند. اين ميزگرد كارشناسي نشان داد كه سازمان جنگلها عليرغم اينكه هنوز هم تا رسيدن به شرايط آرماني فاصله بسيار دارد اما حداقل مديران آن گوش شنوا براي استماع انتقادات رسانهها و كارشناسان دارند تا شايد بخشي از اين پيشنهادها و انتقادها را با برنامههاي مديريت خود پيگيري كنند. آنچه در ذيل ميآيد بخشي از گزارش اين جلسه است كه به صورت اختصار تشريح شده است.
كانت معتقد است فضيلت چاقوي جراحي در تيز بودنش است بنابراين فضيلت برنامههاي توسعه يك كشور هم در سياستها و برنامههاي حفظ محيط زيست است.> اين بخشي از سخنان محمد درويش، عضو هيات علمي موسسه تحقيقات جنگلها است كه طي چند ماه گذشته از جمله كارشناساني بوده كه عموما با درج مطالب علمي و زيستمحيطي در رسانهها و سايت شخصي خود به بيان ديدگاههايش درباره منابع طبيعي كشور پرداخته است. وي كه بهشدت از سياستهاي جاري كشور در بخش منابع طبيعي و محيط زيست انتقاد ميكرد در نشست همانديشي كارشناسان و مديران سازمان جنگلها با ذكر آمار به بيان تنها گوشهاي از فجايع زيستمحيطي كشور ميپردازد. درويش در اين جلسه خاطرنشان كرد: بر اساس گزارش كميته ملي توسعه پايدار 100 ميليون هكتار از اراضي كشور هماكنون در شرايط ناپايدار قرار دارد به طوري كه نرخ فرسايش خاك بين 2 تا 5 ميليارد تن در سال برآورد و اعلام شده است و از آنجا كه مساحت كشور چيزي در حدود 2/1 درصد خشكيهاي جهان است پس ميتوان نتيجه گرفت كه 7/7 درصد از شستوشوي خاك جهان تنها در كشور ايران اتفاق ميافتد و اين در شرايطي است كه نرخ فرسايش خاك را تنها 2 ميليارد تن در سال درنظر بگيريم. به گفته وي هماكنون 80 درصد آبخوانهاي كشور با تراز منفي مواجه هستند و با توجه به ميزان آبي كه هماكنون از عمق زمين استخراج ميشود عمق فاجعه به مراتب بدتر از اين است.
وي ميافزايد: حال اگر در نظر بگيريد هر ساله فقط يك متر از عمق آبخوانها كم شود و مساحت آبخوانهاي كشور را نيز يك ميليون هكتار در نظر بگيريم يعني هر ساله يك ميليارد متر مكعب آب سفرههاي زيرزميني را از دست ميدهيم. درويش اظهار داشت: بر اساس گزارش ديگري كه موسسه نشنالجئوگرافيك در 22 سپتامبر سال 2008 اعلام كرده دانشمندان با استفاده از فناوري سيستم اطلاعات جغرافيايي GIS و سنجش از راه دور به اين نتيجه رسيدند كه از سال 1971 تا 2001، حداقل 15 متر از سطح آبهاي زيرزميني در ايران كاهش پيدا كرده است و اين افت شديد سفرههاي آب زيرزميني علاوه بر ايران در بخشهايي از چين و كاليفرنيا نيز در حد بحراني گزارش شده است. حال توجه داشته باشيد كه در همين دشت ورامين هر سال 2 متر سطح آبخوان پايين ميرود و در همدان و قهاروند و كبودرآهنگ در طول 10 سال اخير 4 متر از سطح آبخوانهاي منطقه كاسته شده است كه نتيجه آن ايجاد فروچالههاي بزرگ در اين منطقه است.
درويش با اشاره به سير قهقرايي محيط زيست ايران به تشديد روند انقراض گونههاي جانوري و گياهي پرداخت و گفت: هماكنون از 1028 گونه اندميك گياهي ايران، هزار گونه در فهرست سرخ آييوسيان قرار گرفته است. مگر نه اينكه همين چند وقت قبل بود كه معاون وزير جهاد كشاورزي اظهار داشت نيمي از سكونتگاههاي روستايي كشور از سكنه خالي شده و ساكنان آن به ديگر مناطق مهاجرت كردند و اين همه نشان از روند قهقرايي محيط زيست ايران دارد. اينكه در بين 148 كشور جهان از نظر شاخصهاي پايداري محيط زيست در پله 132 جهان قرار ميگيريم زنگ خطري است كه بايد به ما حق بدهيد تا نگران محيط زيست كشور باشيم و اين نگراني را يا بايد به سازمان جنگلها بگوييم يا به سازمان محيط زيست كه خوشبختانه وضعيت سازمان جنگلها و مراتع حقيقتا بسيار بهتر از سازمان محيط زيست است چرا كه حداقل اين سازمان فجايع را كمتر انكار ميكند. پس وقتي صحبتهايي با يك رسانه ميشود اگر مسوولان مربوطه به خوبي از منابع طبيعي و محيط زيست دفاع كنند، بسياري از اين مسائل حل ميشود اما متاسفانه كمتر چنين چيزي را شاهديم.
وي افزود:ببينيد وقتي رئيسجمهور در سفر استاني خود در مشهد اظهار ميدارد كه منابع طبيعي نبايد سد راه توسعه شود من مقصر را رئيسجمهور نميدانم. من مقصر را وزير جهاد كشاورزي و سازمان جنگلها و مراتع ميدانم كه اينچنين القا كردهاند. حتي آقاي فرود شريفي، رئيس سازمان جنگلها و مراتع سال گذشته در هفته منابع طبيعي اظهار داشتند اگر قرار باشد ملاحظات زيستمحيطي رعايت شود، پس بايد همه كشور تعطيل شود! پرسش من اين است كه چرا فرود شريفي، عاليترين مقام اجرايي صيانت از منابع طبيعي كشور بايد همان پنداري را داشته باشد كه يك طبيعتستيز توسعهگرا دارد؟ چرا وقتي موضوع قطع درختان كهنسال چندصدساله در گيلان اتفاق افتاد آقاي فرود شريفي با يك موضعگيري ضعيف اظهار داشت كه اگر در ملك شخصي بوده، اشكالي ندارد. اين درختان ميراث چندين و چند ساله طبيعت اين سرزمين و نسخ خطي ارزشمندي است كه گنجينهاي از ژنهاي ناشناخته را در خود دارند. چرا بايد 30 درصد از رويشگاههاي ارزشمند حرا در نايبند عسلويه را به خاطر توسعه بيضابطه صنايع نفت و گاز از دست دهيم؟ در كدام كشور دنيا اينچنين با طبيعت برخورد ميشود؟ پس به ما حق بدهيد كه در اين موارد نگران باشيم.
برنامهريزي سرزمين در دولت جديد هم تحقق نيافت
از سوي ديگر دكتر شريعتنژاد، قائممقام سازمان جنگلها و مراتع گفت: مديريت منابع طبيعي به شكل موجود مطلوب نيست و اين از ديد هيچكس پنهان نيست. نظام بايد براي سرزمين برنامهريزي كند و بهترين نسخههاي مديريتي را براي عرصههاي خود بريزد. اما در كشور ما عليرغم تلاشي كه حتي آقاي احمدينژاد داشتند كه نهايتا به انحلال سازمان مديريت ختم شد باز هم به اين مهم دست پيدا نكردند. از سوي ديگر تهاجمات ديگر دستگاهها به منابع طبيعي هم موجب نگراني ما و همه كارشناسان و اساتيد شده است و اين انتظار بيجايي است اگر توقع داشته باشيم اساتيد و دلسوزان نسبت به اين تخريبها بيتفاوت باشند ولي انتظار داريم كه آنها به ما كمك كنند. ما بايد از مشاركت مردم استفاده كنيم و شرط همانديشي نيز صداقت است لذا بايد شفافسازي كنيم و اطلاعرساني وسيلهاي براي شفافسازي است كه بايد درست و صادقانه اطلاعرساني كنيم و انصاف حكم ميكند كه حداقل درباره عملكرد 10 تا 15 سال اخير اقدامات موثري را انجام دهيم. وي افزود: من ترديد ندارم كه اغلب مصاحبهشوندگان نگران اين بحث هستند ولي متاسفانه تيترهاي انتخابشده براي اين مطالب در جرايد با متن مصاحبه فرق ميكند و نشان ميدهد كه اين عناوين تنها براي جلب توجه خواننده بوده است.
كاظم نصرتي، رئيس جامعه جنگلباني ايران نيز يكي ديگر از كارشناسان منتقد در اين جلسه بود كه وابستگي اين سازمان به وزارت جهاد كشاورزي را ريشه تمام معضلات موجود در بخش منابع طبيعي عنوان كرد. وي افزود: منابع طبيعي فقط سازمان محيط زيست و سازمان جنگلها و مراتع نيست ولي چون سازمان جنگلها متولي منابع طبيعي است پس نبايد كاري صورت گيرد كه اين سازمان تضعيف شود چون به اندازه كافي تضعيفشده است و دليلش هم اين است كه تابع وزارت جهاد كشاورزي است. منابع طبيعي در وزارت جهاد كشاورزي آخرين بخش است و من براي اين حرفم دليل دارم. مگر نه اينكه آخرين حرف را هميشه بايد بالاترين مقام دستگاه بزند و بالاترين مقام اين مجموعه نيز كسي است كه متولي است. ولي از شما ميپرسم در اين 3 سال اخير وزير جهاد كشاورزي چند جلسه در سازمان شما با مديرانتان داشته است؟ آيا نبايد حداقل يك جلسه در اين مدت ميگذاشت تا از منابع طبيعي دفاع كند و حرف شما را هم بشنود؟ در تمام مصاحبههايي كه از سوي ايشان در اين 3 سال صورت گرفته حتي يك جمله هم در حمايت از منابع طبيعي ديده نميشود. اگر هست و ايشان با قاطعيت و جديت دفاع كردند، بگوييد. ايشان حتي از اعتبارات منابع طبيعي هم دفاع نكردهاند. منابع طبيعي آخرين حد دفاعيات است و متاسفانه اين شيوه اداره منابع طبيعي از ابتداي تشكيل اين سازمان تاكنون در تمام مدت اين 80،90 سال گذشته هم وجود داشته است.
آمار درستي از جنگلها موجود نيست
وي افزود: نكته ديگر اين است كه اصلا در تمام اين سالها شفافسازي وجود نداشته چون آمار درستي در اين سازمان وجود ندارد و تا همين 10 سال قبل اصلا آمار درستي در اين سازمان وجود نداشته است و سند و مدركي كه بر اساس آمار تهيه كرده باشيد اصلا وجود ندارد به طوري كه سطح جنگلهاي ما از 7 ميليون هكتار تا 18 ميليون هكتار گفته شده است ولي از وقتي سازمان به فكر مستندسازي افتاد ميگويد 2/14 ميليون هكتار جنگل داريم كه البته در اين هم شك و شبهه وجود دارد ولي همه اين را پذيرفتند.
نصرتي افزود: وقتي شما در يك سيستم قرار ميگيريد كه مسوولان تراز اول اطلاعرساني نميكنند و آمار درستي ارائه نميدهند طبيعي است كه من نوعي مفروضات ذهني خودم را ميگويم و از آن دفاع ميكنم و چون خودم 12 سال مدير كل دفتر فني و مهندسي سازمان جنگلها و مراتع بودم و همه زندگيام را گذاشتم تا آمارگيري كنيم- كه البته در داخل تشكيلات هم اين اجازه داده نميشد تا آمار درستي تهيه شود- لذا سازمان به نظر من در جايگاه واقعي خودش نيست و ساختار سازمان مربوط به نيمه دهه 40 است و اين سياست جواب نميدهد. آنچه ما ميگوييم بيشتر بر اساس آمار خود سازمان است.
وي افزود: كشور ما از نظر سرانه مصرف چوب پايينتر از جاهاي ديگر است ولي همچنان نياز چوبي داريم و در يك اظهارنظر از سوي يكي از معاونان سازمان گفته شده كه قرار است ظرف 4 سال آينده در توليد چوب از مزارع چوب خودكفا شويم و من ميگويم چنين چيزي امكان ندارد. ما 40 سال پيش از اين در كشور انجمن صنوبر داشتيم و سالها كار كرديم ولي بعدا رها شد و دوباره در اين زمينه فعال شديم ولي چون اين چوبها خريدار ندارد از بين رفت. از سوي ديگر سازمان جنگلها و مراتع وظيفه حاكميتي دارد نه تصديگري و با اينگونه اظهارنظرها به نظر ميرسد به نوعي اين سازمان در تلاش است وارد تصديگري شود.
وي افزود: ما ميخواهيم زراعت چوب را در كشور توسعه دهيم تا آسيب كمتري به جنگلهاي كشور وارد شود ولي افراد وقتي براي گرفتن تسهيلات مراجعه ميكنند دولت اين تسهيلات را در اختيار آنها قرار نميدهد پس چگونه ميخواهيم در توليد چوب خودكفا شويم ؟! از سوي ديگر، جايي در كشور ما باقي نمانده تا زراعت چوب شود. ديگر اراضياي براي واگذاري باقي نمانده و هرچه بوده واگذار شده است، ضمن اينكه براي مزارع چوب بايد اول شيب و ارتفاع زمين و از همه مهمتر آب را در نظر گرفت كه چنين زميني ديگر وجود ندارد، پس خودكفايي چوب تا 4 سال آينده امكان ندارد.
نصرتي افزود: شرح وظايف سازمان جنگلها و مراتع حفاظت، احيا، بهرهبردري و توسعه منابع طبيعي است و اگر امروز اين همه مشكلات به وجود آمده به خاطر اين است كه اينقدر به حاشيه پرداختيم كه وظايف اصلي سازماني يادمان رفته است. وقتي همه رسانهها اعلام ميكنند كه 150 هزار هكتار از درياچه اروميه خشك و شورهزار شد يا زايندهرود و ديگر تالابهاي كشور خشك شدند و يا تالاب هورالعظيم براي اكتشافات نفتي واگذار شد من هم ميگويم طبيعت ايران در حال مرگ است. به اعتقاد من آنچه امروز در كشور ما در حال وقوع است نشان ميدهد كه طبيعت ايران در حال مرگ است. اگر امروز اين همه اتفاقات ناگوار ميافتد و روستاها به دليل تخريب منابع طبيعي خالي از سكنه ميشوند، بالاترين مسوولان وزارتخانه جهاد كشاورزي و منابع طبيعي بايد پاسخگو باشند كه چه كردند. اما برعكس است انگار ما وصل شدهايم به وزارت جهاد كشاورزي تا فقط حكم بانك زمين را داشته باشيم. امروز بسياري از كارشناسان و حتي مديران و بخشهاي فني به سيستم اداري سازمان جنگلها و مراتع معترض هستند. چون اين سازمان چنان خوار و ضعيف شده كه وزير جهاد كشاورزي در يك جلسه رسمي در شمال ايران ميگويد امروز ما سه نفر <ميرغضب> در سازمان جنگلها داريم و سازمان سكوت ميكند؟ شما چه انتظاري از من داريد؟ من كه سالها در بين شما در سازمان جنگلها و مراتع بودم و همه آمار و اطلاعات را ميدانم، انتظار نداشته باشيد كه موافق شما سخن بگويم.
در ادامه اين جلسه منتظري معاون مناطق مرطوب سازمان جنگلها و مراتع در پاسخ به پرسش خبرنگار اعتماد ملي درباره اينكه بر اساس كدام ماده قانوني اجازه ساخت سدهاي بزرگ و كوچك در جنگلهاي شمال را صادر ميكنيد آن هم در شرايطي كه حتي ساخت سدهاي بزرگ در جنگلهاي شمال اخيرا از سوي رئيسجمهور نيز مورد نكوهش قرار گرفته است، گفت: اينكه سد كجا احداث شود را ما تعيين نميكنيم ما فقط وظيفه داريم كه بگوييم اين سد اينقدر از اراضي ملي را از بين ميبرد و مرجع اصلي كميته ارزيابي زيست محيطي در سازمان محيط زيست است و اين كميته ميتواند زماني كه گزارش ارزيابي زيستمحيطي سدها ارائه ميشود آنها را رد كند.
اين سخنان در حالي مطرح شد كه خبرنگار اعتماد ملي اذعان داشت: مطابق قانون، ارزيابي زيست محيطي در پاركهاي ملي و مناطقي كه قانون به صراحت در مورد آنها حكم داده كه هيچ كس حق واگذاري يا انجام فعاليتهاي عمراني در آنجا را ندارد عملا محلي از اعراب ندارد. اما شما در جنگلهايي كه طبق قانون حق واگذاري آنها را نداريد نهتنها با ساخت سد موافقت ميكنيد كه حتي عرصه را هم از درخت پاكتراشي ميكنيد و تحويل وزارت نيرو ميدهيد، همچون سد البرز در منطقه سوادكوه كه براي ساخت آن بيش از 500 هزار درخت تنومند قطع شده است و اين ارتباطي به سازمان محيط زيست ندارد و شما كه متولي حفظ منابع طبيعي هستيد، مسووليد و مجوز قطع درختان را شما صادر كردهايد.
اما پاسخ شريعتنژاد قائممقام سازمان جنگلها و منتظري، معاون مناطق مرطوب و نيمهمرطوب سازمان جنگلها به اين پرسشها باز هم چيزي نبود جز پاسكاري توپ داخل زمين سازمان محيط زيست و اينكه كميته ارزيابي زيست محيطي سازمان ميتواند اين پروژهها را تاييد نكند و….!
شريعتنژاد همچنين خاطرنشان ساخت: اينگونه هم نيست كه ما در هيچ موردي مخالفتي با ساخت سدها نكردهايم. مثلا سدي در سمنان بود كه ما ساخت آن را رد كرديم به خاطر اينكه بخشي از جنگل را زير آب ميبرد. مناطقي هم بوده همچون سد شفارود كه درخواست كرديم لااقل حالا كه از ساخت سد منصرف نميشوند ارتفاع سد را پايين بياورند يا مواردي هم بوده كه مكان ساخت سد را تغيير دادهاند. خبرنگار اعتماد ملي نام اين سدها را پرسيد كه هيچيك از مديران شركتكننده در اين جلسه به دليل نداشتن حضور ذهن، پاسخي به اين پرسش ندادند.
در همين حال محمد درويش به انتقاد از سدسازيهاي بيضابطه و گزارشهاي ارزيابي تهيه شده پرداخت و گفت: در حال حاضر 83 درصد از سدهايي كه ساخته شدهاند فاقد شبكههاي آبياري هستند چون اعتبارات وزارت جهاد كشاورزي دراين بخش بسيار كمتر از اعتبارات سدسازان است و اگر قرار باشد اين شبكهها تكميل شوند 50 سال طول ميكشد كه قطعا تا آن زمان بسياري از اين سدها پر شده و از رده هم خارج شدهاند. وي افزود: شما بگوييد كدام يك از گزارشهاي ارزيابي ارائه شده براي اين همه سد خطرآفرين در كميته ارزيابي رد شده است ؟ اصلا مساله اساسي اين است كه در ماتريس ارزيابي عموما ما به مسائل اقتصادي ضريب 3 و 4 ميدهيم ولي به محيطزيست پايينترين ضريب را ميدهيم بنابراين ماتريس نهايي هميشه مثبت ميشود و نهايتا گزارشها هم تاييد ميشود.
دكتر شريفي يكي ديگر از شركتكنندگان در جلسه كه عضو شوراي عالي جنگل و مرتع نيز است در ادامه به تاييد سخنان ميهمانان پرداخت و گفت: سخن من هم اين است كه اگر يك نفر هم در اين سازمان اعتقاد به حفظ منابع طبيعي دارد بايد حرف بزند و مخالفت قانوني و علني خودش را ابراز كند. الان مساله تخريب درياچه اروميه همين سدسازي است كه اگر ارزيابي زيست محيطي هم شده ولي به درستي انجام نشده است در حالي كه كشور ايران متعهد به كنوانسيون تنوع زيستي و رامسر است و بايد سلامت اكوسيستمهاي كشور و تنوع زيستي را در درازمدت تضمين كند. متاسفانه اغلب افرادي هم كه در كميته ارزيابي سازمان شركت ميكنند صلاحيت علمي ندارند و اگر يك نفر هم از دانشگاه وارد اين جلسه ميشد برخي معاونان سازمان محيط زيست توصيه ميكردند كه ديگر فلان آقا نيايد به همين ترتيب گزارشهايي هم كه در اين كميته تاييد ميشود محل اشكال است. وي افزود:چرا مديران سازمان هر جا سخن از تخريب منابع طبيعي در يك طرح عمراني ميشود، مساله اشتغالزايي را پيش ميكشند. مگر سازمان جنگلها مسوول اشتغالزايي است؟ سازمان وظيفهاش حفظ منابع طبيعي است و از اين موضوع بايد دفاع كند نه سدسازي و راهسازي و ساخت پتروشيمي و پالايشگاه.
اظهارات پرسشبرانگيز رئيس سازمان محيط زيست
شريعتنژاد، قائممقام سازمان جنگلها در ادامه پاسخ داد: اينكه ميزان فرسايش خاك در كشور ما رو به فزوني دارد شكي نيست و هم اكنون بهطور متوسط 10 تن در هكتار فرسايش خاك داريم لذا بهتر است كه به جاي سدسازي، روي مديريت آبخيزداري تمركز كنيم. وي افزود:خانم جوادي رئيس سازمان محيط زيست چندي قبل منت گذاشتند و تشريف آوردند سازمان جنگلها و جلسهاي داشتيم كه ايشان در اين جلسه اظهار داشتند ما در دولت دخالت كرديم كه اگر قرار است عرصهاي براي سدسازي واگذار شود، واگذار شود ولي به جاي جنگلي كه در مخزن سد زيرآب غرق ميشود شما عرصه ديگري در شمال كشور واگذار كنيد تا جنگلكاري شود. حال پرسش من اين است كه مگر در شمال عرصه ديگري هم وجود دارد كه ما واگذار كنيم تا جنگلكاري شود.
وي در مورد ساخت پتروشيمي در استان گلستان كه بسيار مورد انتقاد كارشناسان حاضر در جلسه بود، افزود: <از نظر ما منطقهاي كه قرار است پتروشيمي در آن ساخته شود بياباني بوده و قابل واگذاري است و سازمان جنگلها اعلام كرده كه اين عرصه را واگذار ميكند.> اين درحالي است كه اين منطقه هماكنون در نزديكي مجموعه تالابهاي سهگانه استان گلستان و نيز تالاب بينالمللي گميشان قرار دارد و احداث اين مجموعه ميتواند اين تالابها را براي هميشه نابود كند. رئيس جامعه جنگلباني ايران در پايان اين سخنان گفت:اين نشانه ضعف يك دستگاه اجرايي است كه اگر كارگزاران دولتي شما را در جلسات دعوت ميكنند فقط براي واگذاري اراضي دعوت ميكنند نه حفاظت.
هر چند جلسه همانديشي مديران سازمان جنگلها با كارشناسان بيش از 3 ساعت به طول انجاميد اما عملا پاسخ بسياري از سوالاتي كه خبرنگاران مطرح كردند بهطور شفاف داده نشد.
درود بر شما آقای درویش.
مبارزه برای محیط زیست در شرایط کشور ما واقعا اعصاب و اراده ای فولادین لازم داره که در مقابلش باید سر تعظیم فرود آورد.
درود برشما و اراده ی آهنین تان…
سلام جناب درویش!
این گزارش شاید برای شما هم جالب باشد:
http://yasnababa.blogspot.com/2009/01/871025.html
سلام..
تشکر از شما که هیچ وقت عسلویه و جنگل های حرای نایبند را از یاد نمی برید.
با سلام و تشکر از تلاشهای شما
ارزيابی زيست محيطی هيچ ارتباطی به واگذاری عرصه ندارد و اعلام اين مطلب دال بر عدم آگاهی معاون محترم سازمان است، ارزيابی برای تعدادی از پروژه ها ی عمرانی الزامی است و با وضع موجود و ترکيب جلسه فقط دکانی است برای تعدادی از ارزياب های حرفه ای برای توجيه انجام هر اقدامی که به انجام پروژه منتهی می شود.