🔻گزارش گفتگو با فعالان محیطزیستی در خوزستان🔻 بخش نخست:
🇮🇷: @darvishnameh
✍ همانطور که پیشتر اطلاعرسانی شده بود، شامگاه جمعه – ۱۸ آبان ۱۳۹۸ – در خانهی سمنهای خوزستان با گروهی از نمایندگان تشکلهای محیطزیستی استان درباره مهمترین رخدادهای محیطزیستی ایران و خوزستان به گفتگو پرداختم. از آنجا که در برخی خبرهای منتشرشده از این نشست، تحلیلها و آمارهای متناقضی به نقل از نگارنده ارایه شده بود، در ادامه مهمترین جستارهای مطرح شده را برای خوانندگان عزیز #درویشنامه منتشر میکنم:
۱️⃣ در طرحهای مقابله با بیابانزایی باید سه نکته لحاظ شود تا منجر به هدررفت میلیاردها ریال بودجههای مصوب نگردد؛ نخست آنکه اولویت کاشت باید به گونههای بومی و سازگار منطقه داده شود و نه گونههایی غیربومی، مهاجم و یا با خواهشهای بومشناختی بالا چون کنوکارپوس یا کهور آمریکایی. دوم اینکه خوزستان را باید به شرایط طبیعی آن بازگرداند و هرگز نباید در پهنهای که هزاران سال ماهیت تالابی داشته، اقدام به کاشت نهال کرد. سزاوارترین خدمت، مطالبهی حقابهی پنج تالاب اصلی استان؛ یعنی #هورالعظیم، #شادگان، #بامدژ، #میانگران و #شیمبار است. ضمن آنکه بازگشت تالابهای خوزستان به شرایط آرمانی، گردشگری، بومگردی، صنایع دستی، پرندهنگری، حصیربافی و صیادی را نیز رونق میدهد و ظرفیت گرمایی ویژه را بهبود میبخشد. سوم آنکه به جز در مناطقی استثنایی که شدت باد بالا بوده و بیم متاثرشدن سکونتگاهها یا تاسیسات زیربنایی حیاتی وجود دارد، نباید از #مالچ_نفتی برای تثبیت بیولوژیک شنزارهای خوزستان استفاده کرد. بهویژه #مالچپاشی در منطقه #میشداغ که خود برخوردار از ذخیرهی بذر و پوشش گیاهی درخور است، کاملاً اشتباه بوده و بهترین کار مدیریت چرا و قرقهای برنامهریزی شده است تا بدینترتیب نیاز به صرف میلیاردهاتومان برای مالچپاشی هم نباشد. آشکار است که اصرار بر اجرای روشهایی چون مالچپاشی نفتی و یا کاشت درختان غیربومی، نهتنها ضریب موفقیت طرحها را کاهش داده و جامعهی محلی را بیاعتماد میسازد، بلکه طبیعتاً پای نهادهای بازرسی، قضایی و مجلس را هم به ماجرا میکشاند. مشاهدهی کاشت گونههایی چون نارنج و حرا در یکی از کانونهای تولید گرد و خاک #هندیجان در شمارِ مصداقهای پیشگفته و نشانهی آشکار هدررفت بودجه است.
۲️⃣ در بزرگراه اهواز- ماهشهر که اکنون یکی از بزرگترین کانونهای بحرانی فرسایش بادی و محل شکلگیری طوفانهای شدید اهواز است؛ در گذشته زیستگاه اصلی شیر یال کوتاه ارژن بوده که اکنون منقرض شده است. در آن زمان، منطقه پر از ساوانها و علفزارهای بلند و متراکم بود، اما با شکار و انقراض شیر ایرانی و افزایش فشار دام و تخریب زیستگاه به فاجعهی امروز رسیدیم.
۳️⃣ بازگشت ژینایی به خوزستان در گرو تغییر چیدمان توسعه متناسب با واقعیتهای بومشناختی استان است. فعالان محیطزیستی و اعضای تشکلهای مرتبط باید اقلیم و سرزمین خود را به خوبی بشناسند تا بتوانند مطالبهی جدی داشته باشند، تنها در اینصورت است که مسئولان به نظرات فعالان محیطزیست توجه میکنند.
۴️⃣ مهمترین مشکلات محیطزیستی خوزستان را شاید بتوان آلودگی آب و هوا دانست که دیگر حوزهها را نیز متاثر میکنند. اگر مردم خوزستان به عنوان بزرگترین تولیدکننده کشاورزی، نفت و گاز، منطقه آزاد و مقصد ۳۳ درصد آبهای جاری، به دنبال مهاجرت باشند دیگر نباید از سایر استانها انتظاری داشت. مردم این استان علیالقاعده باید ثروتمند و برخوردار باشند، اما به گفته رئیس مجمع نمایندگان خوزستان ۹۵ درصد خوزستانیها تمایل به مهاجرت دارند. اگر نگران تالابهای شادگان و هورالعظیم، نگران تخلیه فاضلاب به رودخانهها و نگران نخلستانهای جنوب و تنوع زیستی هستیم به این دلیل است که خسارت به اکوسیستم به انسان به عنوان مهمترین بخش از آن آسیب وارد می کند و باعث ترک زیستگاهش می شود. خوزستان یک آزمایشگاه برای آنهایی است که مدعی هستند اقتصاد مهمتر از محیط زیست است و به بهانه ملاحظات اقتصادی، اجتماعی و امنیتی، ملاحظات محیط زیستی را نادیده میگیرند، اما اکنون علاوه بر محیط زیست، اقتصاد و امنیت نیز در این استان آسیب دیده است. به عنوان نمونه در زمان ساخت دایک مرزی در هورالعظیم، اعتراض کردیم و گفتیم که نباید در این تالاب دیوارکشی بشود، اما پاسخ دادند که مساله امنیت مطرح است، درباره ساخت صنایع استراتژیک در مرکز کم آب کشور نیز مساله امنیت تاسیسات را مطرح کردند و صدای فعالان محیط زیست به جایی نرسید، ولی حالا این استدلالها شبیه شوخی شده است.
#نه_به_مالچپاشی
#نه_به_صادرات_آب_مجازی
#نه_به_انتقال_آب
🔻 ادامه دارد …
🇮🇷https://t.me/darvishnameh