پايگاه خبري تحليلي «فرارو» در نخستين روز آذرماه 86، فرازهايي از گفتههاي مسئولين هشت تشكل عمده سياسي كشور را بر روي تارنماي خويش منتشر كرد كه براي نگارنده و اغلب علاقهمندان به محيط زيست، سخت مأيوسكننده بود.
گفتگوي مزبور به بهانهي طرح اين پرسش شكل گرفته بود كه «جایگاه خطرناكترين بحران كرهي زمين در نزد تشکلهای سیاسی ایران كجاست و چه برنامههايي را براي مهار اين معضل جهاني در ايران و جلب آراي رأيدهندگان دارند»؟
پاسخها، امّا بسيار نااميدكننده بود و بار ديگر نشان ميداد تا چه اندازه وزن ملاحظات زيستمحيطي در بين راهبردهاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي احزاب پرقدرت و اثرگذار كشور ناچيز است.
غمانگيزتر آن كه برخي از پرسششوندگان، پاسخ خود را با طرح اين سؤال ميدادند كه «اصولاً گرمايش جهاني چيست و چه ربطي ميتواند با قضيهي انتخابات داشته باشد؟!»
اين درحالي است – همان طور كه در سومين بخش از اين مجموعه گفتارها اشاره كردهام (جام جم، شماره نهم آبان ماه 86) – اغلب دشمنان قسمخوردهي جهانگرمايي و انكاركنندگان گرمايش زمين از احزاب دست راستي حاكم بر ايالات متحده آمريكا و استراليا نيز اينك دريافتهاند كه اگر خواهان دوام و پايداري حكومت حزب متبوع خويش در انتخابات آينده هستند، بايد – دستكم در ظاهر – ژست زيستمحيطي گرفته و با شور و حرارت از جهانيان بخواهند براي حل بحران شتابناك تغيير اقليم چارهاي عاجل بيانديشند (هر چند، اين تمهيد هم نتوانست جان هاوارد را از شكست سنگين در انتخابات اخير استراليا نجات دهد! همانگونه كه پيشبيني نميشود، جمهوريخواهان نيز بتوانند مجدداً اعتماد رأيدهندگان آمريكايي را بدست آورند).
روي سخنم بيشتر با اصحاب رسانه و سازمانهاي فرهنگي آموزشي و تبليغاتي كشور است؛ موضعگيريهاي ناشيانه و غمانگيز نخبگان سياسي ما و انفعال حيرتانگيز – ظاهراً – هوشمندترين بخش از طبقهي سياسي كشور در مواجهه با رخداد «جهانگرمايي» فقط و فقط بيانگر يك حقيقت تلخ است؛ اينكه هيچ تلاش شايسته و سزاوارانهاي براي آگاهيبخشي مردم نسبت به خطرات ويرانگر اين پديدهي شوم صورت نگرفته و هنوز، حتا اغلب مردان و زنان حوزهي سياست هم آن را جدي نميگيرند، چه رسد به مردم كوچه و بازار.
خوانندهي گرامي!
جهانگرمايي، حقيقتي است كه بيش از 95 درصد از دانشمندان عاليترين مرجع علمي مرتبط، يعني «IPCC» آن را پذيرفته و بر خطرات روزافزونش بر محيط زيست مهر تأييد زدهاند. هيچ تهديد ديگري تا امروز نتوانسته چنين شتابناك و گسترده، سكونتگاههاي وسيعي از كرهي خاك را نشانه رفته و آبادبوم بيش از يك ميليارد انسان و چندين ميليارد زيستمند ديگر را با خطر ويراني و نيستي مواجه كند. كافي است بدانيم بنا به تخمین سازمان بهداشت جهانی هر ساله هشتاد هزار نفر در کشورهای آسیایی به خاطر ابتلا به بیماریهای ناشی از گرمایش زمین جان خود را از دست میدهند. این رقم – که نیمی از مرگ و میرهای ناشی از تغییرات نيواري (جوی) در سراسر جهان تلقی میشود – نتیجه مستقیم افزایش دمای کره زمین است. به ديگر سخن، ايرانيان در قارهاي زيست ميكنند كه خطر جهانگرمايي بيش از هر كجاي ديگر در آن بحرانآفرين بوده و به مرگ انسانها انجاميده است.
و وقتي كه دريابيم، ايران خود در شمار گلخانهايترين كشورهاي آسيا و جهان جاي گرفته است، چارهاي نداريم جز آنكه بيشتر و بيشتر با خواندن ديدگاههاي نمايندگان احزاب سياسي كشور در اين خصوص نگران شويم.
به قول آن انديشمند فرزانه، فرانسيس بيكن: « براي خوشبخت زيستن بايد موقعيتهاي مناسب ايجاد كنيم، نه اينكه در انتظار آن بنشينيم.»
و موقعيت مناسب آن است كه هماكنون براي مقابله با گرمايش جهاني چارهجويي كرد و با تخصيص اعتبارات پژوهشي مناسب، تصويري كمّي و دقيق از درجهي وخامت اين بحران در كشور براي برنامهريزان و كلاننگران مملكتي ترسيم كرد.
در همين باره
– تارنماي بخش فارسي صداي آلمان – دويچهوله – ديدگاه دوتن از مخالفان و موافقان افراطي خطرات جهانگرمايي را منتشر كرده است. در حالي كه پروفسور ريچارد ليندزن (Richard Lindzen)، استاد مؤسسه تكنولوژي ماساچوست آمريكا معتقد است «گرمايش زمين بسيار سودمند هم هست»! پروفسور 47 ساله، اشتفان رامشتورف (Stefan Rahmstorf) كه در مؤسسه پژوهشهاي اقليمي پتسدام كار ميكند و از قضا يك اقيانوسشناس معتبر بوده و عضو شورای علمی تحولات اقلیمی در آلمان نيز هست، معتقد است: «بحران گرمایش زمین صرفاً بحرانی ناشی از اختلاف نظری در تفسیر و توجیه آمارهای شاخص بحران نیست. بلكه تهدید عینی بوده و تأسفآورتر آن كه منشأ خطری که زندگی را تهدید میکند، خود انسان است!» البته هر چند در اين جدال علمي، دانشمندان آلماني بر رقيب آمريكايي خود پيروز شدند، امّا خواندن ديدگاههاي موافق و مخالف پيرامون هر موضوعي ميتواند به وسعت ديد و كاستن از ضريب تعصب كوركورانه كمك كند.
سلام
” گریوان ” بامطالبی درمورداولین همایش ملی پسته بروز شد.
سلام
ممنون ازپیامهای خوب شما.گروههای سیاسی ایران ازخیلی جهات بروزنیستند.همین امرباعث شدتامتوجه نباشندکه مسائل زیست محیطی به خیلی ازاموروزندگی مردم گرده خورده ودرثانی گروههای زیادی دغدغه این موضوع راداشته وازاین دریچه خیلی مسائل راتحلیل می کنند.