ضحا روستا، یکی از محیطبانهای شریف اداره محیط زیست شهرستان آباده در استان فارس است که اخیراً به دنیای مجازی آمده و میکوشد تا از طبیعت آبادبومش برای ما هم بنویسد. او تصویری از سفرهی هفتسینش را در نوروز 1389، پیشکش محمّد درویش کرده و مرا شرمنده مهر و محبت خود ساخته است. باورم این است که محیط بان، یکی از شریف ترین القابی است که می توان به یک انسان داد و بر خلاف تصورش، یادبرگ پرمهر و صمیمانه اش را بر روی چشم می گذارم.
یادداشت سبز این پاسدار بیادعای محیط زیست آباده را به مناسبت 5 سالگی مهار بیابانزایی با هم میخوانیم.
با درود بر سبزترين درويش وبلاگستان
استاد جانم ميدونيد که من تا اين اواخر سعادت شاگردي شما را نداشتم و خداروشکر که بالاخره خونه مجازي خودم را پيدا کردم. اولين جايي که در اين دنياي مجازي سر ميزنم وبلاگ شماست. جايي که خونهی خودم ميدونم؛ خونهی سبزي که توش اميد هست؛ صفا و صميميت هست. دانش شما با کلام دلنشين و قلم ماهرانه و سبزتون، بهترين تأثير را در من مخاطب ميگذاره.
کمتر جايي را در بين همرشتهايها انسجام ديدم. حتي در همين وادي محيط زيست. جز تخريب هم و حسادت – اغلب – نديده و نمیبینم. اما شما نشون داديد ميشه با اتحاد و فروتني، حسادت و رقابت را به صفا و صميميت تبديل کرد و براي دفاع از مظلومترين آفريدهی خداوند به پا خواست. خداييش رفتار شما بسيار شايسته است.
الهي که جشن تولد 100 سالگي وبلاگتون گرفته بشه و مهار بيابانزايي به آرزوهاش برسه. به اميد خدا روزي برسه که ايران عزيز سبز بشه و جشن مجازيش توسط شما در وبلاگتون برگزار شه و ما هم شرکت کنيم. پس خدايا از تو ميخوام درويش ما حالا حالاها سبز و پا برجا بمونه.
باور کنيد در به در دنبال استاد بودم که يافتم … و وقتي ميگم: شاگردتونم؛ باور کنيد که چاپلوسي نميکنم، بلکه افتخاريه واسم شاگردي شما و بهترين هديهی من در سال 88، اومدن به خونه خودم، مهار بيابانزايي بود.
اميدوارم در سال 89 بتونم از نزديک با شما ديدار کنم و انشالله در يکي از جلسات علمي از محضرتان بهرهمند شوم. در ضمن در خصوص اروند عزيزم بايد به شما و همسر بزرگوارتان احسنت و خداقوت گفت. انشالله از همين الان معلومه آيندهی درخشاني در انتظار فرزند عزيزتان است. نگران نباشيد منم همين الان پا ميشم واسهی اروند عزيزم اسفند دود ميکنم.
خدا حفظتون کنه.
اين هم هفت سينه خونه ماست
تقديمش مي کنم به شما و خانواده عزيزتان
پنج سالگي وبلاگتان مبارک باد…
سلامت و سربلند باشيد …
شاگرد مخلص شما ضحا روستا
کاش همه محیط بانان مانند جناب صخا اینطور اکتو و آنلاین باشن .
به شغل شریفتان رشک میبرم و خوشا بحالتان محیط بانان سخت کوشش
آفرین محمد جان … محیط بانی شغل بسیار شریفی است که از پایداری یک تمدن محافظت می کند.
هم اکنون ضحا روستا برایم ایمیلی فرستاده و عنوان کرده که خودش محیط بان نیست و یک معلم است. اما به صورت داوطلبانه مسئولیت اطلاع رسانی وبلگ اداره محیط زیست شهرستان آباده را برعهده گرفته است.
برای این معلم عزیز و طبیعت دوست آرزوی بهروزی و سبزمداری بیشتر دارم و به نظرم او همچنان یک محیط بان واقعی و یک داوطلب سبز برای وطن است.
زنده باشد او و همه ی آنها که بی منت به محیط زیست زادگاه شان خدمت می کنند.
درود بر چنین محیط بان هوشمند و استادی … زنده باشی دوست عزیز
صدها درود بر شرف چنین انسان های پاکنهادی …
ممنون هومان جان.
سلام
مطلب خوبی بود و تعریف و تمجید یک شاگرد از استادش
من بارها و بارها از شاگران شما این سوال را کردم حتی انتقاد شدید کردم و هم از همکاران خوب شما اما هیچگاه به نتیجه و جوابی قانع کننده نرسیدم
امید که به شاگردانتان توصیه کنید جوابمان را بدهند
ورودی شهر آباده از سمت اصفهان را حتما آمده اید در این قسمت بیش از سه هزار درخت با عمری نزدیک به پدران ما قطع شد ولی هیچگاه شاگردان شما …
اگر این سه هزار در تهران یا شهر بزرگی بود باز هم به این سادگی از کنارش می گذشتید؟؟؟؟؟؟؟؟
رهام عزیز:
ماجرای قطع آن سه هزار درخت چه بوده است؟ کی اتفاق افتاده؟ و چرا؟
آیا عکسی از آن درختها دارید؟
آیا این خبر در جایی تاکنون انعکاس یافته است؟
لطفن مرا بی خبر مگذارید.
متشکرم از احساس مسئولیتی که به خرج می دهید.
درود بر شما.
با درود.
رهام بزرگوار من خيلي وقت نيست به دنياي مجازي آمده ام. و تا کنون وظيفه اجرايي نداشتم. که صاحب نظر باشم… همچنين با خودم عهد کردم تا زماني که دانشم کامل نشده صاحب نظر نباشم. اينکه براي محيط زيست آباده نوشتم به صورت داوطلبانه و به خاطر عشقم به محيط زيست بود و درک کنيد براي ارگان دولتي نوشتن محدوديت هاي خاص خود را دارد.(البته اين هم لطف مسئول اداره بوده که به من اين اختيار را داده اند.)
در خصوص قطع درختاني که فرموديد من تنها توانستم از مسئولين سوال کنم. اما متاسفانه پاسخي نيافتم. هيچ کس پيدا نشد مسئوليت قطع درختان را به عهده بگيرد و در نهايت شهرداري اذعان نمود که به خاطر عريض کردن جاده چنين تصميم نابه جايي گرفته شده و مسئولين وقت مدتهاست بازنشسته شده اند. (باز اگر اطلاعات کاملي يافتم همين جا مي نويسم…) اما در مورد استاد نازنينم« محمد درويش» تاکيد کنم افتخار و موهبتي ست که نصيب من شده و فکر کنم تنها سپاسگزاري از اين بزرگ مرد سبز، قدر دانستن نوشته هاي گرانقدر از جان برآمده اش باشد.
خودتون شاهد هستيدايشان بدون چشمداشتي صادقانه علم و وقت خود را تقديم ما مي کنند… خداييش من که با اومدنم به مهار بيابان زايي بهره مند شدم.
درود بر بزرگ مردان با شرف ايران عزيز
پاسخ:
ممنون كه پاسخ رهام را دادي.
اميدوارم از اين پس با پيگيري شما چنين رخدادهاي شرم آوري ديگر در آباده روي ندهد.
زنده باشند این دوست عزیز
بازم مبارک!
من شیرینی می خوام ها!صد بار تبریک گفتم!
شما دير آمديد، چيزي هم ننوشتيد، شيريني هم مي خواهيد؟!
برويد خدا را شكر كنيد كه نوروز بوده و تنبيه كردن در چنين ايامي زيبنده نيست! هست؟
ما که دیوارمون کوتاهه و تنبیه پذیر!
تازه می نویسیم هم!
خب … البته اقرار به جرم، مي تواند در شدت مجازات تعديلي به عمل آورد!
البته این گونه اقرارها فقط مجازات را تعلیقی می کند بانوی عزیز … سال نو مبارک شقایق عزیز
آی گفتی!