سری به سرای مجازی ابوطالب ندری عزیز بزنید و ببینید که مدیران شهری بندرگز در استان گلستان، چگونه انحصاریترین کاربری ممکن در جنگل نوکنده را به نام خود در کتاب گینس به ثبت رساندهاند و جایی را که قرار بوده مفرح ذات باشد، تبدیل به خفتگیر جان کردند! نکردند؟
طفلکی اینها که فکر میکنند دارند میچرند تا نمیرند؛ در حالی که بهتر بود میمردند تا نچرند!
اقا سلام
اقا از خودت یک ایمیل در یاهو بده به ما که وقتی ان لاین هستی خبرهای رو با شما تبادل کنیم
منتظرم
[email protected] ادد نمایید لطفا در مسنجرتون
ان لاینم
شرمنده من نه مسنجر دارم و نه یاهو!
درود …
بعضی وقتا آدم می ماند چه بگوید از این همه نابخردی!
در جنگل های زاگرس هم چنین کاربری های انحصاری تعریف شده است و اثری از دفن صحیح زباله ها نیست!
هر چی فکر میکنم برای نوشتن این کامنت چیزی به ذهنم خطور نمیکنه .. جز تاسفی که نمیتونم به قلم بیارمش !
هم متاسفم و هم متاثر ..
از ننوشتم پرسیده بودید , مطلبی با عنوان سفر از مشغولیت های این روزهام نوشتم .
البته امتحانات پیش روم هم از دلایلی ست که تو اون پست بهش اشاره ای نکردم .
خوشحالم که دوباره نوشتن را آغاز کردید.
درود …
وای بر ما …………………………..
می بینی حر عزیز؟!
به نظر من, این عکس بالا, باید جایزه ی بهترین عکس سال رو به خودش اختصاص بده, چون امکان نداره کسی بتونه یک همچنین منظره ی بدیع!, دلفریب و روح افزایی! رو در تموم دنیا پیدا کنه تا بتونه از اون عکس بگیره. دست آقای ندری درد نکنه با این عکسهای محشرش. آقا ابوطالب تو رو خدا بیا و این عکسه رو توی مسابقات جهانی شرکت بده. به احتمال زیاد برنده میشی ها…, اگه اقدام نکنی, پشیمون میشی و اونوقت پشیمونی سودی نداره.
اگه به نظر خیلی ها, این, یک جاده ی عبوری از میون جنگل میاد, به نظر من, عین یه رودخونه ی آروم!… و بی و صدا!… با آبی به رنگ لاجورد!… و طعم و مزه ای گوارا!… میاد. میگین نه؟ خودتون امتحان کنین.
من بچه نوکنده ام و فقط میتونم بگم خیلی دلم برای جنگل نوکنده میسوزه واز همه خواهشدارم وقتی به جنگل میرن اونجارو کثیف نکنند.
دلمون به حال خودمون بسوزه
درود بر سهراب عزيز و ممنون از احساس مسئوليت سزاوارانه شما.