روزنامه همشهری در شماره امروز خود خبر داده که کنفرانس مغرب که به هدف کاهش شکار نهنگ تشکیل شده بود، با شکست روبرو شد. در حالی که Sebastian Jutzi طی گزارشی در نشریه focus مینویسد: این کنفرانس اساساً به منظور رایزنی برای صدور مجوز دوباره شکار نهنگ برگزار شده بود و به همین دلیل با مخالفت شدید طرفداران محیط زیست همراه بود!
در این گزارش میخوانیم که آزمندی رهبران 88 کشور شکارگر نهنگ در جهان – به ویژه ژاپن، ایسلند و نروژ به حدی است که هماکنون پنج هزار تن گوشت نهنگ در انبارهای خاور دور بدون مشتری مانده و در حال فاسدشدن است! آن هم حیوانی که در یادداشت پیشین اشاره کردم که مسئول ترسیب 400 هزارتن کربن بوده و از این نظر به کاهش انتشار گازهای گلخانهای کمکی مؤثر انجام میدهد.
این در حالی است که سه کشور یادشده در بسیاری از مجامع خود را در شمار دولتهای سبز معرفی کرده و میکوشند تا خود را پاسدار محیط زیست نشان دهند!
ضمن سپاس از فرهاد عزیز – مدیر تارنمای ارزشمند فرهنگی، تاریخی، صنعتی – که مقالهی فوکوس را به فارسی برگردانده است، توجه خوانندگان عزیز مهار بیابانزایی را به این گزارش زنهار دهنده جلب میکنم:
شکار پستانداران دریایی و دروغی بزرگ
از دوشنبهای که گذشت، یعنی بیست و یکم ژوئن (31 خرداد 1389) کنفرانس سالانه جهانی شکار نهنگ با شرکت نمایندگان هشتاد و هشت کشور در شهر آگادیر مراکش برگزار شد. دستور جلسه این گردهمایی، رایزنی برای صدور مجوز دوباره شکار نهنگ برای مقاصد اقتصادی بود.
از پیش معلوم بود که این گردهمایی با اعتراض و مخالفت طرفداران سازمانهای حفاظت محیط زیست و احزاب سبز روبرو خواهد شد. مسأله ای که خشم معترضین به این همایش را بیش از پیش برانگیخته، این است که از سال 1946 یعنی یکسال پس از پایان جنگ جهانی دوم، تمامی شرکتهای صید نهنگ و کشورهای متبوعشان بخوبی دریافته بودند که نمیتوان وضع شکار نهنگها را به همین شکل ادامه داد. چرا که در دههها و سدههای پیش از آن، نهنگهای فراوانی شکار شده بودند و خطر آن وجود داشت (وهنوز هم دارد) که نسل این پستانداران دریایی به کلی نابود شود که آسیبهای جبرانناپذیری به محیط زیست وارد خواهد ساخت.
طرفداران محیط زیست میپنداشتند که دستکم کسانی که امرار معاش زندگیشان به صورت سنتی از راه شکار نهنگها انجام میگرفت، بیشتر از همه به این خطر پی ببرند و با ادامه این حالت و شکار شتابان نهنگ به مبارزه و مخالفت برخیزند. اما از آنجا که شکار نهنگ دیگر به صورت سنتی و خانوادگی انجام نمیگیرد، بلکه صورت صنعتی بخود گرفته است، این محاسبه ایشان نادرست از آب درآمد.
با خرابتر شدن وضع، سرانجام در سال 1986 سازمانی برای کنترل شکار نهنگ و تأمین سهمیه شکار برای هر کشور بوجود آمد که نامش: کمیسیون بین المللی تنظیم شکار نهنگ یا International Convention for the Regulation of Whaling است. مسئولین این سازمان مؤظف گشتند تا با بررسی میزان قابل قبول شکار نهنگ در سطح جهانی و تعیین سهمیه برای کشورهای صیاد در ایجاد توازن میان توان طبیعت و خواست بشر بکوشند. اعلام گردید که سرجمع تعداد 1395 نهنگ از گونههای مختلف میتوانند که در فصول بخصوصی شکار گردند و همچنین میزان شکار هر کشور از هرگونه نیز مشخص و به آن کشور ابلاغ شد. علاوه برآن صید تعداد کاملاً مشخصی از این حیوانات برای مقاصد “تحقیقاتی” نیز مجاز اعلام گردید.
طرفداران محیط زیست و سازمان گرین پیس میگویند که کشورهای عضو هیچگاه قوانینی که خود به تصویب رسانده و بر سر متون آن به توافق رسیده بودند را اجرا نکردند. بدین صورت کشورهایی مانند ژاپن و یا نروژ و ایسلند به شکار بی حد نهنگها میپرداختند و نامش را برای اهداف تحقیقاتی میگذاشتند.
بنا به تحقیقات سازمانهای طرفدار محیط زیست تا سال گذشته هنوز هم در سطح بین المللی کالاهایی اقتصادی به ثبت میرسیدند که آشکارا از گوشت، پوست و یا چربی نهنگها تهیه شده بودند که از آن جمله میتوان کرمهای زیبایی زنان و یا رنگهای مو را نام برد.
برخی از دولتها نیز هیچگونه ممانعتی در انجام اینکارها نمیکردند. برای نمونه برای دولت ژاپن خوشایندتر بود که دست شکارچیان نهنگ را باز بگذارد تا کارشان را بکنند به جای اینکه بخواهد به آنها کمک هزینه بدهد بدلیل بیکار شدن و موظف به اجرای قراردادی که دولتشان امضا کرده است. به این دلیل اینگونه دولتها چشم خود را بر روی برخی از حقایق به صورت عمد میبستند.
این امر باعث گردید که نهنگها به اندازهای شکار شوند که پنچ هزار تن گوشت نهنگ در انبارهای کشورهای خاور دور بر روی دست فروشندگانشان مانده و خریدار پیدا نکنند!
طرفداران محیط زیست از آن بیم دارند که در گردهمایی آگادیر قطعنامهای تصویب گردد که دست شکارچیان این حیوانات دریایی را کاملاً باز گذارد تا بکارشان ادامه دهند.
روزنامه ساندی تایمز ادعا کرده است که برای مثال دولت ژاپن با متقبل شدن هزینههای اقامتگاه برای نمایندگان برخی از کشورها و دعوت این نمایندگان به روسپی خانهها و تقبل هزینهها در صدد خریدن رای این کشورها برای مقاصد خود برآمده است.
با وجود این، متخصصین به امور معتقدند که حتی اگر قوانینی وضع گردند، این قوانین میتوانند به صورت ظاهری چیزهایی را ممنوع کنند، ولی عملاً نمیتوانند به خودی خود چیزی را متوقف سازند؛ زیرا منافع گروهها و اشخاص زیادی به ادامه شکارها وابسته هستند.
آنها میگویند: بهترین نوع مقابله با این کارها آگاه سازی مردم است تا خرید اجناس ساخته شده از نهنگها ممانعت به عمل آورند تا جذابیت این تجارت به خودی خود از بین برود.
روزنامه ساندی تایمز ادعا کرده است که برای مثال دولت ژاپن با متقبل شدن هزینههای اقامتگاه برای نمایندگان برخی از کشورها و دعوت این نمایندگان به روسپی خانهها و تقبل هزینهها در صدد خریدن رای این کشورها برای مقاصد خود برآمده است.
…..
درویش خان ببینم برادر از ایران هم کسی در این کنفرانس شرکت کرده بود؟کرده بود و یا نکرده بود؟!!!
خوب شد هم استانی عزیزم حسین آقا نرفته بود و گرنه در مقابل پیشنهاد های ژاپنی های چشم بادامی با یک مشت ناکارشان می کرد…….
آخ بادوم من بادوم میخام
فکر نکنم ایران در بین 88 کشور شکارگر نهنگ جایی داشته باشد! هر چند هیچ بعید نیست که نماینده ای از ایران هم در این کنفرانس به عنوان ناظر شرکت کرده باشد!
نهنگ کیلویی چنده برای کارنشناس های ایرانی؟!
مهم اینه که حق ماموریتی بگیرند و گشتی بزنند و بچرخند و در هتل آبروریزی کنند و در آخر یا بروند یخچال اتاق بقلی همکارشان را از نوشیدنی های ….(بابا جان نقطه چین خنک است نه چیز دیگر!) خالی کنند و یا زیر سیگاری بدزدند……………….
…………..این پیشنهاد های ژاپنی ها هم بسیار جالب و مبتکرانه است…کره ای ها هم از این شیوه استفاده می کنند و همه جوره پورسانتاژ می دهند
ولی الان مرد تاجر اونیه که همه 5 هزار تن گوشت رو به فساد نهنگ رو بخره و به ایران بیاره و به کارخانه ها بفروشه در کیش رستورانها سوپ لاک پشت سبز را برای پولدارها سرو می کنند.باله کوسه به راحتی به چین ارسال می شود……….
البته ظاهراً این بار تیر ژاپنی ها به سنگ خورده است!
وای ی ی ی اگر یه وقت از ایران کارشناسی رفته باشه بعید نیست صبر کن بعد از فساد این گوشتها به نصف قیمت گوشت رو وارد کنن و به خورد خلق اله بدن.
استغفراله، صبح جمعه ای عجب بدبین شدم!
آقای درویش خوشحالم اینجا رو همچنان پربار میبینم.
احتمالا تازه گی ها وبلاگ دایی جان ناپلئون وبلاگستان – امیر سررشته داری – را زیاد می خونید! نمی خونید؟
درود …
متاسفانه تا حالا به وبلاگ ایشون مراجعه نکردم. اما ماجرای برنجهای هندی که خود هندیها و اداره استاندارد ایران میگن بدلیل وجود میزان آرسنیک بالا در منطقه کشت شده، برنج هندی در حد غیر قابل مصرف آرسنیک داره و وزارت بهداشت اعلام کرده سمی نیست و هزاران مورد ریز و درشت دیگر -از جمله وارد کردن ذرتهای امریکایی که از نظر ژنتیکی اصلاح شده و در داخل امریکا برای تغذیه انسان قابل مصرف شناخته نشده- برای اطمینان به مسئولین جایی باقی نذاشته. نکنه شما فکر میکنین ایرادهایی که به مسئولین امر گرفته میشه سیاسیه؟!
پیشنهاد می کنم یه سری بزنی! پشیمون نمی شوی!!
در ضمن نه! 30 یا 30 نیست! هست؟
درود …
از تصویر دوم قلبم خراشید…
سلاخي اين سه كشور حقيقتاً شرم آور است.