از قورباغه ی تنها در زریوار تا قورباغه‌های مست عشق در شورمست!

خانم ناهید غفاری، یکی از خوانندگان گرامی مهار بیابان‌زایی تصویر این زوج عاشق را در کنار دریاچه شورمست – واقع در محدوده شهرستان سوادکوه در مازندران – برایم ارسال کرده و نوشته‌اند: این دو بر خلاف آن قورباغه‌ی بی‌نوا در کنار زباله‌های زریوار، انگار هنوز آرامش دارند!

ایشان می‌گوید: هنوز! زیرا شتاب ویلاسازی در اطراف دریاچه و هجوم بی‌ضابطه‌ی گردشگران دارد این منطقه را نیز از بین می‌برد. به نحوی که متأسفانه مردم به راحتی می‌توانند با خودرو شخصی خود را به کنار دریاچه برسانند که به شدت می‌تواند پایداری بوم‌شناختی و آرامش اکوسیستم منطقه را برهم زند.
به هر حال از ما که گذشت، امیدوارم به خاطر آن قورباغه‌های عاشق هم که شده، اندکی بیشتر به طبیعت کم‌نظیر شورمست احترام نهیم. تا شورمست هم به سرنوشت تلخ کلاردشت: بهشت دیروز؛ دوزخ امروز و جهنم فردا بدل نشود!


24 فکر می‌کنند “از قورباغه ی تنها در زریوار تا قورباغه‌های مست عشق در شورمست!

  1. فلورا

    خيلي عكس زيبايي شده، اما من اين مناظر بكر رو تا حالا نديدم.

    امروز يكي از دوستان برام لينكي فرستادن از چشمه هاي باداپ سورت كه البته من تا حالا نديدم اين چشمه ها رو. ولي همين امسال بيشتر از صد نفر از دوستان رفتن و اين چشمه ها رو ديدن، و به قول شماهجوم بي سابقه گردشگران تا يكي دو سال ديگه پدر اين چشمه هارو هم در مياره…

    شما چه پيشنهادي دارين براي دوستاني كه هم ميخوان اين طبيعت بكر رو ببيتتد و هم نميخوان اين رفتن هاي هجومي به تخريب اين مناظر ناب طبيعت منتهي بشه؟؟

    من فقط تونستم به دوستانم پيشنهاد كنم كه تو فصل تابستون كه تعداد گردشگرها بيشتره به اين نقاط نَرَن و در صورت امكان فصلهاي ديگر سال رو براي گردشگري انتخاب كنن
    اما شايد نكات مفيدتري هم وجود داشته باشه، نه تنها براي اين چشمه ها، بلكه براي نقاط ديگر اين سرزمين پر جاذبه .

  2. محمد درویش نویسنده

    در باره چشمه بادآپ سورت، پیشتر یادداشتی را انتشار داده ام، با عنوان:
    زیباتر از چشم‌انداز بهشتی چشمه بادآب سورت مازندران!
    .
    .
    شما به نکته ی درستی اشاره کرده اید؛ یکی از بزرگترین تهدیدهایی که چشم اندازهای طبیعی ایران را با خطر و تخریب مواجه ساخته است، عدم رعایت ظرفیت پذیرش و توزیع نامناسب گردشگرانی است که به دیدن این مکان ها می روند.
    دیگر نکته این است که گردشگران باید، کاهش دهنده زباله در منطقه باشند و نه افزایش دهنده آن.
    واپسین نکته هم این است که دست کم باید یک کیلومتر قبل از رسیدن به مقصد، اتومبیل خود را ترک کرده و با کاهش آلودگی صوتی، به صورت پیاده بقیه مسیر را طی کنند.
    درود …

  3. خلیل

    سلام، این کارها تک نفره قابل انجام نیست، هر چند بعضی ها در این راه می کوشند. بلکه مدیریت شهری و گردشگری باید ایجاد امکانات – البته نه مجانی –

    سال ها پیش تصمیم گرفتم سراسر شمال را- از گرگان تا گردنه حیران- بگردم. برای نمونه حتا یک جای تمیز در کنار جنگل پیدا نکردم که بشود نشست و استراحت کرد. یعنی شهرداری ها بی خیال این حرف ها. مردم هم بی خیال . نتیجه همین است که می بینیم.

  4. محمد درویش نویسنده

    بله … نیاز به ظرفیت سازی فرهنگی دارد که خود به عزمی در سطوح بالای مدیریت جامعه وابسته خواهد بود.
    درود …

  5. شقایق

    خانم غفاری چه عکس فریبایی شکار کرده اند .

    امیدوارم شور مست همیشه مست کننده باشد برای قورباغه ها و برای آدم ها !

  6. مهلقا کاشفی

    با سلام
    دریاچه شور مست واقعا دارای اکو سیستم بکرو بی نظیری است و این به خاطر جنگلهای بی نظیر سواد کوه است.
    همانطور که اشاره کردید گردشگران بایستی در پائین جاده توقف و سپس با وسیله عمومی به منطقه وارد شوند و در طول مسیر افرادی آموزش دیده در باره خطر نابودی طبیعت برای انها صحبت کند .شاید این یکی از راههای حفظ طبیعت در ایام تعطیل باشدالبته سهمیه بندی و جلوگیری از ورود بیش از حد جمعیتهم بایستی اعمال شود . اما چه کسی این کارهارا بکند؟.

  7. محمد درویش نویسنده

    سؤال خوبیه! محیط زیست که رسماً تعطیله. سازمان گردشگری هم که اصلاً حفظ محیط زیست را نمی دونه با کدام ح باید بنویسه؟! شهرداری ها هم که … مردم هم که دو تا که!!
    خلاصه این که پاسخ امیدوارکننده ای برای پرسش شما ندارم!
    شرمنده …

  8. فلورا

    اي بابا، آقاي درويش هم دچار “لرد ولد مورت” شده… هرچي ميگيم برادر، از نفوذ “لرد سياه” به اين وبلاگ جلوگيري كن… به راه حلهاي “جي كي رولينگ” دل بسته گويا!

  9. فلورا

    عيب شما رو جمله نگفتيم عزيز من!
    هنرتون رو نيز بگفتيم!

    گويا شما زياد “هري پاتر” مطالعه نفرمودين…

  10. محمد درویش نویسنده

    نه! راستش هری پاتر زمانی به تور ما خورد که دیگه از اینجور صیدها خوشمان نمی آمد!
    جالبه که اروند هم هری پاتر را دوست ندارد.

  11. فلورا

    باور كنين كه “هري پاتر” سرشار از نكات مثبت زندگيه سرشار از نكاتي كه به آدم ياد ميده چطور در مواقعي كه جلوي زندگي جلوي طبيعت كم مياره،سر پا بايسته. نكات مثبفراووني داره كه در بزنگاه ها بدردتون ميخوره، خصوصا براي شمايي كه اهل شكار اينطور افكار هستين!

    اين دفعه با اين ديد بخونين حتما به كارتون مياد! به كار اروند هم خواهد آمد!بسيار زياااد!

  12. محمد درویش نویسنده

    چشم … ممنون از راهنمایی تان.
    البته من فقط یکی دو تا از فیلمهای هری پاتر را دیده ام (آن هم نه کامل) زیرا احساس کردم اروند تمایلی به ادامه تماشای آنها ندارد.
    کاش بتوانم زمانی برای مطالعه کتاب هری پاتر بیابم!

  13. فلورا

    احساس كردم زياد مدل آخوندها و “مجتهد”ي و ارشادي صحبت كردم، با ديد از بالا به پايين نگاه كردم… اگر اينطور بود چاره اي جز عذرخواهي ندارم

    دروود

  14. سیده نرجس خاتون مجتهد نجفی

    بسم الله الرحمن الرحیم
    آقا اروند کار خوبی می کند از چیزهایی مثل هری پاتر خوشش نمیاد از فکرش خوشم آمد
    واقعا بهتر نیست وقت ارزشمند فرزندان ما، سازندگان آینده کشورمان صرف مطالب بهتر و آموزنده تر شود؟

  15. محمد درویش نویسنده

    من البته هری پاتر را نخوانده ام و طبعاً نمی توانم در مورد آن نظر دهم. اما برایم جالب است که شما این کتاب را مطالعه کرده اید.
    درود …

  16. مسعود

    خیلی حیف است که این جا به بعضی کامنت ها نمی شه لایک داد !!!

    ;)

  17. فلورا

    آقاي “مسعود” راست گفتن، به آخرين جواب آقاي درويش بايد لايك داد.

    اما آقاي درويش بدانيد و آگاه باشيد كه “بعضي” ها- از خواص البته- براي بد شمردن كتابي يا انديشه اي احتياج به خوندنش و درك كردنش ندارن! نوري – يا بعبارتي، هاله اي- در اطرافشون هست كه خوبها رو جذب ميكنه و بدها رو دفع ميكنه، حالا اين وسط از بدماجرا “هري پاتر” هم مثل چنارهاي تهران توسط اين هاله ها جذب نشدن!

  18. سیده نرجس خاتون مجتهد نجفی

    بسم الله الرحمن الرحیم
    خواهر عزیز “فلورا” ببخشید که به شما برخورد شاید من نباید به این صریحی بعد از کامنت شما این مطالب را می گفتم
    اما قبول بفرمایید وقتی کتابی حتی از سوی خود مسیحیان بخاطر ترویج جادوگری رد شود کودکانی به سن “اروند” خوب هست بخوانند؟
    http://forum.special.ir/showthread.php?t=1290
    ه گزارش خبر گزاری کتاب ایران (ایبنا)، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی
    “اپینیون” جمع کثیری از کشیشان کلیسای کاتولیک در پی انتشار کتاب
    “هری پاتر و قدیسان مرگبار” به خاطر ترویج شیطان پرستی و انکار
    خدا، نسبت به این کتاب اعتراض کردند.
    -در سال 2005 میلادی “اسقف اعظم کلیسای گرین ویل” مراسم سوزاندن
    کتابهای هری پاتر را برگزار کرد.
    هدف از کتاب سوزی این بود که نشان دهند تجلیل از جادو و جادوگری،
    مردم را به اعتقاد به شیطان وا می‌دارد.
    هدف این کشیشان از سوزاندن کلمات شیطانی، نجات روح شیطانی
    است.

    تجلیل از جادوگر و جادوگری در این زمان که زمان علم و دانش است آیا برای کودکان خوب است؟

    آیا نباید اروند و اروند ها با اندوختن سرمایه علم و دانش توام با اخلاق آینده کشورمان را بسازند؟

    http://www.google.com/#hl=fa&source=hp&q=%D9%87%D8%B1%DB%8C+%D9%BE%D8%A7%D8%AA%D8%B1+%D8%B4%DB%8C%D8%B7%D8%A7%D9%86+%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%AA%DB%8C&btnG=%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%AC%D9%88%D9%8A+Google&lr=&fp=a442fce20d9b63af

    بازهم اگر حرف من به شما برخورد و ناراحت شدید مرا ببخشید

  19. فلورا

    متاسفانه علماي “رسمي” مذهبي در “هر” ديني اول عمل ميكنند و بعدا فكر!اول حرف ميزنند و بعدا به حرفشون فكر ميكنند.

    پاپ جان پل دوم در سال 1994 در كتابي كه شامل مقالاتش هست اينطور نوشتن:
    ” خداي قرآن… در نهايت خدايي است بيرون جهان؛ خدايي كه ذوالجلال است نه خدايي كه با ماست”

    اين جمله براي عموم مسلمانها غير قابل پذيرشه، شايد فقط اهل”كلام” اين حرف رو البته نه كاملا قبول داشته باشن!

    پاپ متاخر هم كه چند سال پيش پيامبر اسلام و دين اسلام رو پيامبر و دين خشونت معرفي كردن. و البته باز هم آفرين به شجاعت اخلاقي شون كه “بعد از صحبت” وقتي “فكر كردن” و به اشتباهشون پي بردن از مسلمانها عذر خواهي كردن.
    وچنين شجاعت اخلاقي رو در يك مقام “رسمي” مذهبي در دين اسلام نميتونيم ببينيم.

    تاكيد ميكنم حساب شما و مقامات “رسمي” دين اسلام در ايران رو از حساب روشن انديشان دين اسلام جدا كردم و هميشه جدا ميكنم.

    آقايون كشيشهاي كاتوليك هم به جاي آتش زدن يك تفكر- كه موجب تنوير افكار نويسنده ش شده- بهتره برن مواظب اسقف هاشون باشن تا مجبور نباشند كه بخاطر ناهنجاريها، مشكلات و فسادهاي اخلاقي و مالي كشيشهاي زير مجموعه شون مرتب لاپوشاني كنند و عذر خواهي!

    پس تا اينجاي كار شما سنگ مجموعه اي كه اينقدر خطا در اون وجود داره رو لطفا به سينه نزنيد كه تعداد خطاهاتون به عرش ميرسه!

    در ثاني، شما يه بار همون كتاب “هري پاتر وقديسان مرگبار” رو بخونيد، اگر اثري از توهين به قديسان به معناي واقعي كلمه در ش ديدين ميتونيد در باره ش فكر كنين به فكرتون جولان بدين تا درك كنين كه منظورش از قديسان مرگبار چيه!
    براي ماهايي كه در ايران زندگي ميكنيم فكر نميكنم مفهوم قديسان مرگبار ناشناخته باشه،مگر اينكه خودمون هم جزو همون قديسان باشيم و از بد روزگار خودمون رو هم نشناسيم.

    “آنتوني فلو” فيلسوف خدا ناباور انگليسي كه سال گذشته فوت شدن، 50 سال درس الحاد ميدادن، در سال 2002-تاريخش دقيقا يادم نيست- با توضيحات يك يهودي معتقد و دانشمند و روشنفكر- نه يك خاخام نه يك مقام رسمي يهودي- پذيرفت كه در پشت پرده اين جهان يك شعور غير دنيوي وجود داره و به تمام جهان اعلام كرد كه 50سال اشتباه كرده! باز هم آفرين به شعورش كه پذيرفت و باور كرد و با جسارت هرچه تمامتر اعلام كرد!چون اعتقاد داشت كه تا لحظه مرگ بايد خطا كنيم و اعتراف كنيم و بياموزيم.

    ميدونم كه اين صحبتها رو به شما گفتن هيچ فايده اي نداره
    كدوم عالم “رسمي” دين اسلام اشتباهات مفلوكانه ش رو پذيرفته و مي پذيره تا شمايي بپذيرين كه در زير مجموعه شون هستين و زير چادرشون بزرگ شدين .

    خداوند در قرآن به قلم قسم خورده، اما نگفته كه كدوم قلم، نگفته كه قلم پيامبر و امام و يك متدين يا قلم جي كي رولينگ و جرج بوش و سلمان رشدي.اگر شايسته ميدونست ميگفت!
    در مصاف فكر و انديشه با جهل هميشه انديشه پيروز بوده،هرچند ممكنه قلم در دست ناحق بيشتر و بهتر چرخيده باشه!
    عزت زياد

  20. سیده نرجس خاتون مجتهد نجفی

    بسم الله الرحمن الرحیم
    # فلورا گفته است :
    دوشنبه ۱۱م مرداد ۱۳۸۹ در ۲۲:۳۳

    “متاسفانه علمای “رسمی” مذهبی در “هر” دینی اول عمل میکنند و بعدا فکر!اول حرف میزنند و بعدا به حرفشون فکر میکنند.”

    سلام علیکم خواهر عزیزم
    1- اصطلاح علمای “رسمی” از کی و توسط چه کسی استفاده شده؟
    2- تعریف علمای رسمی چیست؟ و منظور از علمای رسمی در هر دینی چه کسانی هستند؟
    3- علمای رسمی دین اسلام چه کسانی هستند؟
    4- به چه دلیل همه علمای رسمی در هر دینی اول عمل می منند بعد فکر

    خواهر عزیز فلورا:
    “پاپ جان پل دوم در سال ۱۹۹۴ در کتابی که شامل مقالاتش هست اینطور نوشتن:
    ” خدای قرآن… در نهایت خدایی است بیرون جهان؛ خدایی که ذوالجلال است نه خدایی که با ماست”

    این جمله برای عموم مسلمانها غیر قابل پذیرشه، شاید فقط اهل”کلام” این حرف رو البته نه کاملا قبول داشته باشن!”

    به خواهر عزیز فلورا:
    هرگز هیچ مسلمانی این گفته را قبول ندارد مخصوصا اهل کلام به چه دلیل می فرمایید این حرف مورد قبول علمای کلام است
    در کدام کتاب کلامی این مطلب مورد تاییید قرار گرفته است و کدام عالم مسلمان چنین مطلب باطلی را قبول دارد لطفا منبع را بفرمایید

    خدا را نه آمیخته به نحو شیر و شکر می داند و نه جدا از مخلوقات
    بلکه به فرکوده قرآن و هو اقرب الیکم من حبل الورید از رگ گردن به شما نزدیکتر است
    اینهمه آیات و روایات از همراهی و نزدیکی خداوند داریم آنگاه می شود گفت:
    “خدا بیرون جهان است” و “خدا با ما نیست”

    خواهر عزیز فلورا:
    پاپ متاخر هم که چند سال پیش پیامبر اسلام و دین اسلام رو پیامبر و دین خشونت معرفی کردن. و البته باز هم آفرین به شجاعت اخلاقی شون که “بعد از صحبت” وقتی “فکر کردن” و به اشتباهشون پی بردن از مسلمانها عذر خواهی کردن.

    به خواهر عزیز فلورا:
    هیچ دین الهی خشونت بار نیست
    در خشونت بار نبودن دین اسلام همنین بس که نامش از سلم و سلام و اسلام و مسلمان گرفته شده
    خداوند سلام است
    و در تعریف مسلمان آمده است “المسلم من سلم الناس من لسانه و یده” مسلمان کسی است که دیگران از دست و زبانش در ایمنی باشند”
    و مومن از اسم خداوند “مومن” گرفته شده
    در تعریف مومن آمده است:
    المومن من ائتمنه الناس علی اموالهم و انفسهم”
    یعنی مومن کسی است که دیگران مال و جان خود را به او می سپارند (یعنی علاوه بر اینکه دیگران از دست و زبانش در ایمنی هستند مال و جان خود را به او می سپارند)
    اتفاقا این مضمون روایات در تعریف مسلمان و مومن در منابع شیعه و سنی فراوان است
    اما عملکردخشونت بار نبودن مسلمین همین بس که در جنگهای صلیبی مسلمانان با نهایت مدارا با میسیحین برخورد کردند اما برعکس مسیحیان چنان خونریزی وحشیانه عمل کردند.
    خواهر عزیز از عملکرد دیگران چه گونه علمای مسلمان را هم اینگونه دانستید؟
    ای کاش مثالهایی برای اشتباه فهمیدن علمای مسلمان بیان می کردید نه از علمای مسیحی

    خواهر عزیزم “فلورا:
    وچنین شجاعت اخلاقی رو در یک مقام “رسمی” مذهبی در دین اسلام نمیتونیم ببینیم.

    به خواهر عزیز فلورا:
    شما باید اول باید نمونه هایی از تهمت علمای مسلمان به دیگران بیاورید که در ان دین خطای آشکار دارند بعد دلیل بیاورید که انها نسبت به اشتباه خودشان عذر خواهی نکردند
    تا مقایسه درست باشد

    خواهر عزیزم فلورا:
    تاکید میکنم حساب شما و مقامات “رسمی” دین اسلام در ایران رو از حساب روشن اندیشان دین اسلام جدا کردم و همیشه جدا میکنم.

    به خواهر عزیزم فلورا:
    قطعا باید حساب مسلمانان یا مسلمان نماها را از دین مبین و بر حکق اسلام جدا دانست اگر من خطا کردم چه ربطی به اسلام دارد این بهترین فکر و ارزشمند ترین است و ما طلاب علوم دینی بارها به مردم می گوییم خطاها و اشتباهات ما را به پای دین ننویسید

    خواهر عزیز فلورا:
    آقایون کشیشهای کاتولیک هم به جای آتش زدن یک تفکر- که موجب تنویر افکار نویسنده ش شده- بهتره برن مواظب اسقف هاشون باشن تا مجبور نباشند که بخاطر ناهنجاریها، مشکلات و فسادهای اخلاقی و مالی کشیشهای زیر مجموعه شون مرتب لاپوشانی کنند و عذر خواهی!

    به خواهر عزیز فلورا:

    درست است واقعا فساد و در کشیشها متاسفانه بیداد می کند

    خواهر عزیزم فلورا:
    پس تا اینجای کار شما سنگ مجموعه ای که اینقدر خطا در اون وجود داره رو لطفا به سینه نزنید که تعداد خطاهاتون به عرش میرسه!

    به خواهر عزیزم فلورا:
    خطای کشیشان چه ربطی به بنده دارد؟
    بعد هم ما از کشیشان دفاع نمی کنیم از رواج خرافات و جادو گری و افکار شیطان پرستی که در هری پاتر وجود دارد نقد می کنیم

    خواهر فلورا:
    در ثانی، شما یه بار همون کتاب “هری پاتر وقدیسان مرگبار” رو بخونید، اگر اثری از توهین به قدیسان به معنای واقعی کلمه در ش دیدین میتونید در باره ش فکر کنین به فکرتون جولان بدین تا درک کنین که منظورش از قدیسان مرگبار چیه!
    برای ماهایی که در ایران زندگی میکنیم فکر نمیکنم مفهوم قدیسان مرگبار ناشناخته باشه،مگر اینکه خودمون هم جزو همون قدیسان باشیم و از بد روزگار خودمون رو هم نشناسیم.

    به خواهر عزیزم فلورا:
    این مفاهیم شاید برای من و شما و آقای درویش قابل هضم و درک و قابل تحلیل باشد
    اما برای ذهن پاک و لطیف و دست نخورده و حساس کودک و نوجوانی مانند اروند هنوز زود است که از جادو گری و قدیسان مرگبار بداند

    او باید اول قدیس بودن را یاد بگیرد بعد در گذر عمرش خودش فرق بین قدیسان واقعی و قدیسان مرگبار را خواهد شناخت

    آیا صحیح تر نیست اول اخلاق و پاکی و حلال خوری و احسان و نیکی به پدر و مادر مفید بودن برای خودش و پدر و مادرش و جامعه اش و …. را به او یاد دهیم تا مفاهیم جادوگری و…
    آیا بهتر نیست از زندگی پاکان و حلال خوران و راستگویان و نیکی کنندگان به پدر و مادر و افراد مفید برای اجتماع و….را به او بیاموزیم
    تا اینکه زندگی جادو گران و قدیسان مرگبار و خلافکاران و دزدان و قاچاق چیان و ولگردان و کشندگان پدر و مادر و…. را برای آنها شرح بدهیم آیا این برای روح لطیف و ظریف اروند و اروند ها شکننده نخواهد بود؟
    بهر حال شما هم فرمودید بنده هم گفتم این جناب آقای درویش و درویش ها هستند که باید تصمیم بگیرند چه چیزی برای اروند عزیز و اروند های عزیز خوب است و یا بد است
    باز هم گفتم شاید از اول نباید اینگونه اظهار نظر می کردم که مخالفت با شما محسوب شود و شما ناراحت شوید

    خواهر فلورا:
    “آنتونی فلو” فیلسوف خدا ناباور انگلیسی که سال گذشته فوت شدن، ۵۰ سال درس الحاد میدادن، در سال ۲۰۰۲-تاریخش دقیقا یادم نیست- با توضیحات یک یهودی معتقد و دانشمند و روشنفکر- نه یک خاخام نه یک مقام رسمی یهودی- پذیرفت که در پشت پرده این جهان یک شعور غیر دنیوی وجود داره و به تمام جهان اعلام کرد که ۵۰سال اشتباه کرده! باز هم آفرین به شعورش که پذیرفت و باور کرد و با جسارت هرچه تمامتر اعلام کرد!چون اعتقاد داشت که تا لحظه مرگ باید خطا کنیم و اعتراف کنیم و بیاموزیم.

    به خواهر عزیزم فلورا:
    خدا را شکر
    البته ما هم در متون اسلامی از قران و روایات و…. از توبه افراد و موحد شدنشان و پشیمان شدنشان فراوان داریم

    ما صف در صف جادوگران را داریم که ایمان آوردند و جان باختند
    ما حر بن یزید ریاحی را در کربلا داریم و…..

    خواهر عزیز فلورا:
    میدونم که این صحبتها رو به شما گفتن هیچ فایده ای نداره
    کدوم عالم “رسمی” دین اسلام اشتباهات مفلوکانه ش رو پذیرفته و می پذیره تا شمایی بپذیرین که در زیر مجموعه شون هستین و زیر چادرشون بزرگ شدین .

    به خواهر عزیز فلورا:
    شما اول اشتباهات را بگویید بعد قضاوت کنید که عالم رسمی اشتباهات را نمی پذیرد

    تا این جا چند نکته بیان فرمودید:
    1- هر دینی علمای رسمی و غیر رسمی دارد

    2- علمای رسمی در هر دینی اول عمل می کنند بعد فکر می کنند

    3- دین اسلام هم دو نوع عالم دارد علمای رسمی و علمای غیر رسمی

    4- علمای رسمی اسلام اشتباهات مفلوکانه ای دارند

    5- علمای رسمی مسیحیت بر خلاف علمای رسمی مسلمان شهامت عذرخواهی دارند

    6- هیچ یک از علمای رسمی اسلام از اشتباهات مفلوکانه اش عذرخواهی نکرده

    خواهر عزیز فلورا:
    خداوند در قرآن به قلم قسم خورده، اما نگفته که کدوم قلم، نگفته که قلم پیامبر و امام و یک متدین یا قلم جی کی رولینگ و جرج بوش و سلمان رشدی.اگر شایسته میدونست میگفت!
    به خواهر عزیز فلورا:
    1- اگر همه برابرند چرا خودتان قدیسان مرگبار را بد می دانید؟
    چرا خودتان از علمای رسمی که عقاید مفلوکانه دارتد انتقاد می کنید؟
    در همین تارنما چقدر از بنده عیبجویی کردید
    پس به عقیده شما قرآن به همه قلم ها قسم خورده پس چرا قلم امثال ما را قبول ندارید
    خودتان با چه چه شدتی از یکی شدن علم حرف زدید و نقد کردید
    پس به نظر شما بین قدیسان هم می توانند مرگبار باشند
    پس به نظر شما حتی علمای رسمی هم عقاید مفلوکانه دارند که اشتباهات خود را نمی پذیرند
    خوب پس قسم به قلم همه نمی تواند باشد
    چگونه خداوند به قلم قدیس مرگبار قسم خورده است و آنچه قدیس مرگبار می نویسد

    اگر درسوره قلم منظور از قلم را بیان نکرده

    در سوره آل عمران فرموده فقط دین نزد خداوند اسلام است
    إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوْتُواْ الْكِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَن يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللّهِ فَإِنَّ اللّهِ سَرِيعُ الْحِسَابِ (19 آل عمران)
    دين در نزد خدا، اسلام (و تسليم بودن در برابر حق) است. و كسانى كه كتاب آسمانى به آنان داده شد، اختلافى (در آن) ايجاد نكردند، مگر بعد از آگاهى و علم، آن هم به خاطر ظلم و ستم در ميان خود; و هر كس به آيات خدا كفر ورزد، (خدا به حساب او مى رسد; زيرا) خداوند، سريع الحساب است._„_19

    فإنْ حَآجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ وَقُل لِّلَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ وَالأُمِّيِّينَ أَأَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُواْ فَقَدِ اهْتَدَواْ وَّإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلاَغُ وَاللّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ (20 آل عمران)
    اگر با تو، به گفتگو و ستيز برخيزند، (با آنها مجادله نكن! و) بگو: «من و پيروانم، در برابر خداوند (و فرمان او)، تسليم شده ايم.» و به آنها كه اهل كتاب هستند ]= يهود و نصارى[ و بى سوادان ]= مشركان[ بگو: «آيا شما هم تسليم شده ايد؟» اگر (در برابر فرمان و منطق حق، تسليم شوند، هدايت مى يابند; و اگر سرپيچى كنند، (نگران مباش! زيرا) بر تو، تنها ابلاغ (رسالت) است; و خدا نسبت به (اعمال و عقايد) بندگان، بيناست. 20

    إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَيَقْتُلُونَ الِّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ (21 آل عمران)
    كسانى كه نسبت به آيات خدا كفر مىورزند و پيامبران را بناحق مى كشند، و (نيز) مردمى را كه امر به عدالت مى كنند به قتل مى رسانند، و به كيفر دردناك (الهى) بشارت ده! 21

    أُولَئِكَ الَّذِينَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ (22 آل عمران)
    آنها كسانى هستند كه اعمال (نيكشان، به خاطر اين گناهان بزرگ،) در دنيا و آخرت تباه شده، و ياور و مددكار (و شفاعت كننده اى) ندارند. 22

    و در سوره آل عمران فرموده هرکس غیر از اسلام دینی را بپذیرد قبول نکند و نزد خدا زیان کرده
    وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الإِسْلاَمِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ (85 آل عمران)
    و هر كس جز اسلام (و تسليم در برابر فرمان حق،) آيينى براى خود انتخاب كند، از او پذيرفته نخواهد شد; و او در آخرت، از زيانكاران است. 85

    كَيْفَ يَهْدِي اللّهُ قَوْمًا كَفَرُواْ بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُواْ أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (86 آل عمران)
    چگونه خداوند جمعيّتى را هدايت مى كند كه بعد از ايمان و گواهى به حقّانيّت رسول و آمدن نشانه هاى روشن براى آنها، كافر شدند؟! و خدا، جمعيّت ستمكاران را هدايت نخواهد كرد! 86

    أُوْلَئِكَ جَزَآؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللّهِ وَالْمَلَآئِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ (87 آل عمران)
    كيفر آنها، اين است كه لعن (و طرد) خداوند و فرشتگان و مردم همگى بر آنهاست. 87

    خَالِدِينَ فِيهَا لاَ يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلاَ هُمْ يُنظَرُونَ (88 آل عمران)
    همواره در اين لعن (و طرد و نفرين) مى مانند; مجازاتشان تخفيف نمى يابد; و به آنها مهلت داده نمى شود. 88

    إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُواْ فَإِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ (89 آل عمران)
    مگر كسانى كه پس از آن، توبه كنند و اصلاح نمايند; (و در مقام جبران گناهان گذشته برآيند، كه توبه آنها پذيرفته خواهد شد;) زيرا خداوند، آمرزنده و بخشنده است. 89

    إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ بَعْدَ إِيمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُواْ كُفْرًا لَّن تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الضَّآلُّونَ (90 آل عمران)
    كسانى كه پس از ايمان كافر شدند و سپس بر كفر (خود) افزودند، (و در اين راه اصرار ورزيدند،) هيچ گاه توبه آنان، (كه از روى ناچارى يا در آستانه مرگ صورت مى گيرد،) قبول نمى شود; و آنها گمراهان (واقعى)اند (چرا كه هم راه خدا را گم كرده اند، و هم راه توبه را!). 90

    إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَمَاتُواْ وَهُمْ كُفَّارٌ فَلَن يُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِم مِّلْءُ الأَرْضِ ذَهَبًا وَلَوِ افْتَدَى بِهِ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ (91 آل عمران)
    كسانى كه كافر شدند و در حال كفر از دنيا رفتند، اگر چه روى زمين پر از طلا باشد، و آن را بعنوان فديه (و كفّاره اعمال بد خويش) بپردازند، هرگز از هيچ يك آنها قبول نخواهد شد; و براى آنان، مجازاتِ دردناك است; و ياورانى ندارند. 91

    خواهر عزیز فلورا:
    در مصاف فکر و اندیشه با جهل همیشه اندیشه پیروز بوده،هرچند ممکنه قلم در دست ناحق بیشتر و بهتر چرخیده باشه!

    به خواهر عزیزم فلورا:
    همین مطلب شما که قلم را در دستان حق و ناحق می دانید و پیروزی را با قلم بدستان حق می دانید دلیل بر این است که خداوند به قلم حق و به نوشته حقی که از قلم حق بر می آید قسم خورده
    در اینکه چه چیزی حق است اختلاف است
    شاید کسی قلم سلمان رشدی را آنچنان حق و مقدس بداند که خدا به قلم او قسم بخورد و نیز آنچه قلم او نوشته یعنی کتاب آیات شیطانی را آنچنان مقدس بداند که خداوند نعوذ بالله به آن قسم بخورد
    پس در اینکه قلی حق و قلمی باطل
    و قلمی شکست ناپذیر و پیروز و قلمی شکسته خواهد شد هیچ اختلافی نداریم
    فقط در حق و باطل بودن کدام دسته اختلاف داریم

    بنده هم با تمام وجود معتقدم در مصاف فکر و اندیشه با جهل همیشه اندیشه پیروز است
    هرچند قلم در دست ناحق بیشتر و بهتر چرخیده باشد

    این را با تمام وجود معتقد و ایمان دارم
    آری باطل کف روی آب است به تشبیه زیبای قرآن در فرق حق و باطل توجه کنید:
    أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَافَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَّابِيًا وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِّثْلُهُ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا يَنفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الأَرْضِ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللّهُ الأَمْثَالَ (17 رعد)
    خداوند از آسمان آبى فرستاد; و از هر درّه و رودخانه اى به اندازه آنها سيلابى جارى شد; سپس سيل بر روى خود كفى حمل كرد; و از آنچه (در كوره ها،) براى به دست آوردن زينت آلات يا وسايل زندگى، آتش روى آن روشن مى كنند نيز كفهايى مانند آن به وجود مى آيد -خداوند، حق و باطل را چنين مثل مى زند!- امّا كفها به بيرون پرتاب مى شوند، ولى آنچه به مردم سود مى رساند ]= آب يا فلز خالص [ در زمين مى ماند; خداوند اينچنين مثال مى زند!_„_17

    و باطل رفتنی است
    وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا (81 الإسراء)
    و بگو: «حق آمد، و باطل نابود شد; يقيناً باطل نابود شدنى است!» 81

    وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَلاَ يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إَلاَّ خَسَارًا (82 الإسراء)
    و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است براى مؤمنان، نازل مى كنيم; و ستمگران را جز خسران (و زيان) نمى افزايد.82

    و هیچگاه خودم را منزه و پاک نمی دانم و همانطور که خودتان گفتید من هم حساب اسلام از حساب خودم را جدا می دانم و خطاهایم نباید به پای اسلام نوشته شود و دعا می کنم:
    پروردگارا از تو می خواهم جز حق بر زبانم و قلمم جاری نشود
    و هر زمان قلمم و زبانم بر باطل خواست بچرخد قلمم را بشکن و زبانم را گنگ بگردان

    موفق و پیروز و سعادتمند باشید

  21. فلورا

    متاسفانه من توانايي رهايي افكار شما رو از جمودي كه دچارش هستين چه در باب علم كلام چه درباب روانشناسي كودك ندارم.چون افكار من و شما در دومسير متفاوت سير ميكنه. نشانه ي مسيرهاي متفاوت ما هم همين عدم آگاهي شما به توهين علماي رسمي ما به شعور هم كيشان خودشون هست چه رسد به ساير اديان!-

    فقط به اين نكته بسنده ميكنم كه از نظر علماي رسمي ما -كه اگر كمي انديشه كنين متوجه مفهومش ميشين- نه فقط كودكان نبايد هرچيزي رو بخونن چون ممكنه افكارشون نادرست شكل بگيره بلكه من ِبزرگسال، و “او”ي پيرسال هم نبايد هر كتابي رو بخونيم چون ممكنه انحراف پيدا كنيم!-رجوع كنيد به آمار سانسور كتابهاي منتشر شده و كتابهايي كه سالهاست منتظر مجوز نشر هستن-

    همين كتاب “سلمان رشدي” رو اگر با ذهني آزاد و آزاده بدون پيش داوري ديني بخونيد، باعث ميشه به شاخ و بالها و زوائد و حواشي و خرافات آميخته و عجين شده با دين اسلام پي ببريد و دين تون رو هرچه صره تر و پاك تر و ناب تر خواهان باشيد.
    اما متاسفانه به جاي از بين بردن و پاك كردن خرافات و پلشتي ها از دين تنها به محكوم كردن يه كتاب -كه چندان هم مورد استقبال قرار نگرفته بود وارزش ادبي نداشت- و محدور الدم بودن نويسنده ش اكتفا شد و اثر برعكسش رو هم كه همگان شاهد بودن و هستن.

    اگر با ادبيات كودك و نوجوان آشنا باشين ميفهمين كه به كودكان معناي قديس و فرشته و دعا و تمدنهاي بشري و فرهنگها رو بايد در غالب داستان آموخت! همون كاري كه درقرآن و مثنوي براي بزرگسالان انجام شده، همون كاري كه خانم رولينگ در 7جلد كتابش انجام داده. همون كاري كه در كتاب”هوشمندان سياره اوراك” انجام شده و به زيباترين وجه مفهوم نيايش رو به كودكان آموخته.

    كدوم عالم ديني رو ميشناسين كه براي فهم دين و حواشي اون به كودكان حرف تازه اي داشته باشه و دين رو بشكل مترقي امروزي به كودكان بفهمونه. متاسفانه اصول تربيت مذهبي يه عالم دين براي كودكان امروزي با اصولي كه براي تربيت پدربزرگ بنده گفته شده هيچ تفاوتي نداره كه البته بسيار مايه تاسفه!

    جواب تمام سوالها تون تو نوشته ي اول من هست، كمي انديشه كنيد به جوابتون ميرسين.
    زياده عرضي نيست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.