خوانندگان مهار بیابانزایی، پیشتر با حسن کریمزادگان آشنا شدهاند، اینک بار دیگر این متخصص برجستهی کشور بر نگارنده منت نهاده و حاصل اندیشهها و تجربیات آکادمیک خویش را – برای گریز از بحرانی که دارد طبیعت ایران را به مرز ناپایداری برگشتناپذیری سوق میدهد – با خوانندگان گرامی کلبهی مجازی درویش به اشتراک نهاده است.
کریمزادگان در فرازی از یادداشت ارزشمندش، مینویسد: «ارزش یک درخت راش در طول زندگیاش 1030000000 ریال(یک میلیارد و سی میلیون ریال) است. به عبارت دیگر، کسی که یک راش را قطع میکند باید بتواند معادل ارزش آن، ارزش جایگزین ایجاد کند.»
و این دقیقاً کاری است که برادران آب سالار در وزارت نیرو در هنگام ساخت سد و یا گرامیان راه و ترابری در زمان ساخت جاده و یا عزیزان انتقال دهندهی لوله نفت و گاز دارند انجام میدهند! نمیدهند؟
با هم یادداشت دکتر کریمزادگان را میخوانیم:
رویکرد اقتصاد زیست محیطی، جلوگیری از تبدیل تهدید به فاجعه
مسیری که نظام اقتصادی موجود طی میکند، از نظر زیست محیطی ناپایدار و از لحاظ اجتماعی ناعادلانه است. اگر بنا باشد به توسعه پایدار برسیم، باید اقتصاد متکی بر سوختهای فسیلی، خودرو محور و دور ریزنده مواد را کنار بگذاریم و مدل اقتصادی جدیدی تعریف کنیم. این اقتصاد باید بر پایه منابع انرژی تجدیدپذیر، بازیافت و تنوع سیستم حمل و نقل با فاصله گرفتن از اتومبیل، پایه ریزی شود. این اقتصاد سازگار با محیط زیست احتمالن عادلانهتر و برای همه جهانیان بهتر است.
اگر چه در بخش هایی از جهان نشانه هایی از این رویکرد مشاهده می شود اما در کل جهان ، رشد نظام های اقتصادی از ظرفیت تحمل کره زمین بالاتررفته و تمدن ساخته دست بشر را در قرن 21 میلادی تهدید و روز به روز آن را به فروپاشی نزدیک تر می کند. نظام های اقتصادی موجود در سایه رشد افسار گسیخته و نابخردانه، جنگل ها، مراتع، خاک و منابع آب را نابود و به سرعت آلوده می کنند.این نظام ها با مصرف شدید سوخت های فسیلی گاز های گلخانه ای را به هواسپهر تخلیه می کند که طبیعت فاقد قدرت جذب تمامی آنها ست.جای خوشحالی است که این روند های مخرب محیط زیست مدت هاست مورد توجه قرار گرفته اندو در تعداد محدودی از کشور ها معکوس شده است اما هنوز یکی از آنها نیز در سطح جهانی معکوس نشده است.
در رویکرد اقتصاد محیط زیستی، برای حفظ محیط زیست و مقابله با آلودگی ها ،از مکانیسم قیمت به عنوان یکی از روش ها استفاده می شود.در این روش سعی می شود تا با استفاده از قیمت حقایق اکولوژیکی را نشان داد. نظام اقتصادی موجود بر پایه قیمت هایی شکل گرفته است که به مصرف کننده آدرس های غلط می دهد. قیمت های نادرست بازار های فعلی کالا و خدمات، ارزش خدمات اکولوژیکی و هزینه های خارجی تولید و مصرف را نشان نمی دهد. این امر باعث تخریب تنوع زیستی،آلودگی و در نهایت فروپاشی می شود.
رويداد جاري نابودي تنوع زيستي نتيجه تصميم هاي ميلياردها انسان استفاده كننده از جرياني از فرآورده ها و خدمات تنوع زيستي است. اين مهم، ثمره طبيعت « خدمات بي قيمت» و « فقدان حق مالكيت » محيط زيست، منابع بيولوژيكي و به ويژه تنوع زيستي است. ايده « اثر خارجي» اينجا معنا ميدهد و بدان معني است كه ارزش اجتماعي جريانهاي مختلف كالا و خدمات تنوع زيستي در قيمت هاي بازار اصلاً، يا به اندازه كافي منعكس نمي شود. در نتيجه، توليد حد نامطلوب اجتماعي از اين كالا و خدمات منجر به وضعيتي ميشود كه از نظر اقتصادي حد بهينه اجتماعي نيست. بسياري از فعاليت هاي انساني منجر به نابودي ميزان قابل توجه اي از تنوع زيستي شده است ، كه پايداري اكوسيستم ها و همچنين فراهمآوري كالا و خدمات شان را براي بشر تهديد مي كند . مي توان سئوال كرد چرا؟ ، زماني كه تنوع زيستي فوائد بسياري براي مادارد از آن غفلت شده و اجازه داده شده است كه نابودي تنوع زيستي رخ دهد؟ پاسخ اين است كه بسياري از خدمات تنوع زيستي ، كالاي عمومي در دسترس براي مصرف بدون قيمت در بازار هستند ، كه اين سهل انگاري به نابودي آنها ختم ميشود . لذا دو دليل مهم بنيادي باعث نابودي تنوع زيستي اند. اولي به كوتاهي بازار و دومي به نداشتن حق مالكيت مربوط مي شود. بسياري از فوايد تنوع زيستي، مانند تامين هواي پاك داراي قيمت نيستند، يعني ساز و كاري براي قيمت گذاري بازار كه بتواند چنين فايده هايي را كاملاً نشان دهد وجود ندارد. به عبارت ديگر، بازار در دروني كردن – Internalize – سودمنديهاي حمايت تنوع زيستي قصور مي ورزد. اينها آثار خارجياند – External – يعني آثار غير عمدي خارج از بازار بر رفاه، يا توليد ساير اشخاص. با اين مفهوم، ميزان منافع حفاظت از تنوع زيستي به طور قريب به يقين در رقابت با ميزان سودپروژه هاي عمراني شكست مي خورد. چنين موضوعي، شكست بنيادي در اطلاعات را باعث مي شود، يعني عدم درك ارزش هاي اقتصادي بي شماري كه ممكن است با حفاظت تنوع زيستي همراه باشند.
وقتی قیمت های بازاری ارزش یک درخت راش جنگل های هیرکانی را فقط بر مبنای چوب آن محاسبه می کنند شکی نیست که قطع درختان راش بر حفظ آنها پیشی می گیرد .در سیستم قیمت گذاری فعلی ارز ش های اکولوژیکی درخت راش یعنی کنترل فرسایش خاک،تنظیم شرایط اقلیمی، تولید اکسیژن، جذب دی اکسید کربن و دهها خدمت دیگر اکولوژیکی درخت که بر خوانندگان معلوم است اصلا به حساب نمی آید. نتیجه این قیمت گذاری غلط چیزی جز تخریب بیش از پیش جنگل ها نیست که ترمزی هم برای آن وجود ندارد.اما رویکرد اقتصاد زیست محیطی سعی دارد با تصحیح قیمت ها ترمز را بکشد. به عنوان مثال ارزش سالانه هر هکتار جنگل خزری 9829731 ریال است. دقت کنید این عدد سالانه است یعنی هر سال این ارزش تکرار می شود . ارزش یک راش در طول زندگیاش 1030000000 ریال(یک میلیارد و سی میلیون ریال) است. به عبارت دیگر، کسی که یک راش را قطع می کند باید بتواند معادل ارزش آن ارزش جایگزین ایجاد کند که نظام اقتصادی موجود این ارزش فراوان را نادیده میگیرد و نتیجه آن افزایش خسارات سیل و …. در کشور و جهان است.
به مثالی دیگر برای بیان ضعف نظام اقتصادی موجود جهت پایداری اشاره می کنم.از اعلام نخستین برنامه مقابله با آلودگی هوای شهر تهران 37 سال (سی و هفت سال) می گذرد و در این مدت علی رغم این همه هزینه،سمینار ، همایش و وعده های متعدد مسئولین کیفیت هوای تهران مرتب رو به کاهش بوده است و آلودگی صوتی،تراکم و آب نیز به تهران اضافه شده است. شکی نیست با رویکرد نظام اقتصاد ی موجود این روند ادامه دارد مگر اینکه رویکرد فعلی را کنار بگذاریم و به. رویکرد جایگزین یا اقتصاد زیست محیطی توجه کنیم. در رویکرد اقتصاد زیست محیطی درهر فعالیت یا اقدامی هزینه های خارجی یا منافع خارجی آن محاسبه می شود و تصمیم گیری بر اساس هزینه اجتماعی و منافع اجتماعی انجام می گردد. به عنوان مثال هزینه خارجی آلودگی هوای تهران چقدر است؟ چه کسی آن را ایجاد می کند؟و ایجاد کننده چگونه باید آن را جبران کند؟در رویکرد اقتصاد محیط زیست به این سئوالات پاسخ داده می شود.مطمئن باشید تا پاسخ این سئوالات را ندهیم ،آلودگی هوای تهران با همایش،توصیه اخلاقی و خواهش از مردم برای عدم استفاده از خودرو شخصی حل نمی شود. زیرا موتو محرکه انسان در هر فعالیتی سوداست و برای محاسبه سود، باید انواع هزینه ها و مقدار ریالی آنها را بدانیم. و مشخص شود این هزینه ها را چه کسی باید جبران کند ؟ به عنوان یک مثال، بر اساس مطالعات اینجانب هزینه های خارجی آلودگی هوای تهران را به بخش های زیر می توان خلاصه و محاسبه نمود.
1- هزینه بهداشتی و مرگ ومیر
2- هزینه تخریب ساختمان ها و تاسیسات شهری(هزینه پاک سازی و تعمیر)
3- هزینه تخریب پوشش گیاهی شهر و کاهش تولید محصولات کشاورزی در شهر و حومه تحت تاثیر آلاینده ها
4- هزینه فرصت سوخت(بنزین و سایر سوخت های فسیلی …)
هزینه بهداشتی(مورد اول) به تنهایی 40 درصد از کل هزینههای اجتماعی آلودگی هوای تهران را شامل می شود. این هزینه دست کم به جز هزینههای طولانی مدت نظیر انواع سرطان ها که محاسبه آن بسیار مشکل است، سالانه بر اساس قیمتهای سال 1382 به قرار زیر است: (كريم زادگان، حسن، رحمتيان مرتضي، 1382،”طرح جامع ارزيابي خسارات بهداشتي آلودگي هواي تهران، دانشكده بهداشت دانشگاه علوم پزشكي تهران”)
اگر هزینه های خارجی موارد 2-4 را به هزینه بهداشتی آلودگی هوای تهران اضافه کنیم(60 درصد باقی مانده، که یک سری محاسبات طولانی است که شاید از حوصله خونندگان به دور باشد). به طور میانگین مصرف هر لیتر بنزین توسط هر فرد صاحب خودروی شخصی در تهران 6 برابر قیمت فعلی بنزین در بازار (4000 ریال) یعنی 24000 ریال هزینه اجتماعی دارد.اگر به طور متوسط ظرفیت هر باک خودرو را 40 لیتر فرض کنیم ، صاحبان خودروی شخصی در هر نوبت سوخت گیری برای جبران هزینه اجتماعی استفاده از خودروی شخصی ،به جای 160000 ریال باید 960000 ریال یا حدود صد هزار تومان بپردازد.در واقع نظام قیمت گذاری فعلی هزینه های بسیار سنگین احتراق بنزین در شهر تهران را در نظر نمی گیرد و این امر مبنای آلودگی هوای تهران است. طبیعی است این رویکرد(پرداخت هزینه های اجتماعی بنزین توسط مصرف کنندگان) باعث رونق بازار انرژی های تجدید پذیر، حمل و نقل عمومی ،دوچرخه و پیاده روی می شود.
البته این سیستم قیمت گذاری را در شرایط فعلی، بنده فقط برای سیاست گذاری و برنامه ریزی دولت و مدیریت شهری نهران پیشنهاد می کنم. یعنی در شرایط حاضر که مسائل اقتصاد کلان (درآمد، قیمت های جهانی ، قیمت خودرو و…) حل نشده است، نمیتوان بحث پرداخت یا دریافت هزینه های اجتماعی در ایران را مطرح کرد. تاکید میکنم در شرایط حاضر این محاسبات فقط برای سیاست گذاری است.
به ساسان تاری:
قدردان حمایت هایت هستم رفیق عزیز …
.
.
به بهروز:
خوبه! حتمن نشانش بده!!
درود
به نظرم در ارزش ریالی جنگل های هیرکانی که در بالا به آن اشاره شده، اشتباهی وجود دارد: هر هکتار 982000 تومان؟!
درود بر عباس عزیز …
نه اشتباهی رخ نداده رفیق! نخست آن که این ارزش هر سال تکرار می شود. و دوم این که اگر مساحت جنگلهای هیرکانی را 1.9 میلیون هکتار در نظر بگیری و آن را در عدد یک میلیون تومان ضرب کنی، آنگاه رقم واقعاً قابل توجه خواهد شد. آ« هم ارزش فقط یکسال هیرکانی.
سرفراز باشی.
ممنون از محبتی که استاد عزیز داشتند. به آشنایی با ایشان افتخار می کنم و برایشان سربلندی و شادکامی آرزو دارم.
امیدوارم اطلاعات ارزشمندی که برایت ارسال کردند، بتواند به پایداری طبیعت بختیاری کمک کند.
درود …
جناب آقای محمدی
این حداقل ارزشی است که ما به روشهای علمی توانستیم برآورد کنیم و همانطور که درویش عزیز گفتند این مقدار ارزش هر ساله تکرار می شود.و الا ارزش این خدمات که بی نهایت است و هیچ کس هم نمی تواند بگویدارزش طبیعت اینقدر است .ما فقط ارزش علاقه انسان را به طبیبعت اندازه گیری می کنیم .این محاسبات به کمک روشهای علمی به این دلیل انجام می شود که 1- سیاست گذاری کنیم
2- در مسائل حقوقی بتوانیم دعاوی را حل و فصل کنیم.
اگر تا همین حد هم پیش برویم گام بزرگی برداشته ایم.
ثانیا ارزش فعلی بالایی دارد
حقیقت داستان این است که ما در عمل حتا یک صدم این ارزش ها را هم در مناسبات بازاری و اجتماعی خود در نظر نمی گیریم. امید که این تلاش ها بتواند در حوزه سیاست گذاری های آینده و برنامه های بلند مدت ، طبیعت ایران را از گزند توسعه سالاران طبیعت ستیز نجات دهد.
درود …
مباحث زیادی ناگفته مانده.
فقط خواهش می کنم اگر کسانی خواستند از این ارقام استفاده کنند حتما هر سئوالی داشتند بژرسند.
ما ارزش نهایی را محاسبه نمودیم .ارزش کل مقوله دیگری است که از همین ارقام به دست می آید.ارزش کل شبیه سرمایه است و ارزش نهایی شبیه درآمدی است که هر ساله از این سرمایه به دست می آید. باید سرمایه قابل توجه ای داشته باشیم تا در آمد سالانه ما این باشد.
ممنون دکتر جان که همچنان جای بحث و تبادل نظر را در این موضوع باز می نهید تا دوستان بیشتر بهره برند …
درود …
محمد عزیز، دکتر کریم زادگان عزیز
به نظر من قیمت 982000 تومان برای یک هکتار جنگل هیرکانی حتی اگر فقط قیمت چوب آن را حساب کنیم، بسیار کم است. اگر در هر هکتار فقط 400 اصله درخت وجود داشته باشد و بهای آن ها را بر پایه ی درخت کم قیمتی مانند صنوبر حساب کنیم، ارزش تولیدی در یک دوره ی ده ساله به قیمت امروز حدودبیست میلیون تومان می شود(هر درخت ده ساله= پنجاه هزار تومان. به عبارت دیگر در هر سال فقط حدود دو میلیون تومان چوب تولید می شود، و البته می دانی که قیمت چوب های جنگلی چند برابر چوب صنوبر است.
عباس جان گمان برم باید بین تعریفی که برای ارزش نهایی قایل هستیم با ارزش کل، تفاوتی قایل شوی. دکتر کریم زادگان، ارزش نهایی را محاسبه کرده است و تو ارزش کل را.
درود …
با سلام
با سپاس فراوان از دکتر کریم زادگان و مهندس درویش
در بحث اقتصادمحیط زیست فرهنگسازی پیچیده ای باید صورت گیرد.بنده ان را به این شکل با مخاطبان مطرح میکنم.جبران خدمات اکولوژیکی که ما را در مقابل خدمات بی دریغ طبیعت شرمنده می کند.25متر مربع برگ درخت اکسیژن روزانه بنده را تامین میکند .چگونه این مقدار برگ را زنده نگه دارم تا بتوانم نفس بکشم.حالا برای خانواده دوستان -همسایگان و 7 میلیارد نفری که روی این کره خاکی زندگی می کنندچگونه فقط اکسیژن تامین کنیم.باید مانند طبیعت سخاوتنمدانه و بی دریغ کار کرد و این کار چقدر ارزش مالی دارد.البته خیلی ها می گویند شمارا به خدا این حرفها را نزنید کم مانده که ما پول اکسیژن را هم بدهیم. اما به ان طرف در حال حرکتیم.
درود بر خانم کاشفی عزیز:
نکته جالبی را اشاره کردید … چون ما عادت داریم از آن طرف بوم بیافتیم! نه؟
سرفراز باشید …
محمد عزیز
اتفاقا من هم ارزش نهایی (یا ارزش افزوده در هر سال) را در نظر گرفته ام. با این محاسبه ی دکتر کریم زادگان، بازدهی یک هکتار جنگل هیرکانی کم تر از بازدهی یک باغ صنوبر و بسیار کم تر از بازدهی یک هکتار باغ کیوی مثلا ده ساله است. چرا که یک باغ کیوی ده ساله، بیش از سی میلیون تومان میوه می دهد(و این ارزش هر سال تکرار می شود). با اين حساب، تبديل جنگل به باغ و كشتزار، كاملا توجيه اقتصادي دارد؛ نكته اي كه در تضاد با روح حاكم بر نوشته هاي دكتر كريم زادگان است!
در این جا است که به نقطه ضعف بزرگ ارزش گذاری اقتصادی بر محیط زیست که زیست شناس بزرگ ادوارد براون(در کتاب “تنوع حيات”) به آن اشاره می کند، پی می بریم؛«اگر بر چيزي قيمت گذاشته شد، آن چيز ممكن است كم ارزش شده، به فروش برسد و سپس دور ريخته شود». نه! من با قيمت گذاري بر محيط زيست مخالفم و همان طور كه تا به حال هم ديده شده اين فرمول ها نتوانسته جلوي تخريب محيط زيست را بگيرد، بلكه همان روش قديمي حفظ زيستگاه بدون هرگونه حسابگري بازاري موثر تر است.
جناب آقای محمدی
ما در بخش منابع طبیعی دو نوع ارزش اقتصادی داریم
– 1- یک گروه ارز ش های بازاری هستند که شامل چوب علوفه ارزش گیاهان دارویی و هر چیزی که در بازار های عادی خرید و فروش می شود یا می تواند خرید و فروش شود.که شما به بخش کوچکی از آن یعنی ارزش اقتصادی چوب اشاره کردید .این محاسبات را ما در کار دیگری انجام داده ایم که رقم ها همانطور که گفتید خیلی بیشتر از این مقادیر است.لذا بخش اول خدمات طبیعت خدمات بازاری است که من در متن ارائه شده به آن اصلا اشاره نکردم. و در این مورد نیز محاسبات جداگانه ای انجام داده ایم
– 2- ارزش خدمات غیر بازاری که مد نظر اقتصاد دانان محیط زیست است که ما با توجه به وجود اطلاعات آنها را برای فقط شش خدمت غیر بازاری جنگل های هیرکانی محاسبه نمودیم .که عرض کردم حداقل ارزش است و الا ارزش این خدمات که بسیار زیاد است.
مجموع دو ارزش خدمات بازاری(چوب وغیره) و ارزش خدمات غیر بازاری (تنظیم اقلیم وغیره…)ارزش هر هکتار جنگل هیرکانی است که من به عنوان یک مثال کوچک برای راش عرض کردم که مجموع دو ارز ش بازاری و غیر بازاری است.نظر شما در مورد ارزش راش چیست.؟
اما هدف از ارزش گذاری همانطور که بار ها اشاره کردم اصلا و ابدا خرید و فروش یا کسب در آمد نیست .هدف ارزش گذاری حفظ محیط زیست است همان چیزی که دغدغه مشتر ک همه ماست .شما ملاحظه بفرمایید که در اجرای همه طر ح های عمرانی ارزش خدمات اکولوزیکی طبیعت همیشه نادیده گرفته می شود که یک فایده ارزش گذاری در نظر گرفتن ارزش آنهاست.که شاید شما با من موافق باشید که در نظر گرفتن این خدمات در اجرای طر ح های عمرانی به عنوان یک شروع خیلی خوب است و حداقل بهتر از شرایط موجود است که اصلا به حساب نمی آید.
دوست عزیز ما ناچار به ارزش گذاری هستیم و این عمل را مرتبا داریم انجام می دهیم. اگر چه ممکن است از آن غافل باشیم.مثلا اگر دولت برای اصلاح یک معبر که سالانه جان هزار نفر را می گیرد حاضر است 100 میلیارد هزینه کند دولت برای جان انسان ارزش گذاری کرده است.بنا براین ما ناچار به ارزش گذاری هستیم.
اقتصاد دانان کار بد و خطایی انجام نمی دهند.تاکید کردم اقتصاد دانان ارزش طبیعت را تعیین نمی کنند ارزش خدمات اکولوزیکی طبیعت بسیا زیاد یا در بعضی از موارد بی نهایت است.شما برای ارزش اکسیزن تولیدی یک درخت چقدر ارزش قائلید؟؟بی نهایت
اقتصاد دانان ارزش علاقه انسان به طبیعت را اندازه کیری می کنند.
در تمام دنیا نیز ارزش گذاری برای حل و فصل دعاوی حقوقی و سیا ست گذاری انجام می شود و ما هم مجزا نیستیم .
لذا بنده در فوق فقط به ارزش نهایی چند خدمت غیر بازاری اشاره کردم(برای گوشزد به سیاست گذاران که این خدمات مهم هستند) چون این خدمات است که ارزش گذاریش سخت است و مهم هم هستد و الا چوب و… را که شما بهتر از من ارزش گذاری نمودید.
دوست دارم بخش هایی از کتاب ارزش گذاری طبیعت را مطاله نمایید تا شاید بسیاری دیگر از سئولات شما را جواب دهد.
ممنون دکتر جان از توضیح تکمیلی تان. گمان برم همه علاقه مندان واقعی طبیعت همچون عباس محمدی عزیز اعتقاد دارند که خدمات طبیعت را هرگز نمی توان به شکلی واقعی ارزش گذاری کرد؛ زیرا اصولاً priceless است. اما چاره ای نیست؛ به ویژه وقتی بدانیم همین ارزشگذاری نیم بند هم اصلاً مراعات نمی شود.
درود …
بله درسته . باید خاطر نشان کنم ارزش با قیمت در اقتصاد دو چیز متفاوت هستند.
دانش ارزش گذاری امروز در دنیا علی رغم طفولیت بسیار مورد استفاده قرار می گیرد به خصوص در حل و فصل دعاوی حقوقی بین المللی و ما نیز باید به آن اشراف داشته و از آن استفاده کنیم و الا ضرر می کنیم.خصوصا که الان دولت به بخش خصوصی و سرمایه گذاری خارجی بهای زیادی می دهد باید بدانیم فعالیت شرکت های خارجی در کشور ما چه مقدار زیان زیست محیطی می زند.
اگر این دانش را استفاده نکنیم بار گران خسارات زیست محیطی روی دستمان می ماند و آلوده کننده محیط زیست ما با خیال راحت جیبش را پر می کند.
ممنون از توجه دادن شما به تمیز دو مفهوم “ارزش” و “قیمت”
شب خوش …
با درود به محمد عزیز و دکتر کریم زادگان عزیز
از توضیح شما سپاسگزارم، و سعی می کنم که کتاب های شما را تهیه و مطالعه کنم.
برای من گنگ است که قیمت یا ارزش راش را چگونه محاسبه کرده اید که این قدر با قیمت یک هکتار جنگل مغایرت دارد؟! البته می دانم که من باید در این زمینه بیشتر مطالعه کنم.
به هر حال نظر من این است که مراقب باشیم حساب های دو دو تا چهار تا، که ظاهرا خیلی دقیق هستند، ما را به ورطه ی معامله کردن با دارایی طبیعی مان نیاندازد.
درود بر عباس عزیز …
آنچه که برای راش محاسبه شده است، مجموع ارزش نهایی و ارزش کل این درخت برای تمام عمرش بوده است؛ یعنی مجموع ارزشی که برای تمامی خدمات غیرقابل تبادل این درخت در نظر گرفته می شود به علاوه ارزش چوب آن برای دوره متوسط رویشی راش.
ممنون که در این جستار به صورتی فعال مشارکت داشتی.
با سلام
اممنون درویش جان
جوابتان عالی بود.
مخلصیم دکتر جان … داریم درس پس می دهیم …
درود.
با سلام ادب و احترام
خدمتت تمام اساتید، دانشجویان،پژوهشگران و تمام مردمی که برای حق بر محیط زیست و حق تنفس تلاش های وافری را انجام میدهند بنده در مورد حقوق محیط زیست و کلا در مورد تلاش های آن در کنوانسیون ها و پروتکل های الحاقی و تقریبا همه کنگره های که در سرتاسر جهان از سال دهه هفتاد سده نوزدهم را مطالعه و سپس نتایجی را که از کنگره اول استکهلم بدست آورده ام و در سدد انتشار در مجله علمی پژوهشی هستم این تمام بحث هایی که میشه فقط در حد یک کنگره یا توافقنامه و معاهده یک کار سختی نیست ولی اجرایی کردن آن سخته و چگونه اجرای کردن آن مهمه لذا من با دوستانی که در مورد حق تنفس، ارزش گذاری و فرهنگشناسی زیست محیطی صحبت کرده اند را کاملا موافقاً چون کشورهای دیگر براساس نتایج علمی جواب پس داده اند و مستمر ثمر واقع بود ولی در ایران سالیانه 20 کنگره زیست محیطی منطقه ای ملی و بین المللی برگزار میشه ولی هیچ خروجی مکفی ندارن.
بنده در مسائل حقوقی می توانم همیار بقیه دوستان در نه تنها مقالات علمی پژوهشی،ISI،کنره های بین المللی و طرح های پژوهشی هستم در صورت تمایل می توانید درخواست خود را مبنی بر همکاری به آدرس ذیل ارسال کنید.
email:[email protected]
درود بر شما و ممنون از همراهی هاتان.
لطفاً تجربیات خود را به صورتی شفاف تر با خوانندگان مهار بیابان زایی نیز به اشتراک نهید. مانند کاری که دکتر کریم زادگان عزیز انجام داده و می دهند.
سرفراز باشید یوسف خان.
با عرض سلام و خسته نباشيد خدمت شما
گسترش مطالبتون در حوزه ي محيط زيست بسيار جالب و ارزنده است…
من از دانشجويان دكتر هستم و خواستم همينجا نهايت ادب و تشكر را خدمتشان داشته باشم…
ايشون واقعا استاد پر تلاش و صبوري هستند
استاداز زحماتتون يك دنيا ممنون…
با سپاس فراوان…
در موردآلودگي،متاسفانه مردم عزيزمان خيلي خود خواه شدندواصلا محيط زيست و بقاي اون براشون اهميت نداره ،چه برسه به مسئولان محترم ما كه به هيچ عنوان در پروژه هاي عمراني و هر پروژه و تصميم ديگري ،مسائل محيط زيست و حفظ اون را در نظر نمي گيرندواصلا خودشان رابا علم دنيا به روز نمي كنند ،از جنگل هاي سبز كشورمان كه هر ساله ميزان درختانش كمترو كمتر ميشود وپر زباله تر و تا تبديل شدن خيابان ها به پاركينك سراسري…
براي مثال: هنوز شهردار محترم شهر من مثل 1300 سال قبل از ميلاددر سال 2010 ميلادي درسطح شهر زباله مي سوزاند،به حدي كه تمام شهر پر از دود ميشود حتي رانندگي را هم در شب غير ممكن ميكند و مردم شهر اعتراضي نمي كنند،استاد عزيز به نظر شما چه كار بايد كرد؟؟؟
درواقع سوال من اينه چه طور بايد حفاظت محيط را،براي خودمان پر اهميت كنيم،به طوري كه تمام مردم مسئول باشند و تمام كودكان مابااين مسئوليت بزرگ رشد كنند؟؟؟؟به نظر من فرهنگ سازي بايد در پوست و استخوان مردم رسوخ كنه و در سطح يك پيام رسانه اي قطعاً كافي نيست،در مورد كلان شهرها مطمئناً اين مسائل كمتر به چشم ميخورد اما شهرهاي كوچك با خيلي از مسايل زيست محيطي دست و پنجه نرم مي كنند و من به نوبه خودم حاضرم براي فرهنگ سازي محيط زيست هر كاري انجام بدم،ممنون.
با اهدا دوباره سلام و احترام فراوان به شما سروران عزیز به خصوص دوست عزیز جناب آقای درویش
بنده فعالیتهای پژوهشی خودم را اول در زمینه های فرهنگی اجتاعی آغاز کرده ام و در خیلی از کنگره های داخلی شرکت کرده ام ولی بعد از آنکه به دنیا جدید حقوقی قدم نهادم فعایت های خودم را در زمینه های حقوقی مانند حقوق زن که چندی پیش در کنگره بین المللی ((تنوع فرهنگی همگرایی جهانی 2-4 مرداد ماه)) در تهران که با حضور 30 کشور جهان و اساتید برجسته دانشگاه کرنل و پنسلوانیا و… تشریف داشتن که مقاله خود را بصورت سخنرانی ارائه دادیم و اما رابطه من و حقوق محیط زیست رابطه ای جدید ولی با همت زیاد و وقت زیاد برای نوشتن یک مقاله پژوهشی حقوق محیط زیست که انصافا من ازدیروز که این پیامو خدمتتون ارسال کردم تا حالا تو سایت های معتبر و ژورنا های معتبر برای دستیابی به شناخت های جدید در این رابطه برسم نه الان بلکه خیلی از روهای تابستان را همچنین بنده دانشجوی نمونه دانشگاه اهواز جوان نمونه کشوری و استانی در جشنواره های حضرت علی اکبر(ع)،مدیر نشریه دانشجویی ودارای مقالات علمی مختلف ان شالله در اسرع وقت آن را خدممتون قرار میدهم.نمخواهم فراتر صحبت کنم ولی با برخورد به این سایت که مقالات علمی گنجانده شده استففاده کردیم باز هم تشکر می کنم از شما دوستان و همراهان
به يوسف:
من هم از آشنايي با چنين دانشجوي سخت كوش و علاقه مندي بسيار خوشال شدم و اميدوارم بتوانيم يافته هاي خويش را در همين جا به اشتراك نهيم.
منتظر مي مانم.
.
.
به شهبازيان:
ممنون از لطف شما و خوشا به حالتان كه كريم زادگان، استاد شماست.
در ضمن شهر شما كجاست كه چنين شهرداري دارد؟!
درود …
لنگرود…
شهر زیبایی است و امیدوارم با همت شمایان زیبا بماند …
درود.
با سلام ودرود : انچه که پس از مطالعه این نوشتار قابل بیان است اینکه برآورد ارزش منابع طبیعی وتعیین ارزش واقعی کالاهای زیست محیطی که در حقیقت تامین کننده منابع اولیه تولید در اقتصاد جهانی است یک امر لازم وضروری است که متاسفانه در کشور یا به آن پرداخته نشده یا کمتر پرداخته شده است .بهر حال بهره برداری از این منابع در اقتصاد جهانی از دید محققان زیست محیطی هم پذیرفته شده است ،اما آنچه که در این روند جای تامل دارد نگاه بهره برداری پایدار ومسولانه است که متاسفانه به آن توجه نمی شود . بیان دیدگاه اساتید علم اقتصاد محیط زیست از منظر اطلاع رسانی وفرهنگسازی کاری بس ارزشمند وقابل تقدیر است امادر این مباحث یک شکاف عمیق همیشه وجود دارد وآن اینکه اگر این اعتقاد وجود داشته باشد که ارزشگذاری زیست محیطی برای عرصه های منابع طبیعی بهترین راهکار برای جلوگیری از تخریب محیط زیست می باشدکه تجارب جهانی نیز برآن تاکید دارد پس چرا در ایران علی رغم توجه قوانین ومقررات موجود به مقوله حفظ محیط زیست عرصه منابع طبیعی شاهد خسارت بیشتری هستند ؟ من فکر میکنم این شکاف در خلائ قوانین ومقررات وعدم توجه والزام دستگاه مجریه در تنظیم وبرآورد این ارزشگذاری در محاسبات اقتصادی کشور می باشد .وقتی که تخلیه آلاینده ها در محیط های طبیعی کشور برای مراکز آلاینده علی رغم پیش بینی در قوانین کشور هزینه ای در بر نداشته باشد ، طبیعی است که انتشار آن برای همیشه ادامه می یابد . به عبارتی تا زمانیکه عرصه های منابع طبیعی ارزش گذاری نشده با شد پذیرش آلاینده ها در این مناطق همیشه بنفع مراکز آلاینده وبه زیان منابع طبیعی می باشد واخذ خسارت و اقدامات پیشگیرانه عملیاتی نخواهد بود . از نگاه دیگر اگر کالای زیست محیطی در محاسبات کلان اقتصادی کشور مفت فرض شودطولی نخواهد کشید که تخریب این مناطق رو به فزونی خواهد رفت . جا دارد که از طریق شما بزرگواران که مخاطرات زیست محیطی را به مخاطبین منتقل می کنید ، بحث بکارگیری ارزشگذاری منابع طبیعی در حسابداری ملی که براستی از مهمترین اقدامات حیاتی در زمینه پیشگیری از تخریب محیط زیست می باشدبرای مسولین قوه قضائیه ومجریه بیان نموده وراهکارهای شناخته شده را ارائه نمائید .در آنصورت شکاف موجود در بیان وعمل مرتفع خواهد شد .وگرنه این گفته ونوشته تنها در محیط های مجازی ونوشتار هامحدود میگردد.
با سلام و عرض ادب حضور دکتر درویش عزیز و استاد گرانقدرم جناب دکتر کریم زادگان. به حق مطلب ارزنده و درخور توجه و مخصوصاً برای مدیران و تصمیم گیران مسائل محیط زیست ایران امروز ماست. استفاده از ابزارهای اقتصادی مبحثی که امروزه مع الاسف از دید ریزبینانه ی مدیران اصلح ما!!! به دور داشته شده و اصلح به نظر می رسد تا در این زمینه تغییر نگرش اساسی صورت گیرد. زنده و مانا باشید.
سلام میخواسم فقط به استاد عزیزم جناب دکتر کریم زادگان از این طریق سلامی عرض کنم اقای دکتر مثل همیشه از اهمیت دادنتون به موضوعات لذت میبرم و دلم میخاد دوباره بتونم تو کلاساتون شرکت کنم
با سلام و احترام
شما را به خدا به قرآن و به ناموستان قسم می دهمبه فریاد در گلو خفه ی درختان بلوط کوهدشت برسید
جنگلهای بلوط کوهدشت را شخم زدند کسانی با حمایت مسئولان مراتع را شخم می زنند و درختان را از ریشه در می آورند
به این وبلاگ سر بزنید و بخشی از این هجمه ی ناجوانمردانه را ببینید و خواهشمند است اگر از دستتان بر می اید برای دفاع از این میراث ملی فریادی بزنید
آدرس تصاویر:
http://veblak900.blogfa.com/post-10.aspx
با سپاس
هی بد نبود فقط خدا کنه بتونم با پیشنهاد های جنابعالی از درس مطالعات به ارزش چند هکتار دخت نمره بگیرم .