بنا به تقاضای برخی از خوانندگان گرامی مهار بیابانزایی که خواهان دریافت فایل شنیداری دومین گفتگوی نگارنده با دکتر کردوانی در بارهی بایدها و نبایدهای سدسازی در ایران بودند، اینک میتوانید این برنامه را بر روی درگاه مجازی ایران صدا در این نشانی گوش دهید.
گفتنی آن که در گفتگوی دوم، آقای مهندس سیاری، معاون طرحهای توسعه منابع آب سازمان مدیریت منابع آب ایران هم از طریق تلفن حضور داشته و برخی دیدگاههای خویش را بیان داشتند. همچنین از احمد پازوکی عزیز بابت مهیا کردن امکان دانلود این برنامه قدردانم.
درود
اخرین پست منظورم است درویش جان و در اخرین سطور این پست نقل قولی که هست رو می بینید…اینقدر حواست به چیزهای دیگر هست که چیزهای دیگر را فراموش کرده اید:)
شب خوش
بگذار یک راز را برایت بگویم:
من از کوچکی سر به هوا بودم و حواسم همیشه به خیلی چیزها بوده!!
شاید واسه اینه که رنگ آسمان را دوست دارم و متاسفم که برخی دوست ندارند آسمانی شوند …
آقای درویش
جسارتا بگذارید من یک راز رو در مورد شما بگم هر چند راز خوب و مثبتیه؛ شما اصولا همیشه مطالب مثبت رو چه تو آسمون چه تو زمین سریع میگیرین، اما اگر کسی غرغر کرده باشه و حال کسی رو اخذ کرده باشه دیرتر واکنش نشون میدین.
خوشحالم که بلاخره یه انسان خوب و قابل احترام رو تو این سالها شناختم که با دیدن آبی آسمانها تیرگیها رو بتونه فراموش کنه… گاهی فکر میکنم شما از سیاره ی دیگری هستید… روح شازده کوچولو در شما بخوبی متجلی شده
با فلورا بسیار موافقم .
لایک !
آخ اگه بدونی چقدر من شازده کوچولو را دوست دارم فلورا …
کاش همانگونه که باشد که می گویی …
اما افسوس که اینگونه نیست.
دست کم خودم می دانم که چقدر می توانستم بهتر و مثبت تر و مفیدتر بوده و عمل کنم.
درود بر تو و مسعود عزیز و ممنون از دل گرمی های سخاوتمندانه تان …
خب ! من بعضی وقت ها حرف زدن یادم می رود استاد …
“لایک” خودش کلی حرف دارد رفیق! ندارد؟
درود …
قرار بود اینجا یه لایک دونی درست بشه، پس چی شدن این مهندسین؟!!
نخستین ِ لایکدهنده ها در سرای درویش نیز مسعودِگرامی بودی که باب آن آغاز نمودی و این وسوسه را در دل دیگران بیانداختی،اما مهندسینی چند قول بدادندی که به سهولت لایک دانی را نصب نمودندی و چهل روز بگذشتی و قرار ما درربودندی نیز همچنان در خماری آن بیافتادیم افتادنی…
ببخشید آقای درویش تاریخ بیهقی بسیار اثر بکرد
درست می فرمایید فلورا بانو …
اما انگار کامپیوترمن های امروز با خیاط های دیروز پهلو می زنند! نمی زنند؟
.
در ضمن خوب شد تاریخ بیهقی خونده بودی! فکر کن اگر بعد از خواندن حماسه طهمورث – اون هم با صدای محسن خان – اینجا آمده بودی؛ لابد می خواستی دیو و دد – بخوان آرش و پارسا – را فی المجلس ادب کرده و موی شان را ورز دهی! نه؟
.
درود …
کنون از سرای بیهقی خوانی به سرای پروانه بانو جهت شاهنامه خوانی متشرف میشویم…
خسته شدم…
راستی محسن خان با اون صدای محکم تب و تابی دربین دوستان شاهنامه خوان انداختند،انداختنی! از حرم پروانه بانو خبر رسیده که بسیار در تلاش برای شاهنامه خوانی هستند
من همینطور بسیار مشتاقم که صدای شاهنامه خوانی شما رو بشنوم که صداتون انگار از دیر مغان بر میخیزه!البته بدون اینکه ربوده عنان باشه ها!
اما به نظر من آهنگ صدای محسن خان و شیوه ای که برای خواندن داستان های شاهنامه برگزیده، بیشتر مناسب اشعار مهدی اخوان ثالث است:
زیرا ناغافلکی آدم احساس می کند که انگار
.
هوا بس ناجوانمردانه سرد است!
.
نیست؟
.
و دیدی یه هویی به سرمان زد:
ره توشه برداشته و
قدم در راه بی برگشت گذاشتیم!
.
به خصوص آن که سدسازها هم ظاهراً خیال کندکردن شتاب سدسازی شان را ندارند و پیمان بسته اند که تا متوقف کردن آخرین قطره آب در 185 رودخانه ی دایمی و 1890 رودخانه فصلی به حماسه سرایی سیمان اندود خود ادامه دهند! چه حالا صدای مخالفین شان از دیر مغان برخیزد – حتا اگر ربوده ی عنان هم باشه – و چه برنخیزد!
.
درود
آره درست گفتین
اما چه شعر زیبایی رو بیاد آوردین:
به سوی سرزمینهایی که در افسانه ها گویند
روزی دختری بوده ست
که مرگش نیز
چون مرگ تاراس بولبا
نه چون کرگ من و تو
مرگ پاک دیگری بوده ست…
درویش عزیز برای مقابله با سد سازان رفتاری به شیوه گاندی جواب نمیده، اگر کتابهای گاندی رو خونده باشین خودش هم آخر عمری میگفت که من مرد این زمانه نیستم زود به دنیا اومدم… هرچند جهان بدون گاندی مسلما جهان بسیار زشت تری بود.
اصلا خاتمی با اون رفتار مسیح گونه ش چه نتیجه ای گرفت که دوستداران محیط زیست بتونن در مقابل این قوم
که از جنس مخالفین او و چه بسا بدتر هستند نتیجه بگیرند… اما من برای تلاش شما بسیار ارزش قائلم… چنانکه هر ایرانی منصفی امروز قدر تلاشهای خاتمی رو میدونه … هرچند بسیار دیر… هرچند بسیار دور
دریاچه ی ارومیه رو اون دختر تصور کنین… اشکهام به شوری آب دریاچه شد
در مصرع یکی مونده به اخر مرگ به جای کرگ صحیحه
فکر کنم ایرانیان اندکی عجول هستند و همیشه بهای عجله خود را هم به بدترین شکل ممکن پرداخته اند. برای تغییر در بنیادهای فکری یک جامعه نمی توان با عملیاتی انقلابی یا کاربست واژگان بی بنیادی چون “مهندسی فرهنگی” نتیجه گرفت و تکاملی بخردانه و پایدار را درو کرد.
بشریت امروز بر دوش انسان های پاک نهاد و صلح طلبی چون گاندی، مارتین لوترکینگ، ماندلا و خاتمی … است که پوست خواهد انداخت … من ایمان دارم که تلاش این انسان ها هرگز در سینه تاریخ خاک نخواهد خورد.
.
یادمان باشد در باره سدسازی هم تا همین چندی پیش، سدسازها را سپهسالاران توسعه خطاب کرده و برایشان جشن های آنچنانی می گرفتند و نشان ملی می دادند. اما امروز حتا خبر احداث سد جدید را می کوشند تا کمتر انعکاس دهند تا مخالفت و حساسیت کمتری برانگیزد و این یک گام به جلوست! نیست؟
.
درود …
اما کاش راهی بود که بدون اینکه شاهد مرگ دریاچه باشیم قدم به جلو بگذاریم نه اینکه اینبار هم دور بشه و دیر!
دلم میخواد فریادی بزنم که به قول مرحوم مشیری “به روی پرنیان آسمانها خواب در چشم خدا لرزد”
من هم آرزو می کنم که ایرانیان هرگز روزی را شاهد نباشند که نگین فیروزه ای عزیزشان در شمال باختری وطن برای همیشه به پلایایی سپیدگون بدل شود …
هرچند گمان نمی برم این روزها هیچ فریادی بتواند خواب را در چشمان خدا بلرزاند!
.
درود …
کامنت های شما و فلورای عزیز را خواندم و بسی لذت بردم؛ اما فغان از این سطر پایانی …
زنده باشی مسعود جان …
.
و البته از آن سطر پایانی هم فغان انگیزتر وجود دارد …
.
“درد من حصار بركه نيست، درد من زيستن با ماهياني است كه حتي فكر دريا به ذهنشان خطور نمي كند.”
.
.
شب خوش.
بله ؛ درسته .
چه خوب است که دنیا شما را دارد ….
شب خوش
چیزی که تو این دنیا فراووونه …
درویش است.
شک نکن.
.
درود …
شک ندارم که اگر این آمار ِ فراوانی تان ؛ خطای فاحش نداشت !
دنیا جای به تری برای زندگی بود !
نمی شود در برابر این کامنت بالایی لایک نداد! می شود؟
.
درود و ممنون که اینگونه مرا می بینید …
درود و شبتان مخملین
البته من فکر می کنم اگر بتوانیم
در لحظه ببخشیم
با صداقت عاشق شویم
و هیچ وقت لبخند را از لب هامان دریغ نورزیم
آنگاه شاید دیگر آن خطای فاحش را نبینیم!
آخه:
مهم نیست زندگی چقدر عجیب است
مهم این است که
زندگی همیشه آنطور که ما فکر می کنیم پیش نمی رود
.
شب خوش …
مهم نیست که فکر می کنید زندگی چقدر عجیب است ؛
مهم این است که
زندگی عجیب تر از آنی است که فکر می کنید !!
و
مهم نیست که چشم تان دنبال یک زندگی عجیب باشد!
مهم این است که یک زندگی عجیب چشمتان را بگیرد!
درسته !
و مهم تر از آن ، این است که چشمتان بلد باشد یک زندگی عجیب و ناغافلکی را رصد کند !
بلد بودن نمی خواهد! باید پیش بیاید …
به همین سادگی و خوشمزه گی!
درود …
سایتتون خیلی خوب است واطلاعاتی را درباره بیابان زایی وعوامل تشکیل بیابان در اختیار میگذارد.
درود بر شما و هر آن كس كه دلش براي ايران مي تپد.دل نگراني هاي مذكور در فوق ستودني و قابل تقدير است اميدوارم همگي پيروز باشيد .انديشه هاي دكتر كردواني را هم بايد پاس داشت .به هر حال ايشان عمري را در راه شناسايي ايران و مسائل پيرامون آن گذرانده و نظراتشان قابل احترام است مخصوصا به خاطر تريبوني كه در صدا و سيما دارند بايد از ايشان حمايت كرد
باسلام :
با نگاهي به نقشهي ايران متوجه وجود تعدادی دریاچه های نمک خشک در مثلثی واقع بین تهران تا مشهد وجنوب یزد و همچنین مناطقی در فارس به سمت نیریز و یزد و نيز منطقه دریاچه اورومیه می شویم . وبا توجه به وسعت و ارتفاع و پراکندگی این اماکن نسبت به سطح دریا و با یک حساب سرانگشتی دقیق و یک عزم و اراده ملی می توان آب شور دریای خزر و همچنین خلیج فارس را تا 250کم تقریبا به این مناطق رساند و با احداث مجتمع های شیرین کننده آب (مانند دستگاه های موجود در خانههایمان (اسموزی)) آب شیرین جهت مصارف شهری و صنعتی و کشاورزی و پساب آن هم که معتنی به می باشد به این دریاچه های شور راهنمائی کرد و با احتساب ارتفاع و فاصله و بهره از جاذبه زمین هرچه بیشتر در کم کردن اتلاف میزان انرژی و هدر رفتن هزینه ها بهره برد و با پرشدن دریاچه و سرریز شدن آنها در دههای آتی و با انجام لوله کشی حساب شده میزان آب اضافی را به نزدیکترین دریاچه در پایین دست و به روش سیفون هدایت کرد . وبدینسان هم بشر از اب شیرین آن بهره خواهند برد و هم به طبیعت با پساب آن میتوان به مرور زمان طراوت بخشید و اکوسیتم خشک را احیاء نمود. منتظر پیشنهاد نظر انتقاد می باشم .
سلام
خسته نباشيد همگي
مشكل همه ما ايراني ها اينه كه خودمون رو با آمريكا و هر كشور ديگه مقايسه مي كنيم در صورتي كه چه از لحاظ شرايط جغرافيايي و چه از لحاظ فرهنگ خيلي با اونا فرق داريم. در طرح آمايش سرزمين هر شهر هم متاسفانه از روي كشورهاي اروپايي كپي برداري شده كه طرح نوشته شده راجع به هر شهر در استان داري زمين تا آسمون با اون چيزي كه اجرا ميشه فرق داره…
سلام
خسته نباشید همگی
مشکل همه ما ایرانی ها اینه که خودمون رو با آمریکا و هر کشور دیگه مقایسه می کنیم در صورتی که چه از لحاظ شرایط جغرافیایی و چه از لحاظ فرهنگ خیلی با اونا فرق داریم. در طرح آمایش سرزمین هر شهر هم متاسفانه از روی کشورهای اروپایی کپی برداری شده که طرح نوشته شده راجع به هر شهر در استان داری زمین تا آسمون با اون چیزی که اجرا میشه فرق داره…
Read more: http://mohammaddarvish.com/desert/archives/6425/comment-page-2#comments#ixzz3UG7xNgqq
در یکجا مصاحبه ای از پرویز کردوانی خوندم مبنی بر اینکه دریاچه ی ارومیه رو بزارین خشک بشه چون هیچ منفعتی نداره و بیهوده هزینه واسه احیاء دریاچه نکنین.من تعجب میکنم کی به این … من فواید دریاچه رو و عواقب بعد از خشک شدنش رو اگه توضییح بدم خدا صفحه میشه فقط کافیه درباره دریاچه ارومیه تو گوگل یه سرچی بکنین اون موقع فاجعه گفته های آقای دکککککککککی جون رو میفهمین.
سلام استاد بزرگوار
من یک دانشجو معلم رشته جغرافیا هستم چیزی برای گفتن ندارم فقط خواستم بگم از صحبت های شما و دوستان لذت بردم و انعکاس دهنده ی نظر های عزیزان خواهم بودو این نکته رو یادآور بشم ک درست نیست در مورد استاد بزرگوار آقای کردوانی اینگونه صحبت بشه هر چند اگر نظر های ایشان موافق نظر عزیزان نباشه.
سلام بر همه اساتید کلام و شعر ونثر
مطالب بسیار خوبی نوشتید و استفاده فروان بردندو بردیم ،ولی اساتید محترم دوستان ارجمند ، ریزگردها رو چکار کنیم ؟ آیا تغییر اکوسیستم جغرافیایی در کشور کم آبی مثل ایران ونشر کشاورزی در تمامی سطوح ودر تمامی شهرها و استانها و…. از عوامل بوجود آمدن ریزگردهای داخلی مانیست ، فرا کشوری که تکلیفش مشخصه در سالهای قبل مازوتی مه در شن زارهای دول همسایه ریخته میشد و تثبت این ریزگردها را چاره ساز بود به پایان رسیده و اینک کسی به این موضوع ،وی خوشی نشان نمیدهد ،ای کاش این مهم هم حل میشد . شاد باشین ، آسمانتان همیشه آبی ، زمینهاتان سبز ، جوی هاتان مملو از آب زلال ودلهاتان مسرور از شادی های ماندگار باد .
جناب درویش . استاد بزرگوار . هموطن روشنگر و پرتلاش درود بر روان همیشه سبزتان هشت سال تحقیق و تلاش بی وقفه نتایجی ارزشمندی در پی داشته نوید بخش روزگاران سبزی برای سبز اندیشان میهنم خواهد بود و بیصبرانه منتظر هم اندیشی و همیاری اندیشمندان و صاحبنظران عزیزی چون حضرتعالی و دیگر عزیزانی هستم که سالهاست صادقانه و مخلصانه و شرافتمندانه پاسدار محیط زیست بوده و هستند و آسمانی آبی و سرزمینی همیشه سرسبز آرزوییشان بوده و خواهد بود و یقین دارم با حمایت و همکاری شما و سماجت و سخت کوشی و اجرایی شدن طرح پیشنهادی ام تشنه ترین بوته ها را سیراب و به حیات وحشمان جانی دوباره خواهیم بخشید و به یاری پروردگار سرزمینی آباد و همیشه سرسبز برای فرزندانمان بر جای خواهیم گذاشت .. لطفا فرصتی جهت ملاقات حضوری و گفتگو در خصوص طرح و چگونگی اجرایی کردن آن فراهم آورید .
جناب دوریش گرامی ایا برایتان امکان یک مصاحبه تلویزیونی وجود دارد؟ برنامه سگالش در رسانه مانی. مدت چهل دقیقه. با مهر فراوان ایجادی
متاسفانه لینکی که گذاشتین اجرا نمیشه،ضمنا فایل گفتگوی اولتون هم اگر در دسترس هست بزارید،ممنون