در ماه گذشته میلادی، یعنی اکتبر 2012، سرویس جهانی هشدار محیط زیست – وابسته به UNEP (برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد)- گزارشی منتشر کرد که بازتاب گستردهای، به ویژه در نزد شهروندان کشورهایی چون ایالات متحده آمریکا، کانادا، استرالیا و برخی از کشورهای عضو اتحادیه اروپا داشت؛ یعنی همان کشورهایی که با مصرف سرانه 75 الی 120 کیلوگرم گوشت قرمز در سال، در صدر مصرفکنندگان گوشت در جهان ایستادهاند (در این گزارش، مصرف سرانه گوشت ایرانیان بین 25 الی 50 کیلوگرم در سال درج شده است که از همسایگان شرقی و غربیاش بیشتر، اما از ترکمنستان در شمال و عربستان صعودی در جنوب کمتر است).
نویسندگان این گزارش، به صراحت میگویند: فرآیندهای ویرانگری چون: جنگلزدایی، بیابانزایی، افزایش مواد آلوده در خاک، استفاده بیرویه از آب شیرین، هدررفت انرژی و افزایش تولید گازهای گلخانهای، همزمان و متناسب با افزایش تولید گوشت در دامداریهای صنعتی به سرعت تشدید یافته است و سبب شده تا وضعیت پایداری بومشناختی کره زمین به بدترین حالت خود برسد. یک نکتهی تکاندهنده در این گزارش که میتوانید در نمودار فوق هم مشاهده کنید، آن است که هر چند شمار جمعیت کره زمین از 1961 تا امروز اندکی بیش از دو برابر افزایش یافته است؛ اما در همین مدّت، تولید گوشت قرمز با جهشی شگفتانگیز، بیش از 4 برابر شده است.
به دیگر سخن، مردمی که اینک در کره زمین زندگی میکنند، به طور متوسط دو برابر بیشتر از پدران خویش در سال گوشت قرمز مصرف میکنند؛ رخدادی که سبب تشدید نگرانیهای فزایندهای شده که کمترین پیامد آن را میتوان در روند گرمشدن محسوس زمین، کاهش ظرفیت گرمایی، افزایش تفاوت دمای شب و روز و وقوع تلاطمهای اقلیمی کمسابقه و مهیب رهگیری کرد که شاید آخرین و تازهترین شناسهاس، وقوع توفان قدرتمند سندی بود که سواحل شرقی آمریکای لاتین تا کانادا را درهم کوبید و فقط در ایالات متحده آمریکا بیش از 50 میلیارد دلار خسارت به بارآورد. این در حالی است که تاکنون، مهمترین خطر گسترش دامداریهای صنعتی تولید کننده گوشت قرمز را صرفاً در نیاز آبی بالای آن (به طور متوسط هشت برابر همتایان گیاهیاش) میپنداشتند، در صورتی که در گزارش اخیر آمده است که تولید گاز متان (CH4) از رودهی دامها و اکسید نیتروژن از بقایای مدفوع دفع شده از بدن آنها، به مراتب میتواند تهدید جدیتری برای کاهش توان زیستپالایی زمین به شمار آمده و دست کم سهمی 10 الی 35 درصدی را در فرآیند تغییر اقلیم ایفاء کند.
یک بازخورد عدالتگریزانه و نامیمون از این میل شدید مردمان کشورهای شمال به مصرف گوشت، آن است که تبعات زیانبارش فقط دامن کشورهای شمال را نگرفته و سبب تشدید تؤامان موج خشکسالی و سیل در کشورهای جنوب هم میشود.
چنین است که اینک پیوسته و شتابان بر شمار آن گروه از داوطلبین سبز که میکوشند تا خطرات مصرف بیرویه گوشت را برای مردم جهان تشریح کرده و جایگزینهایی کمخطرتر را معرفی کنند، افزوده میشود. تمایل روزافزون دانشجویان و طبقات تحصیلکرده به کاهش مصرف پروتئین حیوانی در سبد روزانه غذاییشان، میتواند مؤید این ادعا باشد.
با این حساب با تغییر شیوه های سنتی دامداری به نیمه صنعتی و یا صنعتی تنها می توان خسارات ناشی از تخریب پوشش گیاهی را کنترل کرد در حالی که خسارت های ناشی از تولید گاز متان و مصرف بالای منابع آب همچنان به قوت خود باقی بوده و صنعتی شدن دامداری ها هم نمی تواند پایداری و توان زیست پالایی سرزمین را تضمین کند ….
دقیقن همین گونه است هومان جان.
درود.
گربه دستش به گوشت نمیرسد میگه بوی گند میده نمی خوام.
وقتی توان خرید گوشت را به اندازه کافی ندارید آسمان و ریسمان را به نبافید.
آقا یا خانم عزیزی:
کدام آسمان و ریسمان. لینک گزارش اصلی را که معرفی کرده ام، خودتان مطالعه فرمایید و بکوشیم از اظهارنظرهایی که ریشه در نادانی دارد، پرهیز کنیم.
عجب!چه قضاوتی که توان خرید گوشت و…
اگر دوست داریم همچنان سردربرف فرو ببریم.خب بریم.اما امروزه بسیاری از افرادبه این نتیجه رسیده اند که با خوردن گوشت به جز کشتار حیوانی بی گناه و آسیب زدن به محیط زیست و همچنین جسم و روح خودمان هیچ عایدمان نمی گردد.
اظهار نظر بنده ریشه در واقعیت های جامعه دارد. با دریافتی خودتان توان خرید چند کیلو گوشت برای خانواده تان را دارید؟ آیا شما گیاه خوار هستید؟
اما خانم و یا آقای فیروزی نظر جنابعالی مرغ پخته را به خنده وامیدارد البته شما هم گویا توان خرید مناسبی ندارید.
اگر گوشت بد بود آفریدگار متعال مصرف آن را منع میفرمود و یا ما بزرگترین عید جهان اسلام یعنی عید سعید قربان را نداشتیم.
در پایان شما نمی توانید حلال خدا(گوشت گاو)را حرام اعلام نمایید.
يادمان باشد همين يك زمين را داريم …
درضمن كامنت عزيزي كلي مايه شادماني مان شد !
يعني تصور كن اگه حتي تصور كردنش سخته !! كه در چنين جايي و پاي گزارش UNEP با رفرنس ، چنين كامنتي گذارده شود !
خب به هر حال ! همه چيزمان بايد به همه چيزمان بيايد !
دوستان بزرگوار من:
همان طور که تصریح کرده ام، این یک گزارش معتبر بین المللی و کاملاً علمی است؛ لطفاً با نگاه علمی به نقد آن بپردازید و حاشیه را بر متن ارجحیت ندهید.
متشکرم.
من کاری به عقاید آقای فیروزی ندارم چون شاید ایشان همواره از اداره شان گوشت و مرغ به میزان کاهی می گیرند و مانند من نوعی نیستند که دیگر لوبیا پلو و خورشت کرفس را بی گوشت می خوریم و خوشا به سعادتشان که پول خرید گوشت را دارند.
ولی
… بنابر مطلب درج شده در روزنامه هرالد تریبون در کشور کره شمالی:
… میانگین کصرف گوشت این کشور در سال 2000 کمتر از دو گرم برای هر نفر بود و به همین دلیل مردم، بیش از دو دهه است که گوشت حیوانات دیگری را جایگزین کردهاند.
و صد البته که گزارش هایی هم از آدم خواری در قحطی دهه 1990 درج گردیده است.
کره شمالی پیشرفته است یا اروپا؟
چند سال پیش در دانشگاه پیونگ یانگ کره شمالی فیلم اولیور توئیست که داستانش متعلق به دویست سال پیش است را برای دانشجویان نمایش داده بودند و گفته بودند حالا خودتان خیابانهای لندن را ببینید و قضاوت کنید که ما پیشرفته تریم یا اروپایی ها؟
کار ماها افراط و تفریط است. نه باید مانند امریکایی ها به قیمت پاکتراشی جنگل های آبخیز آمازون و امریکای جنوبی برای پروش گاو گوشتی، همبرگر و استیک خورد و نه به فلاکت کره شمالی افتاد تا در رسانه های عمومی اعلان نمایند اصلا خوردن گوشت سم است و این در حالی است که در بالابالا ها همه جور گوشتی را می بلعند.
چشم ها را باید شست!
مصرف ذغال در آمریکا به دلیل استفاده از منقل های باربیو برای درست کردن استیک های آبدار بیشتر است تا ایران. در بسیاری از رستوران های بزرگ و کارخانه ها از منقل های گازی برای درست کردن کباب استفاده می شود و اکنون دوستان تریاکی بیشتر از ذغال استفاده می کنند تا مردمی که حسرت خوردن گوشت را به دل دارند.
شک دارم که اصلا محتوای این یادداشت را خوانده باشی. در این گزارش هشدار داده شده که روند کنونی شتاب در افزایش تولید گوشت، ممکن است مرگ کره زمین را به جلو اندازد.
اندکی از سوژه دور شو تا بتوانی بهتر آن را ببینی جناب کوشان.
بله
در این هیچ شکی نیست
برای نمونه در راستای پروش گوسپند و بویژه نژاد پشمی مرینوس و سپس گاو گوشتی در حدود نود درصد از جنگل های تنگ و نیمه خشک استرالیا همراه با زیستبوم وابسته به آن برای همیشه از میان رفتند و انجام برنامه های احیای زیستگاه با صرف زمان و هزینه بسیار نمی تواند پاسخگوی گنجینه ژنتیکی از دست رفته باشد.
دوستان گرامی لطفاً از نگارش مطالب غیر مرتبط با محتوای پست، پرهیز کنید که منتشر نخواهد شد.
ولی اون داستان حضرت والا شاهزاده یدالله میرزای پیشخانی رو به مرگ شاغلام فکر من نبود یک جایی میهمان بودیم اتفاقا دو نفر از بروبچ منابع طبیعی هم که شما رو می شناختند حاضر بودند.
شرط یک دست سیراب شیردان در طباحی بره سفید روبروی پارک ساعی بستیم که من می توانم با صدای تو دماغی یک شاهزاده ورزشکار و طبیعت دوست با شما صحبت کنم و صدالبته که شرط را بردم و 4 روز بعد در یک عصر شیرابی بود که با ترشی لیته و نون تنوری می خوردیم.
عجب همکارهای بی انصافی دارید درویش خان، مراقب باشید، اینطور که در میهمانی می گفتند این گردن کلفت های سبیلو تا حالا چند بار به عنوان خبرنگار خانم وعلاقه مند به محیط زیست با شما تلفنی صحبت کرده اند که یکی از این تلفن ها در همین اداره شما در باغ گیاه شناسی کرج زده شده بود.
خوشحالم که گوشت را از سبد خوراکیهام حذف کردم :)
آفرین بر شما.
سلام میدونم اینجا جاش نیست که این درخواست و داشته باشم ولی هرچه گشتم جز اینجا جائی پیدا نکردم. ایمیل جناب بهمن ایزدی رو میخواست چطور میتونم داشته باشم لطفا اگه کسی داره بفرسته به این میل ممنون میشم [email protected]
چه گزارش جالبی بود درویش عزیز!
با سلام و احترام
“یادمان باشد همین یک زمین را داریم”
پس باید از آن درست استفاده کنیم و لذت ببریم گوشت بو نمیدهد و فوقالعاده خوشمزه است به شرطی که بیش از 2 گرم باشد
یادش بخیر مجالس عروسی قدیم!
ظهر روز اول دل و جگر رو برای مهمانان خودمانی سرو میکردند شبش آبگوشت میدادند که ما بهش آبروغن میگفتیم از بس چرب بود!دنبه ها را لای نون با نمک فراوان میل مینمودیم وای………..
فردا ظهرش هم نوبت چلوگوشت طبخ شده با حرارت کروم و کنده بود که بوش آدم رو دیوانه میکرد برنج اعلا گوشت بره روغن زرد و دیگر هیچ………….
افسوس الان شاید بزور بتوان توی عروسی های روستا گوشت پیر میش و گاو پیدا کرد
خود بخود گیاهخوار میشویم البته اگر خوار گیاه نشویم…