در طول چند روز اخیر، موج بزرگی از تظاهرات گروهی از فعالان محیط زیست در فرانسه، سبب ایجاد یک بمب خبری تأملبرانگیز در رسانههای گروهی جهان شده است. ماجرا از آنجا آغاز شده که دولت فرانسوا اولاند، رییس جمهور سوسیالیست جدید فرانسه که با اتحاد با حزب سبزهای فرانسه و تکیه بر برخی شعارهای محیط زیستی از جمله کاهش تعداد و تعطیلی برخی نیروگاههای اتمی فرانسه توانسته بود نظر بسیاری از رأی دهندگان این کشور را برای شکست رقیب راست گرای قدرتمندش – نیکولا سارکوزی – جلب کند؛ تصمیم گرفت تا یکی از طرحهای جنجالی دولت قبلی، یعنی احداث یک فرودگاه جدید در ۳۰ کیلومتری شمال نانت در غرب فرانسه را به مرحله اجرا درآورد. اقدامی که نه تنها خشم فعالان محیط زیست آن کشور را برانگیخت و منجر به بروز تظاهراتی خشونت آمیز در روزهای شنبه و یکشنبه گذشته شد، بلکه بسیاری از کشاورزان منطقه و روستائیانی که ظاهراً نباید آنچنان با گرایههای محیط زیستی همراه باشند را هم به پشتیبانی از سبزها به خیابانهای نانت کشاند. نکتهای که اغلب جای آن در بین اعتراضهای مشابه فعالان محیط زیست در ایران خالی است و کمتر پیش میآید که مردم محلی هم در اعتراض به برخی نمادهای توسعه، مثل احداث جاده و پل و فرودگاه و سد با مدافعان محیط زیست همراهی کنند.
دلیل اعتراض فعالان محیط زیست و کشاورزان فرانسوی به ساخت این فرودگاه جدید، ریشه در جانمایی آن دارد که دقیقاً در یک زیستگاه طبیعی ارزشمند با تنوع زیستی درخور تأمل موسوم به (Notr-Dame-des-Landes)، بارگذاری شده و بیم آن میرود که تردد هواپیماها و تشدید آلودگی شنیداری و هوا، کاهش کیفیت زیست در این منطقه را سبب شود. از این رو، معترضان بیش از یک ماه است که منطقه را به اشغال خود درآوردهاند و با برپایی چادر و خانههای موقتی، حتا بر روی شاخههای درختان منطقه، اجازه فعالیت به ماشینآلات مربوطه برای زیرسازی و تجهیز فرودگاه جدید را نمیدهند. تا جایی که سرانجام، ژاندارمری و پلیس فرانسه مجبور به اعمال خشونت و استفاده از بمبهای صوتی و گاز اشکآور برای متفرق کردن معترضین شد که در این بین، چندین نفر زخمی شده، دهها تن بازداشت و خسارتهای زیادی به اموال عمومی وارد شد.
اما ماجرا به همین جا ختم نشده و اینک حزب سبزهای فرانسه، متحد پارلمانی سوسیالیستها از تمامی مردم فرانسه خواستهاند تا در این اعتراض به آنها بپیوندند و به نوعی ماجرای اشتوتگارت 21 در آلمان را تکرار کنند . موضوعی که سبب شده تا ژان مارک ارو، نخست وزیر فرانسه که پیشتر شهردار نانت بوده است، وارد ماجرا شده و با دعوت به آرامش، خبر از تشکیل یک کمیسیون گفتگو برای معرفی اهمیت این فرودگاه و نیز شنیدن نظرات مخالفان داد.
اتفاق رخداده را مقایسه کنید با ماجرای جانمایی غلط فرودگاه بجنورد در چند سال اخیر که سرانجام، مسئولین محلی تصمیم گرفتند برای استانداردسازی دوباره آن و کاهش خطر پرواز و فرود هواپیما، اقدام به یک عملیات پرخرج خاکبرداری و تراشیدن مهمترین ارتفاعات منطقه، یعنی کوه باباموسی کنند ، آن هم به میزان دو میلیون و پانصدهزار متر مکعب! اقدامی که آشکارا بر منابع و اندوختههای آبی و گیاهی این کوهستان راهبردی، اثری کاهنده برجای نهاد و متأسفانه هیچ کس هم نپرسید که اگر در گام نخست، جانمایی فرودگاه درست انتخاب شده بود، آیا باز هم لازم به چنین تخریب محیط زیستی باورنکردنی و گستردهای بود؟ آیا این همه کشورهای کوهستانی جهان، مثل سوئیس، اتریش و … که دارای ایمنترین فرودگاههای جهان هستند هم، برای ساخت مسیرهای تردد و نشست و برخاست ارابههای آسمانیشان، اینگونه به جنگ زیستبومشان و در سکوت و بیتفاوتی تلخ طرفداران محیط زیست میروند؟
چنین رخدادهایی است که نشان میدهد اصل پنجاه قانون اساسی ما هنوز تا چه اندازه مظلوم و مهجور مانده است؛ اصلی که میگوید: حفظ محیط زیست، لازمه حیات اجتماعی روبه رشد مردم ایران است و آنگاه ما به بهانهی همان حرکت اجتماعی رو به رشد مردم، دستور ذبح ملاحظات محیط زیستی را چه آسان و بی مهابای فرداها امضاء میکنیم! نمیکنیم؟
سلام بر درویش گرامی
خبر برداشتن کوه ابوموسی در بحنورد مربوط به سال 88 است. آیا آن اتفاق افتاد؟ یعنی الان آن کوه تراشیده شده است؟
بله آن اتفاق افتاد و بزرگترین خاکبرداری منطقه به میزان 2.5 میلیون مترمکعب رخداد. رخدادی که خسارتی جبران ناپذیر بر بوم سازگان کوهستانی باباموسی و منابع آب و خاک و گیاه و جانوری آن بر جای نهاد. آن هم در سکوت و انفعال کامل سازمان های دولتی و غیر دولتی متولی و مدافع محیط زیست در ایران!
جالب بود . استفاده کردم.
شما که لابد از نزدیک ماجرای فرودگاه بجنورد را می دانستید خانم موسوی! نه؟
سلام برشما وباز هم تشکر از زحماب شما
ببخشید آقای درویش فکر می کنم این اشکال برمی گردد به تحصیلکرده ها ومتخصصین ما در این امر, بیشتر افراد بومی در کشور ما خصوصا در مناطقی که محیط زیستی متفاوت وبی همتا دارد از علم ودانش چندانی برخوردار نیستند ونمی دانند که برخی مثلا امکانات ویا پروژه هایی که ایجاد می شود تخریب محیط زیست است واین تخریب محیط زیست دروهله اول آسیب به خود افراد آن منطقه وبعد هم ضرر برای کل کشور دارد ,تازه خوشحال هم می شوند که مسئولان بالاخره به فکر آنها هم افتادند وقتی یک چوپان به راحتی چند خرس را می کشد یا یوزی را شکار می کند وعکس یادگاری می گیرد ازاین مردم چه انتظاری دارید؟
بهتر نیست افرادی که اطلاع درستی دارند سعی کنند فعالانه تر اطلاع رسانی کنند از تمام راهها حتی شاید بعضی ازاین مردم سواد درست وحسابی نداشته باشند ولی اگر ضررها وآسیبها (توسط شمایی که می دانید)برای آنها وما بطور کامل ودقیق شرح داده شود آن موقع ببینید که آیا همراهی می کنیم یانه؟
دزنزدیکی محلات کوههای با آن عظمت وزیبایی را می تراشند ومی برند !!!!مردم منطقه هم حتما فقط به سود جزیی که از فروش آن سنگها بدست می آید فکر می کنند دیگر فکرشان در مورد آینده نیست متوجه نیستند که این آسیب محیط زیست است وتخریب محیط زیست ازبین رفتن تدریجی خود آنهاست
فکر می کنم وقت آن رسیده که همه وهمه همه از توخونه هامون بیرون بیاییم وجلوی این قبیل ماجراها را به بر طریقی که به ذهنمان میرسد بگیریم نشستن ووااسفا گفتن ودیگران را متهم کردن فایده ای ندارد