بیش از 15 سال پیش، نتایج یک کار پژوهشی در دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران منتشر شد که توسط بختیار بیدقی به انجام رسیده بود . وی نشان داد هزينهی عدم مهار آلودگی هوای تهران سالانه به 15.7 ميليارد تومان میرسد؛ در صورتی که هزينهی مهار آلودگی هوا تنها سالی 6.7 ميليارد تومان است. به دیگر سخن، این پژوهش آشکارا ثابت کرد که هر ریالی که دولت برای مهار آلودگی هوا هزینه کند، دست کم 2.3 ریال از فشار به خزانه حکومت خواهد کاست. با این وجود، 15 سال پس از آن تاریخ، دولت همچنان مجبور است پنج کلان شهر کشور را برای جلوگیری از شرایط اضطرار تعطیل کند و روزانه 800 میلیارد تومان خسارت فقط از منظر توقف کسب و کار و علماندوزی به پنج کلانشهر آلوده کشور وارد شود .
این در حالی است که شش سال پیش (سال 1385) سخن از خسارتی هشت میلیارد دلاری در سال به میان آمد ؛ خسارتی که به گفتهی مدیر وقت طرح آلودگی هوای تهران در صورت ادامهی چنین روندی تا سال 1394 – یعنی پایان برنامه پنج ساله پنجم، به 16 میلیارد دلار در سال افزایش خواهد یافت .
و البته اینک با توجه به سقوط ارزش دلار و افزایش جهشی هزینههای درمانی، همچنین کشف بسیاری دیگر از بازخوردهای منفی آلودگی هوا در حوزه سلامتی و کاهش راندمان کاری ، به نظر میرسد پیشبینی خسارتی 16 میلیارد دلاری حتا امروز هم اندکی خوشبینانه باشد، چه رسد به پایان برنامه پنجم. کافی است به یاد آوریم که آلودگی هوا میتواند 11 برابر آلودگی آب و 16 برابر آلودگی غذا خطرناک باشد، چرا که هر فرد روزانه به 16 کيلوگرم هوا نياز دارد، در حالی که تنها به 5/1 کيلوگرم آب و يک کيلوگرم غذا محتاج است .
به همین دلیل است که قدمت نخستین تلاشهای جدی برای کاهش مدون و برنامهریزی شده آلودگی هوا به سالهای نخستین از دههی 1950 میلادی بازمیگردد، زمانی که فاجعه بزرگ مرگ 4 هزار نفر از شهروندان ساکن در پایتخت انگلستان در زمستان 1952 رقم خورد و جهانیان شاید برای نخستین بار متوجه قدرت ویرانگر آلودگی هوا شدند. متعاقب آن و همزمان با افزایش دانش انسانها در حوزه محیط زیست، حجم سرمایهگذاریها برای کاهش خطرات آلودگی هوا هم افزایش یافت؛ به نحوی که تنها در سال 1981، دولت آمريکا به راحتی حاضر شد تا بيش از 14 ميليارد دلار را خرج اعمال قوانين بازدارنده و مهارکنندهی آلودگی هوا و آب کند، چرا که میدانست ارزش منافع حاصل از آن به 37 ميليارد دلار در همان سال میرسد (يخكشي، علي. 1381: شناخت، حفاظت و بهسازي محيطزيست ايران. تهران. نشر آموزش كشاورزي، مؤسسه آموزش عالي علمي-كاربردي جهاد كشاورزي، 444 صفحه). با اين وجود، شتاب گسترش منابع آلودهکننده چنان بود که در سال 1999 خسارت آلودگي هوا در آمريكا به 150 ميليارد دلار رسيد و تلفات انسانی آن به 150 تا 350 هزار نفر در سال افزايش يافت ( Miller, G. Tyler. 1999: Environmental Sceince (seven edition). Canada. WadsWorth Pub. 601p). و این در حالی بود که هنوز ابعاد وخیمتر و فراقارهای موضوع در قالب انتشار گازهای گلخانهای و تشدید فرآیند تغییر اقلیم و جهانگرمایی، ابعاد ویرانگرش را چون امروز نشان نداده بود. چرا که امروز و در جریان برگزاری همین کنفرانس COP 18 که هماکنون در دوحه قطر و با حضور نمایندگانی عالیرتبه از 193 کشور جهان – از جمله یک هیأت 22 نفری از ایران به ریاست معاون رییس جمهور و رییس سازمان حفاظت محیط زیست – در حال برگزاری است، سخن از رقمهایی نجومی و تریلیون دلاری بابت خسارتهای سالانه انتشار گازهای گلخانهای میرود ؛ پدیدهی نامیمونی که خواه ناخواه بر وخامت بحران آلودگی و وارونگی (اینورژن) های پرتعدادتر دمایی در کلانشهرها میافزاید. در تأیید این مدعا، هفته گذشته – 12 آذر 1391 – دکتر عباس رنجبر، رییس مرکز ملی خشکسالی سازمان هواشناسی کشور در همایش بررسی وضعیت تالابهای ایران، به صراحت اذعان داشت که بر بنیاد پیشبینیهای صورت گرفته متکی بر 20 مدل مختلف، در مورد وضعیت بارندگی و دمای کشور در طول نیم قرن آینده، جملگی از کاهش بارندگی و افزایش میانگین دمای کشور خبر میدادند؛ زنگ خطری که به ویژه در کلانشهرها میتواند شرایط را غیرقابل تحملتر از امروز سازد.
اینها را نوشتم تا بار دیگر تأکید کنم: استفاده از مسکنهای پرخرجی چون تعطیل کردن مدارس و دانشگاهها و ادارات دولتی، هرگز نخواهد توانست معضل آلودگی هوای کلانشهرهای ایران را حل کند.
اگر بر این باوریم که سهم عمدهای از آلودگی هوا ناشی از تردد خودروهای شخصی و دولتی است، باید بکوشیم تا با گسترش شتابناکتر ناوگان حمل و نقل عمومی وریلی و پراکنش منظمتر آن در تمامی سطح 70 هزار هکتاری پایتخت و دیگر شهرها نظیر اراک، کرج، اهواز، اصفهان، تبریز، شیراز، قم و مشهد، عملاً شهروندان را در انتخاب گزینههایی ارزانتر، سریعتر و ایمنتر برای تردد در شهر تشویق کنیم. در حقیقت به جای ساخت بلوارها و تونلها و آزادراههای درون شهری بیشتر که مردم را تشویق به استفاده بیشتر از خودروهای شخصی میکند، باید اولویت نخست به گسترش خطوط مترو و اتوبوسهای BRT باشد. افزون بر آن، باید علاوه بر ارتقای کیفیت سوخت خودروها و سامانه احتراق آنها در خودروهای داخلی، بکوشیم تا به تدریج با جایگزینی استحصال انرژی از خورشید و باد و کاهش مصرف سوختهای فسیلی، تا آنجا که امکان دارد انتشار گازهای گلخانهای و بروز جزایر حرارتی را به کمینه برسانیم. همچنین باز دقت در ساخت و سازهای بلندمرتبه در تهران و دیگر کلانشهرها با توجه به جهت باد غالب، باید بکوشیم تا دالانهای طبیعی عبور باد – که سرعت متوسط آن هم عموماً کمتر از 10 متر در ثانیه است – مسدود نگردد؛ در صورتی که روند بلندمرتبهسازی در باختر تهران (محدوده منطقه 22 شهرداری) از این منظر میتواند بسیار نگرانکننده باشد.
خروج صنایع آلودهکنندهای مثل سیمان، پالایشگاه، پتروشیمی، صنایع آلومینیوم، خودروسازی و کورهپزخانههای تولید آجر و سفال از حریم شهرها، از دیگر اقدامات حکومتی برای کاهش خطر آلودگی در کلانشهرهاست. به گفته وحید نوروزی، فقط کافی است بدانیم که روزانه شصت میلیون لیتر مازوت در نیروگاههای شهید رجایی در آزاد راه تهران قزوین، بعثت در جنوب تهران، شهید منتظر قائم در جاده کرج و نیروگاه طرشت و دهها واحد بزرگ صنعتی در اطراف تهران از قبیل سیمان آبیک و سیمان تهران دارد مصرف میشود که فرآیند سوختن حاصل از آن، یکی از بزرگترین عوامل تولیدکننده ذرات معلق در تهران است. همچنین از آنجا که فرآیند تولید گوشت قرمز، یکی از مهمترین مؤلفههای انتشاردهنده گازهای گلخانهای است، جای این پرسش مطرح است که چرا باید بزرگترین تولید کننده گوشت قرمز در ایران، استان تهران باشد و چرا نباید دامداریهای صنعتی از این دست، به استانهایی منتقل شوند که با چنین معضلی کمتر مواجه هستند.
به موازات چنین اقدامهایی باید سیاست رساندن سرانه فضای سبز به حد استانداردهای پذیرفته شده، با قوت ادامه یابد و اجازه قطع درختان به بهانههای مختلف داده نشود؛ روندی که در طول 60 سال اخیر ادامه داشته و محدودهی کنونی تهران بیش از 70 درصد از پوشش گیاهی و رویشگاههای درختی و باغیاش را از دست داده است. عین ماجرایی که برای باغهای اصفهان، شیراز، همدان، اراک، مشهد و … به وقوع پیوسته است و متأسفانه این روند با قطع درختان مشهور و زیبای کاخ موزه سعدآباد در همین روزهای بحرانی ادامه دارد !
دست آخر اینکه به نظرم شهروندان هم باید چند نکته ساده را رعایت کنند و مثلاً برای خرید نان از یک کوچه پایینتر یا میوه از دو کوچه بالاتر، میشود از خودرو شخصی استفاده نکرد! به کودکان و رفتگران شهرداری میتوان آموزش داد تا برای تفریح یا خلاص شدن از شر زبالهها و برگهای خشک درختان، نباید آنها را آتش زد؛ اجتناب از کباب کردن گوشت و پرهیز از مصرف فستفودهایی مثل همبرگر در روزهای پیک آلودگی، میتواند از انتشار ذرات دی اکسید کربن به فضا تا حدی بسیار مؤثر جلوگیری کند و در نهایت، فرهنگ استفاده از دوچرخه با پیشگامی برخی از نخبگان و مدیران جامعه مجدداً ترویج شود.
مطلب خوب و به موقعی بود
من هم یک مطلب درباره آلودگی هوا نوشته ام
خواندش خالی از لطف نیست:
http://darheirat.blogfa.com/post/173
شاد باشید و موفق
متاسفانه به گفتار بستده کردن هیچ کارائی ندارد.مرد میدان میخواهد وگرزگران.
دیگران گفتند وکردند!
ما میگوئیم ونمی کنیم!
یاداشت خوبی بود جا دارد در این روزهای ” دوحه ” که مصادف با این بلای ذیست محیطی در تهران وسایر کلان شهر ها بود نمایندگان ایران مهر سکوت را میشکستندو سخنی از راهکار های خود میگفتند و با غمازی ازکنار آن نمی گذشتند. متاسفانه شما هم در مورد کنفرانس ” دوحه ” هیچ زحمتی بخود تدادید.سلامت باشید و از دود ودم مصون! یا حق
دکتر درویش عزیز:
کدامین شاخ
این غول بی شاخ ودم است.
عالی بود محمد جان … مستندات ارزنده داشت ؛ راهکارها هم ساده و شدنی بودند. انشاالله اراده اش هم وجود داشته باشد
در عجبم از اینکه جامعه ی محیط زیستی ما واقعا دارند محیط ایستی می شوند ما ایستاده ایم تماشا می کنیم و ساکتیم ساکت .یعنی راستش را بخواهید یه جورهایی محکوم به سکوتیم چاره ای ندایم.باید چاره ای اندیشید
درود بر هومان عزیز.
.
جناب بیدهندی: چگونه به چنین نتیجه ای رسیدید که داریم محیط ایستی می شویم؟
من که چند راهکار ارایه کرده ام! نکرده ام؟
محیط ایستی شدنمان را کلی گفتم استاد عزیز. وگرنه در راهکارهای شما شکی نیست
جناب استاد درویش
خیلی ممنون مطلبتان بسیار خوب وعالی بود ان شائا… که همه برای کاهش آلودگی ها فکر کنیم وحرکت
آقای درویش درود برشما وممنون از راهکارها ولی آیا کسی توجهی می کند ؟!!!!!!!!!!!!!!!!!
ما نباید سکوت کنیم، چون کسی ممکن است توجه نکند! وظیفه کارشناس، روشنگری در حوزه ای است که بضاعتش را دارد.
درود …
درود بر شما ساکن شهر اراکم
طرح جامع کاهش آلودگی هوای شهر اراک
ماده 1ـ استانداری مرکزی مکلف است تا پایان سال 1386 با همکاری شورای شهر و سایر دستگاههای اجرایی مربوط نسبت به تهیه برنامههای اجرایی و عملیاتی طرح ساماندهی ترافیک شهر اراک از طریق تکمیل طرح جامع حمل و نقل عمومی شهر اراک و حومه و اجرای سریع آن و براساس جدول شماره (1) پیوست که تأیید شده مهر دفتر هیئت دولت است،اقدام نماید.
ماده 2ـ شهرداری اراک مکلف است با همکاری بخش خصوصی نسبت به راهاندازی مراکز معاینه فنی خودرو اقدام نماید.
ماده 3ـ وزارت نفت مکلف است با همکاری بخش خصوصی نسبت به احداث و راهاندازی بیست (20) جایگاه درون شهری CNG در شهرستان اراک اقدام نماید.
ماده 4ـ وزارت راه و ترابری و شهرداری اراک مکلفند به ترتیب نسبت به تکمیل کنارگذر و اصلاح، توسعه و ترمیم کمربندی شمال اراک تسریع نمایند.
ماده 5 ـ احداث صنایع و واحدهای تولیدی در شهر اراک و پیرامون آن طبق نقشه پیوست که به تأیید سازمان حفاظت محیط زیست و استانداری مرکزی رسیده است، محدود به صنایع کدهای « الف» و « ب» ضوابط استقرار صنایع موضوع تصویبنامه شماره 64677/ت18591هـ مورخ 26/12/1378 هیئت وزیران و صنایع پاک و پیشرفته (الکترونیک، الکترومکانیک، سیستمهای اتوماسیون، صنایع هوا و فضا و سیستمهای لیزر) میباشد.
ماده 6 ـ وزارت صنایع و معادن مکلف است تا پایان خرداد ماه سال 1387 نسبت به اتمام فازهای (2) و (3) موضوع طرح جایگزینی خطوط احیای کارخانه آلومینیومسازی اراک اقدام نماید.
ماده 7 ـ وزارت صنایع و معادن مکلف است با تأیید سازمان حفاظت محیط زیست مکانی را خارج از سایت فعلی و همچنین خارج از محدوده نقشه موضوع ماده (5) که دارای توجیه فنی، اقتصادی و زیست محیطی باشد جهت احداث کارخانه آندسازی تعیین و نسبت به احداث واحد آندسازی جدید طی دو سال اقدام نماید.
ماده 8 ـ کلیه کارخانجات، کارگاهها، شهرکهای صنعتی و کورههای آجرپزی صنعتی مستقر در نقشه موضوع ماده یک، طبق ماده (20) قانون نحوه جلوگیری از آلودگی هوا ـ مصوب 1374ـ مکلفند ظرف (3) سال نسبت به گازسوز نمودن فرآیندهای احتراقی واحد خود اقدام نمایند.
ماده 9ـ وزارتخانههای نفت و نیرو موظفند، به منظور کاهش سطح آلودگی هوای شهر اراک، نسبت به تأمین گاز لازم جهت مصرف سالیانه نیروگاه شازند اراک اقدام نمایند.
ماده 10ـ توسعه و افزایش ظرفیت صنایع موجود در محدوده شهر اراک به استثنای صنایع موضوع ماده (5) این آییننامه ممنوع است.
ماده 11ـ کلیه صنایع و واحدهای تولیدی موجود در داخل محدوده و حریم شهر اراک مکلفند ظرف مدت دو سال (20%) از کل عرصه تحت اختیار خود را به فضای سبز مشجر تبدیل نمایند.
افسوس
کاش مسئولین حرفی برای گفتن داشتن که حداقل چند درصد از این مصوبات اجرایی شد!!!
و موضوعی که در کنار توجه به آلودگی هوا در کلان شهرها نباید از آن غافل شد، وجود آلودگی صوتی شدید و ضرورت آگاهی بخشی بیشتر و چاره اندیشی برای آن است.