درس تلخي كه بايد از چين بياموزيم!

آلودگي آب در چين از مرزهاي بحران عبور مي‌كند - دويچه وله

     سرانجام نتيجه‌ي ستيز همه جانبه‌ي دولت چين با هر آنچه كه رنگ و بوي طبيعي دارد، به دردناك‌ترين شكل ممكن خود را نشان داده و نه تنها محيط زيستن بيش از يك ميليارد و سيصد ميليون چيني را به مخاطره انداخته، بلكه بخشي از ميراث طبيعي جهان را در حوزه‌ي گياهي، جانوري، چشم‌اندازهاي ديداري و حتا كيفيت زيست در كشورهاي هم‌جوار با مخاطراتي دمادم پيش‌برنده و افزاينده مواجه ساخته است.
     دولتمردان چيني در طول نيم‌قرن گذشته، هر جا كه لازم ديدند، فرمان متلاشي‌كردن هر سازه‌ي طبيعي را صادر كردند تا به هر قيمتي شده ماشين عظيم و ارزان قيمت توليد كالاهاي چيني از شتاب حركتش كاسته نشود؛ آنها حتا از شكافتن و متلاشي كردن بسياري از كوه‌ها و كوهستان‌ها، تغيير مسير رودخانه‌ها، احداث آلوده‌ترين صنايع ميكروبي و شيميايي در جوار اندوخته‌هاي آبي، تغيير كاربري اراضي طبيعي به بهانه‌ي افزايش سطح زير كشت محصولات كشاورزي، احداث صدها سد عظيم مخزني و نابودي بسياري از مواهب طبيعي و كهن‌زادبوم‌هاي تاريخي و آوارگي ميليون‌ها شهروند خويش پرهيزي نداشتند؛ غافل از اينكه طبيعت بسيار بزرگ‌تر و قدرتمند‌تر از آن است كه يادشان نياندازد: «آنها كه مغرورانه به گردنكشي در برابر قوانين طبيعي دست مي‌يازند، عاقبتي جز پس‌رفت و نيستي انتظارشان را نخواهد كشيد.»
    وجود بيشترين تلفات مرگ و مير ناشي از سيل و بيشترين نرخ فرسايش و جابجايي خاك در جهان، تنها يكي از عقوبت‌هاي اين نابخردي آزمندانه و ايدئولوژيك به شمار می آید كه شوربختانه گريبان نسل امروز چين را فراگرفته است؛ عقوبتي كه در برابر فاجعه و بحران ديگري كه اينك در چين بيش از هر زمان ديگري، خطرناك مي‌نمايد، قابل صرف‌نظر كردن است!
    فقط كافي است اشاره كنم كه بر بنياد گزارش دولت منطقه‌ای گوانگ‌دونگ كه خبرگزاري آلمان آن را منتشر كرده است: «هم‌اكنون حدود ۷۰ درصد دریاچه‌ها و آب‌های چین آلوده‌اند. این آلودگی تنها به شهرهای کوچک اختصاص ندارد. ۹۰ درصد آب‌های زیرزمینی شهرهای بزرگ نیز ناپاکند. این موضوع نه تنها مردم چین بلکه جامعه‌ی جهانی را نیز نگران کرده است.»
    وقتي 90 درصد آب‌هاي زيرزميني و 70 درصد منابع آب سطحي در كشوري همچون چين، آلوده باشد، تصور كنيد كه علاوه بر انسان‌ها، چه بلاي بزرگي در انتظار تنوع زيستي ارزشمند جهان در شرق و مركز آسيا بوده و زنگ‌هاي مرگ را به صدا درآورده است.
   تنها در يك مورد (منطقه‌ي صنعتي جنوب چين)، گزارش‌ها از وجود  آمونیاک، فلوراید، باکتری‌های موجود در توالت‌ها و فلزات سنگین در شیرهای آب جمعیت دو و نیم میلیونی شهر صنعتی گوانگ‌ژوی حكايت دارد و ساکنان شهر از آنجا که هشداری در این خصوص دریافت نکرده‌اند، بی آگاهی کافی كماكان از این آب می‌آشامند!
جالب آن كه یکی از ارگان‌های نزدیک به دولت چین اخيراً سياهه‌اي از اسامی ۲۷۰۰ شرکت بزرگ را منتشر کرده كه به نحوي در آلود‌ه‌‌سازی آب‌های چین نقش داشته و دارند. شركت‌هايي كه اغلب كاملاً دولتي هستند، هر چند در ميان آنها نبايد از نام كمپاني‌هاي بزرگي چون پاناسونیک، پپسی‌‌کولا و نستله غافل ماند.
    عقوبت‌هاي دمادم افزاينده‌ي چين كه هر از گاه با شيوع بيماري ناشناخته‌اي چون سارس، آنفولانزاي مرغي، نابودي پاندا و … اوج مي‌گيرد، بايد درسي باشد براي همه‌ي آنهايي كه مي‌پندارند: «ما مجازيم به هر قيمتي براي افزايش رشد اقتصادي خود، به تاراج و تخريب طبيعت دست يازييم و با قوانينش مقابله كنيم.» تجربه‌ي دردناك آب آلوده در اراك، هواي مسموم پايتخت، مسموميت و مرگ دسته‌جمعي هر از چندگاه آبزيان در رودخانه‌هاي غربي و جنوبي كشور، شيوع خطرناك بيماري‌هايي چون سرطان و ام اس در مراكز صنعتي چون اصفهان، تخريب كوهستان‌ به بهانه احداث و ترميم فرودگاه در قلب شهر بجنورد، افزايش نرخ فرسايش خاك و فزوني رخداد سيل‌هاي حادثه‌خيز، تشديد بيماري‌هاي پوستي و ريوي در زيست‌بوم‌هاي حاشيه‌ي درياچه‌هاي خشك‌شده‌ي داخلي، چون بختگان، هامون، اروميه و … همه و همه گواه آن است كه اگر اين علايم هشداردهنده‌ي واضح و كاملاً عريان را نبينيم، ديري نخواهد پاييد كه سرنوشتي به مراتب تلخ‌تر از چيني‌ها گريبان شهروندان ايراني را بگيرد؛ آن هم با اين تفاوت كه براي جبران اين تخريب ويران‌گر، دولت ايران نه از توان مالي و نه از منابع انساني انبوهي همچون چين برخوردار است كه بتواند با تزريق ميلياردها دلار و دريافت وام‌هاي كلان جهاني به ترميم دست‌اندازي‌هاي جبران‌ناپذير خود به زيست‌بوم، بپردازد.
     براي همين است كه معتقدم: «بيابان‌زايي واقعي، چيزي نيست كه در عرصه‌هاي طبيعي مرتعي، جنگلي و تالابي يا نواحي زراعي شاهد آن هستيم؛ بيابان‌زايي واقعي در انديشه‌ي برخي از توسعه‌سالاران نابخرد و كوته‌نظر ريشه دوانيده كه خطري به مراتب پاياتر براي دستيابي و تضمين زيست پايدار در كشور دارد.»
    آيا كسي هست كه براي مهار اين نوع از بيابان‌زايي، راهكاري عاجل ارايه دهد؟!

4 فکر می‌کنند “درس تلخي كه بايد از چين بياموزيم!

  1. انسان

    . حزب كمونیست بر این عقیده است كه «شورش و طغیان توجیه‌پذیر است» و «مبارزه با انسان‌ها پر از لذت است»!
    ………………………………………………………..
    ایا با با این روند چیزی برای بقای انسان با تمدن باقی خواهد ماند؟
    …………..
    راستش با این چندتا مطلبی که این اواخر دیدم در مورد:سوپ جنین و اعدام زن
    خواستم این کتاب رو معرفی کنم چون خیلی ساده و با مثال علت ریشه ای این اتفاقات رو برای انسان باز میکنه
    امیدوارم که مورد مطالعه قرار بدید
    لینک مستقیم:http://www.9ping.blogfa.com/
    لینک دانلود:
    http://www.epochtimes.com/gb/4/12/13/n746020.htm

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.